eitaa logo
🟢گلزار ادبیات🟢
7.1هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
292 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: عفت ک.(بانو خالقی) استفاده از مطالب، با درج لینک. #تبلیغات: https://eitaa.com/tablighategolzareadabiyat2 کانال‌سوم: #سخنان‌بزرگان‌ایران‌و‌جهان @sokhananebozorgan2 کانال دوم‌: #گلستان‌ادبیات @golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 تک‌بیتی‌ها و دوبیتی‌های زیبا و پرمحتوا در کانال دیگرمان 🌺 همه‌ی اشعار، با نام کتاب و صفحه است. 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae 🌺🌼🌺🌼🌺🌼
امام علی - علیه السلام - فرمودند: هر که فرمان‌برداری خدا را سرمایه‌ی خویش گیرد، بدون رنج و زحمت، سودها به وی روی آرند. غرر الحکم، ترجمه‌ی محمد‌علی انصاری، ج ۲، ص ۶۸۹. (ع) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
درست بنویسیم و بخوانیم اَمارات / اِمارات اَمارات، جمع اَماره به معنای "نشانه" و "قرینه" است: هر معالجت که فرمودند، به جای آورد؛ اثر صحت و اَمارات شفا پیدا نگشت. (فرج بعد از شدت، ج ۲، ص ۱۰۰۶.) اِمارات، جمع اِمارت به معنای "حکومت امیر" و "امیرنشین" است؛ مانند امارات متحد عربی که نام کشوری متشکل از چند شیخ‌نشین در جنوب خلیج فارس است. 📚📚📚 غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، ذیل اَمارات/ اِمارات. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سخنی از گلستان سعدی [حکیم و نادانان] حکیمی که با جُهّال درافتد، توقّعِ عزّت ندارد و گر جاهلی، به زبان‌آوری، بر حکیمی غالب آید، عجب نیست؛ که سنگی است که گوهر همی‌شکنَد. نه عجب گر فرو رَوَد نفَسش عَندلیبی، غُراب، هم‌قفسش گر هنرمند از اوباش، جفایی بیند تا دل خویش، نیازارَد و دَر هم نشود سنگِ بدگوهر اگر کاسه‌ی زرّین بشکست قیمت سنگ نیفزاید و زَر، کم نشود نکات: حکیم: دانا، فرزانه. جُهّال: جمعِ جاهل، نادانان. عزّت: احترام. زبان‌آوری: اینجا: زبان‌بازی. گوهر: جواهر. فرو رفتنِ نفَس: کنایه از خاموش ماندن. عندلیب: بلبل. غراب: زاغ، کلاغ. اوباش: فرومایگان. تا: زِنهار، برحذر باشد. بدگوهر: بداصل. زر، کم نشود: قیمت طلا، کم نمی‌شود. 📚📚📚 کلیات سعدی، گلستان، باب هشتم: در آداب صحبت، ص ۱۸۱. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شاعران معاصر 🌹🌹🌹 محمدعلی معلم دامغانی وی در سال ۱۳۳۰ در دامغان به دنیا آمد. دوران کودکی و تحصیلات دبستانی را در همان شهر گذراند. نوجوانی و سپس دبیرستان را در سمنان و شاهرود سپری کرد و پس از گرفتن مدرک دیپلم متوسطه، به تهران آمد و به تحصیل حقوق در دانشگاه تهران پرداخت. او از ابتدای پیروزی انقلاب، همواره یکی از شاخص‌ترین چهره‌های جریان شعر انقلاب بود و آثار تأثیرگذار بسیاری در این باب از او در دست است. معلم دامغانی اگرچه در قالب‌های مختلف شعر فارسی طبع آزمایی کرده، اما بیش از دیگر قالب‌ها، به مثنوی‌سرایی تعلق خاطر دارد. وی علاوه بر شاعری و سرایش ترانه و تصنیف، در دهه‌های اخیر به تدریس ادبیات کلاسیک پرداخته، به دلیل تسلط بر زبان و تاریخ ایران و سرزمین‌های عرب زبان و رهاورد تحقیقاتی گسترده در زمینه‌ی اسطوره‌ها و افسانه‌های این دو قوم و ادبیات آن‌ها، در تدریس شعر کلاسیک فارسی و عربی، شیوه‌ای خاص دارد. او در سال ۱۳۸۰ در نخستین همایش چهره‌های ماندگار، به اخذ عنوان چهره‌ی ماندگار شعر و ادب فارسی نائل آمد. از معلم، مجموعه شعری با عنوان "رجعت سرخ ستاره" و سری کتاب‌های "گزیده‌ی ادبیات معاصر" و "گزیده‌ی اشعار علی معلم دامغانی" منتشر شده است. از شعرهای اوست: باور کنیم رجعت سرخ ستاره را میعاد دستبرد شگفتی دوباره را باور کنیم رویش سبز جوانه را ابهام مردخیز غبار کرانه را باور کنیم ملک خدا را که سرمد است باور کنیم سکه به نام محمد(ص) است... 📚📚📚 با تلخیص از سیمرغ سخن، پرویز بیگی حبیب‌آبادی، ص ۱۴۴ و ۱۴۵. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
7.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعری از🌹🌹🌹 با آهنگ: مجید نجاحی با صدای: سروش https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303 🟡🌼🟡🌼🟡🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹یک کانال تخصصی داستان 🌺 با مدیریت یک خانم نویسنده علاقه‌مندان به داستان‌نویسی و مطالب آن، بفرمایید به: کانال 👇👇👇👇 @shahrzade_dastan 🌼🌺🌼🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعر طنز: فرصت استفاده😂😂 از ابوالقاسم حالت من در این فرصت باریک که دارم، چه کنم؟ گر به خوبی نبرم بهره ز کارم، چه کنم؟ اگر اقوام خودم را نگذارم سر کار پس دو روزی که سرِ کار سوارم، چه کنم؟ بوده جمشید به پاریس مرا همبازی گر بدو منصب خوبی نسپارم، چه کنم؟ ارسلان نیز پسرخاله‌ی مخلص باشد اگر او را سرکاری نگذارم، چه کنم؟ همه را گر که به یاران عزیزم ندهم بنده با این دو سه تا پُست که دارم، چه کنم؟ گشت دیروز پسرعمه‌ی من هم بیکار اگر او هم شود امروز هوارم، چه کنم؟ گرچه بیژن چو درختی است که بی برگ و بر است اگر او را به یکی گوشه نکارم، چه کنم؟ زوجه‌ام توصیه‌ای کرد؛ ولی رد کردم گر کند قهر و نیاید به کنارم، چه کنم؟ خان عمو هم پسر بی‌هنرش، بیکار است اگر او را به سر کار نیارم، چه کنم؟ گر کسی گفت: بدین عده چرا کار دهی؟ گویم او را: به خدا تحت فشارم، چه کنم؟ (روزنامه‌ی توفیق، ۴۳/۲/۱۷) 📚📚📚 گزیده‌ای از اشعار طنز ایران، اکبر مرتضی‌پور، ص ۳۶۳ و ۳۶۴. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303