eitaa logo
گلزار ادبیات
7.8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
175 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
شاعری رَشحه، دختر هاتف اصفهانی📚📚 از هاتف اصفهانی، شاعر قرن دوازدهم و سیزدهم هجری، یک پسر و یک دختر به یادگار مانده است. پسر، نامش سید محمد و تخلصش سحاب و دیوانی در حدود پنج هزار بیت از او باقی مانده است. دختر هاتف، نامش بیگم و تخلصش رشحه، شوهر او علی‌اکبر هم، شاعر و نظیری تخلص داشته و پسرش هم میرزا احمد، کشته تخلصش بوده و تنها زنی است در ایران که خود، پدر، شوهر، فرزند و برادرش همه شاعر بوده‌اند. مقام شاعری رشحه، بسیار بلند و با لاله خاتون و مهری و مهستی، برابر است. بسی جای افسوس است که دیوان وی که حدود سه هزار بیت بوده، در دست نیست؛ وگر نه بهترین و بزرگترین دیوان یک زن شاعر ایرانی را اینک در دست داشتیم. در تذکره‌ی نقل مجلس اثر شاهزاده محمود میرزا، حدود صد بیت از اشعار او ثبت است. بیتهایی از رشحه: فلکِ کینه‌گرا، دوش به آهنگ جفا همه شب، پای فرو هشت به کاشانه‌ی ما گفتم: از بهر چه کار آمده‌ای؟ گفت که: جور گفتم: از بهر چه تقصیر بُوَد؟ گفت: وفا دیوان هاتف اصفهانی، ص ۲۳۲ و ۲۳۳. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
ارسالی شاعران و همراهان کانال🌹🌹🌹 با سپاس از ارسال‌کننده🙏🙏🙏
هدایت شده از S.i.abbasi
39.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎵❤️‍🔥🇵🇸 .:: آهِ غزه ::.🇵🇸❤️‍🔥🎵 سرودی برای هم نوایی با کودکان بی پناه فلسطین و غزه ● گروه سرود ضحی لاهیجان از جدیدترین اثر خود با نام " آهِ غزه" رونمایی کرد. 🇵🇸 نماهنگ" آهِ غزه " با اجرای گروه سرود ضحی و شعر سید ایمان عباسی ؛ تصویری از مظلومیت مردم فلسطین و غزه و ظلم جنایتکاران صهیون را به تصویر می کشد. 📹 نماهنگ با کیفیت 👇 https://my.uupload.ir/dl/JgyykayQ 📺نسخه تلویزیونی 👇 https://my.uupload.ir/dl/kjgg1KwA 🎶 دانلود صوت 👇 https://my.uupload.ir/dl/dxVVLGbE 🎞 مشاهده فوری در آپارات 👇 https://www.aparat.com/v/GuCy5
بیتهایی از ابراهیم صفایی غیر یک دم نیست دور زندگانی، ای دریغ کان هم از جور ستمکاران، عذابی بیش نیست این جهان را می‌توان با مَعدِلَت آباد کرد گر چه از بیداد، اکنون جز خرابی بیش نیست معدلت: عدالت، دادگری. غزل اجتماعی معاصر، ج ۲، ص ۸۳۴. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فصل تقسیم💐💐💐 از دکتر قیصر امین‌پور چشمها، پرسش بی‌پاسخِ حیرانی‌ها دستها، تشنه‌ی تقسیمِ فراوانی‌ها با گُلِ زخم، سر راه تو آذین بستیم داغهای دل ما، جای چراغانی‌ها حالیا، دست کریم تو، برای دل ما سرپناهی‌ است در این بی‌ سر و سامانی‌ها وقت آن شد که به گل، حُکم شکفتن بدهی ای سرانگشت تو، آغاز گل‌افشانی‌ها فصل تقسیم گل و گندم و لبخند رسید فصل تقسیم غزلها و غزل‌خوانی‌ها سایه‌ی امنِ کِسای تو مرا بر سر بس تا پناهم دهد از وحشت عریانی‌ها چشم تو، لایحه‌ی روشنِ آغاز بهار طرح لبخند تو، پایان پریشانی‌ها قدر مجموعه‌ی گل، کاخی، ص ۳۲۸. (عج) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند: صدقه‌ی پنهان، گناه را می‌پوشاند و صدقه‌ی پیدا، در مال می‌افزاید. غرر الحکم، ج ۱، ص ۴۵۶. (ع) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان یک مثل📚📚📚 حالا من میو گربه‌ای سخت گرسنه، در کنار سفره‌ای، بنای میو میو گذاشت. صاحب سفره، پاره‌ای به او انداخته و لقمه‌ای برای خود بر‌ می‌داشت و هنوز مرد، لقمه‌ی خود را نجویده، گربه سهم خویش را فرو برده، فریاد از سر می‌گرفت. پس از چند بار تکرار عمل، مرد برخاست و گربه را به جای خویش نشانده و خود، چهار پا به جای گربه نشسته، گفت: حالا من میو. داستانهای امثال، دکتر ذوالفقاری، ص ۴۱۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فقر از فریدون مشیری ای بینوا که فقر تو، تنها گناه توست در گوشه‌ای بمیر که این راه، راه توست این گونه‌ی گداخته، جز داغ ننگ نیست وین رخت پاره، دشمن حال تباه توست در کوچه‌های یخ‌زده، بیمار و در‌به‌در جان می‌دهی و مرگ تو، تنها پناه توست باور مکن که در دلشان می‌کند اثر این قصه‌های تلخ که در اشک و آه توست این جا لباس فاخر و پول کلان بیار تا بنگری که چشم همه، عذرخواه توست در حیرتم که از چه نگیرد در این بنا این شعله‌های خشم که در هر نگاه توست غزل اجتماعی معاصر، ج ۲، ص ۹۷۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان کوتاه و آموزنده🌹🌹🌹 خوش‌بخت‌تر خانمی سراغ دکتر رفت و گفت: نمی‌دانم چرا همیشه افسرده‌ام و خود را زنی بدبخت می‌دانم. آقای دکتر، چه دارویی برایم سراغ دارید؟ دکتر قدری فکر کرد و سپس گفت: تنها راه علاج شما، این است که پنج نفر از خوش‌بخت‌ترین مردم شهر را بشناسی و از خانه‌ی هر کدام، یک تکه سنگ بیاوری؛ به شرط این که از زبان آنها بشنوی که خوش‌بخت هستند. زن رفت و پس از چند هفته، به مطب دکتر برگشت؛ اما این بار، اصلاً افسرده نبود. او به دکتر گفت: برای پیدا کردن آن پنج نفر، به سراغ پنجاه نفر که فکر می‌کردم خوش‌بخت‌ترین‌ها هستند، رفتم؛ اما وقتی شرح زندگی همه‌ی آنها را شنیدم، فهمیدم که خودم از همه خوش‌بخت‌تر هستم. هزار داستان، ج ۲، ص ۱۳۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303