eitaa logo
گلچین شعر
14.1هزار دنبال‌کننده
773 عکس
268 ویدیو
11 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
آه می‌کشم تو را با تمام انتظار پر شکوفه کن مرا، ای کرامت بهار در رهت به انتظار، صف به صف نشسته‌اند کاروانی از شهید، کاروانی از بهار ای بهار مهربان، در مسیر کاروان گل بپاش و گل بپاش، گل بکار و گل بکار بر سرم نمی‌کشی دست مهر اگر، مَکش تشنۀ محبت‌اند لاله‌های داغدار دسته‌دسته گم شدند سهره‌های بی‌نشان تشنه‌تشنه سوختند، نخل‌های روزه‌دار می‌رسد بهار و من بی‌شکوفه‌ام هنوز آفتاب من بتاب، مهربان من ببار! @golchine_sher
السلام ای ماه پنهان پشت استهلال ما ما به دنبال تو می‌گردیم و تو دنبال ما ماهِ پیدا، ماه پنهان، ماه روشن، ماه محو رؤیت این ماه یعنی نامۀ اعمال ما خاصه این شب‌ها که ابر و باد و باران با من است خاصه این شب‌ها که تعریفی ندارد حال ما کاش در تقدیر ما باشد همه شب‌های قدر کاش حَوِّل حالَنایی‌تر شود احوال ما ما به استقبال ماه از خویش تا بیرون زدیم ماه با پای خودش آمد به استقبال ما گوشۀ چشمی به ما بنمای ای ابروهلال تا همه خورشید گردد روزی امسال ما @golchine_sher
دلا تا باغ سنگی، در تو فروردین نخواهد شد به روز مرگ، شعرت، سوره ی یاسین نخواهد شد  فریبت می دهند این فصل ها، تقویم ها، گل ها از اسفند شما پیداست، فروردین نخواهد شد مگر در جستجوی ربّنای تازه ای باشیم وگر نه صد دعا زین دست، یک نفرین نخواهد شد  مترسانیدمان از مرگ، ما پیغمبر مرگیم خدا با ما که دلتنگیم، سر سنگین نخواهد شد به مشتاقان آن شمشیر سرخ شعله ور در باد بگو تا انتظار این است، اسبی زین نخواهد شد  @golchine_sher
امروز ما بهانه و فردا بهانه بود دنیای ما همیشه سراپا بهانه بود ما خویش را به بازی دنیا فروختیم ناگاه آخرت شد و دنیا بهانه بود این سرشکستگان به معاویه دلخوشند در چشمشان ولایت مولا بهانه بود رفتارشان تمام سراسر ریا و رنگ گفتارشان دریغ، سراپا بهانه بود اهل هوا هرآنچه که گفتند و بافتند یا حیله بود طینتشان یا بهانه بود از مرده‌اش نمی‌گذرند این حرامیان دنیا همه بدانند: مهسا بهانه بود @golchine_sher
چه شب هایی که پرپر شد چه روزانی که شب کردم نه عبرت را فراخواندم نه غفلت را ادب کردم برات من شبی آمد که در آیینه لرزیدم شب قدرم همان شب شد که در زلف تو تب کردم شب تنهایی دل بود، چرخیدم، غزل گفتم شب افتادن جان بود رقصیدم، طرب کردم تمام من همین دل بود دل را خون دل دادم تمام من همین جان بود جان را جان به لب کردم دعایی بود و تحسینی، درودی بود و آمینی اگر دستی بر آوردم، اگر چیزی طلب کردم تو بودی هر چه اوتادم اگر از پیر دل کندم تو بودی هر چه اسبابم اگر ترک سبب کردم نظر برداشتن از خویش بود و خویش او بودن اگر چیزی به چشم از علم انساب و نسب کردم الهی عشق در من چلچراغی تازه روشن کن ببخشا گر خطا رفتم، ببخشا گر غضب کردم @golchine_sher
آمدیم از سفر دور و دراز رمضان پی نبردیم به زیبایی راز رمضان... سر به آیینهٔ الغوث زدم در شب قدر آب شد زمزمهٔ راز و نیاز رمضان دیدم این قدر همان آینهٔ خلّصناست دیدم آیینه‌ام از سوز و گداز رمضان بیش از این، ناز نخواهیم کشید از دنیا بعد از این، دست من و دامن ناز رمضان نکند چشم ببندم به سحرهای سلوک نکند بسته شود دیدهٔ باز رمضان صبح با بادهٔ شعبان و رجب آمده بود آن که دیروز مرا داد جواز رمضان شام آخر شد و با گریه نشستم به وداع خواب دیدم نرسیدم به نماز رمضان @golchine_sher
