eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
858 عکس
298 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
در کاسه ی چشمهام غم لبریز است احوال دلم شبیه یک پاییز است بعد از تو چنان لال و کر و کور شدم مانند مترسکی که در جالیز است @golchine_sher
تا در سکوتم گفته باشم ماجرایم را عمری نوشتم روی کاغذها صدایم را مثل رسولی خسته می مانم که یارانم هرگز نفهمیدند صدق ادعایم را یک روز شاعر می شوم با اینکه یک عمر است نشنیده می گیرید از من شعرهایم را بعد از من ای آنها که می نوشید سهمم را خالی نگه دارید در میخانه جایم را این شعرها گاهی مرا بد جور می خوانند چونانکه من وقت پریشانی خدایم را ای شعر دیگر داشتم می رفتم از شَهرت کاش این دم آخر نمی کردی هوایم را @golchine_sher
این چه جنگی‌ست که چشمان تو با من دارد این دلِ خسته چرا این همه دشمن دارد خود بگو جز منِ دل‌سوخته‌ی مهرپرست آتش عشق تو را کيست که روشن دارد؟ شمعم و گریه‌ام از جانِ برافروخته است به خدا آن‌چه سرم آمده شیون دارد در غمم جامه ز تن می‌درد و می‌گرید هرکه احساس به قدرِ سر سوزن دارد مثل اسپند مرا هر تپشی فریاد است قصه‌ی رنجِ من ای دوست «شنیدن» دارد @golchine_sher
درونِ مردمِ چشمت شبانه روز اسیرم نه از غروبِ تو خالی،نه از طلوع ِتو سیرم همیشه با توام اما هزار دلهره دارم چگونه بی تو بمانم چگونه بی تو نمیرم تو شاه هستی و من را به شاهراه کشاندی که کیش و مات تو باشند چشمهای فقیرم من از کنارِ تو بودن همیشه درس گرفتم بمان که از نفست باز مشقِ تازه بگیرم قلم به دست گرفتم که شعر تازه بگویم همین که از تو نوشتم قلم کشید به تیرم دوباره مردمِ چشمت مرا به جنگ کشانده منی که سخت در این جنگ نرم صلح پذیرم @golchine_sher
عاقبت پروانه می میرد شبی در پای شمع... مرگ درعشق ای عزیزان چون شهادت بوده است @golchine_sher
ای خوش‌خبر بیا که نظرها عوض شود تا تلخیِ تمام خبرها عوض شود اینجا مسافران همه بیراهه می‌روند برگرد تا مسیر سفرها عوض شود درها به بسته بودن خود خو گرفته‌اند جوری بیا که عادت درها عوض شود پیداست انقلاب عظیمی است پیش رو تا جای زیرها و زبرها عوض شود... @golchine_sher
در ندبه نشستیم و دعایت کردیم یک عمر فقط گریه برایت کردیم هر روز غریب‌تر شدی از وقتی محدود به روز جمعه‌هایت کردیم! @golchine_sher
چون ماهى افتاده به قلاب شدم كه صياد نفهميده پشيمان شدنم را... @golchine_sher
روسری وا می کنی، خورشید عینک می زند! دسته گل غش می کند!، پروانه پشتک می زند!  کفش در می آوری، قالی علامت می دهد! جامه از تن می کَنی، آیینه چشمک می زند! هر کسی از ظّنِ خود در خانه یارت می شود گاز آتش می خورد! یخچال برفک می زند! میوه ها با پای خود تا پیش دستی می دوند آن طرف کتری به پای خویش فندک می زند! روبرویم می نشینی، جشن بر پا می شود صندلی دف می نوازد!، میز تنبک می زند!  درد دلها از لبت تا گوش من صف می کشند پیش از آن چشمت به چشم من پیامک می زند! عشق من! این روزها با اینکه درگیر توام باز هم قلبم برای قبلها لک می زند! زندگی گر چه برای پر زدن می سازدش عاقبت نخ را به پای بادبادک می زند!   عشق گاهی با پر قو صخره را می پرورد گاه سنگین می شود، چکش به میخک می زند! باز هم با بوسه ای راه تو را می بندم و حرف آخر را همین لبهای کوچک می زند!   @golchine_sher
آقا! به جان خستهٔ من هم نگاه کن! رحمی به‌ حال این دل بی‌سرپناه کن! گم کرده‌ام مسیر رسیدن به دوست را ای راه مستقیم! مرا سربه‌راه کن! تاریک شد دلی که ندیده‌است رویِ تو خورشید من! بیا و شبم را پگاه کن! از نور توست روشنیِ ماه و آفتاب بر جان من بتاب و مرا نیز ماه کن! عمری تو را صدا زده‌ام بعد هر نماز لطفی بر این صدای پر از سوز و‌ آه کن! آقا! گناه من شد اگر مانع ظهور؛ لطفا عزیز! عفو بر این روسیاه کن! @golchine_sher
گفت پیری؛ درد بی درمان بگیری بچه جان.. او دعای کارسازی کرد و من عاشق شدم @golchine_sher
کورم کن و برو که پس از رفتنت عزیز دیگر کسی به درد تماشا نمیخورد...  @golchine_sher