eitaa logo
متن روضه مقاتل معتبر چهارده معصوم (ع)
1.4هزار دنبال‌کننده
228 عکس
138 ویدیو
32 فایل
🔰 #متن_روضه 🔰 #مقاتل_معتبر_چهارده_معصوم_ع 🔰 #شناخت_شبهات_از_لسان_محققان http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh لینک کانال👆🏻 ارائه صوت ومتن سخرانی ناب از علمای دینی کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵ دی ۱۴۰۱ ٢ جمادی الثانی ١٤٤٤ امام باقر علیه السلام : لا نِعمَةَ كالعافِيَةِ ، و لا عافِيَةَ كمُساعَدَةِ التَّوفيقِ . هيچ نعمتى چون عافيت نيست و هيچ عافيتى چون ياورى توفيق. تحف العقول : ۲۸۶. مناسبتهای امروز : سالروز زمین لرزه ی بم در سال ۱۳۸۲[ شمسی ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ _دلم میخـواد یه شب مدینه باشم _زائـر اون شکـسته ســـــینه باشم _دلم میخواد پشـت بقیـــع بشینم _قـــــبر غـــــریـب مــــادر و ببینم ان شاءالله وعده منو و شما مدینه،،،کنار قبرستان بقیع،،، @golvajhehaye_roozeh ایام عزای زهرای مرضی،،،بریم خانه امیرالمومنین،،،بریم عیادت مادرمون زهرا،،،مادری که چند ماهه تو بستر بیماریه،،، ان شاءالله هر كی مادر داره،،،خدا براش نگه داره،،،، خدا نکنه ببینی مادرت بیمار شده،،،اگه یه روزی بری خونه،،،ببینی مادرت حالش خوب نیست،،، دست و پات رو گم میكنی،،،اگه یه روز ببینی مادرت،،،به سختی داره نفس میکشه،،،دست و پات رو گم میكنی،،،انگار همه غصه های عالم رو دلت میآد،،، امروز بعد از چند ماه،،،بلاخره زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شد،،،بچه ها تا مادر رو دیدند،،،خوشحال شدند،،، الحمدلله،،،مادر ما خوب شده،،، _چون روز ِ آخــر بود كار ِ خانه كردم _گیسوی ِ فرزندان خود را شانه كردم کمی کارهای خونه رو انجام داد بی بی،،،فرمود اسماء،،، من ساعتی استراحت می کنم منو صدا بزن،،،اگه جواب ندادم اسماء،،،بدون به بابام پیغمبر ملحق شدم،،، اسماء میگه،،، دل نگران شدم،،،ساعتی بعد صدا زدم،،، عرضه داشتم،،، یا بنت رسول الله،،،دیدم جواب نیومد،،، خدایا،،، چه خبر شده،،،چرا بی بی جواب نمیده،،، دوباره صدا زدم:(یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ )،،،، جواب نیومد،،، وارد حجره شدم،،، پوشیه صورت رو کنار زدم،،، دیدم ای وای،،، بی بی جان به جانان تسلیم کردند،،، عرضه داشتم بی بی جان،،،سلام منو به پیغمبر خدا برسونید،،، خدایا،،، حالا جواب امیرالمومنین رو چی بگم،،،جواب بچه ها رو چی بگم،،، حسنین وارد شدند،،، تا اومدند فرمودند اسماء،،،مادرمون زهرا کجاست،،، دوان دوان وارد حجره شدند،،،کنار بدن بی جان مادر نشستند،،،حالا میخوای گریه کنی بسم الله،،، امشب برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن،،، این بچه ها خودشون رو انداختند روی جنازه مادر،،، نميدونم تاحالا بچه یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه،،، امام حسن خودش رو انداخت روی بدن مادر... صدازد: @golvajhehaye_roozeh یَا أُمَّاهُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی،،، مادرجان من حسنم،،، با من حرف بزن مادر،،، الان روح از بدنم جدا میشه مادر،،، ابی عبدالله اومد،،،آی کربلایی ها،،، آقاتون اومد...صورت گذاشت کف پاهای مادر،،، هی کف پاهای مادر رو میبوسه،،، صدا میزنه،،، يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ مادر،،، من حسینتم،،،با من حرف بزن،،، مادر،،، اگه با من حرف نزنی میمیرم،،، مادر،،، مادر،،، _اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر _وقت اذان مغــــرب خوابیـــده مادر اسماء اومد بچه ها رو با احترام،،،از روی جنازه مادر بلند کرد،،، اما‌،،، لا یوم یومِک یا اباعبدالله،،، خوب شد اسماء تو بودی،،، بچه ها زهرای مرضیه رو،،، از کنار جنازه مادر بلند کردی،،، اما کربلا،،، فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ،،، چند نفر مرد اَعرابی با تازیانه،،،کشان کشان،،، دختر رو از کنار بدن بابا جدا کردند،،، _ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام _من از کـــنار پیکــــــــــر بابا نميروم حسین،،، ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
4_5774138029694257673.mp3
4.57M
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. ─‌═‎‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌─
خادمانِ خدا.mp3
1.73M
💥 خادمانِ خدا 💫 اگر جبرئیل همین امشب برایتان پیغام بیاورد که : "خداوند فرمودند هرچه دوست داری، بخواه تا اجابت کنم "... ☜ شما چه درخواستی می‌کردید؟ 💥 حالا پاسخ حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها رو بشنوید ! منبع: مجموعه مقام عرشی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ─‌═‎‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌─
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم _امشب دلم گـــرفته از آن گـریه می کنم _هم ناله با امام زمان (عج)گریه می کنم چه خبره امشب ؟،،، _یا رب رســــیده شام غریبان یاس و من _رنگِ غــــروبِ فصلِ خزان گریه می کنم ( اینجا نباش ، دلهامون رو ببریم توو خونه ی امیرالمومنین ، چه خبره امشب ؟ از فردا دیگه خونه ی فاطمه ، مادر نداره ، از فردا یه دختر سه چهارساله ، باید توو خونه مادری کنه ، باید خونه داری کنه ، این مدتی که فاطمه بیمار بود ، هر موقع می اومد توو خونه ، هر چی غم و غصه داشت با دیدن فاطمه فراموش میکرد ، اما از فردا هر کی میآد توو این خونه ، زانوی غم بغل میگیره ... _با اشکِ غسلِ نیمه شـب و گریه یِ کفن _با تُربتی که مــانده نهـان گریه می کنم _با رازِ سر گشوده یِ یک جسمِ پُر گریز _با طفل آســـتین به دهان گریه می کنم امیرالمومنین فرمود : مبادا بلند گریه کنید ، مبادا همسایه ها خبردار بشن ... مقتل میخوندم ، یه همچی شبی ، حتی اون دوتا نامرد ، اومدند درِ خونه ی امیرالمومنین ، گفتند ما شنیدیم کار فاطمه تموم شده ؟ فردا ، حتما ما باید بر فاطمه نماز بخونیم ها ... یاعلی نکنه بدون حضور ماها ، بخواهی برفاطمه نماز بخونی ؟ حالا ببین امیرالمومنین چه غُصه هایی داره امشب ؟ _همراهِ کوه صبر که امرِ سکوت کرد ( فرمود کسی بلند بلند گریه نکنه ، بچه ها ، آستین به دهان بگیرید ... ) _همراهِ کوه صــبر که امرِ سکـوت کرد _اما گریست مویه کنان گریه می کنم اسماء میگه ، من آب میریختم ، یه مرتبه دیدم صدای ناله علی بلند شد ، سر به دیوار گذاشته داره بلند بلند گریه میکنه ، آقاجان خودتون فرمودید که کسی بلند گریه نکنه ؟ صدا زد اسماء : _تو زهـــرا بینی و مـــن روی نیلی _تو صورت بینی و من جای سیلی تازه فهمیدم چرا فاطمه وصیت کرده منو شبانه غسل بدهید ؟ شاید نمیخواسته زخم ها و کبودی ها رو علی ببینه ... _تو می بینی علی را زار و خسته _نمی بینــــی تو پهلوی شکـــسته الان دستم به بازوی شکسته خورد ، تازه فهمیدم چرافاطمه از من رو میگرفت ؟ تازه فهمیدم دست بانو چرا بالا نمی اومد ؟ کار غسل فاطمه رو هر طوری بود به اتمام رسوند ، بندای کفن رو بست ، بعد صدا زد یتیمای فاطمه بیائید ... سیدا ، خدا نکنه توو این مجلس طفلی باشه ، مادرش از دنیارفته باشه ، صدا زد ، یتیمای فاطمه بیائید ، حسنین اومدند خودشون رو انداختند روی سینه ی مادر ، هر دوتا آنچنان ناله ی جانسوزی میزنند ، امیرالمومنین میگه دیدم بندهای کفن باز شد ، هر دو تا دستای فاطمه از کفن بیرون اومد ، این دوتا آقازاده رو در آغوش گرفت ... یه مرتبه دیدم از زمین و زمان یه ندایی بلند شد ، یاعلی ، بچه هارو از مادر جدا کن ، آه ، ملائکه طاقت دیدن این صحنه رو ندارند ... اما ... من یه بچه یتیمِ دیگه رو هم سراغ دارم ، نیمه های شب از خواب بیدار شد ، هی گریه میکرد ، هی ناله میزد ، هر چی عمه التماسش میکرد ، رقیه آرام باش ، گریه نکن ، صدا میزد عمه الان بابام رو توو خواب دیدم ، منو بغل گرفته بود ، خودش گفت الان میام پیشت ... لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ ، هر جا نشستی ، سه مرتبه ، از سُویدای دلت ، صدا بزن ، یا زهرا یازهرا یازهرا،،، یکشنبه28/10/1399 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
2. گلچین دشتی.mp3
1.11M
صدا زد اسماء : _تو زهـــرا بیــنی و من روی نیلی _تو صورت بینی و من جای سیلی تازه فهمیدم چرا فاطمه وصیت کرده منو شبانه غسل بدهید ؟ شاید نمیخواسته زخم ها و کبودی ها رو علی ببینه،،، _تو می بینی علی را زار و خسته _نمی بیـنی تو پهلــوی شکــــست یکشنبه28/10/1399 ─‌═‎‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌─
1. تمرین صلوات.mp3
497K
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم یکشنبه28/10/1399 ─‌═‎‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا