کانال اختصاصی قاسم کاکایی
🎙️ باز نشر فایل صوتی #درسگفتار_شرح_گلشن_راز اثر منظوم شیخ محمود شبستری (ره) ▶️ جلسه ۱۲۶ 🕝مدت زمان
درسگفتار شرحگلشن راز، جلسهٔ ۱۲۶:
بت چیست؟
پرستش جبری
جبر و اختیار
تکوین و تشریع
چه میگویم که دور افتادم از راه
«فذرهم بعد ما جائت قل الله»
بدان خوبی رخ بت را که آراست
که گشتی بتپرست ار حق نمیخواست
هم او کرد و هم او گفت و هم او بود
نکو کرد و نکو گفت و نکو بود
یکی بین و یکی گوی و یکی دان
بدین ختم آمد اصل و فرع ایمان
نه من میگویم این بشنو ز قرآن
تفاوت نیست اندر خلق رحمان
✅ @ghkakaie
📣 انجمن علمی - دانشجویی دانشکده الهیات دانشگاه شیراز برگزار می کند:📣
💠 دوره شرح مثنوی معنوی💠
✅ با ارائه حجت الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی
جلسهٔ: ۱۲۶
⏳زمان برگزاری :
سهشنبه، ۱۱دی ۱۴۰۳ _ ساعت ۱۶
🖇️لینک شرکت آنلاین در دوره :
https://vroom.shirazu.ac.ir/elmi23
📌(شرکت برای عموم آزاد است )
✅ @ghkakaie
باسمه عزَّ شأنُه
📖 أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ
📣به اطلاع مؤمنین و طالبین حق میرساند، به مناسبت سی و ششمین سالگرد ارتحال عارف واصل حضرت آیتالله العظمیٰ حاج شیخ حسنعلی نجابت شیرازی (رحمةاللهعلیه) و سومین سالگرد رحلت خلف صالح ایشان، حضرت استاد آیتالله حاج شیخ محمدتقی نجابت (رحمةاللهعلیه)، مراسم بزرگداشتی در شب شهادت حضرت امام علی النقی علیهالسلام برگزار میگردد.
⏳زمان: جمعه ۱۴ دی ماه ۱۴۰۳ ه.ش (۲ رجب ۱۴۴۶ ه.ق) بعد از نماز مغرب و عشاء
🕌مکان: حوزه علمیه شهید محمدحسین نجابت (رحمةاللهعلیه)
🎥پخش مستقیم از طریق آدرس:
https://www.aparat.com/howzeh_shahidmhnejabat/live
‼️ضمنا به اطلاع میرساند که متأسفانه به علت سردی هوا و کمی جا، توفیق پذیرایی از بانوان محترم را نداریم.
✅ @ghkakaie
کانال اختصاصی قاسم کاکایی
📣 انجمن علمی - دانشجویی دانشکده الهیات دانشگاه شیراز برگزار می کند:📣 💠 دوره شرح مثنوی معنوی💠 ✅ با
🎙هم اکنون کلاس درحال برگزاری است .
