eitaa logo
گلچین شعر
17.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
459 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
ردیف کن غزلم را که سخت دلتنگم!! نفس نفس پرم از جای خالیِ یاران! هوای کوچه ی دل ابری و غم انگیز است بیا به قافیه هایم بزن کمی باران !! @golchine_sher
اسطوره‌ی شعر استاد غزل، رفتی و هر واژه پر از غم چشمان غزل پر شده از گوهرِ نم‌نم راحت شدی از غصه‌ی پیوسته‌ی دوران هرچند غمِ رفتن تو نیست غمی کم جاویدی و هرجا غزلت ورد زبانهاست از داغ تو این قلعه فرو ریخته چون بم ای خاص‌ترین نغمه در این شهر غزلها افسوس که شد سایه‌ی تو از سرِ ما کم صد حیف که  نشناخته‌ام زود شما را اسطوره‌‌ی اشعار دل عالم و آدم خوش بر دل عشاق نشسته غزل تو انگار چکیده است به گُل، قطره‌ی شبنم ۹ شهریور سالروز درگذشت استاد @golchine_sher
آه ای غزل‌قصیده‌ی پیوندخورده‌ام با واژه‌ها به نام تو سوگند خورده‌ام اسفندیار قصه منم، تیر کینه را از چشم شور مجمر اسفند خورده‌ام خون سیاوش است که جاری است در رگم با آتش نگاه تو پیوند خورده‌ام دستم به خون خود شده آغشته در نبرد ناباورانه غصّه‌ی فرزند خورده‌ام خونم بریز، ای پری شاهنامه‌ها! گُردآفرید! دشمن سوگندخورده‌ام! @golchine_sher
🍃🏴 در عزای شهادت حضرتِ أباالمهدی(عج) 🍃🏴 -لطفا حق روضه ادا شود- امشب خدا گرفته عزا دورِ کهکشان افتاده روی خاک؛ سراسیمه آسمان دارد شهید میشود آقایِ سامرا بالا سرش تمام ملائک به سرزنان انگورها بنای خیانت گذاشتند بر باغبانِ محرَم و دلسوز و مهربان آن سرپناهِ یازدهم خورد بر زمین افتاد از نفس پدرِ صاحبَ الزّمان(عج) شد دومین حسن(ع) که غریبانه جان دهد با زهرِ سینه سوز شود شعله ور؛ دهان شد دومین حسن(ع) که برایِ غم ِ حسین(ع) باشد در احتضارِ خودش نیز روضه خوان وای از لبی که در عطش ِ آب خفته و- خشکیده از حرارت و از آهِ بی امان جان داد و پلک هایِ عزیزش به هم رسید سرداب گریه کرد؛ در آغوش ِ جمکران... آقایمان رسید و برایش نماز خوانْد جانم فدای حضرتِ صاحب-عزایِمان عرض سلام!..آجَرَکَ اللهْ سَيدي... ما را شریکِ ماتم ِبی حدّ خود بدان! @golchine_sher
ألسَّلامُ عَلَیکَ یا مظلوم یٰا حَسَنِ‌العَسکری(ع) ای خدا کـنج قفس بال و پرم می‌سوزد اشک جاری شده چشمانِ ترم می‌سوزد سوزش زهر رسیده است به اعماق دلم همرهِ چشم پر از خون جگرم می‌سوزد آنقدر از سر شب ناله زدم تا به سحر سحر از سوز دعای سحرم می‌سوزد پسرم دست به پیشانیِ من زد، امّا بسکه سوزان شده، دست پسرم می‌سوزد چشم در چشم من انداخته این ماه ، ولی دیدم ای وای نگاه قمرم می‌سوزد گر چه این زهر همه جانِ مرا سوخت، ولی بیشتر روضۀ دیوار و درم می‌سوزد تبِ این زهر مرا کــرببلا برده و من دیدم عمّه به تماشایِ حرم می‌سوزد «ساده» (ع) @golchine_sher
23.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عرض ادب و تسلیت ای حضرت جانم گردیده سیه پوشِ غمت هر دو جهانم ای نخ به نخ از شال عزایت کفن من نذر غم بابای تو این قد کمانم @golchine_sher
گوش‌ این شهر چرا کَر شده‌ است امشب‌هم هلهـله بــاز که از سـر شده‌ است امشب‌هم معتمـد بــر جگــر زخمــی مــن می خندد ماجرایــی که مُکرر شده است امشب هم فرصتــی نیست عزادار غـــم ِخود باشم یا که شمـــــع شب تـار حــرم خود باشم نا ندارد در و دیـــوار که بـــر من گِرید نفسی هست مگر محتشـــم ِخود باشم؟ غُــل و زنجیــــر سراپای تنـم چسبیدند حلقــه‌ها سخت بــه روی بدنــم لغزیدند اثـــر ضـــــربه ی شلاق ستــــم را مردم در پسِ پارگــــــی ِپیرهنــــم می دیدند باز بر جان ِمــــن ِ«اِبْنِ علی » افتادند نُهمینم من از این قوم‌ که زَهــرم دادند اوج مظلــــومیتَـم بــود که هنگام ِپَر و بال کوبیـــدنـم این بند زِ مـن نَگْشادند بارها خـــون تنـــم دور و بـــرم پاشیده مُهره ی گردن و گاهی کمـــــرم پاشیده ولی اینبــــار به لطف ِشَرَرِ تلخــیِ زهر! هر طرف پاره ای از این جگـرم پاشیده چشـــم بردار ز ِمن بال وپـــرم می لرزد بــــــاز با دیــدن اشکت جگــرم می‌لرزد ایستـــادی به قنــــوت آجــرک الله ولی شــانه هـای تو نبینــم پســـرم، می لرزد تو و فریاد دلِ منتظــــــران از امـــــروز... کار تو سخت شُــدای ماه نهان از امروز روی دوش تو فِتاد امــر امـامت، اصـلاً شده ای حکمت ِالغوث و امان از امروز یک‌ دل سیـــــــــر عـــــزاداری مادر باتو روضــــه ی مقتـل شاهنشه بی سر با تو شرح و تفسیر بر این غیبت ممتد با من غربتی تلــــخ و نفس گیــر دلاور با تو آخرین ماه بنی فاطمـــــه ای، شهـــزاده در رکابت همه خوبان شده اند آمــــاده قرنها چشم به‌راهی به‌خدا آسان‌ نیست آه از این غیبتِ طولانـــی ات آقا زاده به حق سیدتنا المظلوم ،الزینب الکبریٰ @golchine_sher
خورشید بی غروب و چراغ هدایتی لطفت شده است شامل ما قبل حاجتی تفسیر بی نظیر تو از آیه های وحی دارد برای عالم و آدم طراوتی «المنقبه»است مشق حلال و حرام ها نور است در «صحیفه» ی تو هر عبارتی مولای من اسارت و زندان مگر گذاشت؟ در طوف کعبه باشی و حتی زیارتی شش گوشه در جوار تو، اما همیشه بود سهم تو از زیارت جدت نیابتی هر روز روزه بودی و زندان گواه بود شب تا به صبح گرم دعا و عبادتی از ظلم خسته بودی و در اوج درد ها هرگز ندید هیچ کس از تو شکایتی می خواست بی فروغ بماند جهان و رفت ظلمت به سمت خلقِ چه دهشت جنایتی مسموم زهر گشتی و از ما تو را گرفت غافل از اینکه حافظ نسل امامتی در انتظار دیدن منجی نشسته ایم برپا شود به وقت ظهورش قیامتی امید چشم غمزده های جهان بیا دیگر نمانده در دل ما صبر و طاقتی @golchine_sher
نمی دانی آه هرگز نمی دانی بی تو بودن همان نبودن است ...... @golchine_sher
علیه السلام غربت، اسیری، رنج، شرح زندگی بود زندان تمامش سجده های بندگی بود بیش از تمام ابرهای آسمان ها چشمان تو آبستن بارندگی بود سهم شما درد و غم و سهم زمانه بعد از عروجت تا ابد شرمندگی بود تو کیستی که بی تو دنیامان اسیر بیچارگی آوارگی درماندگی بود سائل که از تو گفت دیدم در کلامش شور محبت چشمه یک بالندگی بود در کاسه های هر گدای سامرایت رزق حرم در کوچه های زندگی بود @golchine_sher
درون قلعه ی خود باش پادشاه خودت وزیر و لشگر و فرمانده ی سپاه خودت رفیق گریه ی بعد از تحملی دشوار دلیل شادی و لبخند گاه گاه خودت تو جایزی به خطا "اشتباه کن اما... بایست پای بزرگی اشتباه خودت سپس ببخش خودت را و مهربان تر باش خدای کوچک من،بگذر از گناه خودت برقص با غزل تازه ای که می خوانی ببند چشم به روی شب سیاه خودت به شانه ای که نداری دوباره تکیه نکن که شانه های خودت باش و تکیه گاه خودت پلنگ باش و بپر سمت آرزوهایت پلنگ باش و بکش پنجه روی ماه خودت /آذر https://t.me/ghazal_vareha @golchine_sher
آورده نسیمِ سامرا عطرِ تنت پیچیده شمیمِ نرگس از پیرهنت از باور گلدسته اَذانت جاری است از سرو و گل و لاله شنیدم سخنت @golchine_sher