eitaa logo
گلچین شعر
15.1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
349 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
جز شیفته‌ی سراب و رویا نشدیم رفتیم کسی شویم امــــــا نشدیم یک عمـر دویدیم ولی سمت کویر افسوس که ما عاشق دریا نشدیم @golchine_sher
۶ مهر ۱۴۰۲
این برگ‌هاي‌ زرد به خاطر پاییز نیست که از شاخه می‌افتند قرار است تو از این کوچه بگذری و ان‌ها پیشی می گیرند از یک دیگر برای فرش کردن مسیرت @golchine_sher
۶ مهر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۶ مهر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۶ مهر ۱۴۰۲
آه!برعکس تو غمگین و ملال انگیز: من چهرهء نامهربان آخر پاییز:من در هیاهوی مغول سرسبزی شیراز:تو صبح نیشابور بعد از حملهءچنگیز:من منتظر ماندم ولی آینده ام شیرین نشد سرنوشت تلخ هم فرهاد هم پرویز:من یک دلم در جستجوی نور خورشیدی که رفت ساکن قونیه و آوارهء تبریز:من عشق اگر تنها همین دلتنگی و دلواپسی است آنکه دیگر میکند از عاشقی پرهیز:من تاب بازی در حیاطی روشن و دلباز: تو وحشت طفلی دوان تا آخر دهلیز: من دورم از دامان پاک زادگاهم سالها مریمی پژمرده در گلدان روی میز: من می رود از خاطرم عمری که غمگین زیستم شادی دیدار تو در روز رستاخیز:من @golchine_sher
۶ مهر ۱۴۰۲
با دلِ افسرده مگو با غم فردا چه کند هیچ مشخص نشود یک تنه تنها چه کند قايقِ درگیر صبا ،شکرِ خدا غرق نشد در سر من نیست خیالی که بلایا چه کند طالع بدیمن مرا دست خدا چاره نکرد در نظرم نیست امیدی که مسیحا چه کند عرضه مکن مسئله‌ات با همه مردم که مگر چرخه ی بازار جفا جز به تقاضا چه کند؟ آخرِ پاییز شرر در سر گل نیست دگر غنچه ی پژمرده شود باز شکوفا چه کند؟ در سرِ پیری نتوان ،معرکه‌گیری دل من کیف و خوشی قبلِ چهل، عمر درازا چه کند @golchine_sher
۶ مهر ۱۴۰۲
زحمت كشيده اي حضرت معشوق بي وفا اين روزها به لطف شما سيرِ غصه ايم...! @golchine_sher
۶ مهر ۱۴۰۲
یقینا دوری‌ات از من، زنی دیوانه می‌سازد وطن‌ را چون‌ غریبستانِ‌ بی‌کاشانه می سازد وطن‌ یعنی‌ تو! وقتی‌که،میان‌ِ تن تو را دارم نبودت خانمانم را چه بد ویرانه می سازد (پرنده شرقی) @golchine_sher
۶ مهر ۱۴۰۲
مگیر خرده به اشکم که می شود جاری کشانده طرز نگاهت مرا به بیماری دریغ می کنی از من کلام قلبت را نوشته بین دو چشم تو خویشتن داری ببین گرفته عزیزم دل از هوای سکوت و از دقایق عمرم فضای تکراری به روی شاخه ای از گل که داده ای دستم نوشته ای که بگویم مرا چه پنداری؟ تو آن حکایت عشقی به دفتر قلبم شبیه ماه قشنگی به شب پدیداری وجود پاک تو از من و در برابر آن تمام عمر سیاهم برای تو آری کشانده طرز نگاهت مرا به بیماری بگو به جان عزیزت که دوستم داری @golchine_sher
۶ مهر ۱۴۰۲
دلا غافل ز سبحانی چه حاصل مطیع نفس شیطانی چه حاصل بود قدر تو افزون از ملائک تو قدر خود نمیدانی چه حاصل @golchine_sher
۶ مهر ۱۴۰۲
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
کسی که خواسته ایمان‌مان سقوط کند پِی چه بود؟ که ایران‌مان سقوط کند چقدر خواسته غم را به چهره بنشاند که شادی از لب خندان‌مان سقوط کند چنانچه سر ببُرد دل نمی‌بُریم از عشق اگرچه سر به گریبان‌مان سقوط کند به سربریده ترین نخل هایمان سوگند گمان مبر تنِ بی جان‌مان سقوط کند اگر شهید شویم ایستاده می‌میریم مباد پرچمِ دستان‌مان سقوط کند اگرچه سوخت و گاهی به نیزه ها هم رفت خدا نخواست که قرآن‌مان سقوط کند به بید فتنه بفهمان ظهور نزدیک است دمی که با دَم طوفان‌مان سقوط کند بگو که آرزویش را به گور خواهد برد کسی که خواسته ایران‌مان سقوط کند 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
۶ مهر ۱۴۰۲
امیر ارتش عشق و امین قافله بود رفیق مردم نیکومرام و یک دله بود به کار خیر و خدا لحظه ای درنگ نداشت میان او و رقیبان چقدر فاصله بود به پای خدعۀ نامردمان صبوری داشت همیشه با ستم و جور در مجادله بود در این زمانه که بازار دلبری گرم است سوای ریب و ریا بود وعاری ازگله بود به کار یار و رفیقان اگر گره می دید   به قفل بسته آنها کلید مسئله بود همیشه لعل لبش را شکفته می دیدی به پیشگاه رفاقت خدای حوصله بود همیشه درپیِ یک جرعه ازشهادت بود  کسی که رمز قیامش نماز نافله بود @golchine_sher
۶ مهر ۱۴۰۲