eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
858 عکس
298 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
عید_قربان_مبارک جان ناقابل ما چیزی نیست عید قربان به فدایت ای عشق! @golchine_sher
عید قربان آمد و جان و دلم، قربانی‌ات کاش می‌شد، همچو اسماعیل، باشم فانی‌ات خانه‌ی امن تو باشد، جان پناه‌خائفان می‌زداید خوف دل را،خانه‌ی نورانی‌ات ناله زد دل سالها در آرزوی وصل تو تا بچرخد، در طواف کعبه‌ی ربانی‌ات گرچه من لایق نباشم ساکن کویت شوم هر چه دارم از سر جان می‌کنم، ارزانی‌ات توبه‌ام را می‌پذیری؟ بنده‌ای آلوده‌ام پاک می‌گردانی‌ام با زمزم عرفانی‌ات؟ داده‌ای تو وعده‌ی عفو و از این بابت، خوشم جسم بی‌ارزش چه باشد، هستی‌ام قربانی‌ات سنگ بر شیطان زدم شاید رها گردم از او دائماً در بند تو باشم، شوم زندانی‌ات رو به سوی کعبه‌ی دل آمدم، با صد امید تا شود شاید نصیبم، جلوه‌ی رحمانی‌ات عید بندگی بر همگی مبارک @golchine_sher
بعد از این بگذار قلب بی‌قراری بشکند گل نمی‌روید چه غم گر شاخساری بشکند باید این آیینه را برق نگاهی می‌شکست پیش از آن ساعت که از بار غباری بشکند گر بخواهم گل بروید بعد از این از سینه‌ام صبر باید کرد تا سنگ مزاری بشکند شانه‌هایم تاب زلفت را ندارد! پس مخواه تخته‌سنگی زیر پای آبشاری بشکند کاروان غنچه‌های سرخ روزی می‌رسد قیمت لب‌های سرخت روزگاری بشکند @golchine_sher
روز ذبح نفس مان با تیغ تقوا آمده روز قربانی است، وقتی «عید اضحی» آمده سالها درگیر اسماعیل جانم ،غافلم ظهر شد خورشید جان تا حلق بالا آمده از مَنیّت بس که سرشارم کمر خم آمدم می شود تفسیر از افتادگی ،تا آمده کوله باری از گناهان را به دوشم می کشم رود حیرانم که تا آغوش دریا آمده ریختم در راه جانم را، در آغوشم بگیر توبه کار خسته ای، تنهای تنها آمده... @golchine_sher
مهـر آمـدی و اول آبـان رفتی دل دادی و پس گرفتی آسان رفتی خورشید میان شاخه ها می رقصید از تـرس بلنـدیِ زمستان رفتی دیدی که تب چشمه ی من می جوشد خندیدی و با شانه ی لرزان رفتی چیزی نه تو گفتی و نه من پرسیدم   من ماندم و تو شکسته پیمان رفتی درمسلخ عشق دل بریدی از مــن دیروز به وقت عید قــربان رفتی دنبال تــو هرچند دویدم ، امـا تا کسب مدال خط پایان رفتی @golchine_sher
آن‌سان که یادم داد چشمت دل‌سپردن را یک روز یادم می‌دهد از یاد بردن را! آن‌قدر دارم یادگار از تو که فرزندم با زخم‌های من بیاموزد شمردن را... جان رقیبم را قسم خوردی که خوش عهدی از اعتبار انداختی سوگندخوردن را! تحقیر ما افتادگان تا کی؟ که یادت داد این‌گونه روی زخم مردم پا فشردن را چشمی که بر من بسته‌ای بر غیر وا کردی ممنونم از چشمت که آسان‌کرد مردن را... @golchine_sher
پیغامِ صفا ز نورِ قرآن آمد گُلنامه ی آزمونِ عِرفان آمد در عرصه‌ی امتحانِ حق ، ابراهیم (ع) گردید قبول و عیدِ قربان آمد ____________________________ عیداَست و بهارِعشق و عرفان شده است شُکرانه ی ماهِ حج فراوان شده است بخشیده خدا ، پسر به بابا و سپس گُل کرده وفا و عیدِ قربان شده است ____________________________ @golchine_sher
وقتی دلم به سمت تو مایل نمی‌شود باید بگویم اسم دلم،دل نمی‌شود دیوانه ‌ام بخوان که به عقلم نیاورند دیوانه‌ ی تو است که عاقل نمی‌شود تکلیف پای عابران چیست؟آیه ‌ای  از آسمان فاصله نازل نمی‌شود خط می‌ زنم غبار هوا را که بنگرم آیا کسی ز پنجره داخل نمی‌شود؟ می‌خواستم رها شوم از عاشقانه ‌ها دیدم که در نگاه تو حاصل نمی‌شود تا نیستی تمام غزل ‌ها معلّق اند  این شعر مدتی‌ است که کامل نمی‌شود @golchine_sher
پدرم کارگر است بقچه به دوش از خانه به خیابان می رود از خیابان به خانه می آید پدر هر روز سبکتر می شود بقچه هر روز سنگین تر! پدرم فقر را به دوش می کشد! @golchine_sher
7.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☀️ عید قربان مبارک ※ معشوق من بگشوده در روی گدای خانه اش، ※ تا سر کشم من جرعه ای از ساغر و پیمانه اش @golchine_sher