┄┅✵﷽✵┅┄
#محرم
#شب_سوم
#نوحه_زمزمه
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#سبک: خمیده خمیده رسیدم به تو....
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
تو خواب دیده بودم که امشب میای
چه خوب کردی آخر به ما سر زدی
تو خوابم تو بودی روی ذوالجـناح
ولــی حـــالا روی طبــــق اومدی
نخـــور غصـــه بابا برا دختـــرت
نبینی که اشک از چشام می بارم
میگم فردا به دخــترک های شام
منـم مثـــل اون وقتـــا بابا دارم
(بابای مظلومم بابایی)۳
میــگه عمـــه ، هستم مث مادرت
ببــین رد ســـیلی روی صـــورتم
منم دست به دیوار می گیرم بابا
می بینی دیگه خــم شده قامتم
به من زهـــرای ثانی میــگن بابا
آخه مثــل مادر ، کبــــوده تنــم
باید من هم امشب وصیت کنم
بِدَن غســـلو از زیر پیـــراهنم
(بابای مظلومم بابایی)۳
اگه دختـــرت شد خرابه نشیـــن
نخــور غصـــه بابا فـــدای ســرت
ســـرت رو به دامــن گرفتــم ولی
سؤالم اینه پـس کجاس پیکرت؟
چرا ردِ خاکســـتره رو موهات؟
نشسته روی صــورتت رد خون
شکستن چــرا دندونت رو بابا؟
نگو خورده روی لبات خیزرون
(بابای مظلومم بابایی)۳
الهی بمیــــرم برا عمــــه جـون
بهـــش جای مــن ، تازیونه زدن
چقد زجرمون داده زجر و سنان
زن و بچـــه رو بی بهــونه زدن
از این دنیای بی تو سیــرم بابا
منو با خودت هر جا رفتی ببر
ببر تا کمـــی عمـه راحت بشه
اذیت شـده خیلی تو این سفر
(خرابه شد خونه م بابایی
بی تو نمی مونم بابایی)۳
(بابای مظلومم بابایی)۳
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۳/۴/۱۷
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┄┅✵﷽✵┅┄
#محرم
#شب_سوم
#نوحه_زمزمه
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#سبک: خمیده خمیده رسیدم به تو....
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
تو خواب دیده بودم که امشب میای
چه خوب کردی آخر به ما سر زدی
تو خوابم تو بودی روی ذوالجـناح
ولــی حـــالا روی طبــــق اومدی
نخـــور غصـــه بابا برا دختـــرت
نبینی که اشک از چشام می بارم
میگم فردا به دخــترک های شام
منـم مثـــل اون وقتـــا بابا دارم
(بابای مظلومم بابایی)۳
میــگه عمـــه ، هستم مث مادرت
ببــین رد ســـیلی روی صـــورتم
منم دست به دیوار می گیرم بابا
می بینی دیگه خــم شده قامتم
به من زهـــرای ثانی میــگن بابا
آخه مثــل مادر ، کبــــوده تنــم
باید من هم امشب وصیت کنم
بِدَن غســـلو از زیر پیـــراهنم
(بابای مظلومم بابایی)۳
اگه دختـــرت شد خرابه نشیـــن
نخــور غصـــه بابا فـــدای ســرت
ســـرت رو به دامــن گرفتــم ولی
سؤالم اینه پـس کجاس پیکرت؟
چرا ردِ خاکســـتره رو موهات؟
نشسته روی صــورتت رد خون
شکستن چــرا دندونت رو بابا؟
نگو خورده روی لبات خیزرون
(بابای مظلومم بابایی)۳
الهی بمیــــرم برا عمــــه جـون
بهـــش جای مــن ، تازیونه زدن
چقد زجرمون داده زجر و سنان
زن و بچـــه رو بی بهــونه زدن
از این دنیای بی تو سیــرم بابا
منو با خودت هر جا رفتی ببر
ببر تا کمـــی عمـه راحت بشه
اذیت شـده خیلی تو این سفر
(خرابه شد خونه م بابایی
بی تو نمی مونم بابایی)۳
(بابای مظلومم بابایی)۳
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۳/۴/۱۷
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
❁﷽❁
#نوحه_زمزمه
#شب_سوم
#شهادت_حضرت_رقیه_علیهاسلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:می گذرد کاروان...
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
عمه شدم بی قرار
خسته ام از انتظار
جان به لبـــم آمده
از تب این اضطرار
خواب دیدم مهمانم می رسد
آرام ایــن جـــانم می رسد
عمــه بگـو یک جواب
معنـی و تعبیـر خواب
رفتـــه قــــرار از دلـم
مُردم از این اضطراب
می آید بر گوشـــم زمزمه
لالایی می خــواند فاطمه
این طبــقِ غـرقِ نور
بوی پـــدر مــی دهد
این سر خونین بر آن
عطر سفـــر می دهد
مهمان داریم امشب عمه جان
من هـــم بابا دارم شـــامیان !
عمه ببین نیمه شب
قــرص قمــــر آمده
شـــام سیــــاه مرا
نــور سحــــر آمده
انتـــظارم دیگر سر رسید
آخـــر بابایم با سـر رسید
قـــاریِ قـــــرآن من
زینـــت دامـــان من
خوش آمدی از سفر
شـدی تو مهمان من
سلامٌ علَی الشَیبِ الخَضیب
سلامٌ علَی الخَـــدّ ِ التَّـــریب
رقیـــه قـــربـــان آن
لبهــای عطشـــان تو
چه کرده آن خیزران
بــا لب و دنـــدان تو
آه از طشت و چوب خیزران
آه از گریـــه های عمـــه جان
بکـــن نگــاهم بابا
ببیـــن تو آهم بابا
مرا ببــر با خودت
خستـــهٔ راهم بابا
بیزار از شام و بازار شدم
نالان از بزم اغیـــار شدم
بابای مظلومم یاحسین(۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
✍شعر:رقیه سعیدی (کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
ماه پوشیده کفن در دل طوفان می رفت
آه فرزند حسن داشت به میدان می رفت
همه دیدند عمو در بغلش غش کرده
چون به میدان بلا داشت دل و جان می رفت
دانش آموخته ی مکتب ثاراللهی
بی زره در نفس سایه ی قرآن می رفت
او که حتی نرسیده است دو پایش به رکاب
در دل لشکر طاغوت رجز خوان می رفت
مرگ از طعم عسل در نظرش شیرین تر
داشت با عشق ،به قربانی سلطان می رفت
گرچه فرزند حسن بود ولی عشق حسین
داشت آئینه ای از لولوء و مرجان می رفت
رقص شمشیر و رجز خوانی او بر دل کفر
داغ می زد پی هم تا خط پایان می رفت
عاقبت بوسه ی شمشیر به فرق سر او
خبر آورد به مهمانی رحمان می رفت
همه دیدند در آغوش عمو جان می داد
ماه را حضرت خورشید به قربان می رفت
#محمدجواد_منوچهری
#السلام_علیک_یا_قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
کودکی در خاک و خون
#نوحه
#سبک_ناظم
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
عبدالله حـسن چون شیر غُران
ناگه از خیمه گاه آمد به میدان
آمد به میدان
شد روز محشر
گفتا عمو جان
حالم تو بنگر الله اکبر .....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دارد در بر حسین عبداله اش را
بوسد در موخ خون روی مه اش را
