eitaa logo
گلچین شعر
13.7هزار دنبال‌کننده
709 عکس
254 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
این زخم را باز می گذارم تا بیایی و به بوسه ای ببندیَش؛ نمکین کاش می دانستی در نبودنت چه نمکها که نپاشیده اند بر این زخم چرکین تا خوب شود! خوب شد که می آیی خوب شد @golchine_sher
کدام شیشه ی همسایه را شکسته کمانم؟ که مثل کودکی ام رفته اید زیر زبانم دوباره آمده ام بعد بیست و پنج زمستان که گرد غربت این خانه را کمی بتکانم دوباره آمده ام دست بردلم نگذارید... شکستنی است ،مکوبید مشت بر چمدانم هنوز کفر مرا در می آورید و همینید شما فرشته بمانید من هنوز همانم نشسته ام به تماشا صدای شیشه به گوشم که می زنند از این ضرب باد،زخمه به جانم به کوچه ،زمزمه های غریب دستفروشی ست: بهار آمد و دستم نمی رسد به دهانم نشسته ام برسد باز ،بوی چادر گلدار به مادرم مگر این شعر تازه را برسانم منم شکسته سراسیمه قلکی که ندارم تو نیستی ودراین شهر،تخته است دکانم هنوز مانده بر این "تیر برق"،مشق شب من هنوز مانده براین تک درخت،خط ونشانم دعا کنید از این شهرِ بی پرنده بکوچم دعا کنید در این عصر بی پرنده نمانم @golchine_sher
‌مرا چشمم به باران می شناسد به اندوهی فراوان می شناسد علاج درد من گفتند: تنها طبیبی از خراسان می شناسد @golchine_sher
خود را نشسته‌ام‌ به تماشا تمامِ عمر آیینه‌وار در دل دنیا تمامِ عمر دل بسته‌ی حقارت دنیا نبوده‌ام در گیرودار چرخ ثریا تمامِ عمر دیروزِ من‌ گذشت اگر هم به سوختن آکنده بودم از تب فردا تمام عمر قلب مرا نگاه‌ تو هر لحظه می‌کشاند چون رود سمت پهنه‌ی دریا تمامِ عمر گفتی که همچو آینه‌ام روبروی تو در خود شکست آینه خود را تمام‌ِ عمر مویی سپید کردم و رویی سیاه...آه در های و هوی مهلکه تنها تمامِ عمر از من نخواه خنده که خشکیده بر لبم لبخند کودکانه‌ی مهتا...تمامِ عمر @golchine_sher
از من نمانده تا تو راهی و ز تو تا من بی تو نمی خواهم تمام این جهان را من هرجا که باشم با توام، اینگونه که هستم هرجا که باشی مثل من هستی چنین با من؟ با اینکه تنها یار من هستی در این دنیا بی تو چه تنها مانده این" تنهای تنها" من در خود به دنبال خودم هستم؛ منِ دیگر می خواهم آن من را که شکل توست، آن را من برگرد هرچه زودتر؛ دیرست می دانی شاید نمی دانم همین امروز و فردا من... @golchine_sher
دیده را فایده آن است که دلبر بیند ور نبیند، چه بُوَد فایده بینایی را... @golchine_sher
ﻭﻗﺘﯽﺗﻮ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ، ﮐﺎﻣﻞ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻮﺩ ﻋﺸﻖ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺗﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ، ﺍﯾﻦ ﻗﺼﻪ ﻧﺎﺗﻤﺎﻡ ﺍﺳﺖ.... @golchine_sher
بنشین که تو را‌ نیست کسی یارتر از من... @golchine_sher
تو هم با چشمِ من خود را ببینی اشک میریزی… @golchine_sher
چنان درخت در این آسمان سری داریم برای حادثه دست تناوری داریم وفور فتنه اگر هست آسمان با ماست که چشم لطف ز دنیای دیگری داریم اگر چه از عطش و التهاب می خوانیم برای عشق ولی دیده ی تری داریم چنان پرنده در آن میهمانی آبی ز جنس ابر به بالای خود پری داریم برای رفتن از اینجا میان سینه ی تنگ دلی به پاکی بال کبوتری داریم دوباره بر لب دل خواهش شکستن رُست هنوز آرزوی زخم دیگری داریم @golchine_sher
زیر بار عشق قامت راست کردن ساده نیست موج‌ها باری گران بر دوش دریا می‌کشند @golchine_sher
در این شهر پر از درد و پر از دود در این فصلِ غم‌انگیز و مِه‌آلود تحمل کرده‌ام سرمایِ غم، چون امید من به دست گرم تو بود @golchine_sher
