داستان کوتاه
گمشده
کارگردانش میگفت: میمیک نداری، اون هم تو این فاصله. ماسک بزنی، بهتر دیده میشه.
واسه همین هم برای هر نقشی، یک ماسک میزد. ۳۷ سال بود که بازی میکرد؛ به اندازهی این ۳۷ سال هم ماسک داشت: خوشحال، عصبانی، غمگین، متعجب، جدی، ابله، شوخ، خجالتی، دلقک و حتی مُرده.
یک روز کارگردانش گفت: این نقش، فقط به درد تو میخورد. انگار خود خودتی؛ خودت باش. اما اون هرچی توی ماسکهاش گشت، خودش را پیدا نکرد. بازیگر پیر، با خودش فکر کرد: راستی، من کدوم اینهام؟
تنها آزادی از من طفره میرود، برگزیدهی داستانهای مینیمالیسمی، علیاصغر ارجی، ص ۳۳.
#داستانکوتاه
#گمشده
#علیاصغرارجی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فاصله
از صائب تبریزی
ما از تو جداییم به صورت؛ نه به معنی
چون فاصلهی بیت بُوَد فاصلهی ما
گلچینی از اشعار زبانزد فارسی، ص ۹۰.
#فاصله
#صائبتبریزی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
کلمات قصار، بخش دوم کتاب نیشانوش (کاریکلماتور)
از رحمتالله امیدوار
📚 غفلت، ویروس گناه است.
📚 بین نگاه و گناه، مرز باریکی است.
📚 نفس امّاره، دیپلمات شیطان است.
📚 آه مظلوم، آهن را پودر میکند.
📚 آدم بدبین، پاهای طاووس را میبیند و خوشبین، بال و پرش را و واقعبین، تمام بدنش را.
نیشانوش(کاریکلماتور)، امیدوار، بخش دوم کتاب: کلمات قصار، ص ۸۲، ۸۵، ۸۶ و ۸۸.
#کلماتقصار
#رحمتاللهامیدوار
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گریهی شمع
از دهقان سامانی
جذبهی عشق بنازم که دَمِ مُردن، شمع
گریهاش، جز پیِ ناکامی پروانه نبود
مشاعره، خرّمی، ص ۱۰۰.
#شمع
#دهقانسامانی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند:
برای نگهبانی(مملکت)، عدل و داد کافی است.
غرر الحکم، ج ۲، ص ۵۵۷.
#امام_علی(ع)
#عدل
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
آرایههای ادبی
حسّامیزی
حسامیزی، یعنی آمیختن حسها. گاهی آدمی به یاری نیروی خیال، تعبیرات و لغات مربوط به یک حس را به حسّ دیگر انتقال میدهد و بدین ترتیب، ترکیبهایی به وجود میآورد که برای احساس آنها، بیش از دو حس فرا خوانده میشود و گویی دو حس با هم برای درک و احساس چیزی لازم است.
بنابراین، حسامیزی در اصطلاح بدیع، عبارت است از نسبت دادن محسوسات یکی از حواس به حسّ دیگر و احساس کردن چیزی با آمیختن دو حس؛ مثلاً: نگاه سرد، سرود سرخ، صدای گرم.
گاهی وابستههای حواس ظاهر را، به امور و مفاهیم ذهنی نسبت میدهیم و ترکیبهایی با بار عاطفی و زیباشناختیِ ویژهای به وجود میآوریم؛ نظیر: عشق گرم، عقل سرخ، درک سبز.
مثالهای دیگر:
به ترانههای شیرین، به بهانههای رنگین
بکشید سوی خانه، مه خوب خوشلقا را
(مولوی)
اگر دشنام فرمایی و گر نفرین، دعاگویم
جواب تلخ میزیبد لب لعل شکرخا را
(حافظ)
که این موارد حسامیزی دارند: ترانههای شیرین، بهانههای رنگین، جواب تلخ.
با تلخیص از بدیع در شعر فارسی، دکتر تورج عَقدایی، ص ۹۵ و ۹۶.
#آرایههایادبی
#حسامیزی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
009-Aghaz-Ketab-WikiShahnameh-Com-009.mp3
362.7K
#شاهنامهخوانی
🌹🌹🌹
بخش ۹: داستان دقیقی شاعر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
🌻🌻🌻
حوالی دانشگاه 😂😂
از رضا رفیع
اهل دانشگاه را با اهل ثروت، کار نیست
علم و ثروت، هر دو یک جا، قابل انبار نیست
جمع ضدّین، از محالات است طبق شایعات
اختلافی، منطقیّون را در این گفتار نیست
علم بهتر هست یا ثروت؟ جوابش روشن است
این معما را، دگر حاجت به استفسار نیست
هر که سر در جَیب* فکرت بُرد و گشت اندیشمند
دست در جیبش کنی، جز یک دو سه صَنّار نیست...
هر که دانشجو شود، هشتش گرو در نُه بُوَد
هفت گردون را بگردد، پنج شش دینار نیست
وضع کاری هم که توضیحی است بهر واضحات
هیچ عقرب، مثل بیکاری چنین جَرّار نیست
دربهدر، جویای کاری بعدِ دانشجوییات
زین جهت باید بگویم: هیچ کس بیکار نیست...
*جَیب: گریبان.
تشویق اذهان عمومی، مجموعه شعر طنز و تحفهی نطنز، رضا رفیع، ص ۷۲ و ۷۳.
#شعرطنز
#دانشگاه
#رضارفیع
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303