eitaa logo
گلچین شعر
16هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
427 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
تیر آمده، فصلِ داغِ تابستان است شادی به تنِ باغچه آویزان است آغوش در و پنجره را باز کنید خورشید درونِ خانه ها مهمان است @golchine_sher
حرف از تو زیاد است، ولی باور نه داریم به دل هوای تو ، در سر نه عمریست که سربار تو‌ایم آقا جان سرباز و مدافعین در سنگـر، نه @golchine_sher
گر سراغ از عالمی دیگر بگیری بهتر است مرگ را با شوق اگر در بر بگیری بهتر است تن، دو روزی بیشتر پیراهنِ روحِ تو نیست هرچه کمتر خو به این پیکر بگیری بهتر است آفرینش، جایی از دنیا ندارد پست‌تر گر به هر جا غیر از اینجا پر بگیری بهتر است من که می‌گویم در این بازارِ از هر سو زیان هرچه را بفروشی و ساغر بگیری بهتر است نخ به پای بادبادک‌های کم‌طاقت مبند! زندگی را هرچه آسان‌تر بگیری بهتر است @golchine_sher
🔎 💢 اولین جشنواره ملی شعر مرصاد ⏳ آخرین مهلت ارسال آثار: تا تاریخ ۱۵ تیر ماه ۱۴۰۲ 💻 پست الکترونیک: 🌐 mersad.poetry@gmail.com 📲 ارسال آثار در پیام رسان ایتا: ۰۹۱۸۸۵۸۹۴۰۵ ۰۹۳۷۴۳۵۷۱۲۰ @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گهگاه غزل می رود آن ور که نباید گهگاه شود آن کَسِ دیگر که نباید در مزمزه یِ شیطنتِ بچگی اش باز گهگاه زند سنگ به آن در که نباید از آب گرفته ست تنش را کسی و گفت: بوده ست در آن برکه شناور که نباید هی می زدی اش بر سر هر‌قصه و می گفت آرام، غزل با تو، که مادر که نباید! آهسته سر کوله ی او سر زدی آخر... یک روز به آن صفحه ی دفتر که نباید چندیست مخالف شده با هر که توگفتی چندیست موافق شده با هرکه نباید آخر غزل آنگونه که باید نشد انگار با آنهمه تاکید که: دختر که نباید!!! @golchine_sher
سَرَم گرم است در دوریِ تو اما بگو بی‌تو چگونه گرم سازم این دلِ ویرانه‌یِ خود را؟ @golchine_sher
محبوب جان و جانِ جهانم، حسین جان روح و روان و راحتِ جانم، حسین جان آرامش خیال نفس‌های زندگی ذکر همیشه روی زبانم، حسین جان من از دعای مادر تو نوکرت شدم ای کاش نوکر تو بمانم، حسین جان پیچیده روزگارِ مرا زخم و داغ و درد از دردِ این جهان بِرَهانم، حسین جان در کوره‌راه زندگی‌ام، عطر روضه‌ات راه حیات داده نشانم، حسین جان وابسته‌ام به روضه‌ی تو همچنان نَفَس من بی تو یک نفس نتوانم، حسین جان این روزها غمِ حرم و غربت و فراق افتاده مثل زخم به جانم، حسین جان @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاش میشد کنج آغوش خودت بستری کرده مرا درمان کنی ... @golchine_sher
عاشقی از سرِ اجبار میسّر نشود عشق آنست که با فاصله کمتر نشود باید از رود به دریا برسی، می فهمی! غیر از این راه، لبِ تشنگیَت تر نشود لعل در زیر زمین حاصل صد سوختن است سنگ، بی حادثه تبدیل به گوهر نشود آسمان باش که پروانگیَم می میرد قفس اندازه ی احساسِ کبوتر نشود ای که بر برکه ی تاریکیِ من می خندی آب از صورتِ مهتاب مکدّر نشود گرچه دیوانگیم را همه مدیون ِتوام بی جنون روز و شبِ زندگیَم سر نشود کوه کندم که بدانی تنم از تیشه پر است تا ابد خستگی از کوهِ تنم در نشود ... @golchine_sher
بالابلندی، شانه‌های مهربان داری بر طاق چشمانت دو ابروی کمان داری بر لب طنین دلنشین نور و الرحمن روی عبایت آیه‌هایی از دُخان داری بارانی و با ابرهای جمعه می‌باری بارانی و در مُشت خود هفت آسمان داری در دست، گرچه ذوالفقار انتقام اما بر روی دوشت بقچه‌های آب و نان داری ما عاشقان مدعی هرگز نفهمیدیم حسی که تو، به هر کدام از شیعیان داری! گفتیم دوری، بی نشانی، غافل از اینکه هر جا که دلتنگ توأیم، از خود نشان داری هر جا که نامت را بخوانم می‌رسی از راه هرجای دنیا باشم آنجا جمکران داری @golchine_sher