این پرچمی که در همه دوران سر آمد است از انقلاب کاوه آهنگر آمده ست از گرگ و میش مبهم اسطوره های دور از روشنِ حماسه این کشور آمده ست در دستهای رستم دستان در اهتزاز بر شانه سیاوَش از آتش در آمده ست با سرخِ لعل و سبز ِزمرّد ،سپید دُر در جلوه زار عشق به صد زیور آمده ست خون دل از خیانت تاریخ خورده است از خاک و خون و خنجر و خاکسترآمده ست از آتش تو نیست هراسش که بارها ققنوس وار از دل آتش برٱمده ست در موج خیز حادثه افتاده است و باز خیزان به رزم معرکه ای دیگر ٱمده ست تنها نه با مَوالی مختار بوده است هر جای در حمایت حق با سر آمده ست با سربدارها به سرِ دار رفته است چنگیز در برابر او مضطر آمده ست گاهی برای قوّت قلب رییس علی در رزمگاه دشمن افسونگر آمده ست گاهی انیس جنگلیان بوده است و گاه مشروطه خواه را علمِ لشگر آمده ست حبل المتین وحدت مستضعفان شده ست آیینه دار هیمنه ی رهبر آمده ست در جبهه تیر و ترکش خمپاره خورده است شب زنده دار خلوت همسنگر آمده ست گاهی شده ست زینت تابوت لاله ای با رنگ و بوی دسته گلی پَر پَر آمده ست چون پرچمی که در کف سردار کربلاست گاهی مدافع حرم حیدر آمده ست زخم سنان دشمن و زخم زبان دوست از هر طرف به پیکر او خنجر آمده ست با این همه همیشه سرافراز و ماندگار در اهتزاز بر سر این کشور آمده ست @golchine_sher
پس چه هستی ای فلک، گر دور باطل نیستی چیستی ای عمر، گر زهر هلاهل نیستی زهر نوشاندن هم ای تقدیر بی‌آداب نیست من به قسمت راضی‌ام اما تو عادل نیستی در وفاداری ندیدم هیچ‌کس را مثل تو ای غم از حال دلم یک لحظه غافل نیستی گریه کن بر حال خویش ای موج از دریا ملول لحظه‌ای دیگر تو در آغوش ساحل نیستی هر که با من بود روزی دل برید از من، تو نیز دل به رفتن می‌سپاری، گرچه مایل نیستی گفت: روزی بازمی‌گردم، فراموشم مکن گفتمش: در بی‌وفایی نیز کامل نیستی @golchine_sher
زمین منظم بود…آسمان منظم بود تمام ذراتِ کهکشان منظم بود بدون پیش و پسی صبح و ظهر و شب می شد «زمین» منظم بود و «زمان» منظم بود بهار زرد نبود این چنین و سرد نبود هنوز کار بهار و خزان منظم بود دلیل معتبری بود نظم مخلوقات فصول دفترِ ایمانمان منظم بود! هنوز عالم و آدم به هم نریخته بود هنوز زندگی عاشقان منظم بود درست پیش از آشوب گیسوانت…آه زمین منظم بود، آسمان منظم بود… @golchine_sher
هر چه بیشتر می‌بینمت احتیاجم به دیدنت بیشتر می‌شود! مثل خون در رگهای من... @golchine_sher
دل خراب من دگر خراب تر نمی شود که خنجر غمت از این خراب تر نمی زند @golchine_sher
گفتم که شَـوم پیـر و کُنم تَرکِ غـمِ عِشـق زین‌ غم شُده‌ام پیر و جز این‌ غم هَوسم‌ نیست... @golchine_sher
مرا یاد تو می‌انداخت باران تو را باران به باران گریه کردم @golchine_sher
گمان نمی كنم اين دستها به هم برسند دو دلشكسته ی در انزوا به هم برسند ضريح و نذر رها كن بعيد می دانم دو دست دور به زور دعا به هم برسند كدام دست رسيده به دست دلخواهش كه دست های پر از زخم ما به هم برسند شكوه عشق به زير سوال خواهد رفت وگرنه می شود آسان دوتا به هم برسند فلك نجيب نشسته است و موذيانه به فكر... كه پيش چشم من اين دو چرا به هم برسند نشانی "ده بالا" به يادمان باشد مگر دو دور در آن دورها به هم برسند @golchine_sher
به زیر سایه ی زلف تو آمده ست دلم  به غم بگوی که این خسته در پناه من است @golchine_sher
نابودیِ این فتنه گران، می آییم خشنودیِ روحِ آرمان، می آییم در روز خدا، بیست و دوئه بهمن ماه تنها نه.... همه با دل و جان می آییم @golchine_sher
سرت گرم است و جای خالی من را نمی بينی نمی آيد به چشم هيچ كس افتــادنِ مویی... @golchine_sher
پیام دادم و گفتم بیا خوشم می‌دار جواب دادی و گفتی که من خوشم بی‌تو @golchine_sher
نامت كه برگرفته ز نام اقاقی است در من هنوز هم كه هنوز است باقی است ای آن طرف تر از همه از من قبول كن برخورد عشق با دل ما اتفاقی است يارا! شنيده ام كه به دريا رسيده ای اما هنوز هم دل ما باتلاقی است من احتمال می دهم اين آسمان سبز با لحظه های بال و پرم در تلاقی است می نوشم از نگاه تو يك جرعه روشنی روزی كه چشم مست تو ای عشق ساقی است باور كن از هميشه برايم مهمتری! حالا كه از تمامی تو هيچ باقی است @golchine_sher