eitaa logo
گلچین شعر
14.7هزار دنبال‌کننده
918 عکس
310 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد شاید این باغچه ده قرن به استقبالت فرش گسترده و در دست گلایل دارد تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد هیچ سنگی نشود سنگ صبورت، تنها تکیه بر کعبه بزن، کعبه تحمل دارد ... اللهم عجل لولیک الفرج @golchine_sher
ویرانه دل ماست که با هر نگه دوست صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت @golchine_sher
چه کنم ؟ دل به که بندم؟ به کجا روی کنم؟ باز گو ای به کنار دگری خفته ی من...!! @golchine_sher
قهوه را بردار و یک قاشق شکر.‌..سم بیشتر پیش رویم هم بزن آن را دمادم بیشتر قهوه قاجاری ام همرنگ چشمانت شده ست می شوم هر آن به نوشیدن مصمّم بیشتر صندلی بگذار و بنشین رو به رویم، وقت نیست حرف ها دارم، صدها راز مبهم ، بیشتر راستش من مرد رویایت نبودم هیچ وقت هر چه شادی دیدی از این زندگی، غم بیشتر ما دو‌ مرغ عشق اما تا همیشه در قفس ما جدا از هم غم انگیزیم ، با هم ‌بیشتر عمق فنجان هر چه کمتر می شود حس می کنم عرض میز بینمان انگار کم کم بیشتر خاطرت باشد، کسی را خواستی مجنون کنی زخم، قدری بر دلش بگذار ، مرهم بیشتر حیف باید شاعری خوشنام بودم در بهشت مادرم حوّا مقصّر بود ، آدم بیشتر سوخت نصف حرفهایم در گلو...اما تو را هر چه می سوزد گلویم دوست دارم بیشتر @golchine_sher
باران، غروب، ما، اتوبوسی که ممکن است باید مرا دوباره ببوسی که ممکن است این لحظه، لحظه، لحظه، اگر آخرین، اگر بس کن نزن دوباره نفوسی که ممکن است من قول می‌دهم که بیایم به خواب تو زیبا، در آن لباس عروسی که ممکن است دل‌نـازکـی و دل‌نـگـرانـم چـه می‌شـود من نیستم تو، شهر عبوسی که ممکن است ماشین گذشته از تو و هی دور می‌شود با سرعتی حدود صد و سی که ممکن است حالا تو در اتاق خودت گریه می‌کنی من پشت شیشهٔ اتوبوسی که ممکن است @golchine_sher
تو ماهی و من ماهی این برکه کاشی اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی   آه از نفس پاک تو و صبح نشابور از چشم تو و حجره  فیروزه تراشی   پلکی بزن ای مخزن اسرار که هر بار فیروزه و الماس به آفاق بپاشی   ای باد سبک سار! مرا بگذر و بگذار هشدار! که آرامش ما را نخراشی   هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم اندوه بزرگی ست چه باشی.. چه نباشی @golchine_sher
در چای تو قند می شوم اما تو... در قلب تو بند می شوم اما تو... در خواب کنار من نفسهایت بود از خواب بلند می شوم اما تو... @golchine_sher
این عشق بی تو چون غزلی نیمه کاره است رو کن به من که وقت شروعی دوباره است حرفی بزن به لهجه ی باران که مدتی ست این بغض کهنه منتظر یک اشاره است چون ابر این کدورت بیهوده رفتنی ست چیزی که ماندنی ست شبی پر ستاره است در کار خیر شبهه نیاور، دو دل نباش مثل کسی که منتظر استخاره است از هر دری کنایه به تو میزنم، مدام این روزها به روی لبم استعاره است چون پیله ای که پر زده پروانه اش ببین رفتی و سهمم از تو دلی پاره پاره است @golchine_sher
دلبری کردن در انظار عمومی خوب نیست دل ببر اما به آمار نجومی خوب نیست انفجار بغضِ من با بمبِ چشمت ممکن است جنگ بین ماست، کشتار عمومی خوب نیست ارتش زیبایی ات کافی ست، آرایش چرا اینقدر جنگنده؛ آن هم غیر بومی خوب نیست سر به زیرم بیش از این اما مقاوم نیستم عشوه کمتر کن که رفتار هجومی خوب نیست معتدل تر دل ببر هم معتدل تر خون بکن زنگِ زنگی توامان با روم رومی خوب نیست بس ادیبا! خیره در چشمش نباشی بهتر است اینقدر هم روی چشمانش که زومی خوب نیست @golchine_sher
بگذار که آتش بزنم حاشیه ام را تا پر کنم از عطر وجودت ریه ام را کارم شده تلقین بکنم غصه ندارم افسردگی مطلق هر ثانیه ام را زیباتر از آنی که به تشبیه بگنجی نظم تن تو ریخت به هم قافیه ام را من مرد عمودی زمین بودم و امروز از مرحمت عشق ببین زاویه‌ام را در هندسۀ گیج جهان آنچه مهم است اسم تو سند خورده دل عاریه ام را توجیه من این است دلم مال خودم نیست با قاعدۀ عشق بخوان فرضیه‌ام را . . . @golchine_sher
تا زنده باشم چون کبوتر دانه می خواهم امروز محتاج توام؛ فردا نمی خواهم   آشفته ام…زیبایی ات باشد برای بعد من درد دارم شانه ای مردانه می خواهم   از گوشه ی محراب عمری دلبری جستم اکنون خدا را از دل میخانه می خواهم   می خندم و آیینه می گرید به حال من دیوانه ام، هم صحبتی دیوانه می خواهم   در را به رویم باز کن! اندوه آوردم امشب برای گریه کردن شانه می خواهم @golchine_sher
شال وکلاه کرد پرنده ای که مترسک خیالش بهانه ی شالیزار می گرفت @golchine_sher