در جام سرم شراب انداختهاند
یک گوشه مرا خراب انداختهاند
من در بلمی در وسط اقیانوس
پاروی مرا در آب انداختهاند
#جلیل_صفربیگی
#عضوکانال
@golchine_sher
صبح است طلوع مهر را باید دید
از باغ سحر شکوفه ای زیبا چید
در دشت ، گل سپیده با ناز شکفت
وز عطر نسیم، غنچه از خواب پرید
پیچید شمیم یاس هر گوشه ی شهر
با نغمه ی مرغ عشق خورشید دمید
#محسن_خانچی
@golchine_sher
یا مرا دعوت نکن یا سور و ساتی هم بیاور
نازنین! چایی که میریزی نباتی هم بیاور
محشری بانو! نیستان لبت را وقف ما کن
روز محشر باقیات الصالحاتی هم بیاور
مستحقم، ای هوای باغ گیسویت شرابی !
آمدی از باغ انگورت زکاتی هم بیاور
دختر خانی ولی خانم ! مگر ما دل نداریم
گاهگاهی کوزه آبی از قناتی هم بیاور
اینقدر با بچه شهری ها نکن شیرین زبانی
یا اقلا اسم فرهاد دهاتی هم بیاور
ظهر از مکتب بیا از کوچه ی ما هم گذر کن
از گلستان، گل برای بی سواتی هم بیاور
روی نذریها بکش با دارچین قلبی شکسته
لطف کن یک بار تا درب حیاطی هم بیاور
پشت سقاخانهام چشم انتظار استجابت
از زیارت آمدی آب فراتی هم بیاور
#قاسم_صرافان
@golchine_sher
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب بود و ماه بود و خیابان و.. کاش تو
باران و عطر چایی و ایوان و.. کاش تو
پاییز بود و عاشقی و شعرهای من
بوی دو سیب و قلقل قلیان و.. کاش تو
رنگ سفید مهرهی شطرنج دست من
اسب و رخ و پیادهی میدان و.. کاش تو
کارم شده ورق زدن خاطرات دور
اشکی که میچکد سرِ مژگان و.. کاش تو
دست و نوازش و گرهی باز روسری
چشم و نگاه و خال زنخدان و.. کاش تو
دامن هزارچین و غزلخوان و دلبری
بزم شراب و موی پریشان و.. کاش تو
باران ببار، بغض مرا تازهتر بکن
اینجا، ز دوریات همه گریان و.. کاش تو
صد بیت..نه..هزار غزل..نه، که شعر من
حجمش شده برابر دیوان و.. کاش تو
دارد نسیم مشت به در میزند و من
در فکر آنکه آمده مهمان و.. کاش تو
#فاطمه_دشتی
@golchine_sher
غیرتم بین که برآرنده ی حاجات هنوز
از لبم نام تو هنگام دعا نشنیده است...
#عرفی_شیرازی
@golchine_sher
گردابم و در خیال خود گم شده ام
در دفتر ماه و سال خود گم شده ام
این حادثه ، اتفاق استثنایی ست
من مرغم و زیر بال خود گم شده ام
#سیمین_علیزاده
#عضوکانال
@golchine_sher
هر پنج فصل دست هایم زمهریری
هر فصل آغوشت هوایش گرمسیری
سیاره ای بودم میان بازوانت
در پیچ و تاب کهکشان راه شیری
سیاره ای که از مدار دست هایت
پرتاب شد تا ناکجای ناگزیری
خورشید را بر سرزمین من بتابان
بردار سر از قله های سربزیری
باید بتابی و ببینی چند قرن است
بر شانه های من نشسته برف پیری
باید همین امروز برگردی نه فردا
تصمیم اگر داری که دستم را بگیری
کی با نسیم بوسه ای در کنج ایوان
می افتد از گیسوی تو شال حریری؟
یک دفعه ایرادی ندارد تا بنوشی
یک استکان چای بر فرشی حصیری
ای کاش حرف آخرت در سینه می ماند
این را که بایستی در این رویا بمیری!
#محمد_رضا_حسینی_مود
@golchine_sher
همه ی قافـیـه هـا تـابعِ زلـــفــش بودنـــد
چادرش را كه به سر كرد غزل ریخت به هم
#سیدحمیدرضا_برقعی
@golchine_sher
باز هم عاشق و دلخواهِ علی(ع) آمده ام
نور میخواهم و در ماهِ علی(ع) آمده ام
کوهی از معصیت آوردهام از راهِ نیاز
تا مقرّب شوم از راهِ علی(ع) آمده ام
تا اجابت بشود توبهٔ نیمه شبِ من
در مناجاتِ سحرگاه ِ علی(ع) آمده ام
طعنهٔ خلق زمینم زده و دنبالِ
لطفِ بی منّتِ أللهِ علی(ع) آمده ام
گرهِ کور بر این بندگی ام افتاده ست
باز محتاج به مفتاحِ علی(ع) آمده ام
قفلِ دیرینه به بازارِ کسادم خورده
با غمی کهنه به درگاهِ علی(ع) آمده ام
تا که قدرِ منِ غفلت زده را بشناسم
شبِ قدر آمده؛ همراهِ علی(ع) آمده ام
تشنهٔ معرفتم! ظرفِ وجودم خالیست
به امیدِ نَمی از چاهِ علی(ع) آمده ام
چاه...آن سنگِ صبوری که ترک خورد از آه
اشک میریزم و با آهِ علی(ع) آمده ام
بِعلیٍ(ع) بِعلیٍ(ع) بِعلیٍ(ع) العفو
با دلِ خسته و آگاهِ علی(ع) آمده ام
سحرِ نوزدهم فرقِ سرش سخت شکافت
با همان سجدهٔ جانکاهِ علی(ع) آمده ام!
#سلام_بر_اول_مظلوم_عالم
#دخیلک_یا_ولي_الله
#بعلی_ع_الهی_العفو
#مرضیه_عاطفی
#عضوکانال
@golchine_sher
العفو خدای مهربانم، العفو
از معصیت خود نگرانم، العفو
سوگند به مظلومی مولا امشب
از درگه خویشتن نرانم، العفو
#محمد_صادق_بخشی
#عضوکانال
#شبهای_قدر
@golchine_sher