eitaa logo
گلچین شعر
13.8هزار دنبال‌کننده
748 عکس
260 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
مرد اگر عاشق شود شیداترین هم می‌شود بعد معشوقش دگر تنهاترین هم می‌شود آنکه خود آرامش قلب حزین غمزدَست چون سکوتی دادگون غوغاترین هم می‌شود نیستش میل سخن با هیچ کس غیر از حبیب در دل شب مرد پرنجواترین هم می‌شود حب دنیا را ندارد لیک بعد از هجر یار زین فراق آشفته و رسواترین هم می‌شود گر چه غم بارد ز ابیاتم ولی مردانگی با تب عشق و جنون زیباترین هم می‌شود @golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
دیدم وسط باغچه پرپر شدنت را پامال لگدهای مکرر شدنت را بین در و دیوار گلاب از تو گرفتند زهرا ، همه دیدند معطر شدنت را با کشتن یک سوم سادات ، گرفتند از چهره ی تو لذت مادر شدنت را یا مُنْهَدَةَ الرُکْنْ من از فضّه شنیدم تنها ، سپر غربت حیدر شدنت را یا ناحِلَةَ الْجِسْم چه آمد به سر تو؟ آهسته بخوان روضه ی لاغر شدنت را زهرای رشیده به چه تشبیه کنم من با پیکر یک طفل برابر شدنت را؟ یا باکِیَةَ الْعَیْن ز چشمان تو دیدم چون آینه ای تار و مکدر شدنت را دستار به سر بسته ای و بین نمازت زهرا همه دیدیم پیمبر شدنت را من حاجت خود گفته ام و هیچ نگفتی! وقتی دل من خواسته بهتر شدنت را ای چشم صبوری نکن و فکر شفا باش تقدیم به پهلوش کن این تر شدنت را کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا👇 https://eitaa.com/ahmadiraninasab کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام👇 https://t.me/ahmadiraninasab
تویی که باطن نوری و روح ایجادی اسیـر غـربــت شب‌های ظلمت آبادی تو با فرشته که فرقی نمی‌کنی بانو بـدون بـال و پـری صید دام صیادی سراغ زخم تو را هیچ کس نمی‌گیرد تو خاطرات فراموش مانده در یادی تو یک طرف و چهل تن مقابلت بودند بــرای خــاطــر مــن بــود کـه نیفتادی اگر چه ساقه‌ی طوبایی‌ات شکسته شده بــرای مــن تــو بــهــشــت همیشـه آبادی @golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
. وقتی خدا دو لوح و قلم را درست کرد نوری میان عرش معلی درست کرد با نور فاطمه به جهان جان دمید و بعد مارا گدای "اُم اَبیها" درست کرد ما را شبیه خلقت بی انتهای خود از خاک پای حضرت زهرا درست کرد از اشک های مادر ما آب آفرید با گریه های فاطمه دریا درست کرد از تار و پود چادر مادر نخی گرفت حَبلُ المَتین برای گداها درست کرد اصلاً دلیل خلقت دنیاست ، فاطمه نور خدا و زهره ی زهراست ، فاطمه بانوی آب و آینه ، بانوی آفتاب ای قطره های اشکِ نمازِ شبت گلاب لبخند میزنی و نبی فکر میکند این خنده ی خداست نشسته میان قاب هم کوثر خدایی و هم بَضعَةُ الرَّسول هم ذوالفقار و ذکر قیام ابوتراب رزق تمام عالم از این خانه می رسد حاجات اهل عالم از این خانه مستجاب من هر نفس که بی تو کشیدم گناه بود هر لحظه که به یاد تو بودم شده ثواب ای چادر تو ، سایه ی روی سر همه یا فاطمه ، فقط تو شدی مادر همه حق را کنار سفره ی مولا شناختیم از وصله های چادر زهرا شناختیم با قطره های اشک به کوثر رسیده ایم مادر تورا شبیه به دریا شناختیم در روضه ی تو ، "مَنْ عَرَفَ نَفْسَه" دیده ایم خود را شناختیم ، تورا تا شناختیم ما بنده ی "فَقَدْ عَرَفَ رَبَه" نیستیم با مهرِ مادریِ تو اما شناختیم زهرا چقدر زحمت مارا کشیده است تا اینکه بین روضه خدا را شناختیم مارا نوشته اند مسلمان فاطمه ایمان ماست ، بسته به ایمان فاطمه حق را علم علیست ، علمدار فاطمه ست بانوی استقامت و ایثار فاطمه ست در خانه ای که واژه ی برخواستن علیست ذکر قیام حیدر کرار فاطمه ست تسبیح فاطمه صد و ده بار یا علی ست تسبیح مرتضی صد و ده بار فاطمه ست اصلاً علی ست فاطمه و فاطمه علی ست در پشت در علی ست ، نه! انگار فاطمه است آن بانوی رشیده که از حال می رود در سجده هاش ، با تن تب دار فاطمه ست مقتل نوشته بود تورا بی هوا زدند مقتل بگو که مادر ما را چرا زدند؟ آتش به روی قامت در بود و یک نفر آری هجوم چند نفر بود و یك نفر قرآن به روی نیزه که نه ، زیر دست و پاست کوچه پر از اراذلِ شر بود و یک نفر سینه سپر نموده فدای ولی شود این هجمه ها به سمت سپر بود و یک نفر فرصت نکرده است علی را صدا کند موج بلا و اوج خطر بود و یک نفر زهرا نشسته بود به دامان خویشتن فضه گواه داغ پسر بود و یک نفر پروانه سوخت و وسط شعله ها نشست آیینه ی تمام نمای خدا شکست کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا👇 https://eitaa.com/ahmadiraninasab کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام👇 https://t.me/ahmadiraninasab
دیدم تورا دستی به پشت در گرفتی در بین آتش دست بر معجر گرفتی دیدم اجابت های اشک نیمه شب را بنشستی و از دست خاکستر گرفتی دنیا به دل بعد از نبی چنگی نمی زد با عشق آتش را به بال و پر گرفتی یک شهر بنشست و قیامت را نظر کرد از دست های بی حیا حیدر گرفتی ای روزگار پست بی احساس دیدم تو انتقام خیبر از کوثر گرفتی در انعکاس چشم های خیس دیدم وقت سحر از خانه ای مادر گرفتی وقتی سپر افتاد حیدر هم زمین خورد دنیا ببین از دلبری دلبر گرفتی امروز کوه صبر حیدر را و فردا از خیمه های تشنه آب آور گرفتی @golchine_sher
مادر شدی تا نام مادر جان بگیرد در چشم‌های عاشقش باران بگیرد مادر شدی تا در پناه نام پاکت بی‌حرمتی بر نام زن پایان بگیرد تسبیح‌ بار از دوش‌های خسته برداشت تا کار از کردار تو فرمان بگیرد مادر شدی تا شیعه بی‌مادر نماند تا عشق از دست تو قرص نان بگیرد باشد شفیع ما شوی در روز محشر باشد خدا بر عاشقان آسان بگیرد مادر! دعای تو اثر دارد، دعا کن تا انتظار سبز ما پایان بگیرد @golchine_sher
اگر ردیف و اگر روح شعر من زهرا ست بخوان به شور که شیرینی سخن زهرا ست بهار شعر مرا واژه واژه در غزلم گل محمدی و یاس و نسترن زهرا ست به هر کرانه ی دشت بلا که می نگرم به هر شقایق خونین جگر چمن زهرا ست پرنده ای که بلند آشیانه است و دمی به دام و دانه ی دنیا نداده تن زهرا ست همان کسی که برای رضای حق به گدا شب عروسی خود داده پیرهن زهراست در آن سکوت وقیحانه بعد پیغمبر  به خطبه های رسولانه بت شکن زهرا ست نوشته بر در و دیوار خانه ی حیدر  -مثال روشن در عشق سوختن- زهرا ست   بهشت گوشه ای از خانه ی گلین علی ست برای خانه ی مولا اگر که زن زهرا ست @golchine_sher
هدایت شده از اشعار « امیر طاهری »
31.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠شعرخوانی مدح حضرت زهرا(س)💠 ♦️ 🎞️ 🆔@amortaheri_1001
بانوی گلاب و آب و آیینه و ماه شأن تو بلند بود و عمرت کوتاه در مزرعه ی سبز دعا می خوانم یا فاطمه اِشفعی لنا عندالله هم دختر و هم اُمِّ ابیها زهرا دردانه ی پیغمبر و مولا زهرا تسبیح ملائکه‌ست هنگام دعا زهرا زهرا زهرا ،زهرا زهرا در گوشه ی یک اتاق مِنبر دارم تصویر به آتش زدن در دارم هر سال به یاد فاطمه در خانه مرثیه ی جمع و جور مادر دارم چون مادر خوب و مهربان فاطمه است در مجلس روضه میزبان فاطمه است عمریست دخیلِ چادر زهراییم زیرا که پناه شیعیان فاطمه است آن‌ها که به مرتضی اهانت کردند از وسوسه‌ی مقام اطاعت کردند آن مردم بی مرام در خانه‌ی وحی بر ساحتِ فاطمه جسارت کردند اندازه ی جمع دستمان یار نداشت در شهر مدینه او هوادار نداشت روزی که به مادرم جسارت کردند ای‌کاش که خانه در و دیوار نداشت در پای سکوت حاضرین افتاده‌ست فریاد زد و برای دین افتاده‌ست تاریخ گواه ست که آن سرو رسول در اوج شکوه بر زمین افتاده‌ست تسکین غم شبانه ی مولا بود در هق هق اشک، شانه ی مولا بود با رحلت فاطمه علی هم پژمرد زیرا که بهار خانه ی مولا بود نزدیک شده وقت سحر می آییم خیریم به نابودی شر می آییم یکروز به انتقام بازوی کبود با سیصد و سیزده نفر می آییم اللهمَّ العَن اَوَّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ محمد و آلِ محمد و آخرَ تابِع لَه عَلی ذلِک @golchine_sher
نه مثل ساره ای و مریم، نه مثل آسیه و حوّا فقط شبیه خودت هستی، فقط شبیه خودت، زهرا ! اگر شبیه کسی باشی، شبیه نیمه شب قدری شبیه آیه ی تطهیری، شبیه سوره ی «اعطینا» شناسنامه ی تو صبح است، پدر؛ تبسم و مادر؛ نور سلامِ ما به تو ای باران، درودِ ما به تو ای دریا کبودِ شعله ور آبی! سپیده طلعتِ مهتابی به خون نشستن تو امروز، به گُل نشستنِ تو فردا مگر که آب وضوی تو، ز چشمه سارِ فدک باشد وگرنه راه نخواهی برد، به کربلا و به عاشورا @golchine_sher
سربند علی همیشه یا زهرا بود چون قدرت ذوالفقار با زهرا بود پشت در خانه اش علی را کشتند حیدر که غمی نداشت تا زهرا بود @golchine_sher
چون برگ که از درخت، زود افتاده داغت به دلِ جنگل و رود افتاده ای دیــده بــبــار تا نبینی که گُـلی بــیــنِ در و دیـــوار کـــبـــود افــتــاده @golchine_sher
جان سه تا امام را به لب رسانده ای، مرو! توجهی نمی کنی چرا به التماس ها؟ @golchine_sher
عَلَم با غم مادر ما بلند است خوشا پرچم نام زهرا بلند است در این شهر هر سمت راهت بیافتد دمِ چایی روضه ، هر جا بلند است شنیدم دعاها کند عاشقان را ببین بخت ما تا کجاها بلند است اگر چشم احمد به زهرا بیافتد صدای فداها ابوها بلند است درِ خانه ی دختر مصطفی سوخت ولی باز دیوار حاشا بلند است دم بیتِ "لا ترفعو" این چه غوغاست؟ ببین نعره ی شعله ها را... بلند است به دیوار بیتش رسیدند و دیدم که گاهی کژی تا ثریا بلند است به آتشفشان ها رسیده است چاهش مگر تا کجا آه مولا بلند است ؟ شب غم دراز است ، کوتاه اینکه امیدم به آن مردِ بالا بلند است یکی باید از آفتابم بپرسد مگر تا کجا شام یلدا بلند است مگر تا کی از مادرِ زیرِ آوار سوی کودک مرده لالا بلند است بیا امتحان کن من و همتم را بیا عزم طوفان الاقصی بلند است بیا تا که شیرین شود کام یاران که از دشمنان بوی حلوا بلند است به زودی ببینی ، به این قبله سوگند صدای اذان از کلیسا بلند است @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تعریف جالب از با حجاب و بی حجاب! می خواهید زغال سنگ باشید یا الماس ! انتخاب با شماست! ✖️شنیدنی است،برای دیگران هم ارسال کنید! دکتر_فرهنگ نه_به_اصولگرا_اصلاحطلب_بهاری نه_به_دوقطبی‌دروغین_انتخاباتی نظم‌نوین‌صهیونیستی_باپوشش‌انقلابی اجرای_سند_۲۰۳۰_باپوشش_انقلابی @golchine_sher
رنج‌آور و دلگیر و پر از واهمه است آماده‌ی روز محشر و خاتمه است دیگر به چه درد میخورَد این دنیا وقتی که بدونِ نفَسِ فاطمه است @golchine_sher
record_۲۰۲۳-۱۲-۱۶_۲۱-۳۰-۳۶.wav
10.57M
بانوی گلاب و آب و آیینه و ماه شأن تو بلند بود و عمرت کوتاه در مزرعه ی سبز دعا می خوانم یا فاطمه اِشفعی لنا عندالله در گوشه ی یک اتاق مِنبر دارم تصویر به آتش زدن در دارم هر سال به یاد فاطمه در خانه مرثیه ی جمع و جور مادر دارم آن‌ها که به مرتضی اهانت کردند از وسوسه‌ی مقام اطاعت کردند آن مردم بی مرام در خانه‌ی وحی بر ساحتِ فاطمه جسارت کردند در پای سکوت حاضرین افتاده‌ست فریاد زد و برای دین افتاده‌ست تاریخ گواه ست که آن سرو رسول در اوج شکوه بر زمین افتاده‌ست نزدیک شده وقت سحر می آییم خیریم ،به نابودی شر می آییم یکروز به انتقام بازوی کبود با سیصد و سیزده نفر می آییم @golchine_sher
گلبرگ نخ چادر گلدار توام نقاشیِ یاسِ در و دیوار توام یلدای من امسال شده زهرایی سی ثانیه بیشتر عزادار توام @golchine_sher
حضرت_زهرا_س_شهادت🖤 نام زهرا است که بر روی زبان است هنوز داغ من تازه‌ترین داغ جوان است هنوز... آمدی دست عنایت به جهان آیه‌ی نور نبض دستان تو بر کل جهان است هنوز... از غم هجر تو این آه...که در سینه‌ی من! شده یک آتش جان سوز، فغان است هنوز... گاه بین در و دیوار سخن می‌گویم! زخم پهلو چقدر بار گران است هنوز... در عطش سوختم و ناله‌ی من چاه شنید! چاه از ناله‌ی من دل نگران است هنوز... بعد تو بلبل غم بر در این خانه نشست! بال و پر ریخته و تعزیه خوان است هنوز... بی تو این خانه سرای غم و اندوه من است! زینبم دیده‌ی تر مرثیه خوان است هنوز... بی تو کارم شده چون شمع فقط سوختن است! گفتن نام تو آرامش جان است هنوز... جان به لب می‌رسد از عشق تو ای یاس کبود فصل من بعد نگاهِ تو خزان است هنوز... نیستی غربت تو خانه نشینم کرده! هر چه گفتند به من زخم زبان است هنوز... سوختم در غم این حادثه آن شب که تو را نیمه شب بُردم و تاریخ بیان است هنوز... آمدم تا که تو را خاک کنم دست گرفت! اشک بر دیده‌ی دست آب روان است هنوز... همه‌ی شعر مرا غربت و اندوه پر است! داغ زهرا است که در سینه و جان است هنوز... اشک می‌ریزم و این حسرت عالم سوز است! تربت فاطمه بی‌نام و نشان است هنوز... @golchine_sher
ای وای مادر دیوار و در شد مقتل بانوی کوثر آتش به در افتاد یا در قلب حیدر؟ حیدر زمین افتاد و زهرا بال بگشود کی می شود این قصه‌ی پردرد باور؟ خیبر شکن باشی و دستت بسته باشد ساقی کوثر باشی و بشکست ساغر وقتی سقیفه گشت تفسیر خلافت دین محمد ماند در دستان کافر شد مرتضی محکوم و زهرا شد قصاصش در محکمی که کافران بودند داور پهلوی زهرا هیچ، دین را نیم کردند آنان که عمری مشق کرده با پیمبر پهلوی زهرا شد کمان و چهره نیلی از عرش آمد ضجه‌ی ای وای مادر @golchine_sher
حضرت_زهرا سلام الله علیها گرچه رخسار خودش را باز پنهان می کند با چه سختی خنده را بر لب نمایان می کند گرچه شمع جان او دلخسته سوسو می زند بین بستر هم شده تفسیر انسان می کند گرچه چیزی از تنش دیگر نمانده فاطمه با همین حالت ولی کار فراوان می کند کار دنیا بر علی سخت است زهرا پیش او سختیش را با کمی لبخند آسان می کند تا که حیدر می رسد بالای بستر فاطمه درد را در سینه اش با آه کتمان می کند دیر دیگر نیست آن روزی که تابوتی سحر سینه مجروح را در خویش پنهان می کند مثل ارباب دو عالم وقف اشک مادرم روضه ی مادر گل نرگس پریشان می کند خستگی را درد را تا فاطمیه می برم دردها را مادرم از لطف درمان می کند @golchine_sher
زبانحال امیرالمؤمنین(ع) با حضرت زهرا(س) اکنون سه ماهی می شود که بی قراری حتی توان پا شدن از جا نداری ای داغدار مصطفی این چند وقته طی شد شب و روزت همه با گریه زاری از چه تو پوشاندی ز من رخساره ات را؟ نامحرمت که نیستم! شرم از چه داری؟! تو جای من زخمی شدی،آتش گرفتی بر جان من آتش کشیده شرمساری با من بگو با زخم خود بر روی بستر تا کی قراره لاله ی خونین بکاری؟! زهرای من! روی دعای مردن خود... در هر قنوت از چه تو داری پا فشاری؟! بانوی من! رحمی نما؛ خیلی غریبم پاشو ز جا، بر من بده امیدواری پرپر زدن هایت مرا بیچاره کرده... حتی توان پا شدن از جا نداری! (دلسوخته) @golchine_sher
35.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من شک ندارم درد او تنهایی حیدر در التهاب لحظه های سخت تدفین بود @golchine_sher
آینه‌ای روی خاک‌ها... محکوم شد زمین به پیمبر نداشتن مجبور شد به سورۀ کوثر نداشتن افتاده بود آینه‌ای روی خاک‌ها این بود رسم، آینه را برنداشتن سیلی زدند تا که شود رسم بعد از این اسلامِ اعتقاد به کوثر نداشتن اسلامِ تیغ شعله‌ور طلحه داشتن اما زبان سرخ ابوذر نداشتن... از بس به راه و رسم علی اعتراض شد محکوم شد زمانه به حیدر نداشتن... می‌ترسم این‌که باب شود سال‌های سال رسمِ امام بودن و لشکر نداشتن... @golchine_sher
هنوز داغ کهنه ای مرا به خانه می کشد هنوز شعله های فتنه ای زبانه می کشد هنوز صورت کبودِ در کسوف کاملت مرا به لحظه های درد تازیانه می کشد   ببین چگونه خواهرم پس از تو بی نوازشت به روی گیسوی غمش به بغض شانه می کشد سکوت کرده شهر در جواب بی عدالتی غمت مرا به کوچه ها به این بهانه می کشد میان قحطی سحر ببین که آفتاب را به روی دوش، آسمان چرا شبانه می کشد؟ صدای هق هقی مرا به سمت چاه میبرد پدر چگونه غربت تو را به شانه می کشد پس از گذشت سالها کسی درست مثل تو میان قتلگاه آه مادرانه می کشد @golchine_sher