eitaa logo
گلچین شعر
13.8هزار دنبال‌کننده
749 عکس
260 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
نه فقط عرش حصیرِ قَدَمِ فاطمه است علتِ خلقِ دو عالم عَلَمِ فاطمه است سرِ سجاده به‌ جایی نرسیده است کسی هر چه دادند به ما از کرمِ فاطمه است صلی الله علیک یا مولاتنا یا فاطمه الزهرا _خرسندی @golchine_sher
در گوشه یِ یک اتاق منبر دارم تصویرِ به آتشِ زدنِ در دارم هر سال به یادِ فاطمه در خانه مرثیه یِ جمع و جورِ مادر دارم صلی الله علیک یا مولاتنا یا فاطمه الزهرا نوروز رمضانی @golchine_sher
این روزها که حالِ مادرِمان رو به راه نیست شرحِ شراره هایِ عزا فرق می کند حال و هوایِ بیت علی درد و ماتم است درد و عزایِ آل عبا فرق می کند جعفری @golchine_sher
با خودم فکر می کنم حالا کوچه یِ ما چقدر تاریک است گریه،‌ مادر، دوشنبه، در، کوچه راستی! فاطمیه نزدیک است برقعی @golchine_sher
حرفِ مرا دو تا نکنی پیشِ بچه‌ها من قول داده‌ام که شما خوب می‌شوی وحید قاسمی @golchine_sher
آن اسم اعظم که نشانی می‌دهندش سربند یا زهراست، محکم‌تر ببندش (س) @golchine_sher
به نام نامی زهرا به نام مادرها سلام ما به امام تمام مادرها که فاطمه است همیشه امام مادرها به لطف فاطمه هستم غلام مادرها غلام خانه ی زهرا حسابمان کردند برای نوکری اش انتخابمان کردند هزار شکر، نوشتند نوکرش باشیم هزار شکر که گفتند قنبرش باشیم گدای خانه ی او تا به آخرش باشیم اجازه داد به ما، حلقه ی درش باشیم به روی شانه ی خود دست رحمتی داریم غلام فاطمه ایم و چه عزتی داریم بهشت زیر قدم های مادرانه ی اوست بهشت گوشه ی دنجی ز آشیانه ی اوست بهشت زمزمه های شب و شبانه ی اوست بهشت گرمی نان و تنور خانه ی اوست قسم به گردش دستاس و گرمی نانش نشسته ایم سر سفره های احسانش تنور عالمیان گرم شد به برکت او شدند خلق، خلائق همه به علت او قسم به شوکت زهرا، قسم به عزت او به عرش و فرش می ارزد فقط دو رکعت او سلام ما به قیام و قعود و یا رب او سلام ما به قنوت و به سجده ی شب او ز نور خنده ی زهرا زمین منور شد ز عطر نان تنورش جهان معطر شد به لطف بردن نامش شراب، کوثر شد به یمن مقدم او حالمان که بهتر شد، خدا به برکت زهرا پناهمان بخشید به حب فاطمه، مولا گناهمان بخشید به حب فاطمه اینجا که راهمان دادند ثواب کوه به یک ذره کاهمان دادند به زیر چادر زهرا، پناهمان دادند برات اشک به غم های شاهمان دادند شدیم گریه کن، روضه ی حسین و حسن یکی بدون حرم شد، یکی بدون کفن ... @golchine_sher
تا پشت در آفتاب از پا افتاد شوری به دل حضرت دریا افتاد در خاک ولی تکان نخورد آب از آب وقتی که ستون آسمانها افتاد @golchine_sher
کمتر سخن می گفت از در تا همیشه دیوار را می دید کمتر تا همیشه وقت عبور از کوچه ها هر بار هر بار بغض عجیبی داشت حیدر تا همیشه سی سال با یک چاه خلوت کرد اما تنها رفیقش بود کوثر تا همیشه یعنی چرا زهرا جلوی چشم حیدر دائم جلو آورد معجر تا همیشه؟! با این که حق فاطمه شد غصب، زینب برده است ارثش را ز مادر تا همیشه! آن جامه ای را که برای محسنش دوخت حالا شده تن پوش اصغر تا همیشه @golchine_sher
تویی که باطن نوری و روح ایجادی اسیـر غـربــت شب‌های ظلمت آبادی تو با فرشته که فرقی نمی‌کنی بانو بـدون بـال و پـری صید دام صیادی سراغ زخم تو را هیچ کس نمی‌گیرد تو خاطرات فراموش مانده در یادی تو یک طرف و چهل تن مقابلت بودند بــرای خــاطــر مــن بــود کـه نیفتادی اگر چه ساقه‌ی طوبایی‌ات شکسته شده بــرای مــن تــو بــهــشــت همیشـه آبادی @golchine_sher
تا فاصله ای بين دو دریا افتاد آتش به دل سوره ی طاها افتاد می خواست به توحید گزندی نرسد کوثر که در این واقعه از پا افتاد @golchine_sher
عَلَم با غم مادر ما بلند است خوشا پرچم نام زهرا بلند است در این شهر هر سمت راهت بیافتد دمِ چایی روضه ، هر جا بلند است شنیدم دعاها کند عاشقان را ببین بخت ما تا کجاها بلند است اگر چشم احمد به زهرا بیافتد صدای فداها ابوها بلند است درِ خانه ی دختر مصطفی سوخت ولی باز دیوار حاشا بلند است دم بیتِ "لا ترفعو" این چه غوغاست؟ ببین نعره ی شعله ها را... بلند است به دیوار بیتش رسیدند و دیدم که گاهی کژی تا ثریا بلند است به آتشفشان ها رسیده است چاهش مگر تا کجا آه مولا بلند است ؟ شب غم دراز است ، کوتاه اینکه امیدم به آن مردِ بالا بلند است یکی باید از آفتابم بپرسد مگر تا کجا شام یلدا بلند است مگر تا کی از مادرِ زیرِ آوار سوی کودک مرده لالا بلند است بیا امتحان کن من و همتم را بیا عزم طوفان الاقصی بلند است بیا تا که شیرین شود کام یاران که از دشمنان بوی حلوا بلند است به زودی ببینی ، به این قبله سوگند صدای اذان از کلیسا بلند است @golchine_sher
بعدازرسول آنچه که باور نبود شد آتش گرفت هستی او سوخت دود شد پهنای آسمان به خودش رنگ غم گرفت وقتی که یاس خانه ی حیدر کبود شد دست پلید شب زد وآیینه راشکست نسبت به جایگاه علی تا حسود شد درپیش چشم کودک خود بضعه النبی افتاد  بر زمین  و قیامش  قعود  شد زهرا میان کوچه علی را رها نکرد قنفذ رسید و آنچه که باور نبود شد @golchine_sher