تو چه دانى سراب يعنى چه؟
دلهره ، اضطراب يعنى چه ؟
نيستى عاشق و نميفهمى
حال و روز خراب يعنى چه!؟
#مهدی_خداپرست
@golchine_sher
مثل روشن کردن کبریت در خرمن خطاست
رخنه چیزی به نام عاشقی در من خطاست
در جدل با غصهها چندیست پا پس میکشم
جنگ از هر حیث با هر چیز روئین تن خطاست
گاه احساسی خدایی کار دستت میدهد
دیدن هر معضلی از چشم اهریمن خطاست
روح را با قصد پوشاندن به جان دیگری
چون لباس کهنهای از تن در آوردن خطاست
یار وقتی که ندارد سر نخ احساس را
مهر ورزیدن به او قد سر سوزن خطاست
زیر پای سرو جای بید مجنون نیست نه
پیش تندیس غرور افتادگی کردن خطاست
#جواد_منفرد
@golchine_sher
شوریده ی آزرده دل ِ بی سر و پا من
در شهر شما عاشق انگشت نما من
دیوانه تر از مردم دیوانه اگر هست
جانا! به خدا من، به خدا من، به خدا من...
#سیمین_بهبهانی
@golchine_sher
.
وقتش شده است راز تو را برملا کنم
یعنی تو را میان جماعت صدا کنم
کشتی شکسته ی توام ای ساحل امید
یک راه مانده است، که تا تو شنا کنم
وقتی که هر دو روی وجودم فقط تویی
حتی نمیشود که از این پس ریا کنم
باید گذاشت آینه ای دور رو به تو
باید تو را به دوری تو مبتلا کنم!
ویرانه ام! درست! اگر میشود کمی
با من بساز تا که خودم را بنا کنم
بگذار تند تند ببوسم لب تو را
فرصت کم است وقت ندارم حیا کنم
حالا که میروی کمکم کن که لااقل
جایی برای مردن خود دست و پا کنم
#حمزه_کریم_تباح_فر
@golchine_sher
هرچند حیا میکند از بوسهی ما دوست
دلتنگی ما بیشتر از دلهرهی اوست
الفت چه طلسمیست که باطلشدنی نیست
اعجاز تو ای عشق نه سحر است نه جادوست
ای کاش شب مرگ در آغوش تو باشم
زهری که بنوشم ز لب سرخ تو داروست
یکبار دگر بار سفر بستی و رفتی
تا یاد بگیرم که سفر خوی پرستوست
از کوشش بیهودهی خود دست کشیدم
در بستر مرداب چه حاجت به تکاپوست...
#فاضل_نظری
@golchine_sher
مدرک معماریت امشب به دردم می خورد
حضرت معشوقه این حال خرابم را بساز
#جواد شریفی
@golchine_sher
کمر خم کرد هرکس برد بار عشق را بر دوش
«جوان» شد پیر، «گل» شد سربه زانو، «بید» شد مجنون
#فاضل_نظری
@golchine_sher
فداییِ وطن
من و تو قصۀ یک روح در دو تا بدنیم
که در مواجهه با هم، به فکر ما شدنیم
و سرنوشت من و تو به هم گره خوردهست
اگرچه پیر و جوانیم، اگرچه مرد و زنیم
به دست حادثه از هم اگرچه دور شدیم
برای هم شیرین... مثل جان خویشتنیم
به حرف هیچکس این خانه را رها نکنید
که در محاصرۀ گرگهای خوشسخنیم
اگرچه گربۀ خوابیدهایم در ظاهر
میان معرکه شیریم اگر قدم بزنیم
هراس مرگ کجا ملت شهادت را؟!
که ما همیشه مرید شهید بیکفنیم
شهید مردن ما کار سخت آسانیست
خوشا به ما که به فکر شهید زیستنیم
به آش نذری مادربزرگها سوگند
که ما امیر جهان و گدای پنجتنیم
به نام ما که رسیدید، مصرعی کافیست:
مدافع حرمیم و فداییِ وطنیم
#مجتبی حاذق
@golchine_sher
مشکلی دارم
ز دانشمند مجلس باز پرس
توبه فرمایان
چرا خود توبه کمتر میکنند..؟!
#حافظ
@golchine_sher
با شعرِ تازه داغِ دلم تازه می شود
حرفی به جز سکوت،
کماکان صلاح نیست...
#امیر حسین عشری
@golchine_sher
پا به پای غم من پیر شد و حرف نزد
داغ دید از من و تبخیر شد و حرف نزد
شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب
شب به شب آمدنم دیر شد و حرف نزد
غصه میخورد که من حال خرابی دارم
از همین غصهی من سیر شد و حرف نزد
وای از آن لحظه که حرفم دل او را سوزاند
خیس شد چشمش و دلگیر شد و حرف نزد
صورت پر شده از چین و چروکش یعنی…
مادرم خسته شد و پیر شد و حرف نزد
#محمد شیخی
@golchine_sher