eitaa logo
گلچین شعر
15.2هزار دنبال‌کننده
953 عکس
322 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب بدین سان خواب ها را با تو زیبا می کنم هر شب مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو که این یخ کرده را از بی کسی، ها می کنم هر شب دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش چه بی آزار بادیوار نجوا می کنم هر شب کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب @golchine_sher
از لوح وجود ناپدیدت نکنم؟ از حق و حقوق نا امیدت نکنم؟ هربار گذاشتی دلم را سر کار ای عشق مگر بازخریدت نکنم @golchine_sher
آمدی لبریز شد شهر از هوای عاشقی گشته پُر غوغا دوباره کوچه های عاشقی اضطراب جانِ مشتاقان به آرامش رسید آمدی وقتی که تو از کربلای عاشقی زخم هایت جامه همرنگِ شفق پوشیده است خوش نشسته بر سرا پایت ردای عاشقی مثل تو هرکس که باشد عاشق ایران زمین بگذرد آسان ز جانش در منای عاشقی تربت پاکت که دارد عطر و بوی کربلا هست ما را تا ابد دارالشفای عاشقی آمدی سرمستمان کردی به هنگام ورود در چمنزار شهادت با نوای عاشقی گوشه ی چشمی به ما کن ای شهید راه حق ما همه جا مانده ایم از جبهه های عاشقی همچو ( شایق) جان فدای سرزمین عاشقان تا بماند جاودانه در سرای عاشقی @golchine_sher
تمام دل خوشی‌ام شور عاشقانه توست دو چشم منتظرم تا همیشه خانه توست تو صبر گفتی و من خسته از شکیبایی تمام زندگی‌ام غرق در بهانه توست بهانه همه شعرهای من، برگرد بیا که خانه قلبم پر از ترانه توست دل گرفته من همچو مرغ در قفسی تمام هوش و حواسش به آشیانه توست به کنج خلوت خود، همچو ابر می‌بارم سرم درون خیالم به روی شانه توست تو رفته‌ای و من اینجا میان خاطره‌ها به هر طرف که نظر می‌کنم نشانه توست دل شکسته من از تو عشق می‌گیرد کبوترم که امیدم به آب و دانه توست @golchine_sher
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
همچون نسیمِ صبح لرزان و بی قرار وزیدم به سوی تو اما تو هیچ بودی و دیدم هنوز هم در سینه هیچ نیست بجز آرزوی تو...   @golchine_sher
دیدمت دختر دهیار دلم هُرری ریخت قندم افتاد و دگر بار دلم هُرری ریخت رفته بودم لب دیوار، تماشا کُنمت از سرِ چینه یِ دیوار دلم هُرری ریخت دزدکی دید زدم ساق بلورین تو را از همان نخ کِش شلوار دلم هُرری ریخت موی مشکیِ تو بود و دلِ بی طاقتِ من وای از این لشکر تاتار دلم هُرری ریخت پدرت راغبِ این بچه کشاورز نبود مُفلسم خواند به تکرار دلم هُرری ریخت شعرَکی تازه نوشتم ز غمت جاری شد اشکم از لوله خودکار دلم هُرری ریخت مادرم باخبرم کرد که شوهر کردی خانه شد بر سرم آوار دلم هُرری ریخت @golchine_sher
بگذار چشم مست تو افسونگری کند شب را شمیم زلف تو نیلوفری کند بگذار گیسوان سیاهت بریزد و انگشت‌های سرد مرا جوهری کند پروانه‌ای سیاهم و ای کاش آتشی یک شب مرا بگیرد و خاکستری کند تنها شراب چشم خمار تو قادر است میخانه را دوباره پر از مشتری کند تلخ است این زمانه که باید شبانه‌روز خنجر میان ما رفقا داوری کند ما آهنین‌دلان به همین چرم دل‌خوشیم تا کاوه‌ای بیاید و آهنگری کند گهواره‌ای رها شده‌ام، کاش نیل غم در حق من جفا نکند، مادری کند پنداشت این‌که مثل خودش صاف و ساده‌ام سنگی مرا به آینه یادآوری کند @golchine_sher
خاکیان بالاتر از افلاکیان می ایستند عشق از انسان چه موجود غریبی ساخته است @golchine_sher
بعد از نبی مصیبت عظما شروع شد جنگ و فریب و فتنهٔ دنیا شروع شد باید بگویم از سر بغضی که داشتند ظلم و ستم به ام ابیها  شروع شد آغاز فتنه آتش در بود و بعد از آن خانه نشینی و غم مولا شروع شد سر بسته نیز می شود از «داغ»روضه خواند رسم ستم به غنچه از آنجا شروع شد شاعر دلش گرفت و دمی مویه کرد و بعد اشکی چکید و نوحه گری ها شروع شد @golchine_sher
پیچک یادت، تمام اعتبــــــار پنجره با خیالت سبز می ماند حصار پنجره کوچ یعنی رفته ای و مانده جسم خالی ام کوچ یعنی یک پرنـــــده بی قرار پنجره پر کشیدن تا رسیدن این که می دانی کسی نیست مشتاقت بجز چشمان تار پنجره دل شکسته سر بکوبی شیشه ی اندوه را زخم هایت گل کند در چشم زار پنجره انتظارت کشت شور و حال دنیای مرا داغ تو سوزاند، چشم داغدار پنجره تشنه ام مانند کوچه کاش می شد باشی و با حضورت جان بگیرد احتضار پنجره @golchine_sher
دل به دریا زدنت گرچه تماشا دارد تو نباشی چه تماشا لب دریا دارد؟ تاری از پیرهنت نیز‌ به من بازنگشت این چه تقدیر غریبی‌ست زلیخا دارد؟ @golchine_sher