─═༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═─
🔰 #متن_روضه
🔰 #مقاتل_معتبر_چهارده_معصوم_ع
🔰 #شناخت_شبهات
ارائه متن و صوت #روضه از اساتید شاخص کشوری
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد
─═༅༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅༅═─
─═༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═─
مداحی و دنبال شعرهای جدید و پر محتوا میگردی؟
🔰 #تولید_اشعار_آئینے
🔰 #تولید_عکس_نوشته_مذهبے
💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بـروز از #شاعران_شاخص_کشور
کانال گلواژه هاے اهل بیت (؏) با حضور شاعرین کشورے
با جدید ترین متن اشعار آئینے ،مداحے و مولودے
ارتباط بامدریت کانال👇🏻
۰۹۰۲۰۷۱۲۲۱۶
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═┅─
بسمه تعالی
#کانال_ࢪه_توشه_مجالس_ختم
نشر اشعار #بروز و جدید ختم خوانی
با بهره گیری از آیات، روایات، اشعار، روضه، ختم و ترحیم خوانی
#مدیریت_ڪانال:خادمة الزهرا (س)_؏
@maddah_1367
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
eitaa.com/ashaar_khatm
لینک پیوستن به کانال👆
─┅┅═❧❧❧═┅┅─
1. خدا به طالعتان.mp3
7.22M
قسمت اول :
#مدح_امام_حسن_مجتبی
#روضه_امام_حسن_مجتبی
(علیه السلام)
#استاد_حیدرزاده
خدا به طالع تان
مُهر پادشاهی زد
1394
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
قسمت اول :
#مدح_امام_حسن_مجتبی
#روضه_امام_حسن_مجتبی
(علیه السلام)
#استاد_حیدرزاده
خدا به طالع تان
مُهر پادشاهی زد
به سینه ی احدی
دست رد نخواهی زد
در آسمان سخاوت
یگانه خورشیدی
تمام زندگی ات را
سه بار بخشیدی
گدا ز كوی تو
هرگز نرفته ناراضی
عزیز فاطمه
ازبس كه دست و دل بازی
مدینه شاهد حرفم ؛
فقیرِ سرگشته
همیشه دست پر از
محضرِ تو برگشته
به لطف خنده تان
شام غم سحر گردد
نشد كه سائل تان
نا امید برگردد
خدا به شهدِ لبت
مزه ی رطب داده
كریمِ آل محمد
تو را لقب داده
تبسم نمكینت
چقدر شیرین است
دوای درد یتیم و
فقیر و مسكین است
( بگو آقا ، دو ماه عزاداری کردم ، میشه امشب یه لبخند به من بزنی ؟ فقط با یه لبخند قبول کنی آقا آقا ... یا امام حسن ، قربونت برم آقا ... )
تبسم نمكینت
چقدر شیرین است
دوای درد یتیم و
فقیر و مسكین است
#آقا_جان
خوشا به حال ِگدایی
كه چون شما دارد
در این حرم چقدر او
برو بیا دارد
گِره گشایی ات از كار خَلق ،
ارث علی است
مقام اولیِ جود و بخششت
ازلی است
به حج خانه ی دلبر
چه ساده می رفتی
همه سواره ولی تو ،
پیاده می رفتی
( میدونی اشک امشبت برای چیه ؟ چون حضرت زهرا ، امام حسن رو خیلی دوست داره ، امام حسن مادریه ، مادریه ، مادریه ... امشب بی بی میاد توو مجلس پسرش ، چون به وصال سفارش کرد ، فرمود وصال تو که این همه شعر برای حسینم گفتی ، وصال مگه حسن پسر من نیست ؟ این همه گریه برا ابی عبدالله کردی ، امشب مزدش رو میخواد مادرش توو روضه امام حسن بهت بده ، جلو اشکت رو نگیر بزار اشکت سرازیر بشه ، پیامبر اسلام ص فرمودند : هر چشمی برای حسنم گریه کنه ، کور وارد محشر نمیشه ، « امالی، صدوق، مجلس 24، حدیث 2 » امشب به چشمات التماس کن ، بگو یک قطره اشک برا غریب مدینه ... )
