آه میکشم تو را با تمام انتظار
پر شکوفه کن مرا، ای کرامت بهار
در رهت به انتظار، صف به صف نشستهاند
کاروانی از شهید، کاروانی از بهار
ای بهار مهربان، در مسیر کاروان
گل بپاش و گل بپاش، گل بکار و گل بکار
بر سرم نمیکشی دست مهر اگر، مَکش
تشنۀ محبتاند لالههای داغدار
دستهدسته گم شدند سهرههای بینشان
تشنهتشنه سوختند، نخلهای روزهدار
میرسد بهار و من بیشکوفهام هنوز
آفتاب من بتاب، مهربان من ببار!
#علیرضا_قزوه
#شعر_انتظار
#شهدا
@golchine_sher
السلام ای ماه پنهان پشت استهلال ما
ما به دنبال تو میگردیم و تو دنبال ما
ماهِ پیدا، ماه پنهان، ماه روشن، ماه محو
رؤیت این ماه یعنی نامۀ اعمال ما
خاصه این شبها که ابر و باد و باران با من است
خاصه این شبها که تعریفی ندارد حال ما
کاش در تقدیر ما باشد همه شبهای قدر
کاش حَوِّل حالَناییتر شود احوال ما
ما به استقبال ماه از خویش تا بیرون زدیم
ماه با پای خودش آمد به استقبال ما
گوشۀ چشمی به ما بنمای ای ابروهلال
تا همه خورشید گردد روزی امسال ما
#علیرضا_قزوه
@golchine_sher
دلا تا باغ سنگی، در تو فروردین نخواهد شد
به روز مرگ، شعرت، سوره ی یاسین نخواهد شد
فریبت می دهند این فصل ها، تقویم ها، گل ها
از اسفند شما پیداست، فروردین نخواهد شد
مگر در جستجوی ربّنای تازه ای باشیم
وگر نه صد دعا زین دست، یک نفرین نخواهد شد
مترسانیدمان از مرگ، ما پیغمبر مرگیم
خدا با ما که دلتنگیم، سر سنگین نخواهد شد
به مشتاقان آن شمشیر سرخ شعله ور در باد
بگو تا انتظار این است، اسبی زین نخواهد شد
#علیرضا_قزوه
@golchine_sher
امروز ما بهانه و فردا بهانه بود
دنیای ما همیشه سراپا بهانه بود
ما خویش را به بازی دنیا فروختیم
ناگاه آخرت شد و دنیا بهانه بود
این سرشکستگان به معاویه دلخوشند
در چشمشان ولایت مولا بهانه بود
رفتارشان تمام سراسر ریا و رنگ
گفتارشان دریغ، سراپا بهانه بود
اهل هوا هرآنچه که گفتند و بافتند
یا حیله بود طینتشان یا بهانه بود
از مردهاش نمیگذرند این حرامیان
دنیا همه بدانند: مهسا بهانه بود
#علیرضا_قزوه
@golchine_sher
چه شب هایی که پرپر شد چه روزانی که شب کردم
نه عبرت را فراخواندم نه غفلت را ادب کردم
برات من شبی آمد که در آیینه لرزیدم
شب قدرم همان شب شد که در زلف تو تب کردم
شب تنهایی دل بود، چرخیدم، غزل گفتم
شب افتادن جان بود رقصیدم، طرب کردم
تمام من همین دل بود دل را خون دل دادم
تمام من همین جان بود جان را جان به لب کردم
دعایی بود و تحسینی، درودی بود و آمینی
اگر دستی بر آوردم، اگر چیزی طلب کردم
تو بودی هر چه اوتادم اگر از پیر دل کندم
تو بودی هر چه اسبابم اگر ترک سبب کردم
نظر برداشتن از خویش بود و خویش او بودن
اگر چیزی به چشم از علم انساب و نسب کردم
الهی عشق در من چلچراغی تازه روشن کن
ببخشا گر خطا رفتم، ببخشا گر غضب کردم
#علیرضا_قزوه
@golchine_sher
آمدیم از سفر دور و دراز رمضان
پی نبردیم به زیبایی راز رمضان...
سر به آیینهٔ الغوث زدم در شب قدر
آب شد زمزمهٔ راز و نیاز رمضان
دیدم این قدر همان آینهٔ خلّصناست
دیدم آیینهام از سوز و گداز رمضان
بیش از این، ناز نخواهیم کشید از دنیا
بعد از این، دست من و دامن ناز رمضان
نکند چشم ببندم به سحرهای سلوک
نکند بسته شود دیدهٔ باز رمضان
صبح با بادهٔ شعبان و رجب آمده بود
آن که دیروز مرا داد جواز رمضان
شام آخر شد و با گریه نشستم به وداع
خواب دیدم نرسیدم به نماز رمضان
#علیرضا_قزوه
@golchine_sher
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام
با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
باید سلام کرد و جواب سلام شد
بر هر کسی که هست از این هیچ کس سلام
فرقی نمی کند که کجایی ست لهجه ات
اترک سلام ، کرخه سلام و ارس سلام
ظهر بلوچ ، نیمه شب کُرد و ترکمن
صبح خلیج فارس، غروب طبس سلام
بازارگان درد! اگر می روی به هند
از ما به طوطیان رها از قفس سلام
"دیشب به کوی میکده راهم عسس ببست"
گفتم به جام و باده و مست و عسس سلام
معنای عشق غیر سلام و علیک نیست
وقتی سلام رکن نماز است، پس سلام!
قبل از سلام جام تشهد گرفته ایم
ما کشتگان مسلخ عشقیم، والسلام!
#علیرضا_قزوه
@golchine_sher
خراسان در خراسان نور در جان تو می چرخد
مگر خورشید در چاک گریبان تو می چرخد؟
خراسان مُهر دریا می شود با گام های تو
به دست ابرها تسبیح باران تو می چرخد
اگر شوق وصالت نیست در آیینه ها، درها
چرا آیینه در آیینه، ایوان تو می چرخد
طواف عاشقان هم بر مدار چشم های توست
سماع صوفیان هم گرد عرفان تو می چرخد
به سقّاخانه ات زیباست رقص کاسه های نور
در این پیمانه، آن پیمانه، پیمان تو می چرخد
بیابان در بیابان گرگ شد، هر کوه، صیّادی
چقدر آهوی زخمی در شبستان تو می چرخد
در این آدینه لبریز از آغاز گل، شاعر!
شروع تازه ای در بیت پایان تو می چرخد
#علیرضا_قزوه
@golchine_sher
لیلی گذشت و مجنون، حالی خراب دارد
گفتم نگریم اما... دیدم ثواب دارد
مجنون منم که ماندم؛ این خاک، خاک لیلیست
ای کاروان! بیایید؛ این چاه، آب دارد
چرخی زنیم در خود -بیخود ز خود- بچرخیم
دنیا پر است از چرخ... دنیا شتاب دارد
سر میگذارم امشب بر بالشِ قیامت
مژگانِ سربهزیرم عمریست خواب دارد
از وحشت قیامت، زاهد! مرا مترسان
ترس از قیامتم نیست، دنیا حساب دارد...
#علیرضا_قزوه
@golchine_sher
ندبه خوانیم تو را هر سحر آدینه
تو کدام آینهای؟ صلّ علی آیینه...
تو کدام آینهای،ای شرفالشّمس غریب
که زد از دوریِ دیدارِ تو چشمم پینه...
از همه آینهها چشم رها کردهتری
می زنند آینهها سنگ تو را بر سینه...
لوح محفوظ خدا!آینهگی کن یک صبح
که جهان پر شده از آتش و کفر و کینه...
در همه آینهها نام تو را کاشتهایم
ندبه خوانیم تو را هر سحر آدینه...
#علیرضا_قزوه
@golchine_sher
اوّل مهر رسید و من در همان " اوّل آ " بودم
مثل گنجشک دلم می زد، مثل گنجشک رها بودم
پای یک پنجره میزی بود، چه تقلّای عزیزی بود
پنجره راه گریزی بود، خیره در پنجره ها بودم
پشت هر پنجره دنیایی ست ، چشم وا کردم و بستم ، آه
من کجایم؟ تو کجا؟ با خویش در همین چون و چرا بودم
گفت : بابا دو هجا دارد... نام من چار هجایی بود
نان یکی... آب یکی ... باران... مثل باران دو هجا بودم
گفت: هر حرف صدا دارد... در سکون حرف زدم با خود
هم صدا بودم و هم ساکت ، نه سکوت و نه صدا بودم
گفت: دلتنگ که ای؟ خندید... گریه کردم که پدر... خم شد
آه بابا، بابا، بابا، سخت دلتنگ شما بودم
جنگ شد، پنجره ها افتاد ، بچّه ها تشنه سفر کردند
هشت نهر آینه جاری شد، تشنه در کرببلا بودم
گفت: هی هی! تو کجایی؟ تو ... راست می گفت، کجایم من؟
تو نبودی... تو چهل سال است... من... اجازه؟... همه را بودم
تو چهل سال همه غایب... تو چهل سال همه در خویش...
من چهل سال، خدای من! من چهل سال کجا بودم؟
#علیرضا_قزوه
@golchine_sher
هدایت شده از (دندان درد) شعرهای میثم رنجبر
شهرداری بابل با همکاری اداره کتابخانه های عمومی شهرستان بابل برگزار می کند:
#عصری_با_شعر
#سرو_سرخ
باحضور شاعرملی استاد دکتر #علیرضا_قزوه
و شعرخوانی شاعران توانمند استان مازندران
با رونمایی از سه #کتاب؛
#مجموعه_شعرهای👇
#فرمانده_مجنون #میثم_رنجبر
#کوک_عشق #علی_غلامی_نتاج
#به_خنده_هام_رسیدم #زهرا_غلامعلی_نتاج
زمان: #پنجشنبه ۶ شهریور ساعت ۱۵:۳۰
مکان: #بابل، چهارراه گنجینه، سالن همایش شورا
حضور برای عموم مردم شریف بابل و شاعران و علاقه مندان به شعر و ادب آزاد و رایگان است.
#مشتاق_دیدارتانیم🌹🌺🙏
#میثم_رنجبر
╭┅───── 🌺 ─────┅╮
@meysamranjbar_channel
╰┅───── 🌺 ─────┅
گل اشکم شبی وا میشد ای کاش
همه دردم مداوا میشد ای کاش
به هر کس قسمتی دادی خدایا!
شهادت قسمت ما میشد ای کاش...
#علیرضا_قزوه
#دفاع_مقدس
@golchine_sher ِ
و انسان هر چه ايمان داشت پاي آب و نان گم شد
زمين با پنج نوبت سجده در هفت آسمان گم شد
شب ميلاد بود و تا سحرگاه آسمان رقصيد
به زير دست و پاي اختران آن شب زمان گم شد
همان شب چنگ زد در چين زلفت چين و غرناطه
ميان مردم چشم تو يك هندوستان گم شد
از آن روزي كه جانت را ، اذانِ جبرئيل آكند
خروش صور اسرافيل در گوش اذان گم شد
تو نوح نوحي اما قصه ات شوري دگر دارد
كه در طوفان نامت كشتي پيغمبران گم شد
شب ميلاد در چشم تو خورشيدي تبسم كرد
شب معراج زير پاي تو صد كهكشان
گم شد
ببخش - اي محرمان در نقطه ی خال لبت حيران -
خيالِ از تو گفتن داشتم ، اما زبان گم شد
#علیرضا_قزوه
#عضوکانال
#ولادت_حضرت_محمد_ص
@golchine_sher
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام
با هر نَفَس ارادت و با هر نفس سلام
باید سلام کرد و جواب سلام شد
بر هرکسی که هست از این هیچکس سلام
فرقی نمیکند که کجایی است لهجهات
اَترک سلام، کَرخه سلام و اَرس سلام
ظهر بلوچ، نیمهشب کُرد و ترکمن
صبح خلیج فارس، غروب طبس سلام
بازارگان درد! اگر میروی به هند
از ما به طوطیان رها از قفس سلام
«دیشب به کوی میکده راهم عسس ببست»
گفتم به جام و باده و مست و عسس سلام
معنای عشق غیر سلام و علیک نیست
وقتی سلام رکن نماز است، پس سلام
قبل از سلام جام تشهد گرفتهایم
ما کشتگان مسلخ عشقیم، والسلام
#علیرضا_قزوه
#عضوکانال
@golchine_sher
طوفان الاقصی
طوفان عزالدین قسام است
طوفان آزادی است
طوفان اسلام است
خشم سلیمانی است
آنک دلاور مردم غزه
برخاستند از جا
پیچیده در عالم
آوازه طوفان الاقصی
آنک ببین رود خروشان جوانمردی
از جای خواهد کند
بر باد خواهد داد
بنیاد نامردی
اینک ببین دیوارهای آهنین پوچاند
وین سستتر از عنکبوتان در پی کوچاند
اینک ببین طوفان الاقصی جهان را تازه خواهد کرد
این فتح و پیروزی مبارک باد
صبح ستم سوزی مبارک باد
اینک جهان در صبح الاقصی
همراه با خورشید میخندد
فردا از آن ماست
برخیز فرزندم
امشب دوباره اسم شب صبح است
فردا دوباره اسم شب طوفان الاقصی است
#علیرضا_قزوه
#عضوکانال
@golchine_sher
ليلي گذشت و مجنون حالي خراب دارد
گفتم نگريم امّا ديدم ثواب دارد
مجنون منم كه ماندم، اين خاك، خاك ليليست
اي كاروان بياييد، اين چاه، آب دارد
چرخي زنيم در خود، بي خود ز خود، بچرخيم
دنيا پر است از چرخ، دنيا شتاب دارد
سر مي گذارم امشب بر بالش قيامت
مژگان سر به زیرم، عمريست خواب دارد
از وحشت قيامت، زاهد مرا مترسان
ترس از قيامتم نيست، دنيا حساب دارد
#علیرضا_قزوه
#عضو_کانال
@golchine_sher
غیرتِ ما این نبود و قیمتِ ما این نبود
هر چه دنیا قدر پیدا کرد، ما ارزان شدیم
#علیرضا_قزوه
#عضوکانال
@golchine_sher
نه مثل ساره ای و مریم، نه مثل آسیه و حوّا
فقط شبیه خودت هستی، فقط شبیه خودت، زهرا !
اگر شبیه کسی باشی، شبیه نیمه شب قدری
شبیه آیه ی تطهیری، شبیه سوره ی «اعطینا»
شناسنامه ی تو صبح است، پدر؛ تبسم و مادر؛ نور
سلامِ ما به تو ای باران، درودِ ما به تو ای دریا
کبودِ شعله ور آبی! سپیده طلعتِ مهتابی
به خون نشستن تو امروز، به گُل نشستنِ تو فردا
مگر که آب وضوی تو، ز چشمه سارِ فدک باشد
وگرنه راه نخواهی برد، به کربلا و به عاشورا
#علیرضا_قزوه
#عضوکانال
#فاطمیه
@golchine_sher
دوباره آمده آن شب، شب جدایی او
سرم فدایی او شد، دلم هوایی او
دوباره نیمهشب قدر و ساعت یک و بیست
سکوت ثانیه در لحظۀ رهایی او
تمام خاطره را بُرد با خودش ناگاه
چقدر گریه کنم از غم جدایی او
چه حال و روز خوشی داشت آن یگانهترین
که بود رشک ملک حال ربنایی او
چقدر مردم دنیا هوایی اویند
چقدر خاطره دارند از آشنایی او..
هنوز هم که هنوز است پی نبرده کسی
به خُلق اَحسَن و اخلاق مصطفایی او
به زهد حیدری و شور مرتضایی وی
به صبر زینبی و داغ کربلایی او..
کسی ندیدهام اینگونه بیریا هرگز
کسی سراغ ندارم به با صفایی او
هزار پنجره واکرده دست غیبی وی
هزار عقده گشوده گرهگشایی او
نشستهام به تماشای صبح لبخندش
کجاست عکس غریبی به دلربایی او
شبی به فطرت دیرین خویش برگشتم
گرفت شهر دلم حال روستایی او..
بلند مرتبه پرواز سربلندی داشت
در آسمان شهادت دل هوایی او
میان این همه سردار و آن همه سرباز
ندیدهایم کسی را به بیریایی او
نرفته است ز خاطر، نمیرود پس از این
به روی خاک وطن عشق جبههسایی او
کنار صحن غریبی هنوز میسوزد
چراغ نیمهشب خادمالرضایی او..
بیا و روضۀ قاسم بخوان در این پایان
به شرحه شرحۀ آن جسم کربلایی او
#علیرضا_قزوه
#عضوکانال
#سردار_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
#قصیده
@golchine_sher
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام
با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
باید سلام کرد و جواب سلام شد
بر هر کسی که هست از این هیچ کس سلام
فرقی نمی کند که کجایی ست لهجه ات
اترک سلام، کرخه سلام و ارس سلام
ظهر بلوچ، نیمه شب کُرد و ترکمن
صبح خلیج فارس، غروب طبس سلام
بازارگان درد! اگر می روی به هند
از ما به طوطیان رها از قفس سلام
«دیشب به کوی میکده راهم عسس ببست»
گفتم به جام و باده و مست و عسس سلام
معنای عشق غیر سلام و علیک نیست
وقتی سلام رکن نماز است، پس سلام!
قبل از سلام جام تشهد گرفته ایم
ما کُشتگان مسلخ عشقیم، والسلام!
#علیرضا_قزوه
#عضوکانال
@golchine_sher
آه میکشم تو را با تمام انتظار
پر شکوفه کن مرا، ای کرامت بهار
در رهت به انتظار، صف به صف نشستهاند
کاروانی از شهید، کاروانی از بهار
ای بهار مهربان، در مسیر کاروان
گل بپاش و گل بپاش، گل بکار و گل بکار
بر سرم نمیکشی دست مهر اگر، مَکش
تشنۀ محبتاند لالههای داغدار
دستهدسته گم شدند سهرههای بینشان
تشنهتشنه سوختند، نخلهای روزهدار
میرسد بهار و من بیشکوفهام هنوز
آفتاب من بتاب، مهربان من ببار!
#علیرضا_قزوه
#عضوکانال
#شعر_انتظار
#شهدا
@golchine_sher
آمدیم از سفر دور و دراز رمضان
پی نبردیم به زیبایی راز رمضان...
سر به آیینهٔ الغوث زدم در شب قدر
آب شد زمزمهٔ راز و نیاز رمضان
دیدم این قدر همان آینهٔ خلّصناست
دیدم آیینهام از سوز و گداز رمضان
بیش از این، ناز نخواهیم کشید از دنیا
بعد از این، دست من و دامن ناز رمضان
نکند چشم ببندم به سحرهای سلوک
نکند بسته شود دیدهٔ باز رمضان
صبح با بادهٔ شعبان و رجب آمده بود
آن که دیروز مرا داد جواز رمضان
شام آخر شد و با گریه نشستم به وداع
خواب دیدم نرسیدم به نماز رمضان
#علیرضا_قزوه
#عضوکانال
#وداع_با_رمضان
@golchine_sher
در ما قیامت کن قیامت سیدابراهیم!
ای صاحب جود و کرامت سیدابراهیم!
ما را خبر از خویش بیخود کرده اما تو
اما تو راحت باش راحت سیدابراهیم!
تو شاد از دیدار با ما مردم دلتنگ
ما خسته از دنیای غربت سیدابراهیم!
از ابتدا هم تو شهید زندهای بودی
سهم تو شد آخر شهادت سیدابراهیم!
دیدار با تو بار دیگر آرزوی ماست
دیدار ما روز قیامت سیدابراهیم!
#رئیسی
#شهید_جمهور
#علیرضا_قزوه
#عضوکانال
@golchine_sher
امام_خمینی_ره_مدح
امام_خمینی_ره_ارتحال
با آن که آبدیدهی دریای طاقتیم
آتش گرفتهایم که غرق خجالتیم
امروز اگر به سایهی راحت نشستهایم
مدیون استقامت آن سرو قامتیم
دیریست چشمها همه مبهوت آن لب است
عمریست سرسپردهی آن خال وحدتیم
این دستها ادامهی دستِ وفای توست
امروز اگر بزرگتر از بینهایتیم
باشد که دستِ دوست تسلایمان دهد
ما را که تا همیشه قَدَحنوشِ حسرتیم
رونقفزای میکدهی عشق بعد از این
تا صبح وصل تشنهی جام ولایتیم
#علیرضا_قزوه
#عضوکانال
@golchine_sher