ادامه #لیست_همه_قسمتها
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمت_پنجاه_و_هفت
#قسمت_پنجاه_و_هشت
#قسمت_پنجاه_و_نه
#قسمت_شصت
#قسمت_شصت_و_یک
#قسمت_شصت_و_دو
#قسمت_شصت_و_سه
#قسمت_شصت_و_چهار
#قسمت_شصت_و_پنج
#قسمت_شصت_و_شش
#قسمت_شصت_و_هفت
#قسمت_شصت_و_هشت
#قسمت_شصت_و_نه
#قسمت_هفتاد
#قسمت_هفتاد_و_یک
#قسمت_هفتاد_و_دو
#قسمت_هفتاد_و_سه
📣 کانال گلچین شده ها رو به دوستاتون معرفی کنید📣
....💖✨......✨💖.....
📚@gholch👈🌹🍃
💖✨
❣﷽❣
#سه_دقیقه_در_قیامت 💢
#قسمت_شصت_و_هفت
قسمت شصت و هفت(مدافعان وطن)👇
🌷مدتی از ماجرای بيمارستان گذشت. پس از شهادت دوستان مدافع حرم، حال و روز من خيلی خراب بود. من تا نزديكی شهادت رفتم، اما خودم می دانستم كه چرا شهادت را از دست دادم!
🍁 به من گفته بودند كه هر نگاه حرام، حداقل شش ماه شهادت آنان كه عاشق شهادت هستند را عقب می اندازد. روزی كه عازم سوريه بوديم، پرواز ما با پرواز آنتاليا همزمان بود!
🌷چند دختر جوان با لباس هايی بسيار زننده در مقابل من قرار گرفتند و نا خواسته نگاه من به آن ها افتاد. بلند شدم و جای خودم را تغيير دادم. هرچه می خواستم حواس خودم را پرت كنم انگار نميشد.
🍁اما ديگر دوستان من، در جايی قرار گرفتند كه هيچ نامحرمی دركنارشان نباشد. اين دختران دوباره در مقابلم قرار گرفتند. نمی دانم، شايد فكر كرده بودند من هم مسافر آنتاليا هستم.
🌷هرچه بود، گويی ايمان من آزمايش
شد. گويی شيطان و يارانش آمده بودند تا به من ثابت كنند هنوز آماده نيستی. با اينكه در مقابل عشوه های آنان هيچ حرف و هيچ عكس العملی انجام ندادم،
🍁اما متأسفانه نمره قبولی از اين آزمون نگرفتم.
در ميان دوستانی كه با هم در سوريه بوديم، چند نفر را می شناختم كه آن ها را جزو شهدا ديدم. می دانستم آن ها نيز شهيد خواهند شد.
🌷يكی از آن ها علی خادم بود. علی پسر ساده و دوست داشتنی سپاه بود. آرام بود و با اخلاص. در فرودگاه جايی نشست كه هيچ كسی در مقابلش نباشد. تا يك وقت آلوده به نگاه حرام نشود.
التماس دعای فرج 🍃🌹
👈 #ادامه_دارد....
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
داستان شب
کانال گلچین شده ها رو به دوستاتون معرفی کنید📣
╔═.🌿.════╗
@gholch👈🌹
╚════.🌿.═╝