eitaa logo
گلچین شعر
16.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
446 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
علی آن که ندیده هیچ میدانی شکستش را ولی نامرد ها در خانه اش بستند دستش را دهان صبر وا مانده است از صبر جوانمردی که دیده روزگاری درب خیبر ناز شستش را نگاهش کرد خاموش آتش نمرود را ، اما در این آتش علی از دست خواهد داد هستش را به اسم دین درِ آن خانه ای را می‌زنند آتش که اسلام از درِ آن خانه دارد چفت و بستش را از اسلامِ پس از احراقِ این خانه چه خواهد ماند؟! تصور کن خرابه خانه ای بعد از نشستش را اگر اسلام این باشد که این ها مدعی هستند الهی که خدا ویران نماید پای بستش را @golchine_sher
سمتِ نگاهش آسمان‌ها را نشان می‌داد دستِ مسیحش بر یتیمِ مرده جان می داد وقتی می‌آمد کیسه‌اش خرما و گندم داشت بر کودکان شهر از این می‌داد از آن می‌داد با کوله باری غم غذای خویش را هر شب در کوفه می‌چرخید و بر بیچارگان می‌داد خورشید خیبر بود و شیر بیشه ی ایمان شیری که روی سینه دشمن را امان می‌داد مظلوم بود و سر به چاه غم فرو می‌برد مردی که نامش پشت دنیا را تکان می‌داد اینها حقیقت هست و خواهد بودوخواهد ماند هرگز مگویید این غزل هم بوی نان می‌داد @golchine_sher
هدایت شده از رباعی_تک بیت
باید همه شرّ و شور را جمع کند در خود شکند غرور را جمع کند یک ذره ز نور مرتضی بس باشد خورشید بساط نور را جمع کند @robaiiyat_takbait
وقتی تو را برتر از آدم آفریدند یعنی فراتر از دو عالم آفریدند نامت که آمد روی لب‌های موذن بر گونه‌ٔ سجاده ، شبنم آفریدند انگشتر خلقت نگینی چون تو می‌خواست نام تو را در قلب خاتم آفریدند حبل المتینی، سِرّ اسماء خدایی نام تو را از اسم اعظم آفریدند وقتی تو را دردانه‌ی عرش خداوند وقتی دلت را کاشف‌الهم آفریدند آن روز اسماعیل، حتما «یا علی» گفت آن روز... آن روزی که زمزم آفریدند کعبه ترک دارد هنوز از اشتیاقت دیوار آن را گر چه محکم آفریدند دنباله‌ی ذکرت صراط‌المستقیم است راه تو را راه مُسلَّم آفریدند وصفت نمی‌گنجد میان بیت‌هایم واژه برای وصف تو کم آفریدند @golchine_sher
سپاه پلک هایش چند لشکر را تکان می داد علی با خطبه خوانی قلب منبر را تکان می داد به وقت ظهر سلمان را کَرم می کرد و حاتم را عیار راستگویی اش اباذر را تکان می داد به یک ضربه سرش را می برید از تن به آسانی به سختی آن که وقت جنگ پیکر را تکان می داد و جبرائیل درسش را به حیدر چون که پس می داد علی ابن ابیطالب فقط سر را تکان می داد میان گرد و خاک جنگ تا او را ببیند هم علی بود آن که از جایش پیمبر را تکان می داد همیشه بعد دیدار علی از بس تحیّر داشت یکی باید می آمد دوش قنبر را تکان می داد @golchine_sher
2.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منم بنده ی اهل بیت نبی سراینده ی خاکِ پای وصی برین زادم و هم برین بگذرم چنان دان که خاک پیِ حیدرم نباشد به جز بی پدر دشمنش که یزدان به آتش بسوزد تنش @golchine_sher