آب منم ، تاب منم ، شاعر مهتاب منم
شورتویی ، شعرتویی ، عاشق بی تاب منم
رام تویی ، کام تویی ، عاشق این جام تویی
دار تویی، یار تویی ، عاطفه ی ناب منم
زخمه ی این ساز تویی ، زمزمه ی راز تویی
شاهد پرواز تویی ، حلقه ی این باب منم
ای تن دریایی من ، عشوه ی رویایی من
موجب رسوایی من ، آن گل مرداب منم
این دل هشیار منم ، محرم اسرار منم
خاطر دیدار تویی ، عاشق کمیاب منم
راد تویی ، داد تویی ، عاشق فریاد تویی
مست تویی ، هست تویی ، ساقی محراب منم
درد منم ، داد منم ، ناله و فریاد منم
شهره ومشهور تویی ، عاشق تواب منم
#مولانا
@golchine_sher
ای پاسخ بی چون و چرای همهی ما
اکنون تویی و مسئله های همهی ما
کو آن که، در این خاک سفر کرده ندارد
سخت است فراق تو برای همه ی ما
ای گریهٔ شب های مناجات من از تو
لبخنـد تو آیین دعای همهی ما
تنها نه من از یاد تو در سوز و گدازم
پیچیده در این کوه صدای همهی ما
ای ابر، گر از خانهی آن یار گذشتی
با گریه بزن بوسه به جای همهی ما
ما مشق غم عشق تو را خوش ننوشتیم
اما تو بکش خط به خطای همهی ما
گر یاد تو جرم است غمی نیست که عشق است
جرمی که نوشتند به پای همهی ما
در آتش عشق تو اگر مست نسوزیم
سوزانده شدن باد سزای همهی ما
فاضل نظری
@golchine_sher
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#غزل
🔹یاس معطر🔹
قرار بود بیایی کبوترش باشی
دوباره آینهای در برابرش باشی
نه اینکه پر بکشی و به شهر او نرسی
میان راه، پرستوی پرپرش باشی
مدینه، شهر غریبی برای فاطمههاست
نخواست گم شده، چون قبر مادرش باشی
به قم رسیدی و گم کرد دست و پایش را
چو دید، آمدهای سایۀ سرش باشی
اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد
که تا همیشه، تو یاس معطرش باشی
خدا، تو را به دل تشنۀ زمین بخشید
که تا بهار بیاید، تو کوثرش باشی
که تا طلوع قیامت، شفاعت از تو رسد
که تا رسیدن محشر، تو محشرش باشی...
کرامتت، همه را یاد او میاندازد
به تو چقدر میآید، که خواهرش باشی
رسول گفت: که در طوس، پارۀ تن اوست
نشد رسولِ سلام پیمبرش باشی
خدا نخواست، تو هم با جوادِ او، آن شب
گواه رنج نفسهای آخرش باشی
نخواست باز امامی، کنار خواهر خود...
نخواست زینبِ یک شام دیگرش باشی
#قاسم_صرافان
@golchine_sher
احوال من مپرس، که با صد هزار درد
میبایدم به درد دل دیگران رسید...
#صائب_تبريزی
@golchine_sher
حسرتکشِ یک بوسهی خشکیم در این بزم
فردا که دلت سوخت، نگویی که نگفتیم...
#محمد_سهرابی
@golchine_sher
می شود سخت ترین مساله آسان باشد
پشتِ هر کوچه ی بن بست خیابان باشد!
می شود حال بدِ ثانیه ها خوب شود
شهر هم غرقِ هماغوشی باران باشد
گیرم این عشق که آتش زده بر زندگی ات
بعد جان کندنِ تو شکل گلستان باشد!
گیرم این دفعه که برگشت، بماند...نرود!
گیرم از رفتنِ یکباره پشیمان باشد
بعد شش ماه به ویرانه ی تو برگردد
تا درین شعر پر از حادثه مهمان باشد
فرض کن حسرتِ پاییز، تو را درک کند
روز برگشتن او اول آبان باشد
بگذر از این همه فرضیه، چرا که دل من
مثل ریگی ست که در کفش تو پنهان باشد!
#امید_صباغ_نو
@golchine_sher
محبوبِ من!
عدالت یعنی هرچیزی، هرکسی،
سرجای خودش باشد.
عدل این است که شما در دل ما باشید...
#محمد_صالح_علاء
@golchine_sher
تو را چه غم که شب ما دراز میگذرد؟
که روزگار تو در خواب ناز میگذرد ...!
# صائب تبریزی
@golchine_sher
تویی بهانۀ آن ابرها که میگریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی
# قیصر امینپور
@golchine_sher
دریغ میکنی از من نگاه را حتّی
و نیز زمزمهی گاهگاه را حتّی
من و تو ره به ثوابی نمیبریم از هم
چرا مضایقه داری گناه را حتّی؟
تو اشتباه بزرگ منی، ببخشایم
به دیده میکشم این اشتباه را حتّی
به من که سبز پرستم چه گفت چشمانت؟
که دوست دارم بخت سیاه را حتّی
به دیدن تو چنان خیرهام که نشناسم
تفاوت است اگر راه و چاه را حتّی
اگرچه تشنهی بوسیدن تواَم ای چشم
بخواه، میکُشم این بوسهخواه را حتّی
بیا... تلالؤ شعرم بر آبها امشب
تراش میدهد الماسِ ماه را حتّی...
#محمدعلی_بهمنی
@golchine_sher
تیر و کمان عشق را هَر که ندیده، گو ببین
پشت خمیده مرا، قد کشیدهٔ تو را...
#فروغی
@golchine_sher