نقاشی که تنهایی را می شناخت و به همین خاطر تنها بود، نقاشی که به این ترتیب چاره ای جز کشیدن تنهایی نداشت.
📖 #هیچکس_نامه_نمینویسد
تنها چیزی که جلوی خواسته های بی رویه ما را میگیرد، مرگ است.
📖 #هیچکس_نامه_نمینویسد
➫ @book_club ــــــــــــــــــــ
کیفیت زندگی شما رو دو چیز مشخص میکنه؛
کتابهایی که میخونید، آدمهایی که با اونا معاشرت میکنید.
طبیعت هیچ وقت عجله نداره . تو نمیتونی کاری کنی که یه گل سریع تر رشد کنه . اون ها مجله نمیخونن تا خودشون رو قشنگ تر کنن ؛ اونها خیلی ساده میدونن که قشنگن .
📖 #مایکلوی
جدی ترین تهدید برای یک دیکتاتور ، از بیرون نیست ، بلکه از درونه . اولین قانون اینه که تو باید همیشه بین زیر دستات تفرقه بندازی . مردم متحد ، انقلاب زیر خاکسترن . مردمی که دچار تفرقه بشن ، مردم مغلوبن
📖 #مایکلوی
هرکس گذشته را تحت سلطه درآورد، زمام آینده را در دست میگیرد و هرکس حال را تحت سلطه درآورد، زمام گذشته را در دست میگیرد. با این همه، گذشته باوجود ماهیت تغییر ناپذیرش، هیچگاه عوض نشده بود.
📖 #1984
با خود اندیشید که گذشته نه تنها تغییر یافته که در واقع ویران شده بود، زیرا وقتی که جز در حافظه ات مدرکی وجود نداشته باشد، چطور میتوانستی حتی آشکار ترین واقعیت را اثبات کنی؟
📖 #1984
فقط با یک سرفه، با یک تماس کوچک، میتوانم کل زندگی اش را نابود کنم. میتوانم هر شانسی که برای گرفتن ریههای جدید دارد را از او بگیرم. میتوانم به استلا آسیب برسانم.
📖 #پنج_قدم_فاصله
او بالاخره میگوید: « اون داره برای زندهموندن میجنگه. »
و از داخل شیشه به چشمانم نگاه میکند. « نمیدونه چی انتظارش رو میکشه یا اصلا چرا داره میجنگه. یه جور غریزهست ویل. غریزش اینه که بجنگه. زنده بمونه. »
📖 #پنج_قدم_فاصله
یادداشت هایش را برای اوبراین مینوشت. شبیه نامه ای بیپایان بود که هیچکس آن را نمیخواند، اما شخص به خصوصی را مورد خطاب قرار میداد و همین واقعیت به آن جلوه میداد.
📖 #1984
با خودش فکر کرد که بدترین دشمن آدم، دستگاه عصبی اوست. هرلحظه امکان داشت که جسمش، افکارش را به صورت نشانه ای آشکار بروز دهد.
📖 #1984
آنها میتوانستند کردار، گفتار و پندارت را با تمام جزئیات برملا سازند؛ اما درون قلبت که حتی برای خودت هم اسرارآمیز بود، تسخیرناپذیر میماند.
📖 #1984