📎لینک ورود :
https://vroom.shirazu.ac.ir/elmi23
✅ @ghkakaie
شرح_مثنوی_معنوی_جلسه_۱۲۶_حجت_الاسلام_والمسلمین_دکتر_کاکایی.mp3
29.98M
🎙| فایل صوتی کامل |
جلسه۱۲۶ #شرح_مثنوی_معنوی (دفتر اول)
⬜️با ارائه حجت الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی
🗓تاریخ جلسه :
سه شنبه ۱۱دی ۱۴۰۳
🕝 مدت زمان ۶۲دقیقه و ۲۷ ثانیه
#شرح_شعر
#مولانا
✅ @ghkakaie
کانال اختصاصی قاسم کاکایی
🎙| فایل صوتی کامل | جلسه۱۲۶ #شرح_مثنوی_معنوی (دفتر اول) ⬜️با ارائه حجت الاسلام والمسلمین دکتر قاس
درسگفتار شرح مثنوی معنوی جلسه ۱۲۶،ابیات ۳۹۳۶تا ۳۹۸۹ دفتر اول:
فرقتی لو لم تکن فی ذا السکون
لم یقل انا الیه راجعون
راجع آن باشد که باز آید به شهر
سوی وحدت آید از تفریق دهر
بخش ۱۷۱ - افتادن رکابدار هر باری پیش امیر المؤمنین علی کرم الله وجهه کی ای امیر المؤمنین مرا بکش و ازین قضا برهان
باز آمد کای علی زودم بکش
تا نبینم آن دم و وقت ترش
من حلالت میکنم خونم بریز
تا نبیند چشم من آن رستخیز
گفتم ار هر ذرهای خونی شود
خنجر اندر کف به قصد تو رود
یک سر مو از تو نتواند برید
چون قلم بر تو چنان خطی کشید
لیک بی غم شو شفیع تو منم
خواجهٔ روحم نه مملوک تنم
پیش من این تن ندارد قیمتی
بی تن خویشم فتی ابن الفتی
خنجر و شمشیر شد ریحان من
مرگ من شد بزم و نرگسدان من
آنک او تن را بدین سان پی کند
حرص میری و خلافت کی کند
زان به ظاهر کو شد اندر جاه و حکم
تا امیران را نماید راه و حکم
تا امیری را دهد جانی دگر
تا دهد نخل خلافت را ثمر
بخش ۱۷۲ - بیان آنک فتح طلبیدن مصطفی صلی الله علیه و سلم مکه را و غیر مکه را جهت دوستی ملک دنیا نبود چون فرموده است الدنیا جیفة بلک بامر بود
جهد پیغامبر بفتح مکه هم
کی بود در حب دنیا متهم
آنک او از مخزن هفت آسمان
چشم و دل بر بست روز امتحان
از پی نظارهٔ او حور و جان
پر شده آفاق هر هفت آسمان
خویشتن آراسته از بهر او
خود ورا پروای غیر دوست کو
آنچنان پر گشته از اجلال حق
که درو هم ره نیابد آل حق
لا یسع فینا نبی مرسل
والملک و الروح ایضا فاعقلوا
گفت ما زاغیم همچون زاغ نه
مست صباغیم مست باغ نه
چونک مخزنهای افلاک و عقول
چون خسی آمد بر چشم رسول
پس چه باشد مکه و شام و عراق
که نماید او نبرد و اشتیاق
آن گمان بر وی ضمیر بد کند
کو قیاس از جهل و حرص خود کند
آبگینهٔ زرد چون سازی نقاب
زرد بینی جمله نور آفتاب
بشکن آن شیشهٔ کبود و زرد را
تا شناسی گرد را و مرد را
گرد فارس گرد سر افراشته
گرد را تو مرد حق پنداشته
گرد دید ابلیس و گفت این فرع طین
چون فزاید بر من آتشجبین
تا تو میبینی عزیزان را بشر
دانک میراث بلیسست آن نظر
گر نه فرزندی بلیسی ای عنید
پس به تو میراث آن سگ چون رسید
من نیم سگ شیر حقم حقپرست
شیر حق آنست کز صورت برست
شیر دنیا جوید اشکاری و برگ
شیر مولی جوید آزادی و مرگ
چونک اندر مرگ بیند صد وجود
همچو پروانه بسوزاند وجود
شد هوای مرگ طوق صادقان
که جهودان را بد این دم امتحان
در نبی فرمود کای قوم یهود
صادقان را مرگ باشد گنج و سود
همچنانک آرزوی سود هست
آرزوی مرگ بردن زان بهست
ای جهودان بهر ناموس کسان
بگذرانید این تمنا بر زبان
یک جهودی این قدر زهره نداشت
چون محمد این علم را بر فراشت
گفت اگر رانید این را بر زبان
یک یهودی خود نماند در جهان
پس یهودان مال بردند و خراج
که مکن رسوا تو ما را ای سراج
این سخن را نیست پایانی پدید
دست با من ده چو چشمت دوست دید
بخش ۱۷۳ - گفتن امیر المؤمنین علی کرم الله وجهه با قرین خود کی چون خدو انداختی در روی من نفس من جنبید و اخلاص عمل نماند مانع کشتن تو آن شد
گفت امیر المؤمنین با آن جوان
که به هنگام نبرد ای پهلوان
چون خدو انداختی در روی من
نفس جنبید و تبه شد خوی من
نیم بهر حق شد و نیمی هوا
شرکت اندر کار حق نبود روا
تو نگاریدهٔ کف مولیستی
آنِ حقی کردهٔ من نیستی
نقش حق را هم به امر حق شکن
بر زجاجهٔ دوست سنگ دوست زن
گبر این بشنید و نوری شد پدید
در دل او تا که زناری برید
گفت من تخم جفا میکاشتم
من ترا نوعی دگر پنداشتم
تو ترازوی احدخو بودهای
بل زبانهٔ هر ترازو بودهای
تو تبار و اصل و خویشم بودهای
تو فروغ شمع کیشم بودهای
من غلام آن چراغ چشمجو
که چراغت روشنی پذرفت ازو
من غلام موج آن دریای نور
که چنین گوهر بر آرد در ظهور
عرضه کن بر من شهادت را که من
مر ترا دیدم سرافراز زمن
قرب پنجه کس ز خویش و قوم او
عاشقانه سوی دین کردند رو
او به تیغ حلم چندین حلق را
وا خرید از تیغ و چندین خلق را
تیغ حلم از تیغ آهن تیزتر
بل ز صد لشکر ظفر انگیزتر
✅ @ghkakaie
شرحالاسماء_الحسنی_جلسه_۱۲۶_حجتالاسلام_والمسلمین_دکتر_کاکایی.mp3
34.29M
🎙️|فایل صوتی کامل |
▶️#درسگفتار_شرح_الاسماء_الحسنی
جلسه : ۱۲۶
🌍 محل تدریس :
شیراز ، حوزه علمیه شهید محمد حسین نجابت ( ره )
📅 تاریخ : ۱۲ خرداد ۱۳۹۲
🕝مدت زمان صوت :
۳۵ دقیقه و ۴۳ثانیه
✅ @ghkakaie
کانال اختصاصی قاسم کاکایی
🎙️|فایل صوتی کامل | ▶️#درسگفتار_شرح_الاسماء_الحسنی جلسه : ۱۲۶ 🌍 محل تدریس : شیراز ، حوزه علمیه شه
درسگفتار شرح الاسماءالحسنی( شرح دعای جوشن کبیر)، جلسهٔ ۱۲۶
یا ذا الحکمة و البیان
اصناف و گروههای حکما
قال الشارح في وجه ضبط المراتب هي عشرة على ما ذكره وانما انحصرت فيه لان الحكيم اما ان يكون متوغلا في التاله والبحث أي في الحكمة الذوقية والبحثية أو في احديهما فقط أو لا يكون متوغلا في شى منهما والاول قسم واحد والثانى ستة اقسام لان التوغل في احديهما اما ان يكون متوسطا في الاخرى أو ضعيفا فيها أو خاليا عنها والثالث وان كان تسعة اقسام هي الحاصلة من ضرب الثلثة التى هي التوسط والضعف والخلو في مثلها لكن يسقط عنه قسم واحد هو الخالى عنهما لمنافاته لمورد القسمة لانه لا يسمى حكيما ويرجع الثمانية الباقية باعتبار طلب التوغل إلى ثلثه لان كلا منها اما ان يكون طالبا للتوغل فيهما أو في احد هما فقط فالاقسام عشرة لا غير انتهى ووجه ضبط افتراق اهل العلم والمعرفة إلى المتكلم والحكيم المشائى والاشراقى والصوفى ان المتصدين لمعرفة حقايق الاشياء اما ان يبحثوا بحيث يطابق الظاهر من الشريعة في الاغلب فيقال لهم المتكلمون واما ان لا يراعوا المطابقة ولا المخالفة فاما ان يقتصروا على المجاهدة والتصفية فيقال لهم الصوفية واما ان يكتفوا بمجرد النظر والبيان والدليل والبرهان فيقال لهم المشاؤن فان عقولهم في المشى الفكري فان النظر والفكر عبارة عن حركة من المطالب إلى المبادى ومن المبادى إلى المطالب واما ان يجمعوا بين الامرين فيقال لهم الاشراقيون فانهم لجا فيهم عن عالم الغرور واجتنابهم عن قول الزور مستشرفون إلى عالم النور فيشملهم العناية الالهية باشراقات القلوب وشرح الصدور
✅ @ghkakaie
⬜️🟩استقامت در طلب
📜تفسیر فرازی از دعای رجبیه توسط مرحوم آیت الله حاج شیخ حسنعلی نجابت منتشر شده در کتاب انوار هدایت به مناسبت شروع ماه رجب.
✅@ghkakaie
«بسم الله الرحمن الرحیم»
🗒 #یاد_ایّام
🖋فصل چهارم: سفرهای علمی خارج از کشور
قسمت هشتم: ترکیه و سوریه (پیاپی: چهل و هفتم)
الف- کنفرانس جهانی بزرگداشت مولانا
ب- کنفرانس بین المللی بزرگداشت صدرالدین قونوی
ج_ کنفرانس بین المللی بزرگداشت ابنعربی
این روزها اوضاع خاصی در سوریه به وجود آمده است و ترکیه نیز در آن دخیل است. سرزمینهایی که عارفانی چون مولانا، صدر الدین قونوی، ابنعربی و به روایتی، شمس تبریزی در آنها آرمیدهاند، محل تاخت و تاز سیاستبازان و جولانگاه تکفیریانی چون جولانی قرار گرفته است. بدین مناسبت به نظرم رسید، گزارش دو سفر و شرکت در سه همایش در ترکیه و سوریه را که در سالهای ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ انجام گرفت، بر گزارش سایر سفرها مقدم بدارم.
الف- کنفرانس جهانی بزرگداشت مولانا
۱- از طرف یونسکو، سال۲۰۰۷ میلادی به مناسبت هشتصدمین سال تولد مولانا به نام مولانا نامگذاری شده بود. لذا در کشورهای ایران، افغانستان و ترکیه، برنامههای متعددی در جهت بزرگداشت مولانا به شکلی رقابتآمیز به انجام رسید. هر کدام نیز مولانا را از آن خود میدانستند. در ایران برنامههای متعددی برگزار شد با عناوین گوناگون و در دانشگاههای مختلف. دانشگاه شیراز نیز متکفل همایش «مولانا و دین» شد که با موفقیت و شکوه تمام به انجام رسید و مجموعهٔ مقالات آن نیز خیلی زود چاپ شد. در آبان ۸۶، همایش بینالمللی بزرگداشت مولانا در تهران برگزار شد که سه روز به طول انجامید. در افغانستان نیز همایشهایی به همین مناسبت برپا شده بود.
اما در آذر ۱۳۸۶ نوبت به همایش جهانی بزرگداشت مولانا در ترکیه رسید. با کمک شایان یونسکو و بودجهای که دولت ترکیه برای این کار اختصاص داده بود، همایشی بود واقعا جهانی. با جهانی شدن مولانا و توجهِ روز افزون به او، وجود مقبرهٔ مولانا در قونیه، یک درآمد بزرگ ملی برای ترکیه است. درآمدش برای ترکیه در سالهای اخیر شاید معادل درآمد نفتی ایران در دورهٔ محمود احمدینژاد باشد. لذا ترکیه سعی وافر داشته و دارد که مولانا را به نام خود ثبت کند. این بود که عرفانپژوهان، مولویپژوهان، اهالی ادبیات و شخصیتهای فرهنگی بسیاری را از سراسر دنیا برای سخنرانی، ارائهٔ مقاله و حتی حضورِ بدون مقاله به این همایش که در استانبول و قونیه برگزار میشد، دعوت کرده و همهٔ مخارج آنها را پذیرفته بود. البته وزرای فرهنگ و ارشادِ ایران ، افغانستان و ترکیه نیز در مراسم افتتاحیه یا اختتامیه سخنرانی کردند و هر یک مولانا را متعلق به خود دانستند! زبان همایش نیز ترکی، فارسی و انگلیسی بود.
۲- سخنرانان بسیار مشهور و زیادی از آمریکا، اروپا، آسیا و حتی آفریقا و کشورهای عربی در این همایش شرکت کرده بودند. از ایران هم بیست نفر که برخی از آنها استاد بنده محسوب میشدند، در این همایش شرکت داشتند؛ کسانی چون دکتر محمدعلی موحد، دکتر غلامرضا اعوانی، دکتر شهرام پازوکی، دکتر توفیق سبحانی و دکتر کریم زمانی. بنده طبق معمول، با لباس روحانی خودم در همایش، شرکت کردم. این امر از جهات مختلف میتوانست تأثیرهای جانبی داشته باشد. هم اینکه ربط و نسبت مولانا با دین را مشخص میکرد، هم اینکه حاکی از آن بود که مصادره کردن مولانا به نفع جریانات خاص غیر دینی به این آسانی نیست و هم اینکه باعث خوشحالی مسلمانان و شیعیان ترکیه میشد که برنامهها را دنبال میکردند؛ هرچند که دوست بسیار نازنینم پروفسور محمود ارول قلیچ که یکی از برگزارکنندگان همایش بود، به من گفت که حضور در دانشگاههای ترکیه با لباس روحانیت ممنوع است. اتفاقا بسیاری از سخنرانیها در دانشگاه استانبول برگزار میشد! ولی به بنده به عنوان مهمانِ مدعو احترام گذاشته و خلع لباسم نکردهاند! البته ظاهرا اینک چندسالی است که این جو شکسته شده است. ولی در آن زمان، میتوانست مسألهساز باشد.
۳- به علت تعداد بسیار زیاد شرکت کنندگان، ارائهٔ مقالات در اتاقهای موازی در استانبول و سپس در قونیه انجام میپذیرفت. همانطور که گفته شد زبان همایش، فارسی، ترکی و انگلیسی بود. ولی دوستان ایرانی، به پیشنهاد دکتر اعوانی و برخی از استادان ادبیات، قرار گذاشته بودند که برای این که نشان دهیم مولانا متعلق به ایران است، همه، مقالات خود را به فارسی بنویسند و به فارسی ارائه دهند. بنده نیز مقالهٔ خود را تحت عنوان «بررسی یک بیت از مثنوی در وحدت وجود» به فارسی ارائه دادم که در مجموعه مقالات همایش چاپ شد. این مجموعه در چهار جلد و هر جلد بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ صفحه خیلی زود به چاپ رسید.
۴- شهر قونیه به برکت حضور مولانا و مرقد مولانا در آن، چه در حیات و چه پس از حیاتش، واقعا دارای فضای معنوی فوقالعادهای است. حضور مقبرهٔ مولانا، پدر و پسرش و برخی از شاگردان عارفش در یکجا، و نیز وجود قبر صدرالدین قونوی در همان نزدیکیها و وجود قبر منسوب به شمس تبریزی در این شهر، جوّی استثنایی در آنجا ایجاد کرده است. وجود چندین مسجد در هر خیابان و بلند شدن صدای اذان از همهٔ این مساجدِ فراوان به هنگام صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا، فریاد عشق را در فضای شهر طنینانداز میکند، بالا میبرد؛ به گوش آسمان میرساند؛ و پیشگویی شمس و مولانا را در بارهٔ این شهر، محقق میسازد؛ و لذت قدم زدن در این شهر را صدچندان میکند.
اول بار بود که به قونیه قدم میگذاشتم و توفیق زیارت مقبرهٔ مولانا را مییافتم. مقررات مسئولان و تولیت مقبره ولو به نیت تبلیغاتی و تجاری و گرفتن بهای معتنابه بلیط، جو خاصی را اطراف مقبره ایجاد کرده بود، سرشار از معنویت. مقبره کاملا سر پوشیده است. با کفش نمیتوان داخل شد مگر آنکه روی کفشت پوشش طاهر و تمیزی که تا زیر زانو را میپوشاند، بهپا کنی. از درب ورود با مثنوی و نی مواجهی:
بشنو این نی چون حکایت میکند
همه ساکتند. صدای آهستهٔ نیِ سوزناک و پر معنایی همهٔ فضا را پوشش داده است. هرکس به کار خویش با مولانا مشغول است. یا زیر لب چیزی را زمزمه میکند، یا اشک میریزد یا اشعار مثنوی و دیوان را که بر در و دیوار نوشته شده میخواند و زمزمه میکند؛ و یا گوشهای نشسته و غرق در تأمل است. تنوع افراد از ملیتهای مختلف و با عقاید و افکار گوناگون، زبان نی را یاد آوری میکند، همان نیای که خود مولاناست:
من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت بدحالان و خوشحالان شدم
هر کسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من
نی حریف هر که از یاری برید
پردههایش پردههای ما درید
بدون اغراق در طول زیارت، حضور مولانا را در آن محیط کاملا حس میکردم
این ادب حضور در اطراف مقبرهٔ مولانا، باعث میشد که از مقبرهٔ حافظ درشیراز و نحوهٔ حضور زائرانش در آنجا، خجالتزده شوم.
۵- دستاندرکاران همایش، در کنار برنامههای سخنرانی، برنامههای جنبی دیگری نیز در نظر گرفته بودند. بازدید از مراکز فرهنگی، تاریخی و تفریحی استانبول و قونیه جزو برنامههای همایش بود. شهر استانبول یک شهر توریستی بسیار مهم است. هم به لحاظ تاریخ امپراطوری روم شرقی و هم به لحاظ دینی در تبدیل شدن از مرکزی مسیحی به مرکزی اسلامی. در قسمت بعد، از استانبول بیشتر عرض خواهم کرد.
اما در قونیه برنامههای کنسرت و موسیقی پیشبینی شده بود که البته بنده از شرکت در آنها معذور بودم! مگر برنامهٔ سماع و چرخش (رقص) دراویش که خاص شرکتکنندگان در همایش در نظرگرفته شده بود. این برنامه و عکسهای آن، همهجا در کنار مقبرهٔ مولانا به عنوان نماد عرفان مولانا، شهر قونیه و کشور ترکیه شناخته شده است. چیزی که شاید زمانی به عنوان یک امر غیراختیاری و معنوی در حالت رهاشدگی و آزادی نفس، نوعی «نیایش» تلقی میشد، امروز به صورت یک «نمایش» درآمده است؛ نمایشی تبلیغاتی و تجاری برای جلب مشتری! حتی گروه درویشانِ چرخنده برای اجرای برنامه و نمایش به کشورهای مختلف دعوت میشوند و درآمدزایی برای خود و ترکیه میکنند!
در این برنامه عدهای از مردانِ بهاصطلاح درویش، با لباس مخصوص و کلاه درویشی، همراه با آهنگ نی ملایمی برای مدتی طولانی در حالی که دو دستشان باز و سرشان بر روی شانه خم است شروع میکنند به چرخیدنِ آرام همراه با نی و برخلاف جهت عقربهٔ ساعت که تداعیکنندهٔ چرخش افلاک و همهٔ هستی حول محور عشق است. این گروه، مرشدی دارند که گاهبهگاه شروع میکند به مثنویخوانی با صوت بلند(و البته با لهجهٔ ترکی غلیظ!). ترکیب نی و چرخشی که گاه تا یک ساعت طول میکشد، همراه با اشعار پر معنای مثنوی میتواند جذاب باشد. ولی تصنعی بودن و پولگرفتن بابت آن، روح آن را از بین برده است
۶- با توجه به اینکه این همایش اتفاق فرهنگی بزرگی بود که در شهر استانبول جریان داشت، پای شبکههای تلویزیونی متعددی به حاشیهٔ همایش باز شده بود. اتاقهای مخصوصی برای مصاحبهٔ تلویزیونی با شرکت کنندگان در نظر گرفته بودند. با توجه به لباس روحانیت شیعهٔ ایرانی بر تن حقیر، سوژهٔ مهم و جذابی برای شبکههای تلویزیونی بودم. غیر از سؤال و جواب کوتاه و معمول در راهروهای همایش، دو مصاحبهٔ نسبتا مفصل با دو شبکهٔ فرهنگی آنجا داشتم البته به انگلیسی؛ اما از وضعیت و کیفیت پخش آن برای ترکزبانان خبر ندارم.