1394
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
2. شما ز بس که.mp3
6.35M
قسمت دوم :
#مدح_امام_حسن_مجتبی
#روضه_امام_حسن_مجتبی
(علیه السلام)
#استاد_حیدرزاده
شما ز بس كه كریم و
گِره گشا بودی
1394
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
قسمت دوم :
#مدح_امام_حسن_مجتبی
#روضه_امام_حسن_مجتبی
(علیه السلام)
#استاد_حیدرزاده
شما ز بس كه كریم و
گِره گشا بودی
دلِ كویر
به فكر پیاده ها بودی
امام رافتِ
دوران بی مرامی ها
نشسته ای سرِ یك سفره
با جُذامی ها
خیال كن كه منم
یك جُذامی ام آقا
نیازمند نگاه و
سلامی ام آقا
چقدر مثل علی
از زمانه رنجیدی
سلام داده ،
جواب سلام نشنیدی
امام برهه یِ
تزویرهای بسیاری
به وقت رفتن مسجد،
زِره به تن داری
كریمِ شهر مدینه
غریب افتادم
به جان مادرت آقا ،
برس به فریادم
( به خدا اگر به جان مادرش قسم بدهی ، دست رد به سینه ات نمیزنه ، اونم چه مادری ؟ مادری که جلو امام حسن زمین خورده ، ... داغ مادر رو امام حسین دید ، حضرت زینب دید ، اُم کلثوم دید ، امیرالمومنین دید ، اما چیزی که امام حسن دید ، هیچ کسی ندید ، اون سیلی که امام حسن دید ، هیچ کسی ندید ، آی آی ی ی ی ...)
به جان مادرت آقا ،
برس به فریادم
به حق حُرمت این روضه ها
نگاهی كن
( دستت رو نشون بده امشب به آقا ، بگو آقا دستم خالیه ، آقا هیچی ندارم ... مال دنیا ، مال دنیاست ، می مونه ... اما وقتی از دنیا رفتی ، چی داری توو قبر ؟ فقط یه کفن به تنمون میکنند ، آقا ... این گریه ها برا اون شبه ، این گریه ها برا تاریکی قبره ، قربونت برم یا امام حسن ، آقا : )
به حق حُرمت این روضه ها
نگاهی كن
به دست خالیِ این مُستحق
نگاهی كن
#آقا
بگیر دست مرا ،
دست بسته ام آقا
ضرر زدم به خودم ،
وَرشكسته ام آقا
#شاعر_وحید_قاسمی
1394
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
3. روضه.mp3
7.95M
قسمت سوم :
#روضه_امام_حسن_مجتبی
(علیه السلام)
#استاد_حیدرزاده
شب کربلا
مثل روز است روشن
بقیع تو اما شب تار دارد
1394
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
قسمت سوم :
#روضه_امام_حسن_مجتبی
(علیه السلام)
#استاد_حیدرزاده
قربونت برم آقا ، آقا ... ابی عبدالله رو خبر کردند ، گفتند بیا ، حال برادرت خوب نیست ، ابی عبدالله اومد بالا سر امام حسن ، یه نگاه کرد ، دید رنگ برادرش پریده ، ... تاریکیِ بقیع رو مد نظر بگیر ، مدینه رفتی یا نه ؟ الان خودت رو پشت دیوار بقیع ببین ، سرت رو روی دیوار بقیع بگذار ، کربلا رفته زیاده ، اربعین کربلا بودی از کربلا برگشتی ، ولی امام حسن با همه فرق داره ...
شب کربلا
مثل روز است روشن
بقیع تو اما شب تار دارد
امشب شب اشکِ ، باید با ناله ات امام حسن رو یاری کنی ، آقاجان ، آقاجان ... تو در کوچه های مدینه غریبی ، ... دشنامش میدادند ، میرفت توو مجلس ، خطیب معاویه میرفت بالا منبر ، شروع میکرد سبّ امیرالمومنین کردن ، دشنام به امیرالمومنین دادن ، امام حسن می شنید خون دل میخورد ...
تو در
کوچه های مدینه غریبی
حسینت ولی
یک علَمدار دارد
(یه پات مدینه است ، بر میگردی کربلا ، قربون دل عاشقت برم ، شیرازه ی این دوماهه امشبه )
ضریح حسینت
شش گوشه ، اما
فقط دور قبرِ تو دیوار دارد
یه نگاه کرد ، دید رنگ برادر پریده ، داداش چی شده ، قربونت برم ، یه نگاه کرد دید طشت مقابل برادره ، لخته های خون دل امام حسن میان طشتِ ، ببین چقدر کریمه قتلش رو معرفی نکرد ، ... داداش کی شمارو مسموم کرده ؟ نفرمود « جُعده » ... اشاره به کوزه آب کرد ، آی آی ی ی ...
الهی با که گویم
همسر من قاتلم بوده ؟
که باور میکند از یار
آزاری که من دارم ؟
همینطوری که سرش میان طشت بود ، یه مرتبه سرش رو بلند کرد ، فرمود : حسین جان طشت رو مخفی کن داداش ... چرا ؟ آخه زینب داره میاد ... نمیخوام زینب ببینه ، امان ازدل زینب ... این سیره ی اهلبیته ، امیرالمومنین هم اون شبی که داشتند می بردنش خونه از مسجد ، به نزدیکی خونه که رسیدند فرمود منو زمین بگذارید زینبم منو با این حالت نبینه نبینه نبینه ... مادر هم موقع جان دادنش ، بچه هارو از خونه بیرون فرستاد ، ... امام حسن هم طشت رو مخفی کرد ، ...
حالا دلت رو ببر کربلا ، کربلا کربلا ...کربلا هم ابی عبدالله نگذاشت زینب ببینه ، قاتل داره سر از بدنش جدا میکنه ، لااله الاالله ، یه نگاه کرد دید زینب اومده بالای بلندی ، الهی هیچ خواهری نبینه ، قاتل رو سینه برادر نشسته ، تا نگاهش افتاد به زینب ، اشاره کرد ... صداش دیگه توان نداشت ، با گردش چشم اشاره کرد ، برگرد ، برگرد ، برگرد زینب ، ... زینب مطیع امام هست ، چشم برادر ، حالا که میگی برگرد ، برمیگردم ، ... زینب برگشت ، برگشت ، اما هنوز به خیمه نرسیده بود ، دید زمین داره میلرزه ، ... میخوام یه یا حسین منو مهمون کنی ، دوید توو خیمه زین العابدین ، عزیز برادرم چی شده ، زمین داره میلرزه ، زین العابدین فرمود عمه جان ، پرده رو بالا بزن ، تا پرده رو بالا زد ، دید سرِ بریده بابا ... حالا فریاد بزن : یا حسین ، یاحسین ...
1394
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
قسمت اول :
#مدح_امام_حسن_مجتبی
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
جگر گوشه ی آل طاها
« سلام ... »
نخستین گلِ باغِ زهرا
« سلام ... »
دلم رفت از دست
تابی بده
سلامٌ علیکم ، جوابی بده
به دنبال بویِ حبیب آمدم
غریب مدینه ، غریب آمدم
خدایت به غربت ،
پُرآوازه کرد
بقیع تو ،
داغ مرا تازه کرد ...
مرا رانده از
این حوالی نکن
دلم را از این داغ ،
خالی نکن
اَلا ای لبان تو ، ماءِ مَعین
رُخت جلوه در جلوه
خُلدِ برین
ز عطرِ تنت ،
زنده شد کائنات
دمید از لبت
نفخه های حیات
رُخت در دلِ آسمان
بدر شد
شب گیسوانت ،
شب قدر شد
حسن کیست ؟
آئینه ی کبریا
حسن کیست ؟
دریای بی انتها
حسن جان ،
اگر چه امیرِ غمی
تو زیباترین گوهر عالَمی
فرشته در این بزم ،
در بام توست ...
سپیده ،
سرش رویِ دامان توست
از این خاکدان
بی شکیبی نکن
تو پهلوی مادر ، غریبی نکن
تبِ عشقِ تو
در سِرشت من است
به زهرا ، « بقیعت »
بهشت من است ...
اَلا سبطِ اکبر
گُلِ فاطمی
مهِ کوچه هایِ بنی هاشمی
نمیدانم این شهر
با تو چه کرد
مگر آتش زهر
با تو چه کرد ... ؟
#تکیه_آقاسیدحسن_قم
3/7/1401
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
1. جگرگوشه ی.mp3
8.75M
قسمت اول :
#مدح_امام_حسن_مجتبی
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
جگر گوشه ی آل طاها
« سلام ... »
#تکیه_آقاسیدحسن_قم
3/7/1401
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
قسمت دوم
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
من میگم زَهر ، جیگرشو پاره پاره نکرد ، جیگرش اون روزی پاره شد که جلو چشمش ، مادرش رو میزدند ، ... مادرمادرمادر ... مگه کسی تحمل داره ببین جلو چشمش ، کسی مادرشو میزنه ؟ ... میگن امام حسن ، یه مرگ داره ، یه شهادت داره ، شهادتش هفتم یا 28 صفر است ، اما مرگش اون روزی بود ، که جلو چشمش مادرشو میزدند ، میزدند ، میزدند ... گرچه همه روضه های امام حسن ، توو کوچه های مدینه است ، اما اشاره میکنم و رد میشم ، که آقا ازما گِله نکنه ، ... آقا قربونت برم ، یا امام حسن ، یا امام حسن ...
نفسم حبس شد به دل
اشک چشمم ستاره شد
مادرم را که میزدند
جگرم پاره پاره شد ...
سه نفر مادر مرا
بر درِ خانه میزدند
( مردم ، ... یه نفر نبود ، مُغیره میزد ، قُنفذ میزد ، اون نانجیب خودش اومد جلو ، تازیانه رو از قُنفذ گرفت ، گفت : قُنفذ اینجوری بزن فاطمه رو ... « خالِدِ بنِ ولید » میزد ... آخ آخ ، یه چیزی توو مقتل دیدم ، واقعا جیگر میسوزانه ، همونطور که کربلا ، نامنظم علی اکبر رو میزدند ، اینجا هم هرکجا میرسید ، تازیانه میزدند ، نوشتند « خالِدِ بنِ ولید » تازیانه ای به سرِ مادر زد ، ... ای وای ، ای وای ، ای وای ...
سه نفر مادر مرا
بر درِ خانه میزدند
خواهرانم نفَس نفَس
چه غریبانه میزدند
#شاعر_استاد_سازگار
( آقاجان ، جیگرت اونجا پاره شد ، عزیز فاطمه ... )
#تکیه_آقاسیدحسن_قم
3/7/1401
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
2. روضه.mp3
3.12M
قسمت دوم
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
نفسم حبس شد به دل
اشک چشمم ستاره شد
#تکیه_آقاسیدحسن_قم
3/7/1401
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
قسمت سوم
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
الهی باکه گویم
همسرِمن قاتلم بوده
که باور میکند ، از یار
آزاری که من دارم ...
امشب باید بهتر ناله بزنی ها ، چون حضرت زهرا ، امام حسن رو خیلی دوست داره ، بگو مادر ببین ، دارم برا حسنت ناله میزنم ، آی غریب ، غریب غریب ... از کجای غربتش بگم ؟ از توو خونه اش بگم ، زنش قاتلشه ، از توو کوچه ها بگم ، تا مُغیره رو میدید ، رنگش می پرید ، میگفت این همون کَسیه که مادر مارو زد ، از توو مسجد بگم ، جلو چشمش ، خطیب معاویه میرفت بالا منبر ، سَبِّ امیرالمومنین میکرد ؟؟ ... جان امام حسن ، خودمون طاقت داریم ببینیم جلو چشممون کسی به بابامون ناسزا میگه ، صبر کنیم ؟ امام حسن می شنید و خون دل میخورد ...
خونی که خورد در همه عمر
از گلو بریخت
و آن طشت را زِخونِ جگر
باغِ لاله کرد
#وصال_شیرازی
های بارکَ الله ...غریب آقا ... خدا نفس بهت داده ، اگه نفَست رو توو مجلس امام حسن خرج نکنی ، کجا میخواهی خرج کنی ؟ بزار صداتو حضرت زهرا بشناسه ، بشنوه ...دمِ آخرت که میگی یافاطمه ، بی بی بگه این صدارو ، ما میشناسیم ، ...غریب آقا ، غریب آقا ، غریب آقا ... بعضیاتون تازه از کربلا برگشتین ، اربعین کربلا بودین ، دیدین چه جمعیتی بود ؟ دیدید شبای کربلا چقدر نورانی بود ؟ چقدر روشن بود ، الانم یه نگاه کنیم مدینه ، ببینید یه دونه چراغ کنار قبرش روشن نیست ...
شبِ کربلا ،
مثل روز است روشن
بقیع تو اما
شب تار دارد
#آقا_جان
ضریح حسین است
شش گوشه ، اما
فقط دورِ قبر تو
دیوار دارد ...
#تکیه_آقاسیدحسن_قم
3/7/1401
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
3. الهی با که گویم.mp3
3.46M
قسمت سوم
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
الهی باکه گویم
همسرِمن قاتلم بوده
#تکیه_آقاسیدحسن_قم
3/7/1401
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
قسمت چهارم
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
بازم بگم از غربتش ، بیائید بریم تشیع جنازه اش ...اونقدر غریبه ، ای کاش تشیع جنازه نمیشد ، بدن باباش علی رو که شبونه برداشتند ، بدن مادرش فاطمه زهرا رو شبانه برداشتند ، ای کاش بدن امام حسن رو هم شبانه بر میداشتند ... جلو چشم ابی عبدالله تیر میزدند ، حسییین ...
غربت آنست که بعد از کُشتن
بارش تیر ببارد به بدن
#استاد_سازگار
تیرها به بدن و به تابوت اثابت کرد ، اگه برادر ، هزار هم با برادرش خوب نباشه ، رابطه نداشته باشه ، هیچ برادری راضی نمیشه ، ببینه جلو چشمش ، بدن برادرش رو تیرباران میکنند ، ... بنی هاشم دست به قبضه شمشیر بردند ، اما ابی عبدالله اومد جلو ، فرمود شمشیرهارو غلاف کنید ، بزارید بزنند ، خودش وصیت کرده ، راضی نیستم حتی سرِ سوزنی خون در تشیع جنازه ام جاری بشه ، ...آخ بمیرم ، تابوت رو زمین گذاشت ، ابنِ شهرآشوب مازندرانی نوشته ، هفتاد چوبه تیر ، ... آی غریب ، آی غریب ... ابی عبدالله یکی یکی تیرهارو میکشید ، گریه میکرد ، برادر غریبم دیگه خودم رو معطرنمیکنم ، دیگه محاسنم رو خضاب نمیکنم ... غارت زده منم که با دست خودم بدن برادرم رو زیر خاک میکنم ، ...
#تکیه_آقاسیدحسن_قم
3/7/1401
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
4. غربت.mp3
2.82M
قسمت چهارم
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
غربت آنست که بعد از کُشتن
بارش تیر ببارد به بدن
#تکیه_آقاسیدحسن_قم
3/7/1401
قسمت پنجم
#روضه_حضرت_علی_اصغر
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
بگم آقا : مدینه تیر بیرون کشیدی ... به به باریکَ الله ... معلومه اهل روضه ای ، خودت جلو جلو میری ... ، کربلا هم تیر بیرون کشیدی حسین ... ، چندجا روز عاشورا ، تیر بیرون کشید ، من فقط یه جاشو میگم ، ... ببینم امشب چه کارمیکنی ؟ چون خود امام حسن سفارش کرد ، « لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله » ... کدوم تیرهارو بگم ؟ بزارید اون تیری رو بگم که دمِ خیمه ها ، به گلوی علی اصغر زدند ... حسین ... میدونی دمِ خیمه ، تیر زدن یعنی چی ؟ نقل سید بنِ طاووس است ، دمِ درِ خیمه ، تاگرفت بچه رو ببوسه ، تیر زدند ... دمِ درِ خیمه تیر زدن یعنی چی ؟ یعنی رباب داره می بینه ، زینب داره می بینه ، سکینه داره می بینه ، ... حسییین ... نه نه نه ... صدات رو آزاد کن ، بگو یاحسین ...
تیر از کمان حرمله پریده
از گوش تا گوشِ علی دریده
وای وای وای ... نمیدونم نام این شیر خواره ، فکر نمیکردیم امشب سرِ سفره این آقام بریم ، خیلی ها گرفتارند ، خیلی ها مریض دارند ، خیلی ها حاجت دارند ، وقتی زن و بچه دیدند تیر خورد به گلوی علی اصغر ، سید بن طاووس میگه حضرت قنداقه را داد به دست زینب کبری ، امان از دل زینب ، خودش تیر رو از گلوی علی بیرون کشید ، دستش رو زیر خونها گرفت ، اگه کاری با خدا داری ، خدا رو به خون حضرت علی اصغر قسم بده ، اگره مریض داری اگه حاجتی داری ... خون ها را به آسمان پاشید ، یه قطره از این خونها برنگشت ، امام باقر علیه السلام می فرماید یک قطره ازاین خون برنگشت ، خون را خدا خرید ، خون در راه خداست ، آنقدر داغ سنگین بود خدا خودش اومد بیرون ، منادی خدا ندا داد : « دَعْهُ يا حُسَينُ » (1) یا حسین علی رو به ما واگذار ... ای غریب حسین ...
تازه میخواست گلم
بشکفد و باز شود
زود گلچین ،
گل من چیدی و پرپر کردی
(1)منبع : تذكرة الخواص ، سبط این جوزی، ص ٢٥٢
#تکیه_آقاسیدحسن_قم
3/7/1401
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
5. ح علی اصغر ع.mp3
4.35M
قسمت پنجم
#روضه_حضرت_علی_اصغر
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
تیر از کمان حرمله پریده
از گوش تا گوشِ علی دریده
#تکیه_آقاسیدحسن_قم
3/7/1401
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#مقتل
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
لحظات آخر عمر مبارک امام حسن علیه السلام و توصیه های آن حضرت به جناده
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ وَهْبَانَ الْبَصْرِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي دَاوُدُ بْنُ الْهَيْثَمِ بْنِ إِسْحَاقَ النَّحْوِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي جَدِّي إِسْحَاقُ بْنُ الْبُهْلُولِ بْنِ حَسَّانَ قَالَ حَدَّثَنِي طَلْحَةُ بْنُ زَيْدٍ الرَّقِّيُّ عَنِ الزُّبَيْرِ بْنِ عَطَا عَنْ عُمَيْرِ بْنِ هَانِي العيسي [الْعَبْسِيِ] عَنْ جُنَادَةَ بْنِ أَبِي أميد [أُمَيَّةَ] قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ع فِي مَرَضِهِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ وَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَشْتٌ يُقْذَفُ فِيهِ الدَّمُ وَ يَخْرُجُ كَبِدُهُ قِطْعَةً قِطْعَةً مِنَ السَّمِّ الَّذِي أَسْقَاهُ مُعَاوِيَةُ (لَعَنَهُ اللَّهُ) فَقُلْتُ يَا مَوْلَايَ مَا لَكَ لَا تُعَالِجُ نَفْسَكَ فَقَالَ يَا عَبْدَ اللَّهِ بِمَا ذَا أُعَالِجُ الْمَوْتَ قُلْتُ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَيَّ وَ قَالَ وَ اللَّهِ إِنَّهُ لِعَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ ص أَنَّ هَذَا الْأَمْرَ يَمْلِكُهُ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ ع وَ فَاطِمَةَ ع مَا مِنَّا إِلَّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُولٌ ثُمَّ رُفِعَتِ الطَّشْتُ وَ اتَّكَأَ ص فَقُلْتُ عِظْنِي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ اسْتَعَدَّ لِسَفَرِكَ وَ حَصِّلْ زَادَكَ قَبْلَ حُلُولِ أَجَلِكَ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ تَطْلُبُ الدُّنْيَا وَ الْمَوْتُ يَطْلُبُكَ وَ لَا كمل [تَحْمِلْ هَمَ] يَوْمِكَ الَّذِي له باب [لَمْ يَأْتِ] عَلَى لومك [يَوْمِكَ] الَّذِي أَنْتَ فِيهِ وَ اعْلَمْ أَنَّكَ لَا تَكْسِبُ مِنَ الْمَالِ شَيْئاً فَوْقَ قُوتِكَ إِلَّا كُنْتَ فِيهِ خَازِناً لِغَيْرِكَ وَ اعْلَمْ أَنَّ فِي حَلَالِهَا حِسَاباً وَ حَرَامِهَا عِقَاباً وَ فِي الشُّبُهَاتِ عِتَابٌ فَأَنْزِلِ الدُّنْيَا بِمَنْزِلَةِ الْمَيْتَةِ خُذْ مِنْهَا مَا يَكْفِيكَ فَإِنْ كَانَ ذَلِكَ حَلَالًا كُنْتَ قَدْ زَهِدْتَ فِيهَا وَ إِنْ كَانَ حَرَاماً لَمْ تَكُنْ قَدْ أَخَذْتَ مِنَ الْمَيْتَةِ وَ إِنْ كَانَ الْعِتَابَ فَإِنَّ الْعِقَابَ يَسِيرٌ وَ اعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لِآخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً وَ إِذَا أَرَدْتَ عِزّاً بِلَا عَشِيرَةٍ وَ هَيْبَةً بِلَا سُلْطَانٍ فَاخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِيَةِ اللَّهِ إِلَى عِزِّ طَاعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِذَا نَازَعَتْكَ إِلَى صُحْبَةِ الرِّجَالِ حَاجَةٌ فَاصْحَبْ مَنْ إِذَا صَحِبْتَهُ زَانَكَ وَ إِذَا خَدَمْتَهُ صَانَكَ وَ إِذَا أَرَدْتَ مِنْهُ مَعُونَةً فاتك [أَعَانَكَ] وَ إِنْ قُلْتَ صَدَّقَ قَوْلَكَ وَ إِنْ صُلْتَ شَدَّ صَوْلَكَ وَ إِنْ مَدَدْتَ يَدَكَ بِفَضْلٍ جَدَّهَا [مَدَّهَا] وَ إِنْ بَدَتْ مِنْكَ ثُلْمَةٌ سَدَّهَا وَ إِنْ رَأَى مِنْكَ حَسَنَةً عَدَّهَا وَ إِنْ سَأَلْتَهُ أَعْطَاكَ وَ إِنْ سَكَتَّ عَنْهُ ابْتَدَأَكَ وَ إِنْ نَزَلَتْ بِكَ أَحَدُ الْمُلِمَّاتِ أسألك [وَاسَاكَ] مَنْ لَا يَأْتِيكَ مِنْهُ الْبَوَائِقُ وَ لَا يَخْتَلِفُ عَلَيْكَ مِنْهُ الطَّوَالِقُ وَ لَا يَخْذُلُكَ عِنْدَ الْحَقَائِقِ وَ إِنْ تَنَازَعْتُمَا مُنْفِساً آثَرَكَ قَالَ ثُمَّ انْقَطَعَ نَفَسُهُ وَ اصْفَرَّ لَوْنُهُ حَتَّى خشت [خَشِيتُ] عَلَيْهِ وَ دَخَلَ الْحُسَيْنُ ص وَ الْأَسْوَدُ بْنُ أَبِي الْأَسْوَدِ فَانْكَبَّ عَلَيْهِ حَتَّى قَبَّلَ رَأْسَهُ وَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ ثُمَّ قَعَدَ عِنْدَهُ وَ تَسَارَّا جَمِيعاً فَقَالَ أَبُو الْأَسْوَدِ إِنَّا لِلَّهِ إِنَّ الْحَسَنَ قَدْ نُعِيَتْ إِلَيْهِ نَفْسُهُ وَ قَدْ أَوْصَى إِلَى الْحُسَيْنِ ع وَ تُوُفِّيَ ص فِي يَوْمِ الْخَمِيسِ فِي آخِرِ صَفَرٍ سَنَةَ خَمْسِينَ مِنَ الْهِجْرَةِ وَ لَهُ سَبْعٌ وَ أَرْبَعُونَ سَنَةً.
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهدافمان سهیـم باشید.
─┅══༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#ترجمه:
جنادة بن ابی امیه می گوید: وارد شدم بر حسن بن على عليه السّلام در آن مرضى كه به آن ارتحال فرمود، و در پيش روى او طشتى بود كه در آن خون ريخته بود، و جگر حضرت در اثر زهرى كه معاوية بن أبى سفيان- خدايش لعنت كند- به آن حضرت خورانده بود قطعه قطعه بيرون مىآمد، عرض كردم: اى مولاى من! چرا خود را معالجه نمىكنى؟ فرمود: اى ابا عبد اللَّه مرگ را به چه چيز علاج كنم. گفتم: انّا للَّه و انّا اليه راجعون سپس حضرت به جانب من توجه كرده فرمود: به خدا سوگند اين پيمانى است كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله با من فرموده كه اين امر (امامت) را دوازده نفر پيشوا و امام از فرزندان على و فاطمه مالك شوند، و هيچ يك از ما نيست جز اين كه يا به زهر و يا به شمشير كشته شود (و به مرگ عادى از دنيا نخواهيم رفت) سپس طشت را از نزد حضرت برداشتم و حضرت تكيه فرمود، جناده گويد: به وى عرض كردم: اى فرزند رسول خدا مرا موعظه فرما. فرمود: آرى، مهياى مسافرت (آخرت) شو، و توشه آن را پيش از رسيدن اجل فراهم نما، و بدان كه تو دنيا را طلب نمايى و مرگ تو را مىطلبد، و اندوه و غصه روزى را كه نيامده در روزى كه در آن هستى به خود راه مده، و بدان كه در آنچه بيش از قوت خود مال فراهم كنى خزينهدار ديگران خواهى بود؛ و بدان كه در حلال دنيا حساب و در حرام آن عقاب و در شبهه ناكهايش عتاب (و سرزنش) است.
پس دنيا را مانند مردارى قرار ده، و بگير از آن به مقدارى كه تو را بىنياز كند. اگر حلال باشد در آن زهد ورزيدهاى، (و بيش از احتياج از اين مردار مصرف ننمودهاى)، و اگر حرام باشد از مردارى برگرفتهاى (و خوردن مردار در صورت ناچارى به مقدار ضرورت مباح است) و اگر مورد سرزنش و عتاب باشد (يعنى شبههناك باشد، هموار كردن كمى) سرزنش آسان است. و براى دنياى خود چنان كار كن كه گويى هميشه زندگانى خواهى كرد. و براى آخرت طورى كار كن كه گويى فردا خواهى مرد؛ و هر گاه بخواهى بدون (داشتن فاميل زياد) و عشيره عزيز گردى، و بدون داشتن سلطنت (مانند سلاطين) مهابت و بزرگى داشته باشى، از ذلت نافرمانى حق تعالى بيرون آى و به سوى عزّت فرمانبرداريش وارد شد، و هر گاه نياز و احتياج تو را به گرفتن رفيقى وادار نمود، با كسى رفاقت كن كه گاه همراهيش تو را زينت دهد (يعنى كردار و رفتارش در موقع همراهى با تو نزد ديگران موجب آبروى تو گردد و مانند زينتى براى تو باشد) و هر گاه خدمت او كردى (آبروى) تو را حفظ كند و اگر از او كمك خواستى تو را كمك كند، هر گاه سخن گويى گفتارت را تصديق كند، و هر زمان بر دشمن حمله كنى تو را تقويت كند، و اگر دست كمك به سويش دراز كردى تو را مدد كند، و اگر در كارت شكستى پيدا شود برطرف كند، و هر گاه نيكى از تو بيند فراموش نكند، اگر دست مسألت به سويش دراز كنى از عطايش محرومت ننمايد، و اگر به زبان نياورى او در عطا پيشدستى كند، و هر گاه سختىها و بلاها به او رو آورد مبتلاشدنش تو را بدحال كند، رفاقت كن با كسى كه از ناحيه او به تو گرفتارى و بلايى نرسد، و به واسطه او در روشها انحرافى پيدا نشود، و اگر گاه تقسيم (مال يا غير آن) ميان شما نزاعى درگير شد تو را بر خويش مقدّم دارد.
جناده گويد: پس نفس حضرت به شماره افتاد و رنگ مباركش زرد شد به طورى كه بر آن حضرت ترسناك شدم، (در اين هنگام) حضرت امام حسين عليه السّلام و اسود بن أبى الاسود (يكى از اصحاب رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله) وارد شدند آن حضرت امام حسن را در برگرفت و سر مباركش و ميان دو ديدگانش را بوسيد و نزدش نشست، پس مقدارى آهسته با هم صحبت كردند، ابو الاسود گفت: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ امام حسن عليه السّلام خبر مرگ خود را به برادرش مىدهد
📚#منبع: كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر، خزاز قمی (از علمای بزرگ شیعه در قرن چهارم)- صفحه 226 تا 229
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهدافمان سهیـم باشید.
─┅══༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─