کعبه ی چشمت زیارتگاه چشمانم شده
هفت روز هفته هستم در طواف چشم تو
#ک_قالینی_نژاد_افروز
#عضوکانال
@golchine_sher
سپیده سرزد و خورشیدِ ما رسید بیا
شب سیَه سپری شد، سحر دمید بیا
گذشت روز و شب ما وُ مثالِ یلدایی
شبانه های سیاهی به روز رسید بیا
تمامِ شب به امیدِ وصال تو بگذشت
خجل شدم زِ وصال و شب وامید بیا
شبم بِرفت و نباشد مرا دگر اثری
زِ روی ماه و ستاره ، رسید شید بیا
بیاکه خونِ دلِ من به دیده ام برسید
بیاکه خونِ دلِ من به روی° دوید بیا
رسیده سال نو و سحر دمید و وَلی
مرا دگر نه بهارست و روزِ عید بیا
گذشت عمر و وَلیکن تو را خبر نَبُوَد
که در فراق تو ( مهدی ) چِها بدید بیا
#مهدی_میرابی_جاجرم
#هفت_هنر_خراسانی
#عضو_کانال
@golchine_sher
آهو ندیده ای که بدانی فرار چیست
صحرا نبوده ای که بفهمی شکار چیست
باید سقوط کرد و همین طور ادامه داد
دریا نرفته ای بچشی آبشار چیست
پیش من از مزاحمت بادها نگو
طوفان نخورده ای که بفهمی قرار چیست
هی سبز در سفیدی چشمت جوانه زد
یک بار هم سوال نکردی بهار چیست
در خلوتت به عاقبتم فکر کرده ای؟
خُب…کیفر صنوبرِ بی برگ و بار چیست؟
روزی قرار شد برسیم آخرش به هم
حالا بگو پس از نرسیدن قرار چیست؟
#مهدی_فرجی
@golchine_sher
هرچند نمی خواست دلم ، آورمت یاد
افتاد فشارم که نگاهم به تو افتاد
تو محو تماشایی و لبخند به لب،من
از دیدن رویت نشدم بار دگر شاد!
برگشته ای انگار حلالت بکنم...نه!
جلد من و بام دگری دست مریزاد!
حرفی سخنی موعظه ای ،زنگ صدایت
از خاطر آشفته ی من رفته پریزاد
ویرانه ترین خانه ی شهرم که تب عشق
غم ریخت به شالوده ی من خانه ات آباد
یعقوب دلم کور شد و بوی عزیزش
یکبار نیاورد به همراه خودش باد
قرآن پر از خاک لب طاقچه ام که
یکباره شب قدر نگاهت به من افتاد
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
@golchine_sher
با من بگو تا کیستی, مهری؟ بگو, ماهی؟ بگو
خوابی؟ خیالی؟ چیستی؟ اشکی؟ بگو، آهی؟ بگو
#مهرداد_اوستا
@golchine_sher
سحرگه به راهی یکی پیر دیدم
سوی خاک خم گشته از ناتوانی
بگفتم چه گم کردهای اندرین ره؟
بگفتا: جوانی، جوانی، جوانی
#ملک_الشعرای_بهار
@golchine_sher
چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که گر روزی
برآید از دلم آهی بسوزد هفت دریا را
#سعدی
@golchine_sher
بعد از تو گمان مبر که حالم خوب است
در کاسه ی چشمهای من آشوب است
در کلبه ی احزان دلم تنهایم
بعد از تو تمام قصه ام یعقوب است
#نوروزرمضانی
@golchine_sher
چه باران قشنگی ریخت در گوش ِخیابان ها
هوای ِعشق جاری گشت ،دوشادوشِ ایوان ها
سرت سبز و دلت خوش باد در رویای فروردین
بهاران خنده اش جاریست، بر تن پوشِ گلدان ها
نسیمِ مهر از زیباترین گلزار می آید
که عطرش چون بهشتی نوبهاری گشت در جان ها
صدای نغمه ی گنجشکهای مست میپیچد
میان تنگی دیوار تاآغوش دالان ها
تب ِعید است و دیدارکلاغان با قناری ها
درختان شاد میرقصند با آهنگ باران ها
به دستان زمین چترنوازش بوسه خواهد زد
چه باران ِقشنگی ریخت در کوچه ،خیابان ها
#صفيه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت
همه سهل است تحمل نکنم بار جدایی
#سعدی
@golchine_sher
حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانه ای؟
گفت: یا آب است ، یا خاک است یا پروانه ای!
گفتمش احوال عمرم را بگو،این عمر چیست؟
گفت یابرق است، یا باد است، یا افسانه ای!
گفتمش اینها که میبینی، چرا دل بسته اند؟
گفت یا خوابند، یا مستند، یا دیوانه ای!
گفتمش احوال جانم را پس از مُردن ، بگو؟
گفت یا باغ است، یا نار است، یا ویرانه ای !
#ابوسعید_ابوالخیر
@golchine_sher
اگر دنیا خزان گردد،اسیر غم نمی گردم
زمین هم آسمان گردد، از عشقش کم نمی گردم
به جز راهش نمی جویم،به جز نامش نمی گویم
به جز او در پی یاری در این عالم نمی گردم
سخن رانی مکن جانا ، که من درمان نمی گيرم
ببین کورم ، کرم ! ، بشنو که من آدم نمی گردم
تو شیرینی و من تلخم،تو همراهی و من هرگز
برای هیچ کس جز او دمی همدم نمی گردم
من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی
ولی با ذلت و خواری پی شبنم نمی گردم
چه شیرین است، اندوهش،غمش، دردش،جراحاتش
شفایم را نمی خواهم ، پی مرهم نمی گردم
تصور می کنم امشب که می میرم در آغوشش
وز این آغوش تمثالی،جدا یک دم نمی گردم
#محسن_نظری
@golchine_sher