ای دلهرهی غیبت تو درد دمادم
از غصهی این قصه شده پشت زمین خم
دلتنگ تر از سینهی بلبل دل ما بود
شرح غزل چشم تر ما شده شبنم
در سایهی اقبال تو، ما اهل بهشتیم
بی رونق روی تو، بهشت است جهنم
لبخند تو آرایه ای از شعر محبت
احسان تو بر زخم دل ما همه مرهم
از جاذبه و دافعه ات وقت قضاوت
حیدر شده در ذهن و دل شیعه مجسّم
ما جمله به دیدار تو محتاج ترینیم
ای کارگشای همهی عالم و آدم
ما هیچ، به حق دل سالار شهیدان
این عید شود فرصت دیدار فراهم
خوب و بد ما گریه کُنِ عشق حسین است
آقا به حسینت بخر این جمع تو دَرهم
#مهتاب_بهشتی
#عضوکانال
#غزل_آیینی
عید سعید قربان مبارک
@golchine_sher
با خون سرخ تان
عهدبستم
غیرت را حک کنم
بر چشمان خود
تا اجازه ندهم
از در و دیوار حیایم
نگاه های هوس آلود
بالا بیایند
#افسانه_ضیایی_جویباری
#عضوکانال
#شهدا_امنیت
@golchine_sher
عاشق که باشی اشک معنایی دگر دارد
حتما خدا هم از دل عاشق خبر دارد
او اشک های هر شبم را دیده و گفته است
این گریه ها بی شک برایت دردسر دارد
از عشق تو شیدا شدم دیگر چه می خواهی؟
دیوانه ام، دیوانه چیزی هم مگر دارد؟
شاید که برخیزم ببینم نیستی دیگر
عاشق که باشی خواب دیدن هم خطر دارد
من در خیالم با تو و عشق تو تنهایم
اما مگر این عشق رویایی ثمر دارد؟
من ماندم و کابوس تنهایی بگو آیا
آغوش تو جایی برای یک نفر دارد؟
تا زنده ام در شعرهایم با تو می مانم
عاشق که باشی شعر معنای دگر دارد
#فاطمه_احدی
@golchine_sher
چه قدر گل شدی امشب، چه قدر ماه شدی
چه دلفریب شدی تو، چه دلبخواه شدی
غرور و سربههوایی، چه عیب داشت مگر
که سربهزیر شدی باز و سربهراه شدی
تمام پنجرهها غرق بود در ظلمات
چراغ صاعقهی این شب سیاه شدی
در آستانهی آوار بود شانهی من
که ناگهان تو رسیدی و تکیهگاه شدی
مرا ز راه به در کرده بود چشمانت
دوباره راه شدی نه! دوباره چاه شدی
دوباره چاه شدی تا بیفتم از چشمت
دوباره مرتکب بدترین گناه شدی
تو باز عاشق آن آشنا شدی دل من
چرا دوبار دچار یک اشتباه شدی!؟
#بهروز_یاسمی
@golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
به روی دست آوردم دل غم پرور خود را
صدف از سینه اش بیرون کشیده گوهر خود را
دلم را ساده اندیشانه از پیکر در آوردم
چنان اندیشه ای که اشعری انگشتر خود را
منم آن واعظی که سالها با نان دین خوردم
شبیه موریانه پایه های منبر خود را
و روز حشر ، مانند مسلمانی که از غفلت
به جمع انبیاء نشناخته پیغمبر خود را
به جای نافله با شعرهایم توبه میخوانم
به اشک خویش میشویم تمام دفتر خود را
سرم بر شانه ی مُهر است ، در آغوش سجاده
و غسلِ اشکهایم میکنم پا تا سر خود را
بر این سجاده ی تب دار از شرم پشیمانی
میان سجده چون ققنوس سوزاندم پر خود را
به این امید که جان میسپارم بین آغوشت
کشاندم تا سحر این سجده های آخر خود را
#احمد_ایرانی_نسب
#مناجات
@ahmadiraninasab
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی
یکسر به کانال ما بزن 👌
🌷فقط رباعی و تک بیت
حتما حالت خوب میشه
یکبار امتحان کن🌷
https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
با سِحر دو چشم تو چه آرام شدم
بی آب و بدون دانه در دام شدم
ای عشق ! شبیه مرد چوپان هستی
در دست تو مثل برّه ای رام شدم
#نوروز_رمضانی
@robaiiyat_takbait
ایکاش پُر از عطر حضورت بشویم
هر جور که شد وصلهی جورت بشویم
اینسان که مناظرات را پیگیریم
ایکاش که پیگیر ظهورت بشویم
#انتخابات
#امام_زمان
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
چشمهایت را سرودم آسمانی خلق شد!
آفتابی ؛؛ماهتابی؛؛ کهکشانی خلق شد!
بیت بیت ؛؛ابروانت یاس بود و نسترن
زیر ابروی قشنگت، بوستانی خلق شد!
شاخه ی ذوقِ مرا لبریزکرد از گونه ات
سیب سرخی؛؛؛؛ آدمی.... اصلاً جهانی خلق شد!
ذوب شد درآتشِ چشمت تمامِ هستی ام
دربهشتم ؛؛دوزخی آتشفشانی خلق شد!
آستینت را تکان دادی پریشان موی من
برسرِ تنهاییِ من سایبانی خلق شد!
بافه بافه گیسوانت رفت درآغوشِ باد
شهرپر شد ازهیاهو کاروانی خلق شد!
حبس شد در نقطه ی کنجِ لبت خورشید و بعد
کشف شد خالِ لبانت ...داستانی خلق شد!
لهجه ی شیرین تو تدریس شد در عاشقی
عشق شاعر شد و دستور زبانی خلق شد!
دسته ی خود را نبریدند چاقو های کُند!
توی زنجانِ زبانِ تو، دهانی خلق شد!
از کمانِ حادثه، تیری به تیهویی نشست
گریه در زهدانِ زردِ زندگانی خلق شد!
میچکید از زخمِ بالش چکه چکه زندگی
لابلای گیسوانت؛؛؛؛ آشیانی خلق شد!
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
گفته بودم شادمانم؟ بشنو و باور مکن!
گاه میلغزد زبانم، بشنو و باور مکن!
گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟
گفتم آری میتوانم... بشنو و باور مکن
#سجاد_سامانی
@golchine_sher
پر میکشد قلبم دوباره با صدایش
پُر میشود روحم ز عطر آشنایش
همدرد تنهایی و غمهایم کسی هست؟
بر شیشه میکوبد و میآید صدایش
بیچتر بیچکمه خیابان در خیابان...
حل میشود اشکم میان اشکهایش
دردِ دلم را هیچکس جز او نفهمید
بیواژه میگویم غم خود را برایش
وا میشود غنچهبهغنچه بغضهایم
گل میکند ابیات تازه در هوایش...
سهم من از باران همین ابیات خیس است
سهم من از باران، غمِ بیانتهایش
حال مرا هرگز نمیفهمد دلی که
در ساعت باران اجابت شد دعایش
#محدثه_نبی_حسینی
@golchine_sher