eitaa logo
گلچین شعر
14.5هزار دنبال‌کننده
874 عکس
305 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
ای دل! برای آن که نگیری چه می‌کنی؟ با روزگار دوری و دیری چه می‌کنی؟ بی اختیار بغض که می گیردت بگو در خود شکست را نپذیری چه می‌کنی؟ با این اتاق تنگ و شب سرد و گور تنگ تو جای من؛ جز این که بمیری چه می‌کنی؟ ای عشق! ای قدیم‌ترین زخم روزگار! در گوشه‌ی دلم سر پیری چه می‌کنی؟ دست تو را دوباره بگیرم چه می‌شود؟ دست مرا دوباره بگیری چه می‌کنی؟ @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام_حسین_ع_مناجات_محرمی نوکری_اهل_بیت_ع عمرم گذشت اما به درد تو نخوردم شرمنده‌ام آقا به درد تو نخوردم تو فکر من بودى ولیکن من نبودم اصلاً به فکر نوکرى کردن نبودم من دور بودم تو مرا نزدیک کردى راه مرا از کربلا نزدیک کردى گفتى اگر تو بى پناهى من حسینم حتى اگر غرق گناهى، من حسینم گفتى بیا پاک از گناهت می‌کنم من تو رو به چاهى، رو به راهت می‌کنم من آواره ام، آواره را آواره‌تر کن بیچاره‌ام، بیچاره را بیچاره‌تر کن آوارگى در این حسینیه می‌ارزد بیچارگى در این حسینیه مى‌ارزد هرشب اسیرم می‌کنى پاى بساطت دارى تو پیرم می‌کنى پاى بساطت من چاى می‌ریزم گناهم را بریزى یکجا تمام اشتباهم را بریزى شأن نزولت می‌کند آخر بلندم سر را تو دادى جاى آن من سربلندم وقتى گذر کردند خیلی‌ها از اینجا رفتند تا معراج تا بالا از اینجا اینجا گرفته از خدا عیسى دمش را اینجا خدا بخشید آخر آدمش را من خام بودم غصه و غم پخته‌ام کرد این پخت و پزهاى محرم پخته‌ام کرد می‌بینم اینجا پنج تا نور مقدس این آشپزخانه‌ست یا طور مقدس اینجا همانجایی‌ست که مولا می‌آید زینب می‌آید، بیشتر زهرا می‌آید من عالمى دارم در اینجا با رقیه هروقت دستم سوخت گفتم یا رقیه منت ندارم بر سرت... تو لطف کردى حالا که هستم نوکرت، تو لطف کردى یک شب غذاى خواهرت را بار کردم یک شب غذاى دخترت را بار کردم باید که دست از هرچه غیرکربلا شست دیگ تو را شستم خدا روح مرا شست خدمت تجلى ارادت‌هاى شیعه‌است بالاترین نوع عبادت‌هاى شیعه‌است ما به ولایت می‌رسیم از این مودت ما به مودت می‌رسیم از راه خدمت خدمت درِ این خانه تنها فرصت ماست گفتند: اینجا پنج روزى نوبت ماست این پارچه مشکىِّ فداى روى ماهش دارد سفیدم می‌کند رنگ سیاهش از سوخته دل‌ها نگیر آقا غمت را یک وقت از دستم نگیرى پرچمت را بگذار یک گوشه به پاى تو بمیرم کنج حسینیه براى تو بمیرم منکه به غیر از لطف تو یارى ندارم منکه به غیر از کار تو کارى ندارم آن‌قدر بین دسته‌هایت ایستادم نذر علىِّ اصغر تو آب دادم اى کاش بین ایستادن‌ها بمیرم آخر میان آب دادن‌ها بمیرم خوب است نوکر آخرش بى سر بمیرد خوب است بین نوکرى نوکر بمیرد خوب است ما هم گوشه‌اى عطشان بیفتیم در زیر پاى این و آن عریان بیفتیم خدمت به این بى رنگ و رو هم رنگ و رو داد این کفش‌ها را جفت کردن آبرو داد در هرکجا که نام پیراهن می‌آید زهرا می‌آید پیش ما، حتماً می‌آید من دست بر سینه دم در می‌نشینم در مجلس فرزند، مادر را ببینم من می‌نشینم کار و بارم پا بگیرد شاید به من هم چادر زهرا بگیرد @golchine_sher
