رخشانه گفت : «شاید روزگار تازه ای در راه است »
«روزگار تازه یا بازی تازه ؟!»
📖 #آواز_های_روسی
نه ، استاد پدرام ! وحشت از این نیست که ما نقش قربانیان تراژدی در عصر خود را بازی کنیم . وحشت از اینجا آغاز میشود که ما قربانی های فراموش شده باشیم . جنازه هایی خاموش که هیچ یادی در دنیا برایشان نباشد . نه یادی و نه یادگاری . قربانی شدن سهل است اگر در یادها باشیم . من از فراموش شدن میترسم . از اینکه قربانی شوم و هیچ کس به یادم نباشد . در شعر هیچ شاعری نیایم و شخصیت هیچ رمانی نباشم .
📖 #آواز_های_روسی
زندگی شعر نیست که بخواهی خیال بافی کنی ، زندگی بسیار واقعی است . امروز به تو میگویند اعدام میشوی ، تو نمیخواهی باور کنی ولی طناب دار واقعی است ! گلوله های تفنگ واقعی است .
📖 #آواز_های_روسی
چیزی که توده مردم نمیدونن اینه که همه به دنبال چوپان هستن . اونایی که فکر نمیکنن تحت تاثیر قرار بگیرن یا خودشون رو "متفکران مستقل" میدونن، معمولا بیشتر از بقیه وفق پیدا میکنن و تغییرشون راحت تره .
📖 #مایکلوی
ایمان و ترس و نمیتونن در آن واحد تو ذهن آدم زندگی کنن، درست مثل نور و تاریکی که نمیتونن در آن واحد تو یه اتاق باشن
📖 #مایکلوی
David Lanz - Lover’s Bridge (Ponte Dell’amante) (2022) SONGSARA.NET.mp3
4.74M
➫ @book_club ـــــــــــــــــــــــــ
نقاشی که تنهایی را می شناخت و به همین خاطر تنها بود، نقاشی که به این ترتیب چاره ای جز کشیدن تنهایی نداشت.
📖 #هیچکس_نامه_نمینویسد
تنها چیزی که جلوی خواسته های بی رویه ما را میگیرد، مرگ است.
📖 #هیچکس_نامه_نمینویسد
➫ @book_club ــــــــــــــــــــ
کیفیت زندگی شما رو دو چیز مشخص میکنه؛
کتابهایی که میخونید، آدمهایی که با اونا معاشرت میکنید.
طبیعت هیچ وقت عجله نداره . تو نمیتونی کاری کنی که یه گل سریع تر رشد کنه . اون ها مجله نمیخونن تا خودشون رو قشنگ تر کنن ؛ اونها خیلی ساده میدونن که قشنگن .
📖 #مایکلوی
جدی ترین تهدید برای یک دیکتاتور ، از بیرون نیست ، بلکه از درونه . اولین قانون اینه که تو باید همیشه بین زیر دستات تفرقه بندازی . مردم متحد ، انقلاب زیر خاکسترن . مردمی که دچار تفرقه بشن ، مردم مغلوبن
📖 #مایکلوی
هرکس گذشته را تحت سلطه درآورد، زمام آینده را در دست میگیرد و هرکس حال را تحت سلطه درآورد، زمام گذشته را در دست میگیرد. با این همه، گذشته باوجود ماهیت تغییر ناپذیرش، هیچگاه عوض نشده بود.
📖 #1984
با خود اندیشید که گذشته نه تنها تغییر یافته که در واقع ویران شده بود، زیرا وقتی که جز در حافظه ات مدرکی وجود نداشته باشد، چطور میتوانستی حتی آشکار ترین واقعیت را اثبات کنی؟
📖 #1984
فقط با یک سرفه، با یک تماس کوچک، میتوانم کل زندگی اش را نابود کنم. میتوانم هر شانسی که برای گرفتن ریههای جدید دارد را از او بگیرم. میتوانم به استلا آسیب برسانم.
📖 #پنج_قدم_فاصله
او بالاخره میگوید: « اون داره برای زندهموندن میجنگه. »
و از داخل شیشه به چشمانم نگاه میکند. « نمیدونه چی انتظارش رو میکشه یا اصلا چرا داره میجنگه. یه جور غریزهست ویل. غریزش اینه که بجنگه. زنده بمونه. »
📖 #پنج_قدم_فاصله