eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
788 ویدیو
85 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20220419-WA0113.opus
214.8K
گاه می گـــوید عـلی ، آگاه می گــوید علی رو به رویِ آیِـنـــــه " الله " می گـــویـد علی : ابراهیم زمانی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گلخانه هاے اهل بیت (ع) ─━⊰═•❃❀❃•═⊱━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─━⊰•┅═•••❃﷽❃•••═┅•⊱━─ رسیده مرتضی را آخرین شب(امان از حال زینب (2) درون بستری با فرق منشب(امان از حال زینب (2) گهی هوش آید و گه می کند تب (امان از حال زینب (2) به لب دارد فقط یارب و یارب (امان از حال زینب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چه سخت است دختری  بر بستر بابا نشیند دو نیمه از میانه رأس خون آلوده بیند به دستمالی که خونِ زرد رنگ از سَم بگیرد گُل خون از شکاف سر به اشک دیده چیند رسیده مرتضی را آخرین شب( امان از حال زینب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ به هر آهی که از دل می کَشد اشکی فشاند به هر اشکی که بر رخ می چکد داغی نشاند به هر داغی که بر دل می نشاند با تألّم دو دست خود به فرق نیمة بابا کشاند رسیده مرتضی را آخرین شب (امان از حال زینب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ جهالت ضربه ای محکم زده بر فرق رهبر که در خونِ سرِ خود غوطه بسته شیر خیبر فضای کوفه حال غصه آلودی گرفته به سان حال و احوال مدینه بی پیمبر رسیده مرتضی را آخرین شب (امان از حال زینب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سرای دیده ها از خون دل ها گشته لبریز دو چشم زینب خونین جگر با غم گلاویز کنار بستر بابا نشسته، وای از آن روز کنار پیکر بی سر نشیند عصر پاییز رسیده مرتضی را آخرین شب (امان از حال زینب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گرفته زانوی غم در بغل این دختر غم گهی اُم المصائب باشد و گه خواهر غم چه زهر آلوده شمشیری که شیر از پا فکنده فتاده شیر یزدان بی رمق بر بستر غم رسیده مرتضی را آخرین شب (امان از حال زینب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حسن یک سو حسین یک سو سرشک از دیده بارد ابوفاضل دو دست غم به صورت می گذارد پسرها دیده گریانند  ولی زینب پریشان که دختر در فراق روی  بابا جان سپارد رسیده مرتضی را آخرین شب(امان از حال زینب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دل خونی که زخم از روزگاران خورده بسیار به هر سنّی شده در ماتم یاری عزادار به بالین مَهی در غم  نشسته دیده گریان عجب سوزی عجب شوری به حال او پدیدار رسیده مرتضی را آخرین شب (امان از حال زینب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نصیب زینب خونین جگر شد داغ یاران غم مادر غم بابا فراق گلعذاران شب قدر است و شعر  سروری دارد حکایت امان از حال زینب در تمام روزگاران رسیده مرتضی را آخرین شب (امان از حال زینب (2) شعر:محمد رضا سروری 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گلواژه هاے اهل بیت (ع) ─━⊰۰۰۰═•••❃❀❃•••═⊱۰۰۰━─
AUD-20220419-WA0576.mp3
5.53M
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گلواژه هاے اهل بیت (ع) ─━⊰۰۰۰═•••❃❀❃•••═⊱۰۰۰━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─━⊰•┅═•••❃﷽❃•••═┅•⊱━─ عجب شب قــــدری شده، الهـی زینـب بمیـره داداش ابالفضل روسـرت ،با گریه قـرآن می گیره چی بگم ازدست زمونه، سرشکسته ت غرق خونه همه باهم احیاگرفتیم، غریبونه کنارت تا سحرمن میمونمو (زارمیزنم)۲ الهی _بعلی ، میخونمو      (زارمیزنم)۲ امـون از این درغریبی۴ برا شــفای تو دارم  نمازحــاجــت میخونم۲ سی ساله دلتنگی برا مادرومحسن میدونم۲ مگه یادت میــره مـدیــنه آتیش و۰میخ و زخم سینه مصیبتای فاطمیه_چه سنگیه به یاد در و دیوار_هنوزمو (زارمیزنم)۲ می بیـنــم چــادرش رو میســوزمو (زارمیزنم)۲   امون ازاین دردغریبی۴ صــدا زدی عباس من  علی دلخــون حسین حالا که نیستم کربلا جون تو وجون حسین دیگه داری مــیری تو از حــال میگی که زینب بعد چند سال قرارماشام غریبون _توی گودال میشینه روسینه   میشینمو  (زارمیزنم)۲ حسینــو  زیرخــنجر میبینمـو  (زارمیزنم)۲ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گلواژه هاے اهل بیت (ع) ─━⊰۰۰۰═•••❃❀❃•••═⊱۰۰۰━─
AUD-20220419-WA0594.mp3
1.73M
عجب شب قــــدری شده، الهـی زینـب بمیـره 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گلواژه هاے اهل بیت (ع) ─━⊰═••❃❀❃••═⊱━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─━⊰•┅═•••❃﷽❃•••═┅•⊱━─ در بستر سیاه خود ای شهر غم بخواب می کــوچــد از نگاه تو آهـــسته آفتاب ای آســـمـان تو باش و دل تنـگ ابــرها دور از حضور خاطره انگـــیز ماهــتاب دریا کشیده دامن خود را ز دست خاک تنها به جای مانـــده رد پایــی از سراب آرام می رود کســـی از کوچه های شهر بر پا شده ست در دل هر کوچه انقلاب گوش زمیـن به راز دلــش نیــست آشنا ماهی که بـرده ســر به گـریبان چاه آب پر می کشد صدای اذان در سکوت شب محراب و مهر و منبرومسجد در التهاب بیــدار می کـنـد شـــبح روسیــــاه را پس می زند ز چهره ابلیس ها حجــاب استاده تا به خون ســر خــود وضو کند ارکان عرش وفرش فتاده به اضطراب دستـــی ســیاه می جـهد از آستین شب خورشیدرا به سرخی خون می کندخضاب فزتُ و رب کعبـــه ندا می دهــد ز جان اینگونه مرگ سرزده را می کند خطاب در برکشـیده شــب تن رنجــور خاک را آه ای فــروغ روشــن حــق تا ابد بـتاب شاعر:عذرا نصیری اللهم العن قتله امیر المومنین (ع) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گلواژه هاے اهل بیت (ع) ─━⊰۰۰۰═•••❃❀❃•••═⊱۰۰۰━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─━⊰•┅═•••❃﷽❃•••═┅•⊱━─ داغ مادر ولی پدر را کشت پدرم مــرد با خـــدایی بود مهـــربان بود مثل دریا بود روی پیـشـانی پر از چینش اثــــرات سجــود پیــدا بود پدرم اســـوه شـجاعت بود قهرمان شجاع بدر و حنین ضربتش درکشاکش خندق افضلُ مِـن عـبادت الثّقلـین تا پدر بود خوب پُرمی شد جـــای خـالی مــــادرم زهرا قصه درگوش بچه ها می گفت شانه می زد به موی من شب ها داغ مادر ولی پدر را کشـت همه مویش سپیدشد پدرم مسجد کوفه تیغ خـورد اما در مدیــنه شهـید شد پدرم پدرم خاطرات تلخی داشت قصــه آتــش و در و دیــوار قصــه کوچـــه بنی هاشـــم قصــه تلخ سینه و مسمـــار دیگـر امـا به خــــانه ایــتام نان و خــرما کسی نمی آرد بر زمــین با عبـــور نعلینش گل برکت کســـی نمی کارد شب آخــر پدر وصیت کرد حَسنش رابه عدل وحق الناس رو به عباس کرده و فرمود: جان تو جــان زینبم عباس خوب شـــد کربلا نبود پدر وقتی از روی ناقـه افتادم دیگر عبــاس هم نبود آنجا تا بیاید رســـد به فــریادم خوب شد مجلس شراب نبود شاهد غـــربت پســر باشد شاهد خیزران لــب هایش شاهد راس وطشت زر باشد... شعر: عباس احمدی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گلواژه هاے اهل بیت (ع) ─━⊰۰۰۰═•••❃❀❃•••═⊱۰۰۰━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─━⊰•┅═•••❃﷽❃•••═┅•⊱━─ آمدی خانه ام دلم خوش شد آفـــــتـاب یـگانـــــۀ زیـنـب چقدرخوب شد سـری زده ای دم افـــطار خـــانــۀ زیـنـــب باز امشـب دوباره مثل قدیم باهم ازهردری سخنی گفتـیم دخــترانه تو را بـغـل کـــردم پدری دخــتـری سخـن گفتیم گفتی امشب دگربه شمع سحر پر پـروانـۀ تـو نـزدیک اسـت از برای وصـــال فـاطــمـه ام دخترم خـانۀ تو نزدیک است حرف رفتن زدی دلم خون شد طاقــتم را محـک بـزن ،باشد شـیـر را پـس بـزن نمک بردار روی زخــمم نمـک بـزن باشد.. گریه ات بی قــرار زهـرا کرد.. آســمان و ســتاره هـایش را شـب آخـــر چقـدر می بویی تکه ی گـوشــواره هایـش را خــاطرات مدینه تازه شـدند مـیخ در که گرفـت به شالت یاد آن کـوچـــۀ شـلوغـی که مــادرم می دویــد دنــبـالـت مادرم می دویــد، می افــتاد دور او را سر وصدا برداشـت از تودستش جدا نمی شد که قنـفذ اما قـلاف را بـرداشــت رفتـی و آمــدی چـه آمــدنی حـق بده غم مـرا عـذاب کند چه کسی اینچنین دلـش آمد صورتت رابه خون خضاب کند پیش من بی رمق به خاک نَیُفت ای پـدر خــاک بر سـرم پاشو گوشۀ خانه دق کنم خوب است؟ اســــداللهِ مـــادرم پاشـــو زخــم فــرق تو هـم نمی آید مجتبی هر قدر که می بنـدد تا می آیــم بلند گــریه کــنم ابن ملجــم بلنـــد میـخــنـدد صبرم ازدست می رود بی تو پـس بــرای دلــم نیــایش کن واجــب الاحـــترامــیِ مـن را توبه این کوفیان سـفارش کن این طرف نزدخود حسن دارم آن طرف هم حسین پیش من است گـــریۀ مـن بـــرای بی کـــسی قتلگاه و شهید بـی کفـن است قاتل آنقدر بد دهن شــده بود حــرفــهــای زنـنده ای می زد شمر از پشــت سر به گردن او ضربه های کشــنده ای می زد شعر:محمد جواد پرچمی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گلواژه هاے اهل بیت (ع) ─━⊰۰۰۰═•••❃❀❃•••═⊱۰۰۰━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─━⊰•┅═•••❃﷽❃•••═┅•⊱━─ رنگت پریده است پدر جان... قلـب مـــــرا دوبـاره به آتــــش مـــزن پدر با چـشم بســـته لـب مگــشا بر سخـن پدر آهستــه حـرف‌های خصــوصی خـویش را پنـهان ز اهل خــانه مگــو با حســــن، پدر از کربلا و هجمـۀ غـــم‌ها و تـیــغ و تیــر... گفـــتـی حــکایـت تـن بی پیــــرهن، پــدر خیره شدی به معجـــر روی ســـرم چـــرا؟ خون می‌چکد زچشم تو در پیش مـن پدر رنگــت پریده است پدر جـان، سکـوت کن دیگر بس است روضه!به قرآن سکوت کن گاهی نظــر به کام حــسن می‌کنی و گاه... باچشم خیس می‌کــشی از عمــق سینه آه گاهی ز هــوش می‌روی و بعــد... بی رمق می‌افـکــنــی به حلق حسیــنم فقــط نگاه جانــم به لب رسیــده پـدر بســکه بهر من گاهـــی ز کــــوفه حـــرف زدی،گاه قتلگاه گفتـی که اهل کــوفـه مــرا سنـگ می‌زنند پیــش ســر بــریــده و اطـفــال بـی پنـاه آن روز پــس دلاور رعـنـای من کجاست؟ عباس، تکیه گاه حسین وحسن کجاست؟ شعر: مجتبی روشن روان 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گلواژه هاے اهل بیت (ع) ─━⊰۰۰۰═•••❃❀❃•••═⊱۰۰۰━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─━⊰•┅═•••❃﷽❃•••═┅•⊱━─ ای غـــربـت مجــســـم تاریــــخ یا علی دلـبـستـه ی ولای توام مـرتضـــی علی غیرازخدایی اش که نداده به کس تویی آئیــــنـه ی تمـــــام نمــــای خــــدا علی چون اسم اعظم است ، گــره باز می کند هر وقــت بشکفــد به لبــم ذکــــر یا علی ساقی تویی و کــوثر تو مهر فاطمه است شد جـــرعه نـوش جـــام تـو آب بقا علی تا از تو کــسب نور کــنـد در مدار چــرخ خورشید با تو گفتـه سـخـــن بارهــا علی خلقـــت به یمــن مقـــدم تـو آبرو گـرفت ای دست شسته از هــمـه ی ماســـوا علی از مشــرق نگاه تو خـــورشـــید می دمـد مهـــتاب بر فــروغ تـو باشـــد گــدا علـی کعـــبـه طـــواف دور مقـامـــ تـو می کـند دارد صـــفا به کــوی تو سعـی صـفـا علی مدیــون ذوالفقار تو باشــد حـــیات دیـن گل کـــرده در بهـــار تــــو باغ دعـــا علی با ناله های نیمــه شبــت همنواســت چاه فهمیـــده طعـم اشــک تو را نخل ها علی اشـک تو طعــم غـــربت دیـرینه می دهـد دردی که غـــیـــر صـــبر نـدارد دوا علــی سوگند بر تو مـــادر گـــیتی سترون است تا آورد دوبـــاره مثــــــال تـو را علــی درکوچه هاسلام تومانده است بی جواب دنیـــا نداشــــت با تو زمــانی وفـــا علی بیچــاره روزگار که نشـــناخــت قــدر تو فــرق تو را شکافــت به تیـــغ جـفـا علی وقتی گشـود فــرق تو آغــوش پیش تیغ لبخــند زد به روی تـو خیـــر النــسا علی یعنی ببین که بی توبهشت است بی صفا پایان گــرفـت فرصــت هجــران بـیا علی عین اللهی و چشم زمان بیقــرار توســت آیا شــــود کـنی نظــــری ســـوی ما علـی همچون "کمیل"هــرکـه شود پایبـسـت تو با رمـــز و راز عـشــق شـــود آشــــنا علی شعر:ﮐﻤﯿﻞ ﮐﺎﺷﺎنی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گلواژه هاے اهل بیت (ع) ─━⊰۰۰۰═•••❃❀❃•••═⊱۰۰۰━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─━⊰•┅═•••❃﷽❃•••═┅•⊱━─ شبهای جمعه میگیرم هواتو … سه پنج روزه که بوی گل نیومد علی صورت زخون می شوید امشب اذان آخرش  می گوید امشب شب قــدر و امیـر آسمـانـهـا ره محرابِ خون را پوید امشب دلش از غمهـا بشکسته شده  از این دنیا خسته دگـر بـارِ سفـر بسته شب قـدر و عزای حضرت مولا بسوز ای دل برای حضرت مولا آه واویلا واویلا واویلا زمین و آسمـان را غم گرفته همه چرخ و  فلک ماتم گرفته همه قرآن به روی سر بگیرید امیـن آسمـانهـا دم گرفته علی افتاده  در خون شد عزا در کوه و هامون شد ببین سجّاده گلگـون شد عـزای اولین مظلوم عالم شد زمین و آسمانها  غرق ماتم شد آه واویلا واویلا واویلا بیـا ای نـازنین دُردانه ی من هزاران غم بود بر شانه ی من گواهـی  می دهد شهر مدینه زدند آتش در  و کاشانه ی من روم بـا قلب خونینم بیـا زینب به  بالینم که لاله از رُخت چینم رسیدی شهر کوفه شور و غوغا کن بـزن سر  را به محمل یاد  بابا کن آواویلا واویلا واویلا شعر:استاد یوسف حق پرست (غریب) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گلواژه هاے اهل بیت (ع) ─━⊰۰۰۰═•••❃❀❃•••═⊱۰۰۰━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
PTT-20220420-WA0483.opus
168.5K
سبک: شبهای جمعه میگیرم هواتو.... :مداح_عبادی_گیلان سردار خیبر فدایی دیــن شد غرق عزا آسـمان و زمیـن شد از داغ مظلوم عالم چه غـوغا بین ملائک به عرش برین شد آه، خداحافظ ای سرور ما(۲) آه، توی جــــان پیغمبر ما(۲) ((یا، علی جان علی جان علی جان))(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دل های ما شد پریشـان کوفه ای چاه و دشت و بیابان کوفه حیدر کجـــایی بیایــی ببینـی این گـــریه های یتیـمان کوفـه آه، چـه شــد ناله هـای شب تو آه، امــان از دل زیـنــــب تو ((یا، علی جان علی جان علی جان)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ عمری که هستم همه زیر دینش سیــنه زدم بهر نور دو عـینش یک بار دیگــر خــــدایا به زهرا ما را رســان کــربلای حسینش آه، خـــدایا ببین دل غمینم آه، که دلتــنـگ آن اربعینم ((یا، علی جان علی جان علی جان)) شعر:استاد یوسف حق پرست غریب 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گلواژه هاے اهل بیت (ع) ─━⊰═••❃❀❃••═⊱━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─━⊰•┅═•••❃﷽❃•••═┅•⊱━─ به نام خدا از شام تاسحـرگاه ، محراب گریه می کرد در قلب لیـلةالقدر ، مهتـاب گریه می کرد آه ازدمی که شمشیر،درسجده گاه خونین از کارخود پشیمان ،بی تاب گریه می کرد وقتی شکـــست شمــشیر ، آییـــنـهٔ وِلا را آییــنهٔ شـکســـته ، درقاب گـــریه می کرد پیچـــید در دل شـهــر ، فُـزتُ وَ رَبّ کعبه از غــربتـش نگاهِ اصحاب گـــریه می کرد آســوده خــواب رفــتند نامــردمان کوفه تنها یتیم کــوفه بی خـواب گریه می کرد از موج اشک و ماتم ،گردابِ غم به پا شد چشـم فلک میــان گرداب گـــریه می کرد پر زد خیـــالم امشــب ، تا نهر علقـمی که لب تشنه دست عباس درآب گریه می کرد با یاد گـــریـه ها و لبـهـای خشــک اصــغر یک مشک پاره پاره بی تاب گریه می کرد شــرمنده شد فرات از،شــرمنـدگـی عباس وقـــتی کنار سقّــا ، ارباب گــریه می کرد شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۲/۱۴ باز نشـــر 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گلواژه هاے اهل بیت (ع) ─━⊰۰۰۰═•••❃❀❃•••═⊱۰۰۰━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا