eitaa logo
رهروان شهدا زمینه سازان ظهور
136 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
49 فایل
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹کانال شهدا و علما شروع به کار کرد برای اینکه با محتوا قابل عمل کردن سخنان و شیوه زندگانی معصومین علیهم السلام ، علما و شهدا بتوانیم زمینه ساز ظهور باشیم و بتوانیم دیگران را هم مشتاق به ظهور بابا جانمان بکنیم @asemon_1311
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
فرمانده عملیات قرارگاه حیدریون در سوریه و فرمانده شهید محسن بود. این فرمانده زبده نظامی در همان معرکه‌ای که شهید حججی به درآمد به 🌷 رسید. سرلشکر جعفری  فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  به پاس رشادت‌های شهید مرتضی حسین پور در پیامی این شهید مدافع حرم گیلانی را به عنوان  کشور در سال 97معرفی کرد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 ⃣8⃣ 💠إسمــال یـا إزمــال !!! 🔸 می گفت خدا ما را در جنگ و در تنها نگذاشت و با امدادهای یاری مان کرد. 🔹شاهد مدّعایش هم یک خاطره ی جالب و بود: عراقی ها فحاشی و کتک کاری برایشان کاری همیشگی بود. مثل آب خوردن. ما ایرانی ها هم یک خصوصیتی داریم که برخی اسم ها را مختصر می کنیم. مثلا به اسماعیل می گوییم إسمال، ابراهیم را می گوییم إبرام، به فاطمه می گوییم فاطی... 🔸هر وقت یک یا یک مسئول می خواست به اردوگاه بیاید، یکی از ما اسرا را - که جزء بودیم ـ برای آن مقام مسئول می کردند.خیلی راحت. 🔹قرار بود فردا هم یکی قربانی شود. ما هم چاره ای جز توسل به نداشتیم. زیارت عاشورا هم خواندیم _ من به شما توصیه می کنم حتی در روز عروسی تان هم را ترک نکنید. 🔸عراقی ها مرا مأمور کردند. گفتند به اسرا بگو سرشان را پایین بیندازند و اسم هرکسی خوانده شد با دویدن بیاید جلو و با احترام بگوید نعم سیّدی! 🔹یکی از بچه ها انتهای صف سرش را پایین نگرفته بود برای همین عراقی با فریاد زد : إزمال! چرا سرت را پایین نمی گیری؟ ناگهان یکی دیگر از بچه ها به نام چاووشی که اهل اصفهان و از بچه های ارتش بود، یک دفعه با دو آمد جلو و رو به عراقی داد زد : نعم سیدی! 🔸عراقی اول ترسید فکر کرد ایرانی آمده ! کمی فرار کرد به عقب. اما با تعجب دید مقابلش ایستاده و حرکتی نمی کند. با چشمانی گرد شده ازش پرسید : آٔنت إزمال؟!! (در زبان عربی، الاغ میشود إزمال!) 🔹دوست ما هم فریاد زد : نعم سیدی! عراقی دوباره پرسید : أنت آدم؟ باز هم جواب داد نعم سیدی! من چون بودم و هر دو زبان فارسی و عربی را بلد بودم فهمیدم ماجرا از چه قراراست، ام گرفت و همه زورم را برای بستن لب هایم جمع کردم اما نشد! 🔸عراقی با کابل بر سرم زد و پرسید : شینهو؟ ماجرا چیه؟ برگشتم سمت دوستم و پرسیدم : اسم تو چیست؟ گفت اسماعیل چاوشی! گفتم: خب مگر این چی صدا زد که دویدی ؟ گفت : مگر نگفت إسمال؟ خب منهم اسمم إسمال است دیگر...😂😂 🔹همه اسراء خنده شان گرفته بود . آنها که نمی توانستند همه اسراء را باهم بزنند . ماجرا را وقتی برای آن تعریف کردم او هم کلی خندید.😂😂 🔸همین... و به این طریق آن روز جان بچه ها حفظ شد و کسی قربانی نشد. خداوند از جایی به ما کمک می کرد که فکرش را هم نمی کردیم. ✍ محمد فریسات 😁 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔰آخوند واقعی 🌾خبر رسید که #ضدانقلاب با حمله💥 به روستایی نزدیک سنندج، دکتر جهاد سازندگی را به #اسارت برده است. صبح اول وقت راه افتادیم. 🌾مصطفی، #عمامه به سر، اما با بند حمایل و یک نوار فشنگ تیر بار💥 دور کمر #قوت_قلب همه بود. پیش مرگ های کرد که در کنار ما با دشمن می جنگیدند، چپ چپ به #مصطفی نگاه می کردند👀 🌾باور نمی کردند او اهل #رزم و درگیری باشد همان صبح زود، ضد انقلاب دکتر را به #شهادت رسانده بود🌷 امادرگیری تاعصر ادامه داشت، وقت برگشتن، پیش مرگ ها تحت تاثیر #شجاعت مصطفی، ول کن او نبودند. 🌾یکی از آنها بلند، طوری که همه بشنوند گفت : - اینو می گن #آخوند، اینو می گن آخوند! مصطفی می خندید. دستی کشید به سبیل های تا بناگوش آن کاک مسلح و گفت : اینو میگن #سبیل. اینو می گن سبیل😄 #شهید_مصطفی_ردانی_پور 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
می‌دانید ۶۴۱۰ روز یعنی چه؟ 🤔می‌دانید 16 سال گذران عمر در سلول‌های انفرادی بعث چه طعمی دارد؟ برای یافتن پاسخ💬 این سوالات فقط سراغ یک نفر را می‌توان گرفت. کسی که فرمانده کل لقب "سید الاسرای ایران" را به او داد.💞 38 سال پیش مردی همسر جوان و فرزند چهارماهه‌اش را رها می‌کند و برای انجام عازم مناطق مرزی جنوبی کشور می‌شود.😔 همانجا که چندی است خبر می‌رسد ارتش رژیم تحرکاتی را آغاز کرده و خواب‌هایی 💤برای خوزستان و سایر بخش‌های دیده... 27 شهریور 59 د📆رست چهار روز پیش از حمله نظامی به ایران، خلبان حسین لشکری برای عملیات شناسایی عازم منطقه شد؛🚡 عملیاتی که البته با شلیک موشک به هواپیمای وی ناتمام ماند. همین مساله باعث شد مجبور به تیک‌آف شود و نهایتا به‌طور ناخواسته در خاک عراق فرود آید.😰 فرود اجباری‌ای که به در دست نیروهای بعثی👹 منتهی شد. اسارتی که از همان روز شد و تا 18 فروردین 77 ادامه یافت...😞 لشکری بسیار زیادی برای شخص صدام👿 داشت. از این نظر که صدام می‌خواست از او به‌عنوان زنده بهره برده و ایران را را آغازگر جنگ معرفی کند.🔖 به بیان دقیق‌تر صدام فقط یک جمله از لشکری⚠️ می‌خواست و آن جمله این بود: «اینجانب، ستوان یکم ، حسین لشکری، در تاریخ 27 شهریور 59 در خاک عراق سقوط کردم.»🛩 به او گفته بودند اگر این جمله را در مقابل بگوید،🎥 او را به آمریکا می‌فرستند و شرایط رفاهی و کاملی برای او ایجاد خواهند کرد و میلیون‌ها 💰دلار به او پرداخت می‌کنند.لشکری اما اهل این بده‌وبستان‌ها نبود. ❌او تن به این خواسته نداد چون صرفا در جدار مرزی پرواز کرده و وارد هوایی عراق نشده بود. همین باعث شد تا شکنجه‌های سختی😥 را که به 70 درصدی‌اش منجر شد هم به جان بخرد،💔 اما تن به ندهد.. 📎 شھـــــدا شرمنده ایم 🌷 ولادت : ۱۳۳۱ ضیاء آباد ، قزوین شهادت : ۱۳۳۸۸/۵/۱۹ بیمارستان لاله تهران http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f