eitaa logo
گلزار ادبیات
7.8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
176 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شاعران معاصر 🌹🌹🌹 پروین دولت‌آبادی او فرزند حسام‌الدین دولت‌آبادی، شاعر و نویسنده‌ی معاصر و از خاندان شعر و ادب است که در سال ۱۳۰۳ در اصفهان متولد شد و پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه در همان شهر، با کوششی خستگی‌ناپذیر، خدمات اجتماعی و فرهنگی خود را آغاز کرد و در آموزش و پرورشِ کودکان و نوجوانان، روش‌های تازه و مؤثری را به کار گرفت. بسیاری از شعرهای پروین، در کتاب‌های درسی چاپ شده است. وی در کنار کوشش‌های فرهنگی خود، به خدمت شرکت ملی نفت نیز در آمد و تا پایان کار در همان جا ماند. سرانجام در سال ۱۳۸۷ در سن ۸۴ سالگی در تهران درگذشت. از آثار او، می‌توان به این کتاب‌ها اشاره کرد: آتش و آب، شوراب، مهرتاب، بر قایق ابرها (مجموعه‌ی دفترهای شعر کودکان: گل بادام، بهار آمد، باز هم بهار می‌آید، گل آمد گل آمد، گل را بشناس، مرغ سرخِ پاکوتاه) ، منظور خردمند و ... با تلخیص از بر کران بیکران، دکتر داریوش صبور، ص ۳۶۲ - ۳۶۴. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
خانه در شهر شما از پروین دولت‌آبادی خانمان‌سوز آفتی شد خانه در شهر شما حسرتی شد نعمت کاشانه در شهر شما عنکبوت‌آسا، به سقفی تار می‌باید تنید خشک‌کامان را نزیبد لانه در شهر شما سرپناهی همچو حِربا* بایدم بر روی دوش خانه‌بر‌دوشی، نبود افسانه در شهر شما بال پروازی نه تا بر شاخه سازم آشیان گُلبُنی نی تا شوم پروانه در شهر شما... دام راه بینوایان، آرزوی خانه شد آدم از ره می‌بَرَد این دانه در شهر شما... *حربا: آفتاب‌پرست. مهرتاب، مجموعه اشعار پروین دولت‌آبادی، ص ۱۳. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام. وقت به خیر 🌹🌹🌹 به کانال گلزار ادبیات خوش آمدید. اگر علاقه‌مند به مطالعه‌ی شعرهای زیبا و پرمحتوای تک‌بیتی و دوبیتی هستید، همراه ما باشید در کانال دوم ما: 🌺🌺🌺 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae 🌼🌼🌼🌼🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان کوتاه گمشده کارگردانش می‌گفت: میمیک نداری، اون هم تو این فاصله. ماسک بزنی، بهتر دیده میشه. واسه همین هم برای هر نقشی، یک ماسک می‌زد. ۳۷ سال بود که بازی می‌کرد؛ به اندازه‌ی این ۳۷ سال هم ماسک داشت: خوشحال، عصبانی، غمگین، متعجب، جدی، ابله، شوخ، خجالتی، دلقک و حتی مُرده. یک روز کارگردانش گفت: این نقش، فقط به درد تو می‌خورد. انگار خود خودتی؛ خودت باش. اما اون هرچی توی ماسک‌هاش گشت، خودش را پیدا نکرد. بازیگر پیر، با خودش فکر کرد: راستی، من کدوم این‌هام؟ تنها آزادی از من طفره می‌رود، برگزیده‌ی داستان‌های مینی‌مالیسمی، علی‌اصغر ارجی، ص ۳۳. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فاصله از صائب تبریزی ما از تو جداییم به صورت؛ نه به معنی چون فاصله‌ی بیت بُوَد فاصله‌ی ما گلچینی از اشعار زبانزد فارسی، ص ۹۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
کلمات قصار، بخش دوم کتاب نیشانوش (کاریکلماتور) از رحمت‌الله امیدوار 📚 غفلت، ویروس گناه است. 📚 بین نگاه و گناه، مرز باریکی است. 📚 نفس امّاره، دیپلمات شیطان است. 📚 آه مظلوم، آهن را پودر می‌کند. 📚 آدم بدبین، پاهای طاووس را می‌بیند و خوش‌بین، بال و پرش را و واقع‌بین، تمام بدنش را. نیشانوش(کاریکلماتور)، امیدوار، بخش دوم کتاب: کلمات قصار، ص ۸۲، ۸۵، ۸۶ و ۸۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گریه‌ی شمع از دهقان سامانی جذبه‌ی عشق بنازم که دَمِ مُردن، شمع گریه‌اش، جز پیِ ناکامی پروانه نبود مشاعره، خرّمی، ص ۱۰۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303