«قنوت مادری»
نام تو را آوردم و یک آسمان تَر شد
باران گرفت و یاس از شبنم معطر شد
گل کرد در فصلِ امامت چارده آیه
روزی که از ذریۀ پاکت مقدر شد
بر تارِک دین زن سرود تازهای سر داد
بر دفتر هستی یقین نام تو زیور شد
حتماً خدا لبخند میزد از همان آغاز
وقتی به نامت چشمهای جوشید و کوثر شد
تا در قنوت مادریهایت زمین چرخید
خورشیدِ مهرت بر جهانِ عشق، سرور شد
قدری بخند ای مهربان بر چهرۀ عالم
دیدی که دنیا بعدِ تو غمگین و مضطر شد
قلب تو را رنجاند شهرِ بعدِ پیغمبر
چون غنچه که در دست طوفان زرد و پرپر شد
میخی که بر جان تو آتش زد سراسیمه
از آن زمان بر قلب شیعه مثلِ خنجر شد
دردی که پهلوی تو را آزرد، مادر جان
بعد از تو ماند و تا همیشه زخمِ حیدر شد
#پروین_جاویدنیا
#عضوکانال
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
@golchine_sher
باید دل جدا شدن از رودخانه داشت
تا اینکه پای رفتن تا بیکرانه داشت
باید رها شد از قفس تنگ پیله ها
تا در فراز سایهی چشم تو خانه داشت
این روزها مدام به خود فکر میکنم
ایکاش این من از تو فقط یک نشانهداشت
گنجشک زیر بارش یکریز برف و باد
ایکاش بین دست کریم تو خانه داشت
من آن درخت پیر که در فصل تازه اش
با ریشههای خشک امید جوانه داشت
بی عشق بوی مرگ جهان را گرفتهاست
باید برای هر نفس خود بهانه داشت
#محمدحسن_بیاتلو
#عضوکانال
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨
Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
خورشید، ستاره، ماهِ دلبند سلام
کارون و تِجن، اترک و اروند سلام
ای مظهر آیات خداوند بزرگ
کهنو، سبلان، دنا، دماوند، سلام
#نوروز_رمضانی
@golchine_sher
گفتی نمی خواهی که دریا را بلد باشی
اما تو باید خانه ی ما را بلد باشی
یک روز شاید در تب توفان بپیچندت
آن روز باید ! راه صحرا را بلد باشی
بندر همیشه لهجه اش گرم و صمیمی نیست
باید سکوت سرد سرما را بلد باشی
یعنی که بعد از آنهمه دلدادگی باید
نامهربانی های دنیا را بلد باشی
شاید خودت را خواستی یک روز برگردی
باید مسیر کودکی ها را بلد باشی
یعنی بدانی " مرد در باران " کجا می رفت
یا لااقل تا " آب - بابا " را بلد باشی
حتی اگر آیینه باشی، پیش این مردم
باید زبان تند حاشا را بلد باشی
وقتی که حتی از دل و جان دوستش داری
باید هزار آیا و اما را بلد باشی
من ساده ام نه؟ ساده یعنی چه؟... نمی دانم
اما تو باید سادگی ها را بلد باشی
یعنی ببینی و نبینی!...بشنوی اما...
یعنی... زبان اهل دنیا را بلد باشی
چشمان تو جایی است بین خواب و بیداری
باید تو مرز خواب و رویا را بلد باشی
بانوی شرجی! خوب من! خاتون بی خلخال!
باید زبان حال دریا را بلد باشی
شیراز رنگ خیس چشمت را نمی فهمد
ای کاش رسم این طرف ها را بلد باشی
دیروز- یادت هست- از امروز می گفتم
امروز می گویم که فردا را بلد باشی
گفتی :" وجود ما معمایی است...." می دانم
اما تو باید این معما را بلد باشی
#محمدحسین_بهرامیان
@golchine_sher
امام_زمان
آقا! به جان خستهٔ من هم نگاه کن!
رحمی به حال این دل بیسرپناه کن!
گم کردهام مسیر رسیدن به دوست را
ای راه مستقیم! مرا سربهراه کن!
تاریک شد دلی که ندیدهاست رویِ تو
خورشید من! بیا و شبم را پگاه کن!
از نور توست روشنیِ جانِ آفتاب
بر جسمِ من بتاب و مرا نیز ماه کن!
عمری تو را صدا زدهام بعد هر نماز
لطفی بر این صدای پر از سوز و آه کن!
آقا! گناه من شد اگر مانع ظهور؛
بر من نگیر و عفو بر این روسیاه کن!
#جواد_محمدی_دهنوی
#عضوکانال
@golchine_sher
این روزها حس میکنم خیلی هنرمندم
با یاکریم و قُمری و گنجشک میخندم
از نردبان صبح بالا میروم ، حتی
خورشید را بالای سقف شهر میبندم
با یاس ها همصحبتم،اصلا همین دیروز
سرشاخه های یأس را از باغچه کندم
بر روی جدول های بیرنگ خیابانها
دیوانه بازی میکنم مانند فرزندم
از مردم نامهربان هرچند دلگیرم
با دوستان سادهدل شیرین تر از قندم
مردم مرا دیوانه میخوانند، حرفی نیست
بگذار شعری از جنون باشم، بخوانندم...
#متین_پسندیده
#عضوکانال
@golchine_sher
پروانه اي ؛ كه بر سر يك گل نايستي
آخر به باغ عشق تو پابند كيستي؟
صیاد عاشقانی و این دل به دام توست
در دام مانده صیدی و ؛ دردا که نیستی
روزي مرا ز هجر به آتش كشيدی و
روزي از اين فراق چو باران گريستي!
حالا دگر تو با دلم از عاشقی مگو
ديگر در اين خرابه به دنبال چيستي؟
میخواستم دوباره كه از نو شروع كنم
اما اگر كه بر سر پيمان بايستي...
#عليمحمد_پناهي
#عضوکانال
@golchine_sher
یا_صاحب_الزمان
وقت قرار بعدی ما عصر جمعه
پای درخت سبز رویا عصر جمعه
هرچند تو شاید نیایی، مثل امروز
من منتظر می مانم اما، عصر جمعه
نامحرمان تا روی ماهت را نبینند
حتما بپوشان چهره ات را عصر جمعه
من با تمام عشق و امکانات موجود
خود را مهیا میکنم، تا عصر جمعه
پرسیده ام وضعیت آب و هوا را
کم می شود از سوز سرما عصر جمعه
شاید فقط پیدا شود یک توده ی ابر
در آسمان دیده ی ما عصر جمعه
#نصراله_احمدی
#عضوکانال
@golchine_sher
از دلم رفته ولی ورد زبانم مانده
حال آشوب عجیبی به جهانم مانده
از خودم بی خبرم بغض مرا میفهمد
رفته در سینه حسابی نگرانم مانده
از تنم میپرد آرام وبه چشمم دیدم
روح یک آدم افسرده به جانم مانده
بوسه هایم به لبش خوش نَنِشَسته است ولی
طعم هر بوسه ی او کنج دهانم مانده
دلخوشم گرچه خودم دور شدم از نفسش
دست کم بر تن او عطر و نشانم مانده
قدر صدسال گذشته است ازاین تنهایی
از دلم رفته ولی وِرد زبانم مانده
#نیلوفر_نعمتی
#عضوکانال
@golchine_sher