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام   باید سلام کرد و جواب سلام شد بر هر کسی که هست از این هیچ کس سلام   فرقی نمی کند که کجایی ست لهجه ات اترک سلام ، کرخه سلام و ارس سلام   ظهر بلوچ ، نیمه شب کُرد و ترکمن صبح خلیج فارس، غروب طبس سلام   بازارگان درد! اگر می روی به هند از ما به طوطیان رها از قفس سلام   "دیشب به کوی میکده راهم عسس ببست" گفتم به جام و باده و مست و عسس سلام   معنای عشق غیر سلام و علیک نیست وقتی سلام رکن نماز است، پس سلام!   قبل از سلام جام  تشهد گرفته ایم ما کشتگان مسلخ عشقیم، والسلام! @golchine_sher
خراسان در خراسان نور در جان تو می چرخد مگر خورشید در چاک گریبان تو می چرخد؟ خراسان مُهر دریا می شود با گام های تو به دست ابرها تسبیح باران تو می چرخد اگر شوق وصالت نیست در آیینه ها، درها چرا آیینه در آیینه، ایوان تو می چرخد طواف عاشقان هم بر مدار چشم های توست سماع صوفیان هم گرد عرفان تو می چرخد به سقّاخانه ات زیباست رقص کاسه های نور در این پیمانه، آن پیمانه، پیمان تو می چرخد بیابان در بیابان گرگ شد، هر کوه، صیّادی چقدر آهوی زخمی در شبستان تو می چرخد در این آدینه لبریز از آغاز گل، شاعر! شروع تازه ای در بیت پایان تو می چرخد @golchine_sher
لیلی گذشت و مجنون، حالی خراب دارد گفتم نگریم اما... دیدم ثواب دارد مجنون منم که ماندم؛ این خاک، خاک لیلی‌ست ای کاروان! بیایید؛ این چاه، آب دارد چرخی زنیم در خود -بی‌خود ز خود- بچرخیم دنیا پر است از چرخ... دنیا شتاب دارد سر می‌گذارم امشب بر بالشِ قیامت مژگانِ سربه‌زیرم عمری‌ست خواب دارد از وحشت قیامت، زاهد! مرا مترسان ترس از قیامتم نیست، دنیا حساب دارد... @golchine_sher
ندبه خوانیم تو را هر سحر آدینه تو کدام آینه‌ای؟ صلّ علی آیینه... تو کدام آینه‌ای،ای شرف‌الشّمس غریب که زد از دوریِ دیدارِ تو چشمم پینه..‌. از همه آینه‌ها چشم رها کرده‌تری می زنند آینه‌ها سنگ تو را بر سینه... لوح محفوظ خدا!آینه‌گی کن یک صبح که جهان پر شده از آتش و کفر و کینه... در همه آینه‌ها نام تو را کاشته‌ایم ندبه خوانیم تو را هر سحر آدینه... @golchine_sher
اوّل مهر رسید و من در همان " اوّل آ " بودم مثل گنجشک دلم می زد، مثل گنجشک رها بودم پای یک پنجره میزی بود، چه تقلّای عزیزی بود پنجره راه گریزی بود، خیره در پنجره ها بودم پشت هر پنجره دنیایی ست ، چشم وا کردم و بستم ، آه من کجایم؟ تو کجا؟ با خویش در همین چون و چرا بودم گفت : بابا دو هجا دارد... نام من چار هجایی بود نان یکی... آب یکی ... باران... مثل باران دو هجا بودم گفت: هر حرف صدا دارد... در سکون حرف زدم با خود هم صدا بودم و هم ساکت ، نه سکوت و نه صدا بودم گفت: دلتنگ که ای؟ خندید... گریه کردم که پدر... خم شد آه بابا، بابا، بابا، سخت دلتنگ شما بودم جنگ شد، پنجره ها افتاد ، بچّه ها تشنه سفر کردند هشت نهر آینه جاری شد، تشنه در کرببلا بودم گفت: هی هی! تو کجایی؟ تو ... راست می گفت، کجایم من؟ تو نبودی... تو چهل سال است... من... اجازه؟... همه را بودم تو چهل سال همه غایب... تو چهل سال همه در خویش... من چهل سال، خدای من! من چهل سال کجا بودم؟ @golchine_sher
شهرداری بابل با همکاری اداره کتابخانه های عمومی شهرستان بابل برگزار می کند: باحضور شاعرملی استاد دکتر و شعرخوانی شاعران توانمند استان مازندران با رونمایی از سه ؛ 👇 زمان: ۶ شهریور ساعت ۱۵:۳۰ مکان: ، چهارراه گنجینه، سالن همایش شورا حضور برای عموم مردم شریف بابل و شاعران و علاقه مندان به شعر و ادب آزاد و رایگان است. 🌹🌺🙏 ╭┅───── 🌺 ─────┅╮ @meysamranjbar_channel ╰┅───── 🌺 ─────┅
گل اشکم شبی وا می‌شد ای کاش همه دردم مداوا می‌شد ای کاش به هر کس قسمتی دادی خدایا! شهادت قسمت ما می‌شد ای کاش... @golchine_sher ِ
و انسان هر چه ايمان داشت پاي آب و نان گم شد زمين با پنج نوبت سجده در هفت آسمان گم شد شب ميلاد بود و تا سحرگاه آسمان رقصيد به زير دست و پاي اختران آن شب زمان گم شد همان شب چنگ زد در چين زلفت چين و غرناطه ميان مردم چشم تو يك هندوستان گم شد از آن روزي كه جانت را ، اذانِ جبرئيل آكند خروش صور اسرافيل در گوش اذان گم شد تو نوح نوحي اما قصه ات شوري دگر دارد كه در طوفان نامت كشتي پيغمبران گم شد شب ميلاد در چشم تو خورشيدي تبسم كرد شب معراج زير پاي تو صد كهكشان گم شد  ببخش - اي محرمان در نقطه ی خال لبت حيران - خيالِ از تو گفتن داشتم ، اما زبان گم شد @golchine_sher  
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام با هر نَفَس ارادت و با هر نفس سلام باید سلام کرد و جواب سلام شد بر هرکسی که هست از این هیچ‌کس سلام فرقی نمی‌کند که کجایی است لهجه‌ات اَترک سلام، کَرخه سلام و اَرس سلام ظهر بلوچ، نیمه‌شب کُرد و ترکمن صبح خلیج فارس، غروب طبس سلام بازارگان درد! اگر می‌روی به هند از ما به طوطیان رها از قفس سلام «دیشب به کوی میکده راهم عسس ببست» گفتم به جام و باده و مست و عسس سلام معنای عشق غیر سلام و علیک نیست وقتی سلام رکن نماز است، پس سلام قبل از سلام جام تشهد گرفته‌ایم ما کشتگان مسلخ عشقیم، والسلام @golchine_sher
طوفان الاقصی طوفان عزالدین قسام است طوفان آزادی است طوفان اسلام است خشم سلیمانی است آنک دلاور مردم غزه برخاستند از جا پیچیده در عالم آوازه طوفان الاقصی آنک ببین رود خروشان جوانمردی از جای خواهد کند بر باد خواهد داد بنیاد نامردی اینک ببین دیوارهای آهنین پوچ‌اند وین سست‌تر از عنکبوتان در پی کوچ‌اند اینک ببین طوفان الاقصی جهان را تازه خواهد کرد این فتح و پیروزی مبارک باد صبح ستم سوزی مبارک باد اینک جهان در صبح الاقصی همراه با خورشید می‌خندد فردا از آن ماست برخیز فرزندم امشب دوباره اسم شب صبح است فردا دوباره اسم شب طوفان الاقصی است @golchine_sher
ليلي گذشت و مجنون حالي خراب دارد گفتم نگريم امّا ديدم ثواب دارد مجنون منم كه ماندم، اين خاك،‌ خاك ليلي‌ست اي كاروان بياييد، اين چاه، آب دارد چرخي زنيم در خود، بي خود ز خود،  بچرخيم دنيا پر است از چرخ، دنيا شتاب دارد سر مي گذارم امشب بر بالش قيامت مژگان سر به زیرم، عمري‌ست خواب دارد از وحشت قيامت، زاهد مرا مترسان ترس از قيامتم نيست، دنيا حساب دارد @golchine_sher  
غیرتِ ما این نبود و قیمتِ ما این نبود هر چه دنیا قدر پیدا کرد، ما ارزان شدیم @golchine_sher
نه مثل ساره ای و مریم، نه مثل آسیه و حوّا فقط شبیه خودت هستی، فقط شبیه خودت، زهرا ! اگر شبیه کسی باشی، شبیه نیمه شب قدری شبیه آیه ی تطهیری، شبیه سوره ی «اعطینا» شناسنامه ی تو صبح است، پدر؛ تبسم و مادر؛ نور سلامِ ما به تو ای باران، درودِ ما به تو ای دریا کبودِ شعله ور آبی! سپیده طلعتِ مهتابی به خون نشستن تو امروز، به گُل نشستنِ تو فردا مگر که آب وضوی تو، ز چشمه سارِ فدک باشد وگرنه راه نخواهی برد، به کربلا و به عاشورا @golchine_sher
