این چشمها کنایه به چشمان یوسف است
یا خانقاه مردم اهل تصوّف است؟
توصیف ناپذیری و این را به غیر تو
در وصف هرکسی که بگویم تعارف است!
در جمع دوستان تو همچون غریبهها
یک لحظه جا ندارم و جای تأسّف است...
آن پادشاه فاتح اگر چشمهای توست
پیروز عاشقی که دلش در تصرّف است
ای صد هزار مصرع پیچیده موی تو!
شعر مرا ببخش اگر بیتکلف است
#سجاد_سامانی
@golchine_sher
امام رضا ع
یا رئوف ...
تا که مِهرت در دلم افتاد خیلی وقت پیش
شد بنای عشق من ایجاد خیلی وقت پیش
دودمانم عاشقت بودند و این گنجینه را
ارث بردم من هم از اجداد خیلی وقت پیش
این خروش شوق من امروز و دیروزی که نیست
می زدم نام تو را فریاد خیلی وقت پیش
من گرفتارت شدم ای خسرو شیرین کلام
پیشتر از قصهی فرهاد خیلی وقت پیش
مثل آهو بچهها زلف نگاهم در فرار
بسته شد بر پنجره فولاد خیلی وقت پیش
خوب یادم هست روزی را که دیدم در حرم
خوب شد یک کور مادرزاد خیلی وقت پیش ...
#مصطفی_متولی
@golchine_sher
چون وزن خوشایند سماعی هستی
مضمون قشنگ اجتماعی هستی
در دشت خیال من کمی راه برو
تو لذت ابیات رباعی هستی
#نوروز_رمضانی
@golchine_sher
هدایت شده از رباعی_تک بیت
کپی فقط با نام شاعر
کانالهایی که کپی می کنید لطفا اسم شاعر رو هم بنویسید از نظر اخلاقی درست نیست 🙏🙏🙏
@golchine_sher
@robaiiyat_takbait
لبخند بزن بهار را تضمین کن
اسفند دلم شبیه فروردین کن
هر صبح کنار سفره ی صبحانه
با قند لبت چای مرا شیرین کن
#مجتبی_باقی
#عضوکانال
@golchine_sher
سلام بغض مریضم! سلام شُرب مدامم!
سلام رنج عزیزم! سلام ماه حرامم!
چقدر حیف ندیدی که من کدام پیامم
چقدر حیف ندیدی که من چقدر سلامم!
غم است تلخی کامم، غم است شوری آشم
غم است شاعری تو... غم است کل تلاشم
که تو غزل بنویسی و هیچ جاش نباشم!
که تو ترانهسُرایی و من مخاطب عامم
چگونه کشف کنم با کدام جمع نشستی؟!
پیام هم نفرستم در این فضاحت و مستی:
«چرا هنوز دلم را عمیقتر نشکستی؟!
ببین چه آینهام من! ببین چه سنگ تمامم!»
چگونه با تو بگویم از انتظار نگاهم!؟
"لبت کجاست عزیزم که خاک چشمبهراهم"
تو را چقدر بخواهم که از تو هیچ نخواهم؟!
که زخم کرده دلم را غم نمکبهحرامم!
همین که محتملی از میان این همه هرگز!
عبور میکنم از هر چه خط ممتد قرمز!
چقدر فال بگیرم؟! بگو به حضرت حافظ
که مرده است دل من! جریده است دوامم!
نه تو ممد حیاتی نه من مفرح ذاتم!
ولی اگر تو بخواهی خزانهی برکاتم
سقوط کن که ببینی چقدر چتر نجاتم!
شروع کن که ببینی چقدر حُسن ختامم!
بُکُش مرا دو برابر! که تو دو بار عزیزی!
و میرسد به تو عشقم... که خون خلق بریزی
اگرچه باز نفهمی که من کدام پیامم
اگرچه از طرف من نمیرسد به تو چیزی:
سلام رنج عزیزم... سلام ماه حرامم...
#یاسر_قنبرلو
@golchine_sher
می خواهم برای تو بمیرم
برای تو ؛
البته اگر
از جنگ های خاورمیانه
جان سالم بدر برم...
#احمد_دریس
@golchine_sher
هنوز گرچه صدایت غریب و غمگین است
بلند حرف بزن، گوش شهر سنگین است
بلند حرف بزن ماهِ بیقرینه ولی
مراقبِ سخنت باش، شب خبرچین است
مراقب سخنت باش و کم بگو از عشق
شنیدهام که مجازاتِ عشق سنگین است
اگر به نامِ تو دستی به آسمان برخاست
گمان مبر که دعا می کنند، نفرین است
طبیب من! غم عالم نشسته در جانم
سخن بگو که صدایت هنوز تسکین است
به قدرِ خوردنِ یک چایِ تلخ با من باش
که تلخ با تو عزیزم! هنوز شیرین است
مرا به خوب شدن وعده میدهی، اما
شنیدهام همهی وعدهها دروغین است
به حال و روزِ بدِ پیش از این چه مینالی؟
چه ماجرا که به تقدیرمان پس از این است
#ناصر_حامدی
@golchine_sher
<<از ماه تنهاتر >>
لبش خاموش اماّ درد پهلو داشت انگاری
نگاهش خیس، احساس پرستو داشت انگاری
نشان برف غم بر روی گیسو داشت انگاری
دمادم بر لبش تسبیح یاهو داشت انگاری
جهانی در تب دلشوره های ماه جان می داد
وَلی،در گوش یاسش با غمی سنگین اذان می داد
نگاهش کربلایی غصهّ را در خود نهان می کرد
حسین ع و کربلایش قامت او را کمان می کرد
حسن ع با غربتش باغ امیدش را خزان می کرد
بمیرم ،صبر زینب طاقتش را نیمه جان می کرد
چو افتادست حائل از رخش می سوزد آئینه
ملائک شروه می خوانند و غم می دوزد آئینه
بهاری قصد رفتن داشت باغ و باغبان گریان
زمین گریان زمان گریان واهل آسمان گریان
خدا گریان، ملک گریان،تمام کهکشان گریان
درو دیوار حتیّ میخ های خون چکان گریان
وکوثر آیه آیه ریخت در آغوش پیغمبر
ردای وصل را انداخت او بر دوش پیغمبر
علی جان داد آن از ماه تنهاتر چو کوثر رفت
شمیم از باغ و نور از خاک با زهرای اطهر رفت
امید هل اتی از سفره های ناب باور رفت
شریک رنج ها درد آشنای جان حیدر رفت
کجا پیدا کند سائل نگاه مهربانش را
نخواهد دید هرگز روشنای آسمانش را
جهان باما غریبی می کند،جان علی برگرد
دلیل خلقت عالم ، گلستان علی برگرد
علمدار تولاّ نور ایمان علی برگرد
تجلی گاه حقّ یاسین قرآن علی برگرد
چه آسان می روی جان علی از دست زهرا جان
بمان که ظرف غمهای علی سر رفت زهرا جان
#ام_البنین_میرزایی
#بهار
#عضوکانال
@golchine_sher
ای درختِ پاییز منفجر شو
تا پنجره در پنجره گشوده شوم
آزادی، زبانِ من است:
سلام بر آنان که بیهوده دوستشان دارم
سلام بر آنان که با زخمهای من روشن شده اند
#محمود_درویش
#ترجمه_یدالله_گودرزی
#عضوکانال
@golchine_sher