eitaa logo
متن روضه مقاتل معتبر چهارده معصوم (ع)
1.6هزار دنبال‌کننده
250 عکس
149 ویدیو
32 فایل
🔰 #متن_روضه 🔰 #مقاتل_معتبر_چهارده_معصوم_ع 🔰 #شناخت_شبهات_از_لسان_محققان http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh لینک کانال👆🏻 ارائه صوت ومتن سخرانی ناب از علمای دینی کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چاره ای نداریم که راه بیفتیم. هر روز تعویق بیندازید، مشکل‌تر می‌شود. نگذارید برای ایام پیری! امام ره 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
19.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خواص جامعه، ائمه جمعه، فعالان رسانه ای و... اگر فقط کمی مثل حجت الاسلام مومنی بودند و بعد از اهانت عبدالحمید به رهبری همینگونه مودبانه در دهانش می کوبیدند کار به امشب و قشون کشی و بیعت و... نمی کشید! 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
16.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تصاویر جدید از ورود نیروهای واکنش سریع پلیس به حرم شاهچراغ و لحظه دستگیری تروریست مسلح ┄┅══════┅┄
لعنت خدا برخائنین داخلی کشور چند خانواده دیگه باید داغدار بشن تا از خواب غفلت بیدار بشین
7.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت "اینم کار خودشونه" در زمان امام حسن مجتبی علیه‌السلام !
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا ✾ •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• ریحانه ی من چه بر سرت آوردند صد بغـض به آه همســرت آوردند غسل تنت ازمن چقدروقت گرفت یعنــے چـه به روز پیـكرت آوردند @golvajhehaye_roozeh ✾بے بے وصیت کرد: (یا علے غسلنے ولا تکشف انی..) منو از زیر پیراهن غسل بده، من رو شبانه دفن کن. امیرالمومنین فرمود: مشغول غسل دادن شدم به دستورات زهرا عمل کردم، یه وقت دیدن علے دست از کار کشید آے مادر.... غسل تنت ازمن چقدروقت گرفت یعنــے چــه به روز پیکرت آوردند با دیـدن جسمت بدنـم مـے لرزد با شسـتن پهلـوت تنــم مے لرزد با شستــن زخم كوچه هاے نیـلی اے فاطـمه دارد حسنم مے لـرزد چشمـم به غمـه هماره ات افـتاده بر چشــم پـر از سـتاره ات افـتاده وقتی كه رسيددسـت من فهمیدم در كوچـه دو گوشـواره ات افتاده @golvajhehaye_roozeh ✾زهرا رو غسل داد، کفن کرد، وقتے خواست بنده هاے کفن ببندم، زینبین صدا کرد، حسنین صدا کرد بیاید از مادر توشه برگیرید، امروز روز جدایست، حسن و حسین خودشون را به رو جسد مادر انداختن، دارن ناله مے کنن، واحسرتا، وا حزنا، مادر مادر، مادر سلام ما رو به رسول خدا برسون، امیرالمومنین خدا رو قسم خورد، صداے ناله ے زهرا بلند شد، امام حسن و حسین به سینه چسبانید، امیرالمومنین فرمود یه وقت منادے صدا زد علے بچه ها رو بردار ملائکه ے آسمان به گریه شدن، اینجا حسنین تسلے داد، با امام حسن و حسین خداحافظے کرد، گذشت... @golvajhehaye_roozeh ✾نمیدانم چرا هر وقت از یاس میخوانم کنار یاس قدرے روضه عباس میخوانم یه وقت علقمه بوے یاس گرفت... ✾مادر برات بمیره اباالفظل اباالفظل ✾نمے دونم وقتے ابے عبدالله اومد کنار نحر علقمه چے پشت حسین خم کرد، پهلوے شکسته مادر دید یا فرق شکافته ے برادر حسین جان.... اے اهل حـرم میــر علمـدار نیامد سقاے حسیـن سیـد سالار نیامد امشـب حــرم آل علـے آب ندارد رقیه شده بے تاب،علےخواب ندارد کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(تلگرام)👇 https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar •┈┈••✾•✾•✾••┈┈ ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
aein-mastan.rzb.irروضه شهادت حضرت زهرا (س) - ریحانه ی من چه بر سرت آوردند - میثم مطیعی (1).mp3
زمان: حجم: 3.67M
ریحانه ی من چه بر سرت آوردند ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اے شـــــفـایــت آرزوے مرتضـــی اشڪ تو آب وضــــوے مرتضـــی داغت اے بانوے خـانه ســــوخته آتشے در جــــــان من افـــــروخته با فراق خــود سیه پوشـــــم مکن بے تو تنــــهایـم فراموشـــــم مکن اے بهشـــتِ آرزو لبخــــــــــند زن چینــــــیِ قلــب عـلے را بنــــد زن داغِ تو چشــــمِ مرا چون نیل کرد خــــانه ام را بـے پرِ جبــریــل کرد اے تو را بالـــــش ز بالِ جبـــرئیل بسته ام برگوشه ے چشمت دخیل یا به خنــده لب گشا یا اخــــم کن کـــــــم دلِ زار علے را زخـــــم کن الان زهراش هست،داره با زهراش حرف مے زنه،،، یه شبے رسید،علے داشت غسل مے داد،،، اسماء آب مے ریخت،،، به بچه هاش گفته بود آروم گریه کنند،،، بچه ها مردمِ مدینه بیدار نشن،،، آروم گریه کنید،،، حرفاشُ با عزیزش زد،اما زهرا عمرش به دنیا نبود...یه وقت دست از غسل کشید،،، سر به دیوار گذاشت،،، شروع کرد بلند بلند گریه کردن،،، علے مگه نگفتے بچه هات آروم گریه کنند،چرا خودت بلندبلند گریه مے کنی؟!،،، دل بریدن از تو دیگر مشکل است این جـــدایے از پیمبر مشکل است اے شــــب قدرم، سـحر را دور کن ناله را در نامـــــه ام منظــــور کن سهم من جان کندن وجاماندن است بر سر قبر تو قـــرآن خواندن است خیز وشب را راهے از این خانه کن گیســـــــویِ طفلانِ غم را شانه کن اندکے آهســــته پَـر زن از کــــــویر مرغـــکانت را به زیـــــرِ پـــر بگــیر من همیشه فکر مے کنم اون موقعے که زهرا رو دفن کرد، وقتے کارِ دفن تمام شد، گفت: حسنم بلند شو .. حسینم دیگه گریه نکن،،، یه مرد تنها،،، با چند تا بچه کوچیڪ حرکت کرد،،، ‌آرام آرام،،، من میگم وقتے به کوچه بنے هاشم رسید،چه حالے پیدا کرد علے،،، وقتے درِ نیم سوخته رو باز کرد،،، وایِ مـــن! با دســـت زخــمے و کبود شــوقِ طبــــخِ نان تو دیگر چه بود؟ آخــر اے زهرا پس از تو صبح وشب کِے خورند این کودکان نان و رطب؟! کے پذیـــــرد قلـبِ پُر احســـــاس تو دخــــــــتر و چرخاندن دستاسِ تو،،، سلمان میگه رفتم محضر بے بی، دَرِ خانه؛ با امیرالمومنین کارے داشتم،،،امیرالمومنین خانه نبود،،، دیدم صداے گریه بچه هاش از خانه بلنده،،، در زدم،،، دیدم بچه هاش دارند گریه مے کنند..‌ زهرا خودش نشسته یه گوشه؛داره دستاس مے چرخونه،،، قطراتِ خونِ دستش روے دستاس مے چکه،،، اومدم مسجد،به علے گفتم،،، علے شروع کرد بلند بلند گریه کردن،،، جانِ زهرا روز من را شـــب مکن چــــادرت را بر ســر زینـب مکن کاش در پیشــت بمیـــرم فاطمه تا عــزایــت را نگیــــــرم فاطمه رزم تودر را به پهلو راندن است سهم من پهلوے این درماندن است کشتیِ صـــــــبر علے پهلو مگـیر محـــرمِ دل، باز از مـن رو مگیر غرقِ در امّن یجیـــبم، فاطمه،،، تازه دانســــتم غریبم، فاطمه،،، نیســت وقتِ پر زدن در آسمان آسمـــان ابرے شده، لَختے بمان زهراے من! اگه تو بری،این بچه هات از همیشه تنهاتر میشن،،، زینبِ من هنوز کوچیکه،،، چقدر کنار بسترش نشست با زهرا دردِ دل کرد،،، امیرالمؤمنین آرام آرام گریه مے کرد،کنار بسترِ زهرا،،، اما یه اتفاقے افتاد اون روزے که زهرا به شهادت رسید پسراش اومدن نزدیڪ مسجد؛"وَ رَفَعَ اَصواتَهُما بِالبُکاء،،، "شروع کردند بلندبلند گریه کردن.. امیرالمؤمنین تا شنید صداے گریۀ بچه ها رو که اصحاب دارند صدا مے کنند: "یَاابْنَیْ رسولِ الله" چے شده؟! اینا صدا زدند: "ماتَت اُمُّنا فاطِمَة،،، فَوَقَعَ عَلیٌّ،عَلے وَجهِه..‌" (1) امیرالمؤمنین تا شنید، با صورت به زمین افتاد،،، امیرالمؤمنین اینجا با صورت به زمین افتاد،،، چرخ روزگار چرخید،،، یه روز هم پسرش، عباسش،،، بالاے اسب،،، بدون دست،،، مشڪ به دندان،،، چنان عمودِ آهن به سرش زدند،عباس با صورت به زمین افتاد،،، 📚: 1- بحار الأنوار،علامه مجلسی، ج‏43، ص 186-187 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