تقدیم به شهدای وطنم در سفر عاشقی ،عشق جلودار نیست گر طلب جان کند ،قدرت انکار نیست باز مکن دیده بر،چهره ی هر دلستان در سر هر بوالهوس ،لذت دیدار نیست مست می عشق را ،جام بقا داده اند هرکه در این ره نشد،عاقل و هشیار نیست باد صبا را بگو،تا نوَزد سوی ما گر به نسیم خوشش ،عطر خوش یار نیست صید اگر چون منی، تیر اگر تیر تو کیست در این دامگه ،بر تو گرفتار نیست هر که به دلدادگی ،عاشق جانانه شد گو بدهد سر که این ،مرحله دشوار نیست درد دوا می دهد ،عاشق رنجیده را جز خم ابروی دوست ،مرهم بیمار نیست حُسن فزون می کند ،وسوسه ی عشق را شرط پذیرا شدن ،غیر سر دار نیست @golchine_sher
‍ ‍چشمهایت را میان کهکشان‌ها کاشتند سال ها بگذشت تا خورشید را برداشتند نُه فلک خَم شدغروبی سوخته تا پای نی خوشه خوشه آفتاب از کربلا برداشتند کاروان ها در مسیر لاله های خون جگر سینه سینه داغ از فصلِ بلا برداشتند صوتِ داوودی وزید از حنجرِ نی نامه ها سازها صد زخمه سوز از نینوا برداشتند بی سبب جاری نشد تا چشمِ دریا رودها چشمه ها یک قطره از اشک «خدا»برداشتند. مستجابی در قنوتِ آبی لیل ونهار حوریان بردامنت دستِ دعا برداشتند @golchine_sher
یادت نرود با دلم از کینه چه گفتی! زیر لب از آن کینه دیرینه چه گفتی؟ این دست وفا بود، نه دست طلب از دوست! اما تو، به این دست پر از پینه چه گفتی؟ دل، اهل مکدر شدن از حرف کسی نیست ای آه جگرسوز! به آیینه چه گفتی؟ از بوسه گلگون تو خون می‌چکد ای تیر! جان و جگرم سوخت! به این سینه چه گفتی؟ از رستم پیروز همین بس که بپرسند: از کشتن سهراب به تهمینه چه گفتی؟ @golchine_sher
وقتی که نور از تیر چراغ برق بالا رفت فهمیدم یک روز دیگر هم بی تو تمام شد. @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شبی خواب تو را می‌دیدم ایکاش ز گلزارت گلی می چیدم ایکاش به یاد ظهر عاشورا حسینم لب خشک تو می بوسیدم ایکاش نبینم دخترم افسرده باشی نبینم مثل گل پژمرده باشی مبادا مثل زهرا مادر من تو هم سیلی ز دشمن خورده باشی (جهـــــانی) قم @golchine_sher
شِش ماهه به دشتِ کربلا پَرپَر شد غمگین دلِ ماه و سینه ی اختر شد در ساحلِ آب، غنچه‌ی باغِ حسین(ع) لب تشنه، شهیدِ حق، علی اصغر شد ________________________________ یک غنچه ز تیرِ حرمله پَرپَر شد از ناله ی غنچه ،چشمِ بابا تر شد در اوجِ عطش ،به جای نوشیدنِ آب تیر آمد و حاصلِ علی اصغر شد @golchine_sher
خودی‌ها دشمنند آخر چه امیدی به دیگرها برادر را به چاه انداختند اینجا برادرها نمی‌دانی چقدر از خواندن تاریخ بیزارم پُرند از واقعیت‌های ننگ‌آمیز دفترها چرا این‌قدر مردم مثل موج و صخره در جنگند خداوندا، نمی‌دانم چه سودایی‌ست در سرها به شوق روی باز دوستان رفتیم، اما حیف که برخوردیم ناغافل به قفل بسته‌ی درها خبر دارند در بندند وقتی بازمی‌گردند مگر آدم بیاموزد وفا را از کبوترها ...! @golchine_sher