eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
885 ویدیو
115 فایل
🔰 #کانال_مداحی_شعر_آئینی 🔰 #نشر و #گسترش اشعار ناب آیینی 💢 #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_67 ایدی جهت تبلیغات👆
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ نگاهِ ملتمس‌اش تا به آن کران اُفتاد زد آنقدر به زمین پا  که نیمه‌جان اُفتاد حرارتِ جگرِ عمه‌اش  تنش سوزاند کشید آهی و آتش به استخوان اُفتاد گرفته بازوی او را ، امانتِ حسن است به ناله گفت مَرو  عمه از توان اُفتاد گرفته بود که ناخن  به صورتش  نزند ولی به چهره‌اش از زخمها نشان اُفتاد همینکه دید رهایش نمی‌کند عمه به روی سینه‌ی خود زد  به الامان اُفتاد نگاه کن که بزرگ قبیله را کشتند خدایِ من تَهِ گودال آسمان اُفتاد نگاه کن به تَنِ ذوالجناح نیزه زدند بلند مرتبه شاهی نفَس زنان اُفتاد تلاش کرد بماند به زین ، هُلَش دادند که چند نیزه به او خورد و ناگهان اُفتاد * * * یتیم گریه کند عرش را بهم بزند به گریه‌های یتیمانه‌ای چُنان اُفتاد... که عمه دید حسن را میانِ کوچه‌ی تنگ کنارِ مادرش  آنجا به سر زنان اُفتاد کشید بازوی خود را دوید تا گودال سرش شکست همینکه دوان دوان اُفتاد در ازدحامِ حرامی چه سخت رد می‌شد که چند دفعه دراین بِین بی امان اُفتاد میان شهیه‌یِ اسبان و نعره‌های هجوم نگاهِ او به عمو بینِ قاتلان اُفتاد از این و آن چقدر ضربه خود اما رفت که دید موی عمو دست این و آن اُفتاد رسید در تَهِ گودال روبروی سنان میانِ حرمله و شمر و ساربان  اُفتاد عمو به خاک و سرش روی دامن باباست کنارِ این دو   زنی با قدی کمان اُفتاد همینکه خواست بگوید پدر ؛ عمو را دید همینکه گفت عمو دستش آن میان اُفتاد شعر: حسن لطفی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ گل یاسِ حسن،،، روح والای عبادت به ظهور آمده بود یا که عبدالله در جبههٔ نور آمده بود؟ کربلا بود تماشاگر ماهی کز مهر یازده لیلهٔ قدرش به حضور آمده بود یازده برگ، گل یاسِ حسن بیش نداشت که به گلزار شهادت به ظهور آمده بود یوسف دیگری از آل علی، کز رخ او چشم یعقوب زمان باز به نور آمده بود باغبان در ورق چهرهٔ گرمازده‌اش گلشن حُسن حَسن را به مرور آمده بود صورتش صفحهٔ برجستهٔ قرآن کریم صحبتش ناسخ تورات و زبور آمده بود بی‌کلاه و کمر از خیمه چو قاسم بشتافت بس که از تاب تجلّی به سرور آمده بود قتلگه طور و حسین بن علی، چون موسی به تماشای کلیم اللَّه و طور آمده بود به طواف حرم عشق ز آغوش حرم دل ز جان شُسته به شیدایی و شور آمده بود عجب از این همه مستی چو برادر را دید که چه‌ها بر سرش از سمِّ ستور آمده بود طفل نوخاسته برخاسته از جان و جهان آسمان زین همه غیرت به غرور آمده بود بر دل و پهلوی این عاشق و معشوق، دریغ نیزه و تیر ز نزدیک و ز دور آمده بود دست شد قطع ولی دل ز عمو، قطع نکرد طفل این طایفه یا رب چه صبور آمده بود گرچه لب‌تشنه به دامان امامت جان داد بر سرش فاطمه با ماء طهور آمده بود... شعر: زنده یاد سیدرضا مؤید 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ از خدا خواسته بودم رشید بشن عاقـــبت بخــــــیر و رو سفید بشن من از اول به همــــــه گفته بودم اینا دنیـــــــــــــا اومدن شهید بشن نوکـــــــرات هرکاری کردن می‌کنم اگه لازم بشــــــــــه شیون می‌کنم بذا بچه‌هام فــدات بشن حسین نذاری خـــــــودم کفن تن می‌کنم بـــذا تا منـــــــــــــم کاری برات کنم بچــــــــه هامو نذر بچـــه‌هات کنم عزیزم دوتا پسر که چیزی نیست کاش می‌شدصدتا پسر فدات کنم دوتا قـــــــربونی دارم خدار و شکر کمــــــه اما خــــب بازم خداروشکر هر کدومشــــــون یه تیــــرم بخوره دو سه تا تیر میشه کم خداروشکر چـــــــــرا این تاب و تبو نمی‌بینی؟ خواهــــــــــر جون به لبو نمی‌بینی جلو چشمام اگه حتی جون بدن گـــــــــــــــــریه های زینبو نمی‌بینی مطمــــئن باش به دلم غم نمیاد از چشـــــــام اشکای نم نم نمـیاد دیگه بعد از این فقط میگم حسین دیگه بچــــــــــــــه‌هامو یادم نمیاد شعر: آرش براری 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ چقدر تو و حرف زدن مهربونی تو مث بابام حســـــن مهربونی توو مدینه به همه گفته بودم بیشتر از همه با من مهربونی عمو جون مثل بابام کریم میشم واسه تو مدافع حریم میشم نمی‌ذارم تو رو از من بگیـــرن بدون تو من بازم یتیم میشم نیمدازم کسی چپ نگات کنه زبونش لال کسی بد صدات کنه سفارش کرده بابام به مادرم من و قاسمو باید فدات کنه شمر لعنتی! برو پاپس بکش از تن عزیز زهرا دس بکش عمو جون! من جلوشونو می‌گیرم قربونت بشم یه کم نفس بکش اومدم که مشکلا رو حل کنم تا به حــــرفای بابام عمل کنم دستــــم از تنم جدا شده عمو چجـــوری حالا تورو بغل کنم؟ گفته بودم خودمو نشون میدم پاش بیفته واسه‌ی تو خون میدم عاقبت بخــیر شدن همینه که من دارم توو بغل تو جون میدم شعر: آرش براری 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ اَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلا ای روحِ کربلا یا وارِثَ الْحُسَیْن فـــــــریاد نینوا یا وارِثَ الْحُسَیْن دستِ تو دستِ حق تیغِ تو ذُوالْفَفار فرزند مرتضی یا وارِثَ الْحُسَیْن فرزند خیبر و ، فرزند حیدری از نسل مصطفی یا وارِثَ الْحُسَیْن فرزند فاطمه حَبْلُ الْمَتینِ عشق گلواژه ی صفا یا وارِثَ الْحُسَیْن یا فارِسَ الْحِجاز آقای ما بیا ای مُنْتَقِم بیا ، یا وارِثَ الْحُسَیْن در کوی مِهر تو تا روز وصل تو داریم اِلْتِجا یا وارِثَ الْحُسَیْن یَاابْنَ الصِّراطِ عشق آئينه دار نور معنای هَلْ اَتی یا وارِثَ الْحُسَیْن اَلْغَوْث و اَلْاَمان یا صاحِبَ الزَّمان یا سامِعَ الدُّعا یا وارِثَ الْحُسَیْن هَلْ مِنْ مُعینِ من بشنو طنین من در حُزْن و در بُکا یا وارِثَ الْحُسَیْن اَوْ غَیْرِها شنو ، اَمْ ذیِ طُوی شنو هستی کجا ، کجا یا وارِثَ الْحُسَیْن وَالشَّمْس ِ وَالْقَمَر در صبح و در سحر ای نورِ اِنَّما یا وارِثَ الْحُسَیْن ماه مُحرّم و ماه طلوع غم ای غرقِ در عزا یا وارِثَ الْحُسَیْن ما دل شکسته و دل خسته زین عزا دل خسته تر شما یا وارِثَ الْحُسَیْن خونین جگرترین آشفته دل ترین صاحِب عزای ما یا وارِثَ الْحُسَیْن خون گریه می کنی از بهرِ جدِّ خود در صبح و در مَسا یا وارِثَ الْحُسَیْن از داغِ کربلا ، از داغِ نینوا از داغِ خیمه ها یا وارِثَ الْحُسَیْن از داغِ اکبر و از داغِ اصغر و از داغِ عمِّه ها یا وارِثَ الْحُسَیْن از داغِ قاسم و ، سقّای تشنه لب از آن همه نوا یا وارِثَ الْحُسَیْن از داغِ کودکان ، از داغِ مادران از عمقِ این بلا یا وارِثَ الْحُسَیْن خونگریه های تو باشد ز قتلگاه بهر سری جدا یا وارِثَ الْحُسَیْن با اشکِ لاله گون دریاب ای عزیز کنج خرابه را یا وارِثَ الْحُسَیْن «یاسر» ازین عزا دارد به دل شرر می سوزد از جفا یا وارِثَ الْحُسَیْن شعر: حاج محمود تاری «یاسر» 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ این جان و این حسین (ع) یا کاشِفَ الْکُروب آمد گدای تو افتاده این دلم اکنون به پای تو گفتی تو در عطش هَلْ مِنْ مُعینِ خود بر گوش من رسد اینجا ندای تو شیواترین سخن نامِ تو یا حسین زیباترین غزل مدح و ثنای تو پیچیده در فضا آوای عاشقی این سو صدای من آن سو صدای تو دارد همیشه جان شوقِ زیارتت دارد همیشه دل حال و هوای تو شش گوشه مرقدت ، شش سمت عاشقی عِیْنُ الْحَیاةِ من صحن و سرای تو کوته بُوَد قلم تا آن که آوَرَد بر روی صفحه ها قَدْر و بهای تو قرآن من تویی خورشید و ماهِ من تابیده بر دلم شَمْسُ الضُّحای تو تفسیرِ هَلْ اَتی جود و کرامتت مُستغنی ام حسین از هَلْ اَتای تو من سجده می برم بر خاکِ مرقدت ای قبله ی دلم کرب و بلای تو یا سابِقَ النِّعَم ، یا دافِعَ النِّقَم این عاشقِ حسین این هم عطای تو یا اَیُّها الْغَریِب اشکم چکد ز غم در سوز ماتمت در ماجرای تو خواندم که در بلا افتاده ای حسین شد نقشِ دیده ام قالوا بلای تو شب های جمعه دل آید به نینوا یعنی که ساکنم در نینوای تو مظلومِ کربلا بُردی دلِ مرا ناظر سرشک من شاهد خدای تو آمد به کربلا در بِیْنِ خیمه ها جا مانده جان من در خیمه های تو حَیَّ عَلَی الْعَزا تفسیرِ داغ توست خَیْرِالْعَمَل بُوَد بحثِ عزای تو خواندی خدایْ را در اوج بندگی پیچیده در عطش بانگ دعای تو خود نقشِ بر زمین گردیده ای ولی شد نقش آسمان یا رَبَّنای تو آورده «یاسرت» از داغ کربلا شعری که لاله گون گفته برای تو شعر: حاج محمود تاری «یاسر» 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ (ألسَّلامُ عَلَيْكَ يٰا أباعَبْداللّٰهِ الحُسَين) ای یکه تاز عرصه‌ی مهر و وفا حسين! وی حامی شریعت و دین خدا حسین ای سالک طریق حقیقت، ره نجات وی رهرو طریقه‌ی راه هدی حسین آزاده مرد و طالب صلح و صفا تویی ای طالب حقیقت و صلح و صفا حسین جز تو که این همه غم و انده به خود خرید ای مست جام باده‌ی قالوابلیٰ حسین کرب و بلا و غم به تن خود خریده‌ای وانگه شدی روانه به کرب و بلا حسین آری که راه عشق بسی صعب و مشکل است جز تو که می‌رود ره پر ابتلا حسین خود از منا و حل و حرم لاجرم شدی گشتی روانه جانب دیگر منا حسین احرام بود پیرهن کهنه‌ات لباس بودت مطاف گِرد همه خیمه‌ها حسین گویا منات خاک کف قتلگاه بود قربانی تو اکبر نیكولقا حسین سرگشته بانوان حرم سوی قتلگاه آن یک به وا ابا، دگری گفت یا حسین شاها (سمیع) خسته‌ی مسکین ز لطف تو خواهد صله به دنیی و روز جزا حسین "شادروان ضیاءالدین سمیع قمی" http://shaeranqom.blogfa.com 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانال‌ها و گروه‌های مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمی‌باشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
اشعار و نوحه و سبک های شب پنجم:👇 عبدالله بن الحسن علیهماالسلام
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یا ایُّهَا العـزیز ! دلــم بی قرار توست در انتظار عطر خوشی از دیار توست ای من فـدای شـال عزا و غریبی ات یابن الحسن بیا که دلم داغدار توست این روزهاکه حال زمین وزمان بد است حال خوش تمامی ما در کنار توست از اینکه یار بـــدی بوده ام ، ببخش عمریست این منتظرت،شرمسار توست کاری نکـرده ایم بــرای ظهـــور تو آقا، دعـا برای ظهـور هم ، کار توست ای از تبار حـیدر و زهـرا ، ظهور کن آقا بیا که فاطمه چشـم انتظارتوست بنگــر جفــای حرملــه های زمانه را پایان ظلمشان به دَمِ ذوالفقار توست امشب،شب غریبی فرزند مجتبا ست امشب،خودامام حسن بی قرارتوست سخت است روضه خوانی امشب که مجتبا خود ، پای این مرثـیه اشکبار توست شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