eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
842 عکس
293 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌من می‌روم ز کوی تو و دل نمی‌رود این زورق شکسته ز ساحل نمی‌رود گویند دل ز عشقِ تو برگیرم ای دریغ کاری که خود ز دستِ من و دل نمی‌رود! گر بی تو سوی کعبه رود کاروانِ ما پیداست آن که جز رهِ باطل نمی‌رود در جست و جوی روی تو هرگز نگاهِ من بی کاروانِ اشک ز منزل نمی‌رود خاموش نیستم که چو طوطی و آینه آن روی روشنم ز مقابل نمی‌رود @golchine_sher
هم رود، خراب و مست راه افتاده هم کوه، عصا به دست راه افتاده یک لحظه گذشتی از کنار دریا دنبال تو هر چه هست، راه افتاده @golchine_sher
بانو ! نمیخواهی که قلبت مال من باشد؟ چشمت برای لحظه ای دنبال من باشد؟ تو مثل خورشیدی و من دور تو می گردم آری ! خدا میخواست ، این اقبال من باشد دنیا پر از شاعر شد از فردای میلادت حق می دهم دنیا پر از امثال من باشد با خواجه حافظ فال می گیرم ، پر از بغضم یعنی نباید اسم تو در فال من باشد؟ آهوی تک خالی که هر کس عاشقش می شد شاید مقدر نیست در چنگال من باشد این بار،دیگر دام در راهت می انداز عشق تو باید طالع امسال من باشد @golchine_sher
من‌کیستم بدون تو ازمن به من‌بگو ای آن ِخفته در غزل ِ ناگهانی‌ام . . @golchine_sher
کعبه ی چشمت زیارتگاه چشمانم شده هفت روز هفته هستم در طواف چشم تو @golchine_sher
سپیده سرزد و خورشیدِ ما رسید بیا شب سیَه سپری شد، سحر دمید بیا گذشت روز و شب ما وُ مثالِ یلدایی شبانه های سیاهی به روز رسید بیا تمامِ شب به امیدِ وصال تو بگذشت خجل شدم زِ وصال و شب وامید بیا شبم بِرفت و نباشد مرا دگر اثری زِ روی ماه و ستاره ، رسید شید بیا بیاکه خونِ دلِ من به دیده ام برسید بیاکه خونِ دلِ من به روی° دوید بیا رسیده سال نو و سحر دمید و وَلی مرا دگر نه بهارست و روزِ عید بیا گذشت عمر و وَلیکن تو را خبر نَبُوَد که در فراق تو ( مهدی ) چِها بدید بیا @golchine_sher
آهو ندیده ای که بدانی فرار چیست صحرا نبوده ای که بفهمی شکار چیست باید سقوط کرد و همین طور ادامه داد دریا نرفته ای بچشی آبشار چیست پیش من از مزاحمت بادها نگو طوفان نخورده ای که بفهمی قرار چیست هی سبز در سفیدی چشمت جوانه زد یک بار هم سوال نکردی بهار چیست در خلوتت به عاقبتم فکر کرده ای؟ خُب…کیفر صنوبرِ بی برگ و بار چیست؟ روزی قرار شد برسیم آخرش به هم حالا بگو پس از نرسیدن قرار چیست؟ @golchine_sher
هرچند نمی خواست دلم ، آورمت یاد افتاد فشارم که نگاهم به تو افتاد تو محو تماشایی و لبخند به لب،من از دیدن رویت نشدم بار دگر شاد! برگشته ای انگار حلالت بکنم...نه! جلد من و بام دگری دست مریزاد! حرفی سخنی موعظه ای ،زنگ صدایت از خاطر آشفته ی من رفته پریزاد ویرانه ترین خانه ی شهرم که تب عشق غم ریخت به شالوده ی من خانه ات آباد یعقوب دلم کور شد و بوی عزیزش یکبار نیاورد به همراه خودش باد قرآن پر از خاک لب طاقچه ام که یکباره شب قدر نگاهت به من افتاد @golchine_sher
با من بگو تا کیستی, مهری؟ بگو, ماهی؟ بگو  خوابی؟ خیالی؟ چیستی؟ اشکی؟ بگو، آهی؟ بگو  @golchine_sher
سحرگه به راهی یکی پیر دیدم سوی خاک خم گشته از ناتوانی  بگفتم چه گم کرده‌ای اندرین ره‌؟ بگفتا: جوانی‌، جوانی‌، جوانی @golchine_sher
چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که گر روزی برآید از دلم آهی بسوزد هفت دریا را @golchine_sher
بعد از تو گمان مبر که حالم خوب است در کاسه ی چشمهای من آشوب است در کلبه ی احزان دلم تنهایم بعد از تو تمام قصه ام یعقوب است @golchine_sher