گفتی چه خبر؟ از تو چه پنهان خبری نیست
در زندگیام غیر زمستان خبری نیست
در زندگیام، بعد تو و خاطرههایت
غیر از غم و اندوه فراوان خبری نیست...
انگار نه انگار دل شهر گرفتهست
از بارش بیوقفهی باران خبری نیست
ای کاش کسی بود که میگفت به یوسف؛
در مصر به جز حسرتِ کنعان خبری نیست
گفتند که پشتِ سرمان حرف زیاد است
از معرفت قوم مسلمان خبری نیست
در آتش نمرودِ تو میسوزم و افسوس
از معجزهی باغ و گلستان خبری نیست
در فال غریبانهی خود گشتم و دیدم
جز خط سیاهی ته فنجان خبری نیست
گفتی چه خبر؟ گفتم و هرگز نشنیدی
جز دوریات ای عشق، به قرآن خبری نیست...
#امید_صباغ_نو
@golchine_sher
تو را با ماه سنجیدم به خوبی،
بسی زیباتر از مهتاب بودی...!
#فریدون_مشیری
@golchine_sher
میان جمعم و سرگرم داستانسازی
کیام؟ عروسک تنهای خیمهشببازی
به پایکوبی غمگین من نمیخندی
اگر نگاه به ناچاریام بیندازی
من و تو از دغل پشت پرده باخبریم
چقدر بازی و تا کی دروغپردازی؟
اگر غلط نکنم مزد پاک چشمی ماست
که میزنند به ما تهمت نظربازی
شدیم «سرو» و به ما بیثمر لقب دادند
سرت بلند! بیا این هم از سرافرازی
مگر نگفتمت ای دل به زندگی خو کن!
کبوتر! تو چرا با قفس نمیسازی؟
چه جای سعی! که فواره چون به اوج رسید
به گریه گفت امان از بلند پروازی
#فاضل_نظری
@golchine_sher
بیدارم و اما دل بیدار ندارم
در توشه به جز این دل بیمار ندارم
گفتی که بیا توبه کن و بنده ی من باش
صد حیف که من گوش بدهکار ندارم
صد بار به رویم در این خانه گشودی
اما من بیچاره به تو کار ندارم
این چشم خطاکار شده مایه ی خجلت
در روضه دگر چشم گهربار ندارم
این بار ضرر کن، بخر این عبد گدا را
من جز تو در این شهر، خریدار ندارم
من در دو جهان دل به علی داده ام و بس
جز با علی و آل علی کار ندارم
می سوزم از این سوز که سربار حسینم
سربار شدم، همت عیّار ندارم
می سوزم از این روضه که با گریه حسین گفت:
ای اهل حرم میر و علمدار ندارم
#وحید_محمدی
#مناجات
@golchine_sher
هدایت شده از رباعی_تک بیت
لب را هنر خنده بیاموز وگرنه
گریاندن یک جمع پریشان هنری نیست
#مهدی_سهیلی
@robaiiyat_takbait
صبح آمده خورشید دوباره شاد است
از لطف نگاه او جهان آباد است
برخیز و به زندگی بزن لبخندی
با خندهٔ تو غصه و غم بر باد است
#مستان
@golchine_sher
بگو به عشق به این آشیانه برگردد
بگو بهانه تویی، بی بهانه برگردد
بهار میوزد انگار بر حوالیِ ما
همین خبر برسان تا جوانه برگردد
دلی که پر زده در راهِ عشق حیران است
دلی که پر زده باید به خانه برگردد
بخوان که عشق به جز تو ترانهای نسرود
بیا که تاب و تبِ عاشقانه برگردد
زمانه دور نوشتهست ما دو را از هم
خدا کند ورقِ این زمانه برگردد
چه میشود که دلم شادمانه برخیزد؟
چه میشود که دلت پُر ترانه برگردد؟
در این زمانه غریبم، بگو به حضرتِ عشق
به هر بهانه ... نشد، بی بهانه برگردد
#جویا_معروفی
@golchine_sher
برسرش چادر نماز نخ نمای مادرش
می شود بانوی کاشانه به جای مادرش
دستهایش برکمر آهسته می خواند نماز
مثل مادر می شود درد آشنای مادرش
ناگهان ازدرد می پیچد به خود وقت قنوت
لرزشی افتاده توی ربنای مادرش
دردپهلو را فقط یک خانه تا امروز دید
از در و دیوار آن آید صدای مادرش
کنج خانه باخودش آهسته نجوا می کند
باز هم شب شد دلش کرده هوای مادرش
روز مادر می خرد هرکس برای مادرش
این غزل تقدیمی از جانم برای مادرش
#فریده_خسروی
#عضوکانال
#حضرت_زینب_س
@golchine_sher
باید ببینمت که دلم تازهتر شود
فرق است بین دیدن تو تا شنیدنت...!
#محمدرضا_شالبافان
@golchine_sher
هدایت شده از رباعی_تک بیت
صبور بودن ما بی نتیجه خواهد ماند
تو با گذشت زمان باوفا نخواهی شد!
#محمد_عزیزی
@robaiiyat_takbait
بر شهر مدینه ناز اختر داده
بر خانهی مهر درُّ و گوهر داده
حق صحن زمین را گل و آذین بسته
زینت به علی(ع) نموده دختر داده
#زینب_عدالتیان
#عضوکانال
@golchine_sher