روضه شب نوزدهم ۲
#شب_قدر
#ماه_مبارک_رمضان
#صلوات_اول_مجلس
شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، شب ضربت خوردن اول مظلوم عالم، امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام، و از طرفی هم مصادف با اولین شب از لیالی باعظمت قدر است...
خدای متعال توفیق درک این شبهای با عظمت رو به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.
- ورود به کانال روضه
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#صلوات_اول_مجلس
ایام و لیالی منسوب است به امام العارفین، قطب السالکین، امام المتقين، یعسوب الدین، اخ الرسول، زوج البتول، ابوالحسن، امیرالمومنین علیه السلام...
عنایت کنید هدیه به پیشگاه مقدس و ملکوتی آنحضرت و...
تسلای دل داغدار آقامون حجت بن الحسن ارواحنا له الفداء اجماعا صلوات بلندی ختم بفرمایید.
#شب_قدر
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
🔸ای کاش می شد با تو قرآن سر بگیرم
آقای من امام زمان...
امشب کجا قرآن به سر میگیری...
پسر فاطمه...
🔸ای کاش می شد با تو قرآن سر بگیرم
🔸در آسمانی نگاهت پر بگیرم
آقا هر شیعه ای...
آرزو داره...
شب قدر در کنار شما احیا کنه...
مگه ميشه بدون شما برم در خونه ی خدا...
کجایی ای امید شیعه...
🔸ای کاش می شد امشب ای قرآن ناطق
🔸دست شما را جای قرآن سر بگیرم
آقا...شما واسطه بین منو خدایی...
ميشه برا من رو سیاه هم دعا کنید...
بار گناهم سنگین شده...
اصلا گناه باعث شده من نتونم شما رو ببینم...
🔸ای کاش در تقدیر من امشب نویسند
🔸پای تو را یک شب به چشم تر بگیرد
آقا میدونم داری منو میبینی...
آقا میدونم صدام رو میشنوی...
اما.. میخوام بگم...
کی ميشه من شما رو ببینم...
مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاكَ
🔸طالب خون خدا مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاك
🔸یابن مصباح الهدی مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاك
شب قدر ببین حرف دلت هست یا نه...
🔸چه شود از گل رویت بدهی یک صدقه
🔸سر راهی به گدا، مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاك
حالا صداش بزن...
مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاك...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_قدر
#شب_نوزدهم_ماه_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
🔸پیشانى عدل و عدالت را شکستند
🔸آن دسته اى که با على پیمان ببستند
شب نوزدهم ماه مبارک رمضانه،
شب ضربت خوردن آقامون امیرالمومنینه...
🔸یا رب چه صبحى در پى شب هاى او بود
🔸«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ» بر لب هاى او بو
مثل امشبی امیرالمومنین...
مهمان دخترش ام کلثومه...
خیلی خوشحال بود خانم ام کلثوم...
آخه باباش امیرالمومنین مهمانشه...
سفره افطار رو پهن کرد... یکطرف ظرف شیر رو گذاشت... یکطرف نان و نمک...
صدا زد: دخترم...
تا حالا کی دیدی...
بابات سر سفره ای بشینه...
دو تا خورشت داشته باشه...
تا بی بی اومد ظرف نمک رو برداره...
صدا زد: دخترم ظرف شیر رو بردار...
امشب میخوام با نان و نمک افطار کنم...
🔸وقتی که با نان و نمک افطار میکرد
🔸انگار که، با فاطمه دیدار میکرد
امشب حال و هوای دیگه ای داره مولا...
هی نگاه به سمت آسمان میکنه...
صدا میزنه...
انا لله و انا الیه راجعون
نزدیکای اذان صبح حرکت کرد به طرف مسجد...
🔸سمت مسجد میرود امشب بدون فاطمه
🔸سمت مسجد میرود آرام بی کوثر علی
🔸جای زهرا خالی است آری اگر که زنده بود
🔸 مطمئنم راه را می بست زهرا بر علی
امشب... مردم کوفه...
برا آخرین بار...
صدای اذان امیرالمومنین رو شنیدند...
همچین که از بالای ماذنه اومد پایین...
درمحراب عبادت ایستاد...
نماز عجیبی خواند امیرالمومنین...
تا سر از سجده برداشت...
نانجیب حیا نکرد...
ابن ملجم ملعون...
با شمشیر زهر آلود...
چنان بر فرق امیرالمومنین زد...
صدای ناله مولا بلند شد...
«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»
به خدای کعبه رستگار شدم...
دیگه علی راحت شد خدا...
این روضه ادامه دارد...
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
#شب_قدر
#شب_نوزدهم_ماه_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
(ادامه روضه بالا)
صدای ناله مولا بلند شد...
«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»
به خدای کعبه رستگار شدم...
دیگه علی راحت شد خدا...
صدای منادی بین زمین آسمان بلند شد...
«تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى»
تا صدای منادی رو بچه ها شنیدند...
دوان دوان اومدند به طرف مسجد...
تا رسیدند نگاه کردند دیدند...
ای وای...
محراب مسجد لاله گونه...
فرق بابا رو شکافته اند...
تمام صورت خونیه...
روی خاکهای محراب هی صدا میزنه...
«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»
همین جا بود صدای حسنین به ناله بلند شد...
🔸حسن از یک طرف می کرد زاری
🔸حسین از سوی دیگر بی قراری
حسنین اومدند کنار بابا...
بابا ديگه رمق در بدن نداره... زیر بغل های بابا رو گرفتند...
با فرقه شکافته آوردند به سمت خونه...
#گریز اول
عرضه بداریم یا امیرالمومنین...
طاقت نداشتی دخترت زینب کبری...
شما رو با صورت خونی ببینه...
اما یاعلی... کجا بودید آقا خرابه شام...
وقتی سر بریده حسنیت رو...
برا دختر سه ساله اش آوردند...
ای وای.. ای وای...
بمیرم.. تا نگاهش به سر بابا افتاد...
صدا زد: وای بابای خوبم...
(مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ)
بابا بگو ببینم کی سر از تنت جدا کرده...بابا...
کی با چوب خیزران به لب و دندانت زده بابا...
(مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي)
کی منو تو بچگی یتیم کرد...
🔸یتیمی درد بی درمان یتیمی
🔸یتیمی خاری دوران یتیمی
بابا نبودی ببینی...
از کربلا تا شام...
چقدر تازیانه به من زدند...بابا...
دیگه طاقت ندارم...بابا
ببین تمام بدنم کبود شده...
موهای سرم سفید شده...
بابا دیگه منم با خودت ببر...
یاعلی.. سه ساله حسینت...
انقدر کنار بدن بابا ضجه زد... یکدفعه دیدند دختر یک طرف افتاد...
سر بابا یک طرف افتاد...
عمه جانش زینب دوان دوان اومد نگاه کرد دید...
دختر جان به جانان تسلیم کرده...
🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم
🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود
🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم
🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_قدر
#شب_نوزدهم_ماه_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
(#گریز_دوم)
عرضه بداریم آقا جان...
یاامیرالمومنین...
طاقت نداشتید دخترتون زینب...
شما رو در اون حالت ببینه...
کجا بودی آقا...
وقتی زینبت...
توی شهر کوفه...
سوار بر محمل...
یکدفعه پرده رو کنار زد...
دید سر بریده برادر بالا نیزه...
( یَا هِلَالًا لَمَّا اسْتَتَمَّ کَمَالًا)
ای ماه زینب...
(مَا تَوَهَّمْتُ يَا شَقِيقَ فُؤَادِي كَانَ هَذَا مُقَدَّراً مَكْتُوبَا)
برادر میدونستم شهیدت میکنند...
میدونستم اسیر میشم...
ولی باور نمیکردم...
یک روزی...
سرت رو بالای نیزه ببینم...
🔸سری به نیزه بلند است در برابر زینب
🔸خدا کند که نباشد سر برادر زینب
#شب_قدر
#صلوات_آخر_مجلس
خدای متعال اسم ما رو جزء عزاداران واقعی امیرالمومنین علیه الصلاة و السلام ثبت و ضبط بفرماید عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh