eitaa logo
متن روضه مقاتل معتبر چهارده معصوم (ع)
1.3هزار دنبال‌کننده
225 عکس
137 ویدیو
32 فایل
🔰 #متن_روضه 🔰 #مقاتل_معتبر_چهارده_معصوم_ع 🔰 #شناخت_شبهات_از_لسان_محققان http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh لینک کانال👆🏻 ارائه صوت ومتن سخرانی ناب از علمای دینی کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مولای من،،، طاقتم تاب شد و از تو نیـامد خبری جگــرم آب شـد و از تـو نیامـد خبری عاشقانی که مدام از فـرجـت میگفتند عکسشان قاب شدو از تونیامد خـبری ،،، امشب یه جوری سلام میده به جدش ، هم روضه میخونه ، هم سلام میده،،، من خودم رو میگم ، چیزی نمی فهمم از روضه ی ابی عبدالله ، چیزی نمی فهمم از مصیبت های امام حسین ، کسی که مصیبت ها رو درک میکنه ، امام زمان ارواحنا فداست،،،میگه یا جدّا ، صبح و شام برات گریه میکنم،،،آنقدر گریه میکنم تا اشکم مبدل به خون بشه،،، من چیزی نمی فهمم ،جای که امام رضا ( علیه السلام ) می فرمایند:« إِنَّ یَوْمَ الْحُسَیْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا »روز عاشورا ، پلک های مارو زخم کرده،،، قربونت برم ، آقا آقا آقا،،، رباب شب و روز گریه میکرد ،میگن یک سال بیشتر زنده نماند بعد از عاشورا،،، بی بی زینب همینطور،،، رقیه اونقدر گریه کرد تا گوشه ی خرابه،،، بابا رو مجبور کرد بیاد دیدنش ، گفت بابا بیا ، خسته شدم بابا،،، بابا بیا منو با خودت ببر بابا،،، _مگـه نگفــتی بـر میگـردم _بیا میخــوام دورت بگـردم _عمه رو خیلی خسته كردم _دختـــرت از دنیـــا بریـده _بعدِ تو هیچ خوشی ندیده _ببین موهام ، دیگه سفیده بابا بابا،،،، قربون اشک چشمت برم ، آقا بهت نگاه کرده،،، بگو آقا ، می میرم اگه تو_کربلا برات گریه نکنم ، آقا می میرم اگه چشم خشک از کربلا برگردم،،، : _گفتم که آب را ببرم خیــمه ها ، نشد _شرمنده ام به خدا بگو بچه ها ،نشد قبلا هم عرض کردم ، دو طایفه بودند که روز عاشورا نرسیدند،،، یک عده بعضی از فرشته ها بودند ، که اجازه گرفتند بیایند کمک ابی عبدالله بکنند،روز عاشورا بجنگند ، که وقتی اومدند صحنه ی جنگ تموم شده بود ،گفتند خدایا چه کنیم ؟ تموم شده به فیض نرسیدیم،،، خطاب آمد اینجا بمانید ، محافظ قبر امام حسین باشید که این فرشته ها هنوز هم هستند ، که گفتم چقدر زائر ارزش داره درب خونه ی ائمه،،، پیغمبر خدا (ص) به این فرشته ها میگه ، زوار حسین من ، وقتی دعا کردند ، شما براشون آمین بگید،،، امیرالمومنین بهشون میگه ، زوار حسین(س) من وقتی مریض شدند ، شما عیادتشان بروید،،، فاطمه زهرا(س) میفرمایند ، به این فرشته ها ، شما تا درِ خونه ، زائرای حسین منو بدرقه کنید،،، این ها یه طایفه بودند ، برای یاری مولا نرسیدند و جاموندند،،،که اینقدر زائر ارزش داره و عزیزه برای ابی عبدالله و ائمه،،، اما یه جماعتی بودند اومدند کمک عمر سعد ، که اونها هم نرسیدند ، اومدند گفتند امیر ، ما چه کنیم ؟ نرسیدیم ؟،،، در ثواب قتل حسین(ع) ،میخواهیم شریک بشیم،،،؟؟؟ میدونید چی دستور داد ؟،،، گفت: اسباتون رو نعل تازه بزنید،،، بدنش رو زیر سُم اسب ها،،، _تنِ سـالار زینـب بـه زیـر سُـــم مَرکـــب _به خون غلطیده یارب حسین کفن ندارد،،، من چی بگم ؟،،، به خدا نمیتونم حقشو ادا کنم ؟ من نمی فهمم امام حسین(ع) کیه ؟ کربلا چیه ؟،،، زائراش کی هستند ؟،،، همش معجزه است ، ارباب داره قدرت نمایی میکنه ، این همه زائره ، یکی گله نداره،،، همه غرق عشق مولا،،، تازه برگرده چقدر تعریف میکنه ، که اربعین،،، ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
1. موکب حضرت معصومه س.mp3
7.16M
در مسیر کربلای معلی،،، الله علیها ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حقایق اربعین ۱.mp3
6.9M
۱ ✦ اربعین در حال ایجاد یک تحول است اما نه فقط در سطح زمین، بلکه اربعین درحال تغییر نظام برزخی و ملکوتیِ عالَم است❗️ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─
حقایق اربعین ۲.mp3
7.83M
۲ ➖ در اجتماع بزرگ اربعین، همه ساله، مردم بسیاری از ادیان و مذاهب دیگری بجز اسلام نیز شرکت می‌کنند. 💥اما بسیاری از مسلمانان و عزاداران امام حسین(علیه‌السلام)، حتی به آن فکر هم نمی‌کنند! ▪️ تفاوت این دو گروه در چیست ؟ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─
حقایق اربعین ۳.mp3
8.69M
۳ - زائر اربعین، به میزان .........؟ 💫 به هدف اصلی این زیارت، نزدیک شده و در آینده‌ای که اربعین درحال رقم زدن آن است، مؤثر خواهد بود. ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5938301588236929858.mp3
28.91M
؟ از صفر تا صد، همه‌ی آنچه که باید درباره‌ی بدانیم؛ ـ بررسی بُعد تاریخی اربعین! ـ بررسی بُعد بین‌المللی اربعین! ـ بررسی بُعد سیاسی و اجتماعی اربعین! ـ بررسی بُعد آخرالزمانی و معنوی اربعین! ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ روضه بسیار جانسوز مجلس ابن زیاد و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام السلام علیک یااباعبدالله هشتاد و چهار زن و بچه رو ب طناب بسته بودن،اگه شب جمعه نبود نمیگفتم زیارت ناحیه رو ببین خود امام داره روضه میخونه" عرضه داشت : و سُـبـِیَ اهلک کـَالعبید"حسین جان زن و بچه تو مثل برده ها به اسارت بردن وَ صُفصِدوا بالحدید" دونه دونه شونو بازنجیر بسته بودن نه با طناب،با زنجیر(این نص زیارت ناحیه هستا) "ایدیهم مغلولت الی الأعناق" دستاشونو به گردن بسته بودن یا صاحب الزمان آجرک الله"یـُساقون فی البراری و الفـَلـَوات"مثل برده ها ازین شهر به اون شهر میبردن،،،، حسین ،،، برشتران بی جهاز زن و بچه تو سوار کردن،اونقده آفتاب پوست صورتاشونو سوزونده بود،اینجوری وارد کوفه شدن .... هرمنزل و روستا که بردند پای سر تو شراب خوردند حسین،،،، حالا ک حال خوبی داری بزرگان ب ما اینجوری یاد دادن،اگه دلها تو جلسه منقلب بشه علامت اینه که حضرت بهتون نظر کرده اونشبم بهت گفتم ابی عبدالله داره به گریه کنش نظر میکنه در محضر آقا دارم این روضه رو میخونم اما اگه۸۴ نفر هم قد و قامتو به طناب ببندن،مشکلی پیش نمیاد-مگه اسرای مارو نبستن؟! اما اگه توی این ۸۴تا بعضیاشون بچه ی سه ساله باشن بود، بعضیاشون زینب قد و قامت کشیده باشه،اگه به یه طناب ببندن ، اگه بزرگا توی طناب بخان ایستاده راه برن،طناب گردن بچه هارو خفه میکنه،لذا عمه جان خم میشد که این طناب گردن بچه هارو اذیت نکنه" اینقده خمیده خمیده زینب راه رفت،،،، رسید تو مجلس ابن زیاد،الله اکبر،خدا رحمت کنه،بخدا روی قلب همه مون پرده کشیدن و إلا اگه حقیقت این مجلس"همه مون میمیریم" محضر حضرت شیخ عبدالکریم حایری مؤسس حوزه،روضه خوان،روضه خواند، اینو از زبان مراجع فعلی شنیدم، اینا تو اون جلسه بودن،مرحوم آیت الله مروارید مشهد میفرمود این روضه خوان یه جمله گفت مرحوم شیخ عمامه شو برداشت گذاشت زمین و به روضه خوان گفت بسه دیگه روضه نخوان! چی گفت مگه؟! گفت: "و دخلت زینب علی ابن زیاد" همین! آشیخ اجازه نداد دیگه روضه خوان روضه بخواند،ایشون میفرمود تا غروب همه داشتیم گریه میکردیم،ما ک نمیفهمیم!یه جلوه شو بگم،امشب شب علی اصغر ربابه ، بلکه شب خود ربابه، باب الحوایجه این بانو،تا زینب ناشناس وارد شد بدون سلام خیلی ب ابن زیاد گرون تموم شد،گفت این زن ناشناس کیه اینجوری با تکبر وارد شد،یه کنیزی گفت اگه معرفیش کنم شاید حیا کنه"ای کاش این کنیز هیچوقت زینبو معرفی نمیکرد" تا گفت "هذه زینب بنت علی ابن ابیطالب" ابن زیاد شروع کرد توهین کردن،اونقده نیش و کنایه زد یه وقت دیدن "فرقت زینب و بکت" زینب گریه کرد، تا رباب دید اشک زینب جاری شد بلند شد همه ی توجه مجلسو از زینب ب خودش منعطف کرد، اومد کنار تشت طلا ، خم شد سر بریده رو بغل گرفت،آخ ب سینه چسباند،هی صدا میزد، فوالله ما نسیتُ حسینا،،،، حسین،،،، ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهدافمان سهیـم باشید. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای هر روز ماه صفر فراموش نشود...
( سلام الله علیها ) خورشیدِ رویِ بام دنیای حسینی فرزانه ای و ماهِ شب های حسینی باباست محوِ حُسنِ سیمای تو بانو یا اینکه تو گرمِ تماشای حسینی ای أَشبَهُ النّاسِ به زهرا بین زنها محبوبه ی محبوب و زیبای حسینی إِنسیه ای اما شبیه به فرشته باید صدایت کرد « حورای حسینی » عالم فدای طرز بابا گفتن تو دیدی دختر چهار ساله چه جوری میگه بابا ... مخصوصا اگه سیلی خورده باشه ... مخصوصا اگر از ناقه افتاده باشه .. عالم فدای طرز بابا گفتن تو شیرین زبان ! یک عمر رؤیای حسینی دل میبرد چادر نمازت از ملائك دیدی دختر چهار ساله ،وقتی چادر سر میکنه..میاد جلو بابا روشو میگیره .. میگه بابا چادرم قشنگه ... بابا بغلش میگیره ... یادت آمد دمِ خیمه گفتی دخترمن ، به تو چادر چقدر می آید ( بابا پاشو ببین ، چادرم خاکی شده ، بابا بابا ... حسییین ... بابا پاشو ببین چادرم آتیش گرفته بابا ... ) تو عصمتُ اللهی شبیه عمه هایت پیداست در خوی تو تقوای حسینی بابا برای خود دو تا غمخوار دارد تو زینب کبری نه ، صغرای حسینی حبل المتین از ریشه های چادر توست تو گرمی بازارِ فردای حسینی ... 13/5/1395 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
2. امشب خدا.mp3
5.57M
( سلام الله علیها ) امشب خدا ، دعای مرا مستجاب کرد بابا مرا برای خودش انتخاب کرد ... 13/5/139 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
( سلام الله علیها ) امشب مجلسمون با شبای دیگه فرق داره ، یه شب این خانم میآد ، یه شب سفر داره ، امشب شهدای مدافع حرم هم میان ، امشب شهید حججی هم میاد ، امشب دخترشهید حججی هم میاد ، ... شب دخترای سه چهار سال است ... امشب خدا ، دعای مرا مستجاب کرد بابا مرا برای خودش انتخاب کرد ... من که ، توان پا شدن ازجا نداشتم خیرش قبول عمه دوباره ثواب کرد ( بعضی ها فهمیدن چی میگم ، من دیگه نمیتونستم بلند بشم ، عمه زیر بغلهامو گرفت ... عمه پاشو بابا اومده ، عمه ... خیرش قبول عمه دوباره ثواب کرد با اینکه من خودم پُردرد و جراحتم زخمِ لب تو زخم لبم را کباب کرد ( وقتی نگاه کردم دیدم لبت ترک خودره بابا ، ... بابا بابا بابا ... ) دروازه ی پُراز غمِ ساعات یکطرف مارا یزید وارد بزم شراب کرد ( داره با بابا دردِ دل میگه ، امشب با درد دلهای این خانم بسوز ، امشب یه دلت کنار حرمش باشه ، یه دلت توو حرم ابی عبدالله باشه ، بابا خیلی دوستش داره ، اگه دوستش نمیداشت ، باسرِ بریده به دیدنش نمی اومد ، امشب خانمهایی که دختر سه چهارساله همراهشونه ، ... همین الان من یک خواهش ازتون میکنم ، اگه دختر چهارساله روی زانوت نشسته یاکنارت نشسته ، آهسته این دستت رو روی صورتش بگذار ، ببین دستت بزرگتر ازصورت دختره ، ... حالا ببین این سیلی چه کرد ؟ درشام ، شامِ دختر تو تازیانه بود ( آی آی ... این یه بیت آدمو میکُشه ، این یه بیت جیگرو آتیش میزنه ... ) درشام ، شامِ دختر تو تازیانه بود ( میگفتم بابا ، میزدند ، میگفتم عمه ، تازیانه ام میزدند ... ) درشام ، شامِ دختر تو تازیانه بود عمه تمام خرج سفر را حساب کرد ... ؟ ( هان ، فهمیدی چی گفتم ؟ جیگرت سوخت ؟ یعنی هر موقع میخواستند مارو بزنند ، عمه می اومد ، بازوش رو سپر میکرد ، ... عمه عمه عمه ... عمه تمام خرج سفر را حساب کرد ... ؟ ) 13/5/1395 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
( سلام الله علیها ) زجری که من کشیده ام از دستهای زجر ( توو این یه بیت ، اون سیلی معنا میده ... ) زجری که من کشیده ام از دستهای زجر عکسی کبود از رخِ دُردانه قاب کرد گفتم نزن که بال و پَرم درد میکند ( خواهر کوچولو داری ؟ اگه یکی سیلی بهش بزنه ، چه کار میکنی ؟ ) گفتم نزن که بال و پَرم درد میکند اما چه سود خواهش من را جواب کرد من نذر کرده ام که ببوسم لب تورا ( گفتم اگه بابامو ببینم ، لباشو می بوسم ، ... گفت امشب به حاجتم رسیم بابا ... ) من نذر کرده ام که ببوسم لب تورا حالا خدا دعای مرا مستجاب کرد قربونِ اون لبای کوچولویی برم ، که رو لب های بابا گذاشت ... از شهر کوفه تا به شام سنگم زدند از روی بام ( هان اینم برای اونا که گریه نکردند هنوز ... گریه حضرت رقیه ، از دست ندی امشب ... بابا بابا بابا ... ) از شهر کوفه تا به شام سنگم زدند از روی بام اینقدر بهم