eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
831 عکس
285 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
📙 کانال اشعار 💠 اشعار _سرود و نوحه 💠 تکی بیتی _ طرح استوری 💠 اطلاع رسانی کارگاه های آموزش شعر 💠 اطلاع رسانی جلسات و اجراها _مصاحبه‌ها 💠 گزارش تصویری عکس و کلیپ اجراها کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا👇 https://eitaa.com/ahmadiraninasab کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام👇 https://t.me/ahmadiraninasab
شعر و شکر است آفتابِ لب ِ تو بیت الغزل است ماهتابِ لب ِ تو خورشید دوباره روز نو آورده تا عطر بگیرد از گلابِ لب ِ تو! @golchine_sher
دعای روز هفدهم رمضان 🤲🌹🤲🌹 مرا توفیق بر نیکی عطا کن خدایا آرزوهایم روا کن تو آگاهی ز اسرار خلایق سلامی هدیه بر آل عبا کن @golchine_sher التماس دعای فرج🤲
صد نخل سر به اوج غرورم که بی سبب افتاده ام به زیر قدم هات چون حصیر «درود» @golchine_sher
بگردم دور تو ، دور نگاهت ، دور باطل‌ها مرا دیوانه می خوانند، امثال تو عاقل‌ها پری رویی، نه زیباتر، سر زیبایی‌ات بحث است به طرزی که کم آوردند توضیح المسائل‌ها حسادت می‌کنم با هر که دستش "لای موهایت" حسادت می‌کنم حتی به این موگیر‌ها ... تل‌ها مرا از دور میدیدی ، خودت را جمع می‌کردی بیا یک بار دیگر هم، شبیه آن "اوایل‌ها" و من معنی بعضی شعرها را دیر می‌فهمم "که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها" @golchine_sher
دلم را که مرور می‌کنم تمام آن از آن توست فقط نقطه‌ای از آنِ خودم روی آن نقطه هم میخ می‌کوبم و قاب عکس تو را می‌آویزم... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی تابِ توام بیا و آرامم باش شعرو غزل و شرابِ درجامم باش با بوسه ای از شهد لب شیرینت شیرینِ دلِ جوانِ ناکامم باش @golchine_sher
هر نسیمی كه نصیب از گل و باران ببرد می‌تواند خبر از مصر به كنعان ببرد آه از عشق ! كه یك مرتبه تصمیم گرفت یوسف از چاه درآورده ، به زندان ببرد ماه‌رویی دل من برده و ترسم این است سرمه بر چشم كشد ، زیره به كرمان ببرد @golchine_sher
من دل صاف وساده ای دارم دل از دست داده ای دارم دیده من همیشه بارانی است گریه ی بی اراده ای دارم چشم من ساغری چو خون دارد خوش به حالم چه باده ای دارم شاخه ای پرشکوفه در باغم غنچه ی لب گشاده ای دارم رفتی و از تمام این دنیا پای خسته به جاده ای دارم @golchine_sher
شاید که برده ز خاطر قرار را دستان خالی چشم انتظار را امشب به کوچه ی ما سر نزد چرا؟ مردی که داشت به کولش بهار را او ساده بود ولی وقف کوچه کرد عمری تمامی دار و ندار را سر کرده ایم در آشوب و غصه ها با مهربانی او روزگار را امشب نیامد و از دست داده ایم یکباره طاقت و صبر و قرار را پیچیده بوی خزان باز هم محاق از ما گرفته تماشای یار را آورده اند ولی گریه های شهر پیغام حادثه ای ناگوار را تیغ جهالت و کینه، شکافته فرق سر یل شب زنده دار را از ما چه دیده که در سجده گفته است بعد از قسم به خدا، «رستگار» را آن کوچه گرد صمیمی همیشه داشت تصویر و عطر خداوندگار را مانند کوچه ی ما نیمه های شب می گشته کوچه به کوچه دیار را آن بی بدیل ابر مرد روزگار می بسته بر کمرش ذوالفقار را حق را گرفته اگر روزگار، باز ناحق نکرده لبِ روزه دار را با استخوان درون گلو ،به چشم یک عمر کرده تماشای خار را تنها علی است که در پادشاهی اش فهمانده معنی خدمتگزار را @golchine_sher
از بس که دویده قامتش تا شده است یک گوشه فقط غرق تماشا شده است یکبار نشد شِکوه کند از غم خود کفشی که غریبانه لبش وا شده است @golchine_sher
در سینه غمی به وُسعِ دریا دارم آهی ز نهاد تا ثریا دارم با اینهمه دلخوشم،در این ویرانی چشمانِ تو را ز دارِ دنیا دارم @golchine_sher
به غیر کشته‌ی عشقت کسی شهید مباد کسی که دل به تو بسته‌ست، ناامید مباد کسی که مَست تو شد، دلخوشِ حرام نگشت کسی که عبد تو شد، بنده‌ی یزید مباد کسی که رَخت عزای تو را به تن نکند خدا گواه که در حشر روسفید مباد اگر بناست در آتش رَوَم، جهنم من، کنار آنکه گلوی تو را بُرید مباد به هر که رو زده‌ام غیر شر به من نرساند مرا به خیر کسی جز حسین امید مباد @golchine_sher
دیگر نه می توانستم بلند بلند بخندم نه بلند بلند گریه کنم چرا که گوزنی بودم با زخم عمیق بر پهلو که برخاستن صدایش بیشتر گرفتارش می کرد در تاریکی فرو رفته بودم چرا که دنیا مثل روزنه ای کم کم کوچک تر می شد و من باور می کردم شب گاهی در روز اتفاق می افتد تو نور باریکی بودی که از دریچه ها کنار می رفتی می خواستم فراموش کنم و فکر کنم اصلا تمامی این سالها خواب بوده ام اما در دلم کسی به زاری کز کرده بود در من کسی گریه می کرد کسی در خود می پیچید آن روز به پاهایم گفتم مرا تا جاده ای ببرید آنقدر که تنها صعب العبوری راه ها آزارم ندهد مقصدی نبود خانه ی نبود تنها می خواستم از حادثه دور باشم از صحنه دور باشم و تو هر کجای زمین فرار می کردی خاطره ای گوزنی مدام در خواب هایت پر رنگ تر می شد خاطره ای گوزنی که نه مرده بود نه به‌ شکار دل داده بود تنها تنها روزی از دست تو با زخم عمیق در جنگل ها رها شده بود. @golchine_sher
داغی که بوسه‌ی تو به لب‌های ما نهاد یادش به‌خیر و خاطره‌اش جاودانه باد! بر من ببخش گاه چنان دوست دارمت کز یاد می‌برم که مرا برده‌ای زِ یاد دردا چنان که عمر و دریغا چنین که مرگ از من گرفت مهلت و مهلت به من نداد! ما را فریب دادی و جای گلایه نیست ما زودباوریم و تو دلّال اعتماد صبرم کفاف این همه غم را نمی‌دهد سرمایه‌ام کم است و بدهکاری‌ام زیاد @golchine_sher
"طفل اشکم دم به دم رو سوی دامن میکند دیده میداند که این کودک چه با من میکند" آن قَدَر فریاد سر دادم صدایم خسته شد ناله ام دارد لباس بغض بر تن میکند روزگاری این تبرها شاخه هایم بوده اند آنچه را که دوست با من کرد دشمن میکند؟؟!! من برای تو گذشتم از همه دارایی ام مثل سربازی که خود را وقف میهن میکند تیره و تار است دنیایم ،ولی تنهایی ام میرسد هر شب کنارم شمع روشن میکند... این تویی؟!یا خش خش برگ است یا هوهوی باد؟ بر سر خاکم کسی انگار شیون میکند...!! @golchine_sher
از تو می‌گیرد وام هر بهار این همه زیبایی را... @golchine_sher
چه رود و چشمه ای به به! روان است همیشه میزبانی مهربان است عیان است و نیازی بر بیان نیست بهشت کوچکم مازندران است @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
مانند اسیر نم نمک می میرم در کنج اتاق مشترک می میرم بعد از تو شبیه رود بی آبم که از تشنگی ات بدون شک می میرم @robaiiyat_takbait
تو روشنی ِصبح سپیدی، خورشید گلواژه ای از عشق و امیدی،خورشید امــــروز،به لبــــــخندِ تو بیــــــدار شدم امـروزِ مرا خوش آفریــدی ،خورشیــــد @golchine_sher
دعای روز هیجدهم رمضان 🤲🌹🤲🌹 خدایا آگهم از خیر و شر کن دلم را مملو از لطفِ سحر کن مطیع خود بگردان باطنم را تو قلبم را به نورت پُر ثمر کن @golchine_sher التماس دعای فرج🤲
هنگام انتخابِ توست، اگر خواستی بمان این آخرین دقایقی است که می خواهمت هنوز @golchine_sher
چه جان سختم که بعد از رفتن ِ تو باز جان دارم ولی از تو چه پنهان، روح و جسمی ناتوان دارم کسی از ظاهر  یک کوه حالش را نمی فهمد به ظاهر ساکتم؛ در سینه‌ام آتشفشان دارم پس از تو باختم خورشید  خوش‌رنگ زمینم را پس از تو نفرت دیرینه‌ای از اسمان دارم پُر از دلشوره بودم در کلاس گرم آغوشت و باور کرده بودم پای عشقت امتحان دارم چه حس  نادری؛ با فتح الماس حضور تو تمام لحظه‌ها احساس می‌کردم "جهاندار"م اگرچه لحظه‌های خوب عمر کمتری دارند ولی نام عزیزت را همیشه بر زبان دارم نفَس‌های تو را آن روزها در شیشه پر کردم "هوا"ی روزهای بودنت را همچنان دارم @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بخشیده شود کوه گناهی به علی ( ع ) امشب ببری اگر پناهی به علی ( ع ) قرآن به سرت بگیر و تا صبح بگو : ما را تو ببخشای ، الهی به علی ( ع ) @golchine_sher
دوباره شد شب قدر و دلم سرای علی شد گرفته زانوی غصه شب عزای علی شد علی در این شب آخر کنار سفره ی دختر به یاد فاطمه بود و به شوق دیدن داور ز شوق وصل شهادت بیاد حرف پیمبر لبش به آیه ی رفتن نظر به ماه و به اختر تمام حاجت مولا میان سجده روا شد کنار منبر و محراب روان بسوی خدا شد سحر ز مسجد کوفه علی چو عزم سفر کرد ز قتل رُکن هدایت مَلَک بگفت و خبر کرد فغان از آن دم و ساعت که غرق خون شده یکسر ز تیغ مُلجم کافر علی شده گل پرپر نمانده تاب و توانی به پیکر شَهِ عالم از این خبر دل زهرا نشسته بر غم و ماتم دل حسن دل عباس ز داغ او شده بیتاب حسین و زینب وکلثوم به ناله و به تب و تاب خدا بیا و نظر کن به قلب مضطر زینب سرِ شکسته ی بابا چه آوَرَد سرِ زینب غم مدینه و مادر غم حسن غم حیدر چه ها کند دلِ زینب به کربلای برادر؟ @golchine_sher
یک کوچه غیرت ای قَلَندر تا علی مانده‌ست شمشیر بردارد هر آن‌کس با علی مانده‌ست دیشب تمام کوچه‌های کوفه را گشتم تنها علی، تنها علی، تنها علی مانده‌ست ای ماهتاب آهسته‌تر اینجا قدم بگذار! در جزر و مد چاه، یک دریا علی مانده‌ست از خیل مردانی که می‌گفتند می‌مانیم انگار تنها ابن‌ملجم با علی مانده‌ست ای مرد! بر تیغت مبادا خاک بنشیند برخیز! تا برخاستن یک «یاعلی» مانده‌ست @golchine_sher
آقای همه کریم ها مولا جان پایان تمام بیم ها مولا جان رفتی و تمام شهر دلتنگت ماند  بابای همه یتیم ها مولا جان با جهل به پایه های توحید زدند شمشیر به ریشه های امید زدند بر فرق علی زد  آسمان ابری شد انگار که بر صورت خورشید زدند چشمش همه دریاست اگر می گرید بی یاور و تنهاست اگر می گرید باران که در آسمان عزادار شده از غربت مولاست اگر می گرید دل در شب مهتاب تو را می خواهد باران شده بی تاب، تو را می خواهد وقت سفر از زمین به عرش است علی برخیز که محراب تو را می خواهد با تیغ جهالت آسمان خورد زمین از ماذنه های حق اذان خورد زمین ارکان هدایت خدا ویران شد وقتی که امیر مومنان خورد زمین @golchine_sher