eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
854 عکس
296 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
می روی نم‌نم و جهانم را ساکت و سوت‌و‌کورخواهی کرد لهجه‌ی کفش‌هات مُلتَهِب‌اند بی‌شک از من عبور خواهی کرد در همین روزهای بارانی یک نفر خیره‌خیره می‌میرد تو بدی کردی و کسی با عشق ازخودش انتقام می‌گیرد @golchine_sher
🍃🌺 به امید کسب آمرزش و مغفرت الهی 🌺🍃 دیگر مهارِ بغضِ جانکاه؛ کارِ من نیست ماندن میانِ طوفانِ آه؛ کارِ من نیست در چاهِ نفْس درگیر با ظلمتم شب و روز دیگر نفس کشیدن در چاه؛ کارِ من نیست یک عمر از رفیقِ ناباب ضربه خوردم دیگر رفاقتِ با گمراه؛ کارِ من نیست از توبه گفته ام به، هر عاصیِ پشیمان تفسیرِ آیهٔ یأس...که راهکارِ من نیست با هر إلهي العفو چون رویِ خوش نشان داد پس ناامیدی از این درگاه؛ کارِ من نیست دل کندن از بهشتی که وعده داده شاید... دل کندن از خدایِ دلخواه؛ کارِ من نیست * شمر(لع) آمد و به هم ریخت با گریه حالِ شعرم توصیفِ وضعِ گودال؛ والله کارِ من نیست خنجر کشید و میگفت استادِ قتلِ صبرم کُشتن که در زمانِ کوتاه؛ کارِ من نیست آقایِ ما عطش داشت! شمشیر خورد و شرحِ بارانِ نیزه هایِ ناگاه؛ کارِ من نیست! @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
خوب آمده استخاره برمی گردی با دامنِ پر ستاره برمی گردی مانند کبوتران جَلدی بانو هر جا بِروی دوباره برمی گردی @robaiiyat_takbait
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صدای استکان و قند و چایی هوای ِدلخوشِ گلخند و چایی تمامِ تلخیِ صبحِ مرا بُرد همین شیرینیِ لبخند و چایی! @golchine_sher
هر روز موهای سپیدش بیشتر می شد با چین پیشانی پدر هی پیرتر می شد دریاچه‌ای پشت نگاهش داشت؛ با هر غم چشمان بی‌سویش پر از دُرّ و گُهر می‌شد وقتی پُر از قَد قامَتش میشد دهان صبح از اشک چشمش گونه ی سجاده تر می شد هر روز وقتی با صدای ساعت خورشید خوابش بهم می خورد و گوشش باخبر می شد... می دیدم او را بر سر سجاده باران بود با شوق گل می داد و با دل همسفر می شد در خواب گوشم با دعایش عاشقی می کرد از شوق او جانم سراپا بال و پر می شد با او نه تنها خانه می شد یک بهشت امن عمر غم و اندوه و درد و غصه سر می شد قدّ کمانش جلوه ای رنگین کمانی داشت هر جا بلایی سخت می آمد سپر می شد مانند شمعی سوخت بی‌منت به پای ما ای کاش رسم زندگی جور دگر می شد @golchine_sher
جادوی چشم‌های تو را دختری نداشت جادوی چشم‌های تو را دیگری نداشت می‌خواستم وجود تو را شاعری کنم این کار احتیاج به خوش‌باوری نداشت آتش زدی به زندگیِ مردِ آذری تقویم قبلِ آمدن‌ات آذری نداشت در چشم‌هات معجزه بیداد می‌کند باید چگونه دعویِ پیغمبری نداشت؟! یک شهر دربه‌در شده است از حضورِ تو یوسف هم این‌قَدَر، به خدا مشتری نداشت بر «تختِ» خود بخواب و به «جمشید»ها بگو این مرد قصدِ غارت و اسکندری نداشت وقتی که رفت، جنسِ دلش را شناختم او یک فرشته بود، اگرچه پری نداشت... @golchine_sher
دلم کمی عطر موهایت و کمی نگاهت را می خواهد اندکی هم لبخندت تا باور کنم زندگی زیباست ... البته کمی هم " دوستت دارم " گفتنت را برای زنده ماندنم.... می بینی چه کم توقع ام !! @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جمعه ها عصر حوله دور سرت، می رسی از قنات پایینی سر راهت دوباره با وسواس، می نشینی و پونه می چینی پونه ها را دوباره می کاری، لای موهای خیس بی گل سر می روی آه و باز پشت سرت، دشت پروانه را نمی بینی تو شکوهت میان دختر ها، ای نجیب اصیل ای بومی مثل یک تخته فرش کرمانی است، وسط فرشهای ماشینی پدرت کدخدا ...خودت خاتون... باغ خرما... چهار گله شتر..... پس غلط کرده عاشقت شده است، پسری کامده رطب چینی @golchine_sher
چیزی نماند از آن همه شوری که داشتم در جمع غایب است حضوری که داشتم هرروز من بدون‌تو تنها شب است، شب رفتی و رفت روزن نوری که داشتم من بودم و دلم...، ولی از بعد رفتنت از دست رفت سنگ‌صبوری که داشتم با عیب خود اگرچه کنارآمدم، ولی دیگر شکسته بود غروری که داشتم حالا نگرد، بعد تو پیدا نمی‌شود در کوچه‌های شهر عبوری که داشتم از چشم‌های ابری من در نبود تو افتاد دانه‌دانه بلوری که داشتم روز قیامت از تو طلب‌کار می‌شود هر آرزوی زنده‌به‌گوری که داشتم @golchine_sher