سیلی نزن دیگه نمی بینه چشام یکی بگه این دختره نزن نزن نزن .. ضرب لگد ، زجر آوره نزن نزن نزن .. حالا که اومدی بابا گوش بده درد دلمو زخمای روی بدنم سرمی بره حوصلمو خسته شدم از قافله بابا بابا بابا .. پاهام شده پُر آبله بابا بابا بابا .. وای از سنان و حرمله بابا بابا بابا .. ( بابا ، حرمله منو میزد ، بابا ، ... بابا بابا بابا بابا ... توو همین اشکات ، هرچی میخواهی ازش بخواه ، بی بی دست کسی رو خالی رد نمیکنه ، ... بابا بابا بابا بابا ... بابا همیشه تو منو روی زانوت می نشوندی ، بابا ... اما امشب که مهمونم شدی ، میخوام تلافی کنم بابا ، امشب میخوام ، من سرت رو روی زانو بگذارم بابا ، ... اما بابا دستام توان نداره ، بابا ... ) اونقدر زخم به پیکر دارم نتوانم که سرت بردارم ( یا اَبَتا یا حسین ) تکرار 13/5/1395 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1. خبردار شدی.mp3
1.29M
( سلام الله علیها ) بابا بابا بابا ... راستی هیچ خبردارشدی « تب کردم ... ؟ » راستی ، لاغری من به نظر می آید ؟ یادت آمد دمِ خیمه گفتی دخترمن ، به تو چادر چقدر می آید بابا پاشو ، چادر از سرِ من کشیدند ... حسیییین ... 1395 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
1. دست عدو.mp3
4.55M
( سلام الله علیها ) اما یه سیلی هم کربلا زدند مردم ... سیلی کربلا با همه جا فرق میکرد ... دست عَدو ، بزرگ تر از صورت من است .. ؟ میخواهی بدونی سیلی با صورت رقیه چه کرد ؟ امروز که رفتی خونه اگه دختر ، سه چهارساله داری ، اگه خواهر سه چهارساله داری ، صداش بزن ، آهسته دستت رو روی صورتش بگذار ... دست عَدو ، بزرگ تر از صورت من است .. ؟ یک ضربه زد ، دو گونه ی سرخم ، سیاه شد از شهر کوفه تا به شام سنگم زدند از روی بام اونقدر بهم سیلی زدند دیگه نمیبینه چشام ؟ یکی بگه این دختره نزن نزن نزن .. ضرب لگد ، زجر آوره نزن نزن نزن .. بابایی بابایی .. بابایی پاشو ، بابا بزار برم به دخترای شامی بگم بیان ، ببینند بابای من هم از سفر اومده ، بابا بابا بابا ... نمیدونم چه حاجتی داری اما هر حاجتی داری الان وقتشه ، اما یه حاجت مشترک همه ی ماست ، نمیدونم آقامون امروز کجا عزاداره ؟ اربابمون امام زمان « عج » ، امروز کجا گریه میکنه ؟ آقا مدینه است ، نمیدونم ... کنار بقیع است ، نمیدونم ... اما هر کجا هستی آقا جان ، قدم روی چشم ما بگذار ... دل دختر به پدر خوش باشد مهربانی ز دو سر خوش باشد حسیییین جان ، حسیییین جان ، ... دوست داره امام صادق این نام رو صدا بزنی ... حسیییین جان ... 1395 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
1. شام بی سحر.mp3
4.93M
( سلام الله علیها ) شام من بی سحر کی میایی دگر جان من از سفر ؟ ای پدر جان حسین .. بوی باران رسید تا که مهمان رسید بر لبم جان رسید ای پدر جان حسین .. شام من بی چراغ قلب من غرق داغ خسته ام از فراق ای پدر جان حسین .. مَنِ الَّذی اَیْتَمَنی ... ( سلام الله علیها ) 13/7/1395 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh