هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
7⃣4⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠کف پای مادر
🔰روح الله فارق التحصیل #دبیرستان مؤتلفه بود.یک بار به یک مناسبتی از #روح_الله خواستند که برای بچه ها چند کلامی صحبت🎤 کند.
🔰تک تک جملاتش را به خاطر💬 دارم. او می گفت:« رفقا یک چیز از من داشته باشید. با #پای مادرتون دوست باشید.
مدام پایش را ببوسید😙 ، به خصوص #کف پای مادرتون رو...»
🔰این حرف ها رو وقتی میگفت که مادرش را از دست داده بود😔.وقتی خبر #شهادتت رو شنیدم مادرم اومد تو اتاق تا علت گریه هام😭 رو بپرسه.
🔰 همونجا به حرفت عمل کردم✅ و به پاهاش افتادم و #قول می دهم که بازهم این کار را انجام بدم.
🔰 #مطمئن هستم هرکسی این خاطره ی تو را بشنود🎧 حتما به حرفت #عمل میکند.روح الله جان آغوش گرم 😌مادرت مبارک.
به نقل از:(دوستان شهید)
#شهید_روح_الله_قربانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین حرفهای رفاقتی
🌹شهید رسول خلیلی🌹
🔹همه که باید بریم
🔸 چقدر خوبه زیبا بریم.
🔹 برام دعا کنید
🔺 سر قبر من بیاید
#شهید_رسول_خلیلی
#کلیپ
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
7⃣4⃣3⃣#خاطرات_شهدا 🌷
💠خواب روز عاشورا
🌷درست دم اذان #صبح_عاشورای سال 92 ( 4روز قبل از شهادت ) بود که #محمدحسن از خواب بیدار شد . بدون مقدمه رو به من کرد و گفت : آقا حمید یا من شهید🕊 می شوم یا تو !
🌷من که متوجه موضوع نشده بودم😕، جریان را پرسیدم . محمد حسن گفت : خواب دیدم من و تو به سمت یک باغی🌳 در حال حرکت هستیم .
🌷 که به یک #دوراهی رسیدیم . من به تو گفتم : بیایید با هم از یک مسیر برویم .⚡️ اما تو گفتی هرکداممان از یک مسیر برویم و از هم #جدا شدیم .
🌷 حالا یا من شهید می شوم یا تو ! گفتم: #توشهید می شوی ، چون من چند روز دیگر به ایران🇮🇷 برمی گردم . ......
#شهادت
🌷27 آبان 92 که مصادف بود با 14 محرم ، #محمدحسن در حال خنثی سازی یک بمب💣 بود که یکی از پیچیده ترین بمب های منطقه بود .
🌷وگرنه محمد حسن خیلی متخصص تر بود . آن بمب در صورت او منفجر شد💥 و محمد حسن به #شهادت🕊 رسید .
#شهید رسول(محمدحسن) خلیلی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
وقتی پیکر #شهید_روح_الله_قربانی را آوردند، مادر شهید رسول #خلیلی میدانست روح الله مادر ندارد درخواست کرد تا #مزارشان نزدیک هم باشد تا برای هر دو گریه و #مادری کند.
📎مادرانه
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
8277470_245.mp3
19.65M
🔻خونه غرق در آه حسرته
🔻خونه بی بابا شام غربته
👈لالایی همسران #شهدای_مدافع_حرم
🎤 میثم #مطیعی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی
4_5891146334840291998.mp3
4.64M
مؤمن تشکیلاتی
#استاد_پناهیان
#تشکیلات
#سبک_زندگی_شیعی
مربی محور، نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی
@morabi_masjed
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهیـــــد
از #مڪتبی الهامـ مےگيرد
ڪه #مرگِ در بستر را
#فنا شدن ميداند...
اے جامانده هاےِ #عاشـق...
در مسيـرِ تندباد ماندن
خصلتِ #ريشه_داران است...
هنوز برسر ِهمان #عهدیم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷شهید حسین مشتاقی🌷
تنهــا تـرس #دشمـن از مـا، همین روحیه #شهادت_طلبانه ماست، اگر ما این #روحیـه را نداشتیـم تا حالا بساط #شیعه در دنیا برچیده شده بود.
#شهید_مدافع_حرم🕊
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
2⃣5⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔹سال ۸۲ بود که وارد #سپاه شد.
درسال ۱۳۸۰ لباس دامادی😍 ، به تن کرد و سال ۸۳زندگی مشترک 💞خود را آغاز کردند.
#ثمره ازدواجشان دو فرزند مےباشد.
🔸ماه #شعبان بود که تصمیم گرفت راهی #سوریه شود و داوطلبانه رهسپارشد.
🔹با فرا رسیدن ماه 🌙مبارک #رمضان، رضا به گونه ای برنامه ریزی 📝کرد که در هر منطقه، مدت زمان #شرعی روحضور داشته باشد تا بتواند روزه هایش را بگیرد...
🔸 رضا در آن شرایط #سخت، گرمای شدید منطقه😪 و همچنین فشار زیاد کارهایی که بر دوشش بود ، بر روزه گرفتن #مقید بود.
🔹 خیلی هم عجله ای برای #افطار کردن نداشت❌، نماز مغرب و عشا رو اول وقت می خواند بعد افطار میکرد
🔸دیگر #ویژگی رضا، خواندن نماز شب بود که هرشب🌙 ، آرام و بی صدا با تمام سختی های موجود در منطقه ،شبها #نمازشب می خواند...
#شهید_رضا_کارگر🌷
#شهید_مدافع_حرم 🕊❤️
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
# تلنـگــــــــر🔔🔔
✿عهد با #امام_زمان(عج) یعنی من بدانم آقا جان یکی از اصلیترین عوامل ✘عدم ظهور شما گناهان🔥 من است.😔
✿دینداری بدون #مهدویت دینداری باطل📛 است. دین بدون امام زمان(عج) دینداری کسانیست که #قرآن بر سر نیزه کردند.
✿روز و روزگاری که در آن نام و یاد امام زمان(عج) نباشد🚫 دو قرون فایده ندارد. ولو شما ده هزار رکعت #نماز بخوانی. اگر دشمنی با دشمنان و دوستی با #دوستان امام زمان(عج) در زندگیمان ساری و جاری نباشد عهد ما هیچ فایدهای ندارد.😔
✿ مگر میشود من #منتظر حسین ابن علی(ع) باشم⚡️ ولی مسلم(ع) را تنها بگذارم.امام ما #امام_منصور است. او حتما پیروز است✌️.
✿ فلذا آزمونها #قبل از آمدن او گرفته میشود.
🎤 استاد #رائفی_پور
🎤 مراسم عید بیعت سال ۱۳۹۵
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
دوست داشتن آدمهای بزرگ، #انسان را بزرگ میکند و دوست داشتن آدمهای #نورانی به انسان #نورانیت میدهد.
اثر وضعی #محبوب،
آنقدر زیاد است که آدم باید #مراقب باشد مبادا به افراد #بیارزش علاقه پیدا کند.
🎤🎤استاد پناهیان
#شهید_حسین_معز_غلامی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
4_555661192056537292.mp3
6.98M
🌹خوش بحال شهدا که از دنیا بریدن...
🍃شهدا بعد شما کاری نکردم...
🌹پسر فاطمه رو یاری نکردم😔
🎤🎤سیدرضا #نریمانی
#التماس_دعا...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
#روزشمار_غدیر
🗓13 روز تا روز بالا رفتن منزلت ها" یوم رفع الدرج" باقیست...
📩 #پیشنهادتبلیغی
⬅ با برگزاری مراسم جشن برای بزرگترین معروف، تبلیغ کنیم.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
#خاطـــرات_آزادگــان ✌️
⚜از #صلیب_سرخ آمده بودند اردوگاه اسرا گفتند:در اردوگاه شما را #شڪنجهتان میڪنند یا نه ؟
همه به #آقاسید نگاه ڪردند،ولی آقا سید چیزی نگفت .
⚜مأمور صلیب سرخ گفت:
آقا شما را شڪنجه میکنند یا نه⁉️
ظاهراً شما #ارشد اردوگاه هستید .
آقا سید باز هم حرفی نزد😶.
⚜پس شما را شڪنجه نمیڪنند⁉️
آقا سید با اون #محاسن بلند و ابهت خاص خودش👌 سرش پایین بود و چیزی نمی گفت .
⚜نوشتند✍ اینجا خبری از شڪنجه نیست . #افسرعراقی ڪه فرمانده اردوگاه بود ، آقای #ابوترابی را برد تو اتاق خودش گفت :تو بیشتر از همه ڪتڪ خوردی ، چرا به اینها چیزی نگفتی ⁉️
⚜آقای ابوترابی برگشت فرمود :
ما دو تا #مسلمان هستیم با هم درگیر شدیم ، آنها #ڪافر هستند.دو تا مسلمان هیچ وقت📛 شڪایت پیش ڪفار نمیبرند .
⚜ #فرمانده اردوگاه ڪلاه نظامی👮ڪه سرش بود را محڪم به زمین ڪوبید و صورت #آقاسید را بوسید.
⚜ بعدش هم نشت روی دو زانو جلو آقا سید و تو #سر خودش می زد،می گفت شما الحق سربازان 🌷 #خمینی 🌷 هستید .
🎤روایت در موردسید آزادگان
🌷 " #حاج_آقای_ابوترابی" 🌷
🌺سلام✋ بر آنهایی ڪه از همه چیز #گذشتند تا ما به هر چه میخواهیم #برسیم
🌺سلام✋ بر آنهایی ڪه #قامت راست ڪردند تا قامت ما خم نشود🚫
🌺سلام✋بر آنهایی ڪه به نفس افتادند😪 تا ما از نفس نیافتیم
یارااااااان چه غریبانـه رفتند از این خانه 🌷🌷
🗓 ۲۶ مرداد #سالروز_ورود_آزادگان_سرافراز به میهن اسلامی ایران ..
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
💠 حرفحســــاب
این #شهــدا🌷
🔸اول از #دلشون مراقبت کردند
🔹بعد #مدافع_حرم شدند.
چون قلـ♥️ـب؛ خونه ی خداست
از حرم #خدا دفاع کردند
که بهشون لیاقت دفاع از
#حرم_حضرت_زینب(س) رو دادند👌...
#حاج_حسین_یکتا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
Beheshty950509_05.mp3
6.75M
🔻آرزویم اینه که #شهید_مدافع_حرم باشم....
🔻روسفید پیشه خواهر #شاه_کرم باشم
شهادت آرزومه...
شهادت آبرومه...
🎤🎤با نوای سیدرضا #نریمانی
#خیلی_زیبا👌👌
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🐚🍃🐚🍃🐚
میانبر رسیدن به خدا "نیت" است
کار #خاصی لازم نیست بکنیم
کافی است کارهای #روزمره_مان را به خاطر #خدا انجام دهیم
اگر تو این کار #زرنگ باشی
شک نکن
#شهید بعدی تویی...😍
#شهید_همت
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه0⃣8⃣
💠حکایت عباس ریزه😇
🔸من برای خودم کسی هستم. اما #فرمانده فقط می گفت: «نه❌! یکی باید بماند و از چادرها مراقبت کند. بمان بعداً می برمت!» #عباس_ریزه گفت: «تو این همه آدم من باید بمانم😔 و #سماق_بمکم!»
🔹وقتی دید نمی تواند دل فرمانده را نرم کند #مظلومانه دست به آسمان بلند کرد و نالید: « ای خدا تو یک کاری کن. بابا منم بنده ات هستم! 😞» چند لحظه ای #مناجات کرد. حالا بچه ها دیگر دورادور حواس شان به او بود.
🔸عباس ریزه یک هو دستانش پایین آمد😟. رفت طرف منبع آب و #وضو گرفت. همه حتی فرمانده #تعجب کردند. عباس ریزه وضو ساخت و رفت به چادر🏕. دل فرمانده #لرزید💓. فکری شد که عباس حتماً رفته نماز بخواند و راز و نیاز کند.
🔹 #وسوسه رهایش نکرد. آرام و آهسته با سر قدم های بی صدا در حالیکه چند نفر دیگر هم همراهی اش می کردند👥 به سوی چادر رفت. اما وقتی چادر را کنار زده و دید که عباس ریزه دراز کشیده و #خوابیده😴، غرق حیرت شد. پوتین هایش را کند و رفت تو.
🔸فرمانده صدایش کرد: «هی عباس ریزه … خوابیدی؟ پس واسه چی #وضو گرفتی؟»
عباس غلتید و رو برگرداند و با صدای خفه گفت: «خواستم #حالش را بگیرم😏!»
🔹فرمانده با چشمانی #گرد_شده گفت😳: «حال کی را؟» عباس یک هو مثل #اسپندی که روی آتش🔥 افتاده باشد از جا جهید و #نعره زد: 🗣«حال خدا را. مگر او حال مرا نگرفته!؟ چند ماهه #نماز_شب می خوانم و دعا می کنم که بتوانم تو #عملیات شرکت کنم. حالا که موقعش رسیده حالم را می گیرد و جا می مانم. منم #تصمیم گرفتم وضو بگیرم و بعد بیایم بخوابم. یک به یک!»😂😂
🔸فرمانده چند لحظه #باحیرت به عباس نگاه کرد. بعد برگشت طرف بچه ها که به زور جلوی #خنده_شان را گرفته بودند و سرخ و سفید می شدند. یک هو فرمانده زد زیر خنده و گفت😂: «تو آدم نمی شوی. یا الله آماده شو برویم.»
🔹عباس #شادمان پرید هوا و بعد رو به آسمان گفت: «خیلی #نوکرتم خدا. الان که وقت رفتنه. عمری ماند تو خط مقدم #نماز_شکر می خوانم تا بدهکار نباشم!» بین خنده بچه ها😄😄 عباس آماده شد و دوید به سوی ماشین هایی🚌 که آماده حرکت بودند و فریاد زد: «سلامتی خدای مهربان #صلوات!»😂😂
#لبخند_بزن_بسیجی😁
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
1⃣6⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠درسی که ازنوجوان١٣ساله گرفتم.
🔰در یکی از عملیات ها مجروحان بسیاری را به بیمارستان « #شهیدبقایی» آوردند. وقتی که رزمندگان مجروحین را به داخل بیمارستان 🏥منتقل می کردند، یک نفر آمد و گفت: #خواهرم مراقب او باش. به عقب نگاه کردم👀 کسی را ندیدم!
🔰بار دیگر یک نفر دیگر از #رزمندگان آمد و با عجله گفت: خواهرم مراقب آن مجروح باش. دوباره به این طرف و آن طرف سرک کشیدم اما چیزی ندیدم😟. برای #سومین بار که به من توصیه کردند تا مراقب مجروح باشم از آنها پرسیدم: «اینجا که کسی نیست❌. می شود به من نشانش دهید؟»
🔰یکی از رزمندگان جلو آمد و ملحفه ای را که #نوجوانی تقریبا ١٣ ساله در داخل آن بود نشانم داد. او دست و پاهای خود را در #میدان_مین از دست داده و حالش وخیم بود😔.
🔰هنگامی که نزدیکش رفتم تا به او رسیدگی کنم به #چشمانم خیره شد و با لحنی خاص و آرام گفت: «من #رفتنی هستم به دیگر مجروحان رسیدگی کنید👌.» منقلب شده بودم😢، به حرفش گوش ندادم و خواستم هر طوری که شده به او رسیدگی کنم. اولین کاری که باید انجام میدادم #تزریق_سرم به او بود. اما....
🔰اما #هردوجفت دست و پایش قطع شده بودند و نمی شد رگی پیدا کرد😔 تا سرم را به آن زد. در نهایت توانستم از #گردنش رگ بگیرم و سرم را از آنجا به بدنش تزریق کنم.
🔰نوجوان ١٣ ساله که در آخرین دقایق⌛️ عمرش در یک جمله کوتاه #درس_ایثار داده بود بعد از ١٥ دقیقه #شهید شد🌷. اما همچنان صحنه ای را که به چشمانم خیره شد و آن جمله را گفت، به یاد دارم💬.
راوى: #اعظم_دبيريان
پرستار دفاع مقدس
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از پست های روز
4_438945988363681883.mp3
2.29M
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
#روزشمار_غدیر
🗓12 روز تا روز جداسازی"حق از باطل" باقیست
📩 #پیشنهادتبلیغی
⬅همه كاسبان می توانند با پذیرایی از مشتریان و ارائه #تخفيف ويژه به مناسبت #عيد_غدير گامی را در جهت بزرگداشت این عید بردارند.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
همیشه به فکر جمع کردن #باقیات_الصالحات بود،
مدتها مینشست و فکر میکرد که چطور ذخیره ای برای #آخرتش جمع کند ..
🌷شهید روح الله قربانی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
5⃣5⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠پای حرفهای یک #همسر_شهید_دهه_هفتـــادی
#بخش_اول(2/1)
🌺زینب فروتن همسر بزرگوار #شهید روح الله قربانی، یک #دهہ_هفتادے است ڪہ طعمِ همسر شهید بودن🌷 را تجربہ ڪرده و در میانِ هم دهہ اے هایش از خاطراتش📖 سخن میگفت..
🌷میگفت:
شهدای🕊 هشت سال دفاع مقدس رو سر ما جا دارن ⚡️اما #حضرت_آقا گفتن مدافعین حرم دو تا اجر دارن:
👈1.هجرت 2.جهاد
🌷میگفت:
#روح_الله از درد آدما دردش می گرفت... نمیتونست🚫 بی تفاوت باشه . روزی نبود که نگه دنیــ🌍ــا کم و کوتاهه ها!
🌷میگفت:
انقد به روح الله وابسته بودم💞 ک حتی یه گیره روسری بدون روح الله نمیخریدم❌
اما حالا خودمو انداختم توو #دامن_خدا. اگه آدم #مطمئن باشه خدایی هست، پشت سرشو حتی نگاه نمیکنه📛!
🌷میگفت:
وقتی ازدواج💍 کردیم حتی یک درصد هم فکر نمیکردم همسرم #شهیدبشه... روح الله همه ی زندگیم بود😊.
🌷میگفت:
#بچه_ها خونه های بی مرد داره تکرار میشه؛ ♨️مراقب باشید جا نمونیم!
مردمو مطلع کنید از #شهدای مدافع حرم... همه میگن میخواستن نرن... خیلی مظلوم واقع شدن😔... خود شهدا🌷 دعاتون میکنن!
🌷میگفت:
#سوریه که آزاد شده...باید شماها زندگی هایی رو شروع کنید✔️ که توش بچه های شجاع💪 واسه آزادکردن #قدس پرورش داده بشه..
🌷میگفت:
هروقت میخوام خودمو آروم کنم😌، میگم: اگه همه کس و همه چیزتو از دست دادی، خدا رو شکر که واسه #امام_حسین بوده هرچند تو کجا و #حضرت_زینب؟!...
🌷میگفت:
با خبر شهادت🕊 #شهیدهمدانی خیلی بی تاب بودم، چند روز بعد روح الله بهم زنگ زد☎️. بهش گفتم من خیلی گریه کردم😭 واسه شهید همدانی؛ روح الله گفت: بعدازاین دیگه واسه خبر #شهادت هیچ کس گریه نکن⛔️!
عاقبت بخیری آدما گریه نداره...
#ادامه_دارد...
#شهید_روح_الله_قربانی
#همسران_شهدا_شرمنده_ایم😭
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به دخترمون بگو: بابات رفت سوریه، از حرم حضرت رقیه(س) برات یه عروسک آورد...
گفت: بهش بگو، یادت باشه باید مثل اون باشی ...
🌷شهید روح الله قربانی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh