eitaa logo
رهروان شهدا زمینه سازان ظهور
134 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
49 فایل
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹کانال شهدا و علما شروع به کار کرد برای اینکه با محتوا قابل عمل کردن سخنان و شیوه زندگانی معصومین علیهم السلام ، علما و شهدا بتوانیم زمینه ساز ظهور باشیم و بتوانیم دیگران را هم مشتاق به ظهور بابا جانمان بکنیم @asemon_1311
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 فیلمی از عملیات نیروی پدافند‌ ضدموشکی ارتش سوریه، بیش از۱۳ موشک امریکایی توسط این پدافند منهدم شده است 🆔 @Rasoolkhalili
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد رحیم پور: (در عملیات ها)طلبه مفت خور....وراج...که دنبال حقوق و اضافه حقوق باشه،نبودند!! فرماندهی که خودش دستشویی ها را تمیز می کرد!!  ✅کانال نشر مردمی آثار استاد👇 @Ostad_Rahimpour_Azghadi
🌷 شهید علی تجلایی🌷 پرسیدم:‌«علی تو خوش‌بختی؟» گفت: راستش رو بگم؟ گفتم: "خب پس جواب مشخص شد. " گفت : "ناراحت نمی‌شی؟ " گفتم : "معلوم شد دیگه." گفت: "در مقایسه با مردهای دیگه خیلی خوشبختم اما اگه منظورت اون خوش‌بختی ایده‌آله، خوب اون خوشبختی فقط با شهادت به دست می‌آد. دعا کن به اون خوش بختی برسم." می‌دانم علی من حالا واقعا خوشبخت است. به روایت #همسر_شهید 🆔 @shire_samera
هدایت شده از گردان خط شکنان عاشورایی
چونکه صبح آمد و چشم باز شد قلب من با چشم شما همراز شد غرق رحمت میشود آنروز که صبحش با یاد شما آغاز شد #سلام_صبحتون_شهدایی #شهداےدفاع_مقدس
هدایت شده از رمانکده مدافعین عشق
چشمان سرت را ببند میخواهیم با چشم دل سفری به شهرهای ایران داشته باشیم تا حالا فکر کرده ای امنیت امروزت را مدیون چه کسانی هستی ؟ بیا اول برویم مازندران میشناسی ؟همان جوان که در دشت جاسوسان در مبارزه با پژاک به درجه شهادت رسید خبرداری به جای حجله و آذین بندی برای عروسیش حجله شهادت برایش در زدن و میشناسی؟همان سیزده شیر کربلای مازندران که هنوز هیچکس نمیدانند چگونه در خان طومان شهید شدن راستی میدانستی از خان طومان فقط پیکر بلافاصله برگشت از برای همسر جوانش و محمدامین یک سالش فقط یک چمدان آوردن چشمایت باز نکن اینجا مزار شهدای قزوین است دو دسته گل مدافع حرم و خبر داری انقدر عاشق حضرت عباس بود که شبیه اون شهید شد خمپاره به او اصابت کرد پای چپ و راستش آسیب دید و ترمشی از این خمپاره به چشمان زیبایش خورد چقدر شبیه حضرت عباس شهید شد هیچ خبر داری روزهای قبل آخرین اعزامش گفت خانم جان اگر یک شب از بیست سال نوکری ام قبول کنید تذکره شهادتم امضا میکنید و چه زیبا شب شهادت حضرت زهرا از ناحیه پهلو ،صورت و بازو مجروح و بعد شهید شد بهشت زهرا تهران رفته ای ؟قطعه ۵۳ را دیده ای همان جا دلت را قشنگ میدزد مزارهای اولیه ببین همه خالی هستن و فقط یاد بودن را میشناسی ؟همان بچه بامرام یافت آباد که حالا چشم همه هم محلی ها به در است بلکم پیکرش باز گردد هیچ میدانی انقدر مامانی بود ک وقتی مامانش گفت بزرگ شدی دیگه نمیتونم تا مدرسه همراهیت کنم ترک تحصیل کرد حالا چندوقتی از دل از مادر کنده و در خاک سوریه ماندگار شده به دخترهای کوچلوش میگفت گنجشک های بابا زمانی که برای انتقال ، وسایرین رفت تا پیکرها به عقب برگردانند موشک ب آمبولانس خورد و در خاک سوریه ماند راستی میتونی تصور کنی موشک ب پیکر خوردن یعنی چه ؟ بعد مزارهای خالی یک مزار جوان دهه هفتادی است همان ک شد اولین شهید مدافع حرم دهه هفتادی میدانستی وصیت کرده بود حلقه ازدواجش ب پسرش بدهند؟اما طوزی شهید شد که ن دست ماند نه حلقه را میشناسی مزارش قطعه ۲۹است همان جوانی بخاطر امر به معروف شاهرگش را زدن فهمیدی والدینش از قاتلش گذاشتن ؟ را میشناسی همان خبرداشتی از بچه های مدافع هرکس با نیت شهادت با وی عکس یادگاری دارد حال خود شهید شده میشناسی همسرش میگوید آرزو داشت مدافع حرم شود و از متجاوزین خاک سوریه بکشد در دفاع از امنیت ملی همین پارسال در مجلس با ۵تیر مستقیم به شهادت رسید شهدای اربعه حلب را میشناسی و ضدهوایی به چهارتاشون خورد مسعود تو بهشت زهرا تهران دفن شد و محمدرضا طبق خواسته خودش امامزاده علی اکبرچیذر راستی خبر داشتی امسال فاطمیه پسر خود را به مراسم عزای مادر رساند بعد از دوسال درآستانه شهادت مادر برگشت راستی میدانی با بنزین به شهادت رسیدن یعنی چه ؟ سرباز شهید ناجا زنده زنده با بنزین سوخت آن زمان ک برای دستگیری قاچاقی مواد مخدر رفته بود قصه مصور کربلا در سوریه را که مطمئنم شنیده ای ومیدانی چه کسی آن را ترسیم کرد همان که سلفی داعش با سر جدا از بدنش شد بهشت معصومه قم را دیده ای ؟ همان جایی که یک مدافع حرم ایرانی به خواست خود کنار برادران دلیر فاطمیون ب خاک سپرده شد شاید باورت نشود هم خودش هم همسرش هردو دهه هفتادی هستن از ترکش های موشک به پهلویش خورد و شهید شد را میشناسی همان فرمانده دلیر فاطمیون که استاد خثنی کردن بمب و همین بمب بود که خثنی نشد و وی را به دوستان شهیدش رساند از برادران شهید کرد را بگویم همان شیرمرد کرد که عاشقانه از همسرش رخصت شهدا گرفت آخرین مرحله سفر بیا از دو خادم الشهید بگویم و قدر امنیت مان بدانیم https://eitaa.com/mCc8095f9d9c رمانکده مدافعین عشق
هدایت شده از دلاوران عاشورایی ۳۱
1_6841394.mp3
1.73M
با این علم باکری ها رو دادیم شیرودی و باقری ها رو دادیم مغنیه و شاطری ها رو دادیم 🎤 سیدرضا نریمانی
💕~°•°~💞~°•°~💕 💓 💓 💕~°•°~💞~°•°~💕 ...💕 . تازه از سربازی برگشته بود و... حدود ۲۰سالش بود… که اومدن خواستگاریم...💕 هنوز کاری هم پیدا نکرده بود... یادمه مراسم خواستگاری...💕 بابام ازش او پرسید... "درآمدت از کجاست…؟" گفت:"من روی پای خودم هستم و… از هر جا که باشه نونمو در میارم..."💪 حالت مردونه‌ش خیلی به دلم نشست وقتی...😌 میدیدم که چطور با خونوادم... در مورد ازدواج صحبت میکنه... با هم که صحبت میکردیم گفت: "حجاب شما از هر چیزی واسم مهمتره..." واسه عقد که رفتیم...💕 دست خطی✍ نوشت و خواست که امضاش کنم... نوشته بود... . "دلم نمی‌خواهد یک تار موی شما را نامحرمی ببیند…❤" . ... . منم امضاش کردم... مادرم از این موضوع ناراحت شد و گفت... این پسر خیلی سخت گیره... ولی من ناراحت نشدم... چون میدونستم که میخواد زندگی کنه...💕 واقعاً هم زندگی باهاش...💕 بهم مزه میداد... تا قبل شروع زندگی مشترک...💕 دانشگاه میرفتم... میخواستم ادامه تحصیل بدم ولی... وقتی که با مهدی ازدواج کردم...💕 بچه دار هم که شدیم... اونقده تو خونه خوش بودم... که دلم نمیخواست جایی برم... تا جایی که همه بهم میگفتن... "تو چی از خونه میخوای…😒 که چسبیدی به کنجش…؟!" جو خونه‌مونو اونقد دوست داشتم... که دلم نمیخواست رهاش کنم...😍 موندن تو اون چاردیواری واسم لذت بخش بود... تا حدی که حتی تصمیم گرفتم... جای ادامه تحصیل و بیرون رفتن از خونه... بیشتر بمونم تو خونه و... مادر باشم و یه همسر...💕 . (همسر شهید،مهدی قاضی خانی) @gomnam1311
💕~°•°~💞~°•°~💕 💓 💓 💕~°•°~💞~°•°~💕 ... . ما "کرد" هستیم و... به زبون کردی خیلی سخته... بخوای بگی"دوستت دارم"…😅 گاهی با خنده بهم میگفت: "به کردی بگو💕دوسِت دارم💕ببینم بلدی یا نه…؟" بعد به این نتیجه میرسیدیم که خیلی خوبه فارسی حرف میزنیم...🙂 گاهی شعر میخوندم براش و... بیشتر این بیتو زمزمه میکردم... . ... ...❤ . اون مدتی که سوریه بود... تلفن 📲که میزد... با ذوق حرف میزد... مدتی هم که حرف میزدیم... حرفای زن و شوهری بود...💕 مثلاً میگفتم... ❤...دلم واست تنگ شده...❤ یا به شوخی بهش ميگفتم... "اونجا زن نگیریاااا..."😂 میزد زیر خنده و میگفت: "نه بابا...خانوم این چه حرفیه...؟!❤" یه روز قبل شهادتش...🕊 از همسایه‌مون... که همسرشو از دست داده بود،پرسیدم... "بدون شوهر بودن سخته…؟😥 چه جوریه…؟" گفت:"من عادت کردم..."😪 پیش خودم گفتم… اما من که نبودن مهدی واسم عادی نمیشه... مطمئن بودم که آقا مهدی شهید نمیشه... اون واسه نیومدن نرفته بود...😢 واسه دفاع رفته بود... وقتی متوجه شدم که به شهادت رسیده... دلم میخواست گریه😭 کنم ولی نمیتونستم... میگفتم نکنه کسی اشکمو ببینه و بگه... "هااان...چی شد…اشکت در اومد...؟!"😏 پشیمون نیستم... از اینکه رضایت دادم به رفتنش...ولی... خیلی دلتنگ میشم...💔 مخصوصا غروبا... تنها شدنو با همه وجودم لمس کردم...💔 روز تشییع و خاکسپاری... هنوز تو شک بودم... پیکرشو که گذاشتن تو قبر... حلقه💍 مو انداختم تو قبرش...💕 واسه دل خودم این کارو کردم... تا مثلا یادش بمونه که شفاعتم کنه... بین بچه ها رابطه ش با "نهال"دخترمون... یه جور دیگه بود... . ...😢 . نهال همش میگه... بابایی رفته کربلا... راهشو گم کرده...برمیگرده...😔 . (همسر شهید،مهدی قاضی خانی) @gomnam1311
