eitaa logo
قرآن وسنت
237 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
807 فایل
#‌ترتیل‌و‌تفسیر‌قرآن #عترت_ولایت_معصومین #روایات‌و‌داستانهای‌جذاب‌و‌کوتاه #تحلیل_سیاسی #گلچین‌نکات #سیره‌علما #شهدا گاهی#طنز @ghoranvasonat کانال دوم: @dastanezibaa #کانال_داستان_زیبا🌺🌷🌸 کانال سوم: #روانشناسی @ravan110 🌺🌸 تبلیغ و تبادل نداریم.
مشاهده در ایتا
دانلود
barkat-telavat-quran.ali_.mp3
1.98M
🔊فایل صوتی #کوتاه 🔰 برکات تلاوت قران🔰 #استاد_عالی ┄┅═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧═┅┄ ✅کانال استاد عالے 🆔 @ostad_aali110
barkat-telavat-quran.ali_.mp3
1.98M
🔊فایل صوتی 🌿 بسیار زیبا🌿 🔰 برکات تلاوت قران🔰 💐مدیریت فضای مجازی💐 🌷راهکار برکت و دوری شیاطین🌷 ┄┅═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧═┅┄ @ghoranvasonat💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رصد ♦️ ایران ۱۵ همسایه با حدود ۶۰۰ میلیون جمعیت دارد که در آن ۲۰۰۰ میلیارد دلار تجارت صورت میگیرد و سهم صادرات ایران تنها ۳۶ میلیارد دلار یعنی کمتر از ۲ درصد است.اگر ایران تنها ۵ درصد از صادرات همسایگان را تامین کند، می توان حداقل ۵.۷ میلیون شغل ایجاد کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@rafiei110.mp3
1.11M
🔊فایل صوتی #کوتاه 🔰چشم برزخی در قبرستان..⁉️🔰 #استاد_مسعود_عالی 🌷حداقل برای یک نفر ارسال کنید ┄┅═✧🌺یازهرا🌺✧═┅┄ ✅ صدای عالے و رفیعے ✅ @rafiei110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رگ هایش پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت. وقتی دکتر را دید به من گفت: بیارش داخل اتاق عمل .. بعد هم به من اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جا به جا کنم ، مجروح که فهمیده بود ، به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده گفت : من دارم می روم تا تو خودت رو در نیاوری ؛ ما برای این چادر داریم می رویم ، چادرم داخل مشتش بود که شهید شد راوی: خانم موسوی از پرستاران زمان جنگ . کتاب ها حتما بخوانند ، صفحه بیست و چهار 🏴 نکته های ناب کـوتاه @noktehayenabekotah
بعضی ﻭقتها ﺣﻖ ﺁﺩﻣﻮ ﻧﺎﺣﻖ ﻣﯽ‌کنند، ﺍﺫﻳﺖ ﻣﯽ‌ کنند ، ﺍﻟﮑﯽ ﺗﻬﻤﺖ ﻣﯽ‌ ﺯنند ، ﺑﺮﺍﺕ ﭘﺎﭘﻮﺵ ﺩﺭﺳﺖ می کنند ، ﻣﺪﺭﮎ ﺳﺎﺯﯼ می کنند ﻭ ﺗﻮ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽ‌ ﮐﻨﯽ ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﯽ ﺍﺯ ﺣﻘﺖ ﮐﻨﯽ ، ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﯽ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﯽ ﺣﻘﺖ ﺿﺎﻳﻊ ﺷﺪﻩ ﺍﻳﻦ مواقع ﻳﻪ ﺁﻳﻪ رو به یاد بیار، ﺍﮔﻪ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺑﺨﻮﻧﻴﺶ، ﻧﺠﺎﺗﺖ ﻣﯽ‌ ﺩﻩ، ﺩﻳﺮ ﻳﺎ ﺯﻭﺩ ﺩﺍﺭﻩ ﻭﻟﯽ ﺳﻮﺧﺖ ﻭ ﻧﺪﺍﺭﻩ. ﻟﺎ ﺗَﺤْﺰَﻥْ ﺇِﻥ ﺍﻟﻠﻪَ ﻣَﻌَﻨﺎ ، ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﺒﺎﺵ، ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﻣﺎﺳﺖ. ﺁﻳﻪ ۴۰ سوره ﺗﻮﺑﻪ 🏴 نکته های ناب کـوتاه @noktehayenabekotah
#گفت_و_شنود 🔹علف! 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا، گپ و بله @kayhannewspaper
🗓 سه‌شنبه ٣٠ مهر ماه ١٣٩٨ ... 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: فکر می‌کردم سال‌خورده‌تر که شود، از عبادتش کم می‌شود. مقداری استراحت خواهد کرد. ٩٠ ساله شد، اما عبادتش کم نشد که هیچ، انگار عاشق‌تر هم شده بود. اگر کار روزمره‌ای پیش می‌آمد، محال بود از عبادتش به‌خاطر آن کار بکاهد. از خوردن و خوابیدن می‌زد تا به عبادتش برسد. یکی‌دو ساعت پیش از فجر بیدار بود و به مناجات و استغفار مشغول می‌شد. تا صبحانه، به‌اختلاف فصل حدود ۵ یا ۶ ساعت، عبادت می‌کرد. نماز ظهر و عصر با تعقیباتش دو ساعت و نیم طول می‌کشید. سه ساعت و نیم هم وقتش صرف نماز مغرب و عشا، دعاها و نافله می‌شد. بعد از رحلت‌شان، حساب کردم دیدم یازده ـ دوازده ساعت در روز به‌عبادت مشغول بود. به مطالعه‌اش، به تدریسش، به‌کارهای خانواده هم می‌رسید و از هیچ‌کدام باز نمی‌ماند. خوب که فکر می‌کردم، می‌دیدم بی‌راه نبود وقتی می‌گفت: «در طول شبانه‌روز وقت کم دارم.» بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت 📚 این بهشت، آن بهشت، ص۶١ 🔻مناسبت‌ها: 🔹 درگذشت آیت‌الله شیخ محمدباقر آقانجفی اصفهانی؛ ١٣١٠ق. ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت قدس‌سره ✅ @bahjat_ir🌿💐🌿💐🌿 @ghoranvasonat🌿💐🌿💐
✅خالصانه و متعهدانه کار کنیم.... 🌺وَ مَن يَتَّقِ اللَّهَ يجَْعَل لَّهُ مخَرَجًا 🌺وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحتَسِب هر كس تقواى الهى پيشه كند، راه نجاتى براى او فراهم مى‏ كند، و او را از جايى كه ندارد روزى مى‏ دهد. 🔰[ الطارق آيه 2 و 3 ] 🌷 : بین اهل ایمان معروف است که یکی از علمای اهل سنت، که در بعضی از فنون علمی، استاد علامه حلی است کتابی در رّد مذهب امامیه نوشت و در مجالس و محافل آن را برای مردم می‌خواند و آنان را به شيعه بدبين مي كرد، و از ترس آن که مبادا کسی از علمای شیعه او را ردّ نماید، آن را به کسی نمی‌داد که نسخه‌ای بردارد. 🌸علامه حلی همیشه به دنبال راهی بود که کتاب را به دست آورد و ردّ کند. 👌ناگزیر رابطه استاد و شاگردی را وسیله قرار داد و از عالم سنی درخواست نمود که کتاب را به او دهد. آن شخص چون نمی‌خواست که دست ردّ به سینه علامه حلی بزند، گفت: 👌« یاد کرده‌ام که این کتاب را بیشتر از یک شب پیش کسی نگذارم.» مرحوم علامه همان مدت را نیز غنیمت شمرد. کتاب را از او گرفت و به خانه برد که در آن تا جایی که می‌تواند از آن نسخه بردارد. 🌷مشغول نوشتن بود كه درب خانه به صدا در آمد و هنگامي كه علامه حلي در را باز كرد شخصي گفت : 🌺مي خواهم امشب شما باشم علامه حلی گفت : 👌بفرماييد ؛ اما امشب نمي توانم پذيرايي كنم و انشاء الله فردا در خدمتم. 💟آن شخص را به اتاقي راهنمايي كرد و خود مشغول نوشتن شد، شب به نیمه آن رسید، بر ایشان غلبه نمود. 👌وقتی از خواب بیدار شد، كتاب را كاملا نوشته شده ديد كه آخر آن نوشته شده بود: کَتَبَه بخط الحجه [این نسخه را حجت نوشته است.] 🔰منبع :نجم الثاقب ؛ باب هفتم ؛ حكايت 15 ؛ صفحه 452 [با تصرف و استفاده از متون ديگر] 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
هدایت شده از ره توشه مبلغین
ویژگی های امام حسن مجتبی(علیه السلام) عبادت امام صادق(ع) در بیان حال معنوی امام حسن(ع) می فرمود: امام مجتبی(ع) عابدترین مردم زمان خود بود. بسیار حج به صورت پیاده و گاه با پای برهنه بجای می آورد. همیشه او را در حال گفتن ذکر می دیدند و هر گاه آیه یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا را می شنید، پاسخ می گفت: لَبَّیک اللَّهُمَّ لَبَّیک (خداوند! گوش به فرمان توام.)[1] آن امام همواره در قنوت نمازش، بسیار دعا می کرد و خدا را این گونه می خواند:....بارخدایا! تو خود می دانی که من از تلاش خود فروگذار نکرده ام تا هنگامی که برش تیغم از میان رفت و تنها شدم. در آن وقت از گذشتگان خودم پیروی کردم (صبر کردم) تا جلوی این دشمن سرکش و ریختن خون شیعیان را بگیرم تا اینکه حفظ کردم آنچه را اولیای من حفظ کردند. خشم خود را فرو بردم و به خواسته آنها تن در دادم. به راهی رفتم که می خواستند و هیچ نگفتم تا یاری تو فرا برسد که تو تنها یاور حق و بهترین پشتیبان آن هستی؛ گرچه این یاری تأخیر افتد و نابود شدن دشمن اندکی به درازا کشد.[2] ترس از خدا هرگاه امام مجتبی(ع) وضو می گرفت، تمام بدنش از ترس خدا می لرزید و رنگ چهره اش زرد می شد. وقتی از او در این باره می پرسیدند، می فرمود: بنده خدا باید وقتی برای بندگی به درگاه او، آماده می شود، از ترس او رنگش تغییر کند و اعضایش بلرزد.»[3] هرگاه برای نماز به مسجد می رفت، کنار در می ایستاد و این گونه زمزمه می کرد: إِلَهِی ضَیفُک بِبَابِک یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاک الْمُسِی ءُ فَتَجَاوَزْ عَنْ قَبِیحِ مَا عِنْدِی بِجَمِیلِ مَا عِنْدَک یا کرِیم؛[4]خدایا! مهمانت به درگاهت آمده است. ای نیکوکردار! بدکار به نزد تو آمده است. پس از زشتی و گناهی که نزد من است به زیبایی آنچه نزد توست، درگذر؛ ای بخشاینده!» امام صادق(ع) فرمود: وقتی (امام حسن(ع)) به یاد مرگ می افتاد می گریست. هرگاه به یاد قبر می افتاد، گریه می کرد. وقتی به یاد قیامت می افتاد، ناله می کرد، هرگاه به یاد گذشتن از [پل] صراط می افتاد، می گریست. هرگاه به یاد عرضه اعمال بر خداوند می افتاد، ناله ای می کرد و از هوش می رفت. وقتی به نماز می ایستاد، بدنش در مقابل پروردگارش می لرزید. هرگاه بهشت و دوزخ را به یاد می آورد، مانند مارگزیده، مضطرب می شد و از خدا بهشت را می خواست و از آتش جهنم به او پناه می برد.[5] هنگامی که آثار مرگ در چهره اش آشکار شد، او را دیدند که می گرید. پرسیدند: چرا می گریید؛ در پاسخ می فرمود: إِنَّمَا أَبْکی لِخَصْلَتَینِ: لِهَوْلِ الْمُطَّلَعِ وَ فِرَاقِ الْأَحِبَّهْ[6] دو دلیل می گریم: از ترس روز قیامت و از دوری دوستانم.»  همنشینی با قرآن آن بزرگوار، صوتی زیبا در قرائت قرآن داشت و علوم قرآن را از کودکی به نیکی می دانست. همواره پیش از خوابیدن، سوره کهف را تلاوت می کرد و سپس می خوابید. گفته اند در دوران زندگانی پیامبر اکرم(ص) شخصی وارد مسجد شد و از کسی درباره تفسیر شاهد و مشهود[7] پرسید؛ آن مرد پاسخ داد: شاهد،  روز جمعه است و مشهود، روز عرفه. از مرد دیگری پرسید؛ ولی او گفت: شاهد روز جمعه و مشهود روز عید قربان است. سپس نزد کودکی رفت که گوشه مسجد نشسته بود. او پاسخ داد: شاهد محمد (ص) رسول خدا و مشهود روز قیامت است؛ مگر نخوانده ای که خداوند [درباره رسولش] می فرماید: ای پیامبر! ما تو را گواه و بشارتگر و هشدار دهنده فرستادیم.[8] و نیز درباره قیامت می فرماید: ذلِک یوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِک یوْمٌ مَشْهُود»؛[9]آن روز، روزی است که مردم را برای آن گرد می آورند و روزی است که (جملگی در آن) حاضر می شوند.» راوی داستان می گوید که پرسیدم: فردی که اول پاسخ داد که بود؟» گفتند: ابن عباس. پرسیدم: دومی که بود؟ گفتند: ابن عمر. سپس گفتم: آن کودک که از همه بهتر و درست تر پاسخ داد که بود؟ گفتند: او حسن بن علی بن ابی طالب بود.[10]  مهربانی مهربانی با بندگان خدا از ویژگیهای بارز ایشان بود. اَنس می گوید که روزی در محضر امام بودم. یکی از کنیزان ایشان با شاخه گلی در دست وارد شد و آن را به امام تقدیم کرد. حضرت گل را از او گرفت و با مهربانی فرمود: برو تو آزادی! من که از این رفتار حضرت شگفت زده بودم، گفتم: ای فرزند رسول خدا! این کنیز، تنها یک شاخه گل به شما هدیه کرد، آنگاه شما او را آزاد می کنید؟ امام در پاسخم فرمود: خداوند بزرگ و مهربان به ما فرموده است: وَ إِذا حُییتُمْ بِتَحِیةٍ فَحَیوا بِأَحْسَنَ مِنْها؛[11]هر کس به شما مهربانی کرد، دو برابر او را پاسخ گوئید. سپس امام فرمود: پاداش در برابر مهربانی او نیز آزادی اش بود.[12]  گذشت امام بسیار با گذشت و بزرگوار بود و از ستم دیگران چشم پوشی می کرد. بارها پیش می آمد که واکنش حضرت به رفتار ناشایست دیگران، سبب تغییر رویه فرد خطاکار می شد. در همسایگی ایشان، خانواده ای یهودی می زیستند. دیوار خانه یهودی، شکافی پیدا کرده و نجاست از منزل