دوباره آمده آن شب، شب جدایی او سرم فدایی او شد، دلم هوایی او دوباره نیمه‌شب قدر و ساعت یک و بیست سکوت ثانیه در لحظۀ رهایی او تمام خاطره را بُرد با خودش ناگاه چقدر گریه کنم از غم جدایی او چه حال و روز خوشی داشت آن یگانه‌ترین که بود رشک ملک حال ربنایی او چقدر مردم دنیا هوایی اویند چقدر خاطره دارند از آشنایی او.. هنوز هم که هنوز است پی نبرده کسی به خُلق اَحسَن و اخلاق مصطفایی او به زهد حیدری و شور مرتضایی وی به صبر زینبی و داغ کربلایی او.. کسی ندیده‌ام این‌گونه بی‌ریا هرگز کسی سراغ ندارم به با صفایی او هزار پنجره واکرده دست غیبی وی هزار عقده گشوده گره‌گشایی او نشسته‌ام به تماشای صبح لبخندش کجاست عکس غریبی به دلربایی او شبی به فطرت دیرین خویش برگشتم گرفت شهر دلم حال روستایی او.. بلند مرتبه پرواز سربلندی داشت در آسمان شهادت دل هوایی او میان این همه سردار و آن همه سرباز ندیده‌ایم کسی را به بی‌ریایی او نرفته است ز خاطر، نمی‌رود پس از این به روی خاک وطن عشق جبهه‌سایی او کنار صحن غریبی هنوز می‌سوزد چراغ نیمه‌شب خادم‌الرضایی او.. بیا و روضۀ قاسم بخوان در این پایان به شرحه شرحۀ آن جسم کربلایی او @golchine_sher
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام باید سلام کرد و جواب سلام شد بر هر کسی که هست از این هیچ کس سلام فرقی نمی کند که کجایی ست لهجه ات اترک سلام، کرخه سلام و ارس سلام ظهر بلوچ، نیمه شب کُرد و ترکمن صبح خلیج فارس، غروب طبس سلام بازارگان درد! اگر می روی به هند از ما به طوطیان رها از قفس سلام «دیشب به کوی میکده راهم عسس ببست» گفتم به جام و باده و مست و عسس سلام معنای عشق غیر سلام و علیک نیست وقتی سلام رکن نماز است، پس سلام! قبل از سلام جام  تشهد گرفته ایم ما کُشتگان مسلخ عشقیم، والسلام! @golchine_sher
آه می‌کشم تو را با تمام انتظار پر شکوفه کن مرا، ای کرامت بهار در رهت به انتظار، صف به صف نشسته‌اند کاروانی از شهید، کاروانی از بهار ای بهار مهربان، در مسیر کاروان گل بپاش و گل بپاش، گل بکار و گل بکار بر سرم نمی‌کشی دست مهر اگر، مَکش تشنۀ محبت‌اند لاله‌های داغدار دسته‌دسته گم شدند سهره‌های بی‌نشان تشنه‌تشنه سوختند، نخل‌های روزه‌دار می‌رسد بهار و من بی‌شکوفه‌ام هنوز آفتاب من بتاب، مهربان من ببار! @golchine_sher
آمدیم از سفر دور و دراز رمضان پی نبردیم به زیبایی راز رمضان... سر به آیینهٔ الغوث زدم در شب قدر آب شد زمزمهٔ راز و نیاز رمضان دیدم این قدر همان آینهٔ خلّصناست دیدم آیینه‌ام از سوز و گداز رمضان بیش از این، ناز نخواهیم کشید از دنیا بعد از این، دست من و دامن ناز رمضان نکند چشم ببندم به سحرهای سلوک نکند بسته شود دیدهٔ باز رمضان صبح با بادهٔ شعبان و رجب آمده بود آن که دیروز مرا داد جواز رمضان شام آخر شد و با گریه نشستم به وداع خواب دیدم نرسیدم به نماز رمضان @golchine_sher
در ما قیامت کن قیامت سیدابراهیم! ای صاحب جود و کرامت سیدابراهیم! ما را خبر از خویش بی‌خود کرده اما تو اما تو راحت باش راحت سیدابراهیم! تو شاد از دیدار با ما مردم دلتنگ ما خسته از دنیای غربت سیدابراهیم! از ابتدا هم تو شهید زنده‌ای بودی سهم تو شد آخر شهادت سیدابراهیم! دیدار با تو بار دیگر آرزوی ماست دیدار ما روز قیامت سیدابراهیم! @golchine_sher
امام_خمینی_ره_مدح امام_خمینی_ره_ارتحال با آن که آبدیده‌ی دریای طاقتیم آتش گرفته‌ایم که غرق خجالتیم امروز اگر به سایه‌ی راحت نشسته‌ایم مدیون استقامت آن سرو قامتیم دیری‌ست چشم‌ها همه مبهوت آن لب است عمری‌ست سرسپرده‌ی آن خال وحدتیم این دست‌ها ادامه‌ی دستِ وفای توست امروز اگر بزرگ‌تر از بی‌نهایتیم باشد که دستِ دوست تسلایمان دهد ما را که تا همیشه قَدَح‌نوشِ حسرتیم رونق‌فزای میکده‌ی عشق بعد از این تا صبح وصل تشنه‌ی جام ولایتیم @golchine_sher