قدر یک یارانه هم امّید در جانش نبود
سفره ی دل پهن، اما لقمه ای نانش نبود
آدمک های سرِجالیز همدردش شدند
آدمی این سال ها یک بار مهمانش نبود
خسته بود از بس که فانوسش بدون نور بود
ذرّه ای خورشید حتیٰ کنج ایوانش نبود
کفش هایش را که پا می کرد باران می گرفت
شانه ای، دستی، پناهِ پشت لرزانش نبود
شادی اش را کـدخدای دِه از او دزدیده بود
چون نمک پرورده ی نان و نمکدانش نبود
هفت سال قحطی اش طی شد ولی امسال هم
قطره ی آبی به روی داغ سوزانش نبود
او که جای مُهرِ پیشانی ، زبانش پینه بست
پس چه شد دیگر خبر از صوت قرآنش نبود
دردهایش را شبی بر گردن خود بست و رفت
جز طنابِ محکمِ اعدام درمانش نبود
#سمیه_پرویزی
#عضوکانال
@golchine_sher
آمد بهار و میل شکفتن نمانده است
از بس که زخمی ام غمِ مردن نمانده است
بخشیده ام به چشم نگارم بهشت را
سارق چه می بری که جز این تن نمانده است
ای شیخ آب شهر پر از خون بینواست
حکمی برای پاکی و شستن نمانده است
جانا خدا بس است محبت نثار کن
چشمی اگر برای تو روشن نمانده است
وقتی که نرخ نان جو از جان گرانتر است
سرباز جان فدا برو میهن نمانده است
کودک سرش به سطل زباله کشید و گفت
این «گربه» بی غذاست که بر من نمانده است
#مختار_فعلی_شاهد
#عضوکانال
@golchine_sher
21.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"آغوش خود را باز، کن فصل زمستان است"
در اوج سرما آرزویم عشق سوزان است
یعنی که باید گرم باشیم از، تنور عشق
آب و هوای شهر وقتی برف و بوران است
بین من و تو که نباید فاصله باشد
وقتی میان قلب ما امید مهمان است
بر گیسوی یلداییام شانه بزن با عشق
یلدا شروع عاشقی های فراوان است
ما در دو پیکر مثل یک روحیم باور کن
یعنی نفسهایت برای جسم من جان است
وقتی هوا بس ناجوانمردانه سرداست آه!
آغوش گرم و مطمئنی چاره ی آن است
فرقی ندارد که زمستان است یا پاییز
با تو تمام فصل ها رنگ بهاران است
#اعظم_کلیابی
#بانوی_کاشانی
#عضوکانال
@golchine_sher
شب آمد و دل تنگم هوای خانه گرفت
دوباره گریهی بی طاقتم بهانه گرفت
شکیب درد خموشانهام دوباره شکست
دوباره خرمن خاکسترم زبانه گرفت
نشاط زمزمه زاری شد و به شعر نشست
صدای خنده فغان گشت و در ترانه گرفت
زهی پسند کماندار فتنه کز بن تیر
نگاه کرد و دو چشم مرا نشانه گرفت
امید عافیتم بود روزگار نخواست
قرار عیش و امان داشتم زمانه گرفت
زهی بخیل ستمگر که هرچه داد به من
به تیغ باز ستاند و به تازیانه گرفت
چو دود بی سروسامان شدم که برق بلا
به خرمنم زد و آتش در آشیانه گرفت
چه جای گل که درخت کهن ز ریشه بسوخت
ازین سموم نفسکش که در جوانه گرفت
دل گرفتهی من همچو ابر بارانی
گشایشی مگر از گریهی شبانه گرفت
#هوشنگ_ابتهاج
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی
یکسر به کانال ما بزن 👌
🌷فقط رباعی و تک بیت
حتما حالت خوب میشه
یکبار امتحان کن🌷
@robaiiyat_takbait
ایکاش بهانه ای شود دستانم
آغاز ترانه ای شود دستانم
بگذار که لای دشت موهات گلم
دندانه ی شانه ای شود دستانم
#نوروز_رمضانی
https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
ای تا ابــد داغ تـو بر دل های بیدار
رفتی ولی یاد تو جاوید است سردار
ما را دعا کن تا که سرگردان نمانیم
در فتنه ها و این دوراهی های بسیار
#سمیه_پرویزی
#عضو_کانال
#سردار_دلها
#سالروز_شهادت
@golchine_sher
تقدیم به مردی که این روزها نبودنش بیشتر حس میشود
آن قطره ای که راه به دریا گرفته است
دلتنگی اش تمام هوا را گرفته است
میخواستم ببینمش آن دم که میگذشت
افسوس! اشک راه تماشا گرفته است
آخر مراد یافته هرکس که اینچنین
در هر قنوت دست تمنا گرفته است
آن بیت ناب بود که کم داشت واژه ای
با یک "شهید" این همه معنا گرفته است
هر کس در این مسیر سرش میشود فدا
با روضهٔ حسین تسلا گرفته است
ای عطر ناب! شیشهٔ عمرت اگـر شکست
حالا ببین تمام جهان را گرفته است
#محمدحسین_امیری
#عضوکانال
@golchine_sher
لبانت را چو رازی با لبانم در میان بگذار
برای کارهای اینچنینی هم زمان بگذار
کسی از نامت ای جان دلم بویی نخواهد برد
پزشکم گفته است این قرص را زیر زبان بگذار
به هر شکلی شده میچینمت ای سیب دور از دست!
خودت لطفی کن و پای درختت نردبان بگذار
زمینیها تو را و آسمانت را نمیفهمند
بخوان و رادیو را روی موج "شد خزان" بگذار
بمیرانم! من از بهبودیِ بی تو هراسانم
به رسم مهربانی لای زخمم استخوان بگذار
دلم از این همه تنهایی و دوری به تنگ آمد
خودت را جای من تنها نه... جای هر دومان بگذار
#سیده_کبری_موسوی_قهفرخی
@golchine_sher
مرا به حبس در
چهار فصلِ چشم هایت ببر
آن جا که
بذرهای دوست داشتن
از اعماق کلمات تو
به گل می نشینند
#معصومه_کیانپور_هفشجانی(کیانا)
#عضوکانال
@golchine_sher