eitaa logo
گلچین شعر
14.7هزار دنبال‌کننده
923 عکس
313 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
عرض سلام و ادب و احترام خدمت اعضای محترم کانال گلچین شعر! سپاس از همراهی شما دوستان عزیز! امیدواریم توانسته باشیم با اشعارمان، لحظات نابی را برای شما رقم بزنیم! به استحضار می رساند، گلچین شعر در نظر دارد با معرفی شاعران گرامی عضو کانال، طرحی نو ارائه دهد و به تبلیغ این عزیزان و آثار هنری شان بپردازد؛ از این رو، خواهشمندیم دوستان شاعری که تمایل دارند، عکس مناسب از خود، نام آثار چاپی و بیوگرافی خود، اعم از سن، تحصیلات، محل تولد و زندگی و هم چنین، موفقیت هایی که تا به امروز در حوزه ی شعر حاصل شده، در چند سطر به ما ارائه دهند. حداکثر تا دهم همین ماه تحویل دهید متشکریم از حضور گرم شما در کانال گلچین شعر💐💐💐💐 @golchine_sher
آنقدر با آتش دل ساختم تا سوختم! بی تو ای آرام جان، یا ساختم یا سوختم! سوختم از آتش دل، در میان موج اشک شوربختی بین، که در آغوش دریا سوختم! @golchine_sher
سجّاده ی سجّاد همانند صَدَف غلتان شده بر دامن او دُرِّ نَجَف از سجده که برخاست جهان روشن شد پیشانی خورشید از او یافت شَرَف @golchine_sher
در بغض قنوت گرچه در فریادند شادند که از اهل حسین آبادند آنان که به ذکر، یا دعا مشغولند در سجده شکر حضرت سجادند @golchine_sher
قسم به چشم نجیبت به عمق تنهایی قسم به ثانیه هایی که دیر می آیی مگر بمیرم از این عشق دست بردارم قسم به اسم عزیزت که دوستت دارم مرا ببخش نمی خواهم از تو دور شوم مرا ببخش که با عشق بی غرور شوم چقدر حرف نداری! چقدر فریادی سکوت کردی و فریاد یاد من دادی تو را به سینه نهادم که غیر از این ننگ است.. اگر چه جای تو در قلب کوچکم تنگ است جهان بی تو برایم حقیر و ناچیز است و "من" بدون "تو" یک واژه ی غم انگیز است برای این من تنها هوای بی تو بد است منی که از همه دنیا فقط تو را بلد است @golchine_sher
با تو حتي راضي ام، حاضر به تبعيد از بهشت؛ گاز خواهم زد تمام سيب هاي كال را!... @golchine_sher
از دست غیبت تو شکایت نمی‌کنم تا نیست غیبتی نبود لذت حضور @golchine_sher
با دلت حسرت هم صحبتی ام هست ولی سنگ را با چه زبانی به سخن وا دارم ؟ @golchine_sher
پاییز و رقص خش خش احساس تبدار موسیقی باران و عطر کوچه ی یار لبریز بودم از صدای بغض خاموش در گوشه ای تاریک و خلوت کنج دیوار فریاد می‌زد گریه پشت قاب خنده میگفت از حال نزار و قلب بیمار می‌رفت سوی پنجره پای نگاهم یادآور تاب و تب‌ دل وقت دیدار از دور می‌دیدم سراب روی ماهش ذهنم پر از تشویش و چشمم سرد و نمدار او رفته اما پس چرا باور ندارم هر چند با خود بارها رفتم کلنجار می‌ترسم از روزی که دیگر بر نگردد با من بماند لحظه های تلخ و غمبار @golchine_sher
من آن ستاره ی نامرئی ام که دیده نشد صدای گریه ی تنهایی اش شنیده نشد... @golchine_sher
یادت می آید از آن روز ؛آن روز سرگشته درباد گفتی خداحافظ و من ،آیینه از دستم افتاد گفتی خداحافظ و من ،هرگز جوابی نگفتم برگونه ام اشک لغزید ،یعنی خداحافظت باد! بار سفر بستن تو ،انداخت از پا دلم را آهسته تر بال بگشای،آه ای پرستوی آزاد! ای بانوی خاطراتِ فصل بهار وخزانم ! گل خنده سرخِ لب هایت رنگ زردی مبیناد! درچشم های من و تو ،رازی نهفته ست ،بگذار این راز پنهان بماند ،از مردم شادی آباد دیدی که مدفون شد آخر ،رویای شیرینمان در دشتی که گندم نمی کرد،باغی که سیبی نمی داد اینک من وتو دو تنها آواره دربی کران ها با تار و نِی می سراییم فریاد از این عشق ،فریاد! @golchine_sher
کشتیّ نجات او امان می بخشد جان بر لب و جان به خیزران می بخشد با راس بریده هم میان گودال انگشتری اش به ساربان می بخشد @golchine_sher