🌷🌷🌷🌷🌷 قوانین شهید سید مجتبی علمدار برای نزدیکی به خدا  🌷🌷🌷🌷 🌸قانون اول 🌸 خداوندا ! اعتراف می کنم به این که قران را نشناختم و به آن عمل نکردم .حداقل روزی ۱۰ آیه قران را باید بخوانم ، اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیل نتوانستم این ۱۰ آیه را بخوانم روز بعد باید حتما یک جزء کامل بخوانم  تاریخ اجرا : ۴/۵/۱۳۶۹  🌸قانون دوم 🌸 پروردگارا اعتراف می کنم از این که نمازم را به معنا خواندم و حواسم جای دیگری بود در نتیجه دچار شک در نماز شدم . حداقل روزی دو رکعت نماز قضا باید بخوانم اگر به هر دلیل نتوانستم این دو رکعت نماز را بخوانم روز بعد باید نماز قضای یک ۲۴ ساعت را بخوانم .  تاریخ اجرا : ۱۱/۵/۱۳۶۹  🌸قانون سوم 🌸 خدایا اعتراف می کنم از این که مرگ را فراموش کردم و تعهد کردم مواظب اعمالم باشم ولی نشد.حداقل هر شب قبل از خواب باید دو رکعت نماز تقرب بخوانم اگر به هر دلیل نتوانستم روز بعد باید ۲۰ ریال صدقه و ۸ رکعت نماز قضا به جا بیاورم.  تاریخ اجرا ۲۶/۵/۱۳۶۹  🌸قانون چهارم 🌸 خدایا اعتراف می کنم از این که شب با یاد تو نخوابیدم و بهر نماز شب هم بیدار نشدم حداقل در هر هفته باید دو شب نماز شب بخوانم و بهتر است شب پنج شنبه و شب جمعه باشد اگر به هر دلیل نتوانستم شبی را به جا بیاورم باید به جای هر شب ۵۰ ریال صدقه و ۱۱ رکعت نماز را به جا بیاورم . تاریخ اجرا : ۱۶/۶/۱۳۶۹  🌸قانون پنجم 🌸 خدایا اعتراف میکنم به اینکه (خدا میبیند ) را در همه کارهایم دخالت ندادم و برای عزیز کردن خود کار کردم.حداقل در هر هفته باید دو صبح زیارت عاشورا و صبحهای جمعه سوره الرحمن را بخوانم.اگر به هر دلیلی نتوانستم زیارت عاشورا را بخوانم باید هفته بعد ۴ صبح زیارت عاشورا و یک جز قران بخوانم و اگر صبح جمعه ای نتوانستم سوره الرحمن بخوانم باید قضای آنرا در اولین فرصت به اضافه ۲ حزب قران بخوانم.  تاریخ اجرا :۱۳/۷/۱۳۶۹  🌸قانون ششم 🌸 حداقل باید در آخرین رکوع و در کلیه سجده های نمازهای واجب صلوات بفرستم.اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را انجام دهم باید به ازای هر صلوات ۱۰ ریال صدقه بدهم و ۱۰۰ صلوات بفرستم.  تاریخ اجرا : ۱۸/۸/۱۳۶۹  🌸قانون هفتم🌸  حداقل باید در هر بیست و چهار ساعت ۷۰ بار استغفار کنم.اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را انجام دهم در بیست و چهار ساعت بعدی باید ۳۰۰ بار استغفار کنم و باز هم ۳۰۰ به ۶۰۰ تبدیل می شود.  تاریخ اجرا : ۳۰/۹/۱۳۶۹  🌸قانون هشتم🌸  هر کجا که نماز را تمام میخوانم باید ۲ روز روزه بگیرم.بهتر است که دوشنبه و پنجشنبه باسد.اگر به هر دلیل نتوانستم این عمل را انجام دهم در هفته بعد باید به جای دو روز ۳ روز و به ازای هر روز ۱۰۰ریال صدقه بپردازم.  تاریخ اجرا : ۱۹/۱۱/۱۳۶۹  🌸قانون نهم 🌸 در هر روز باید ۵ مسئله از احکام حضرت امام (ره) را بخوانم.اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را انجام دهم روز بعد باید ۱۵ مسئله را بخوانم.  تاریخ اجرا : ۱۴/۱/۱۳۷۰  🌸قانون دهم 🌸 در هر بیست و چهار ساعت باید ۵ بار تسبیحات حضرت زهرا (س) برای نماز های یومیه و ۲ بار هم برای نماز قضا  بگویم.اگر به هر دلیل نتوانستم این فریضه الهی را انجام دهم باید به ازای هر یکبار ۳ مرتبه این عمل را تکرار کنم.  تاریخ اجرا : ۱۵/۳/۱۳۷۰  🌷🌷🌷🌷🌷 @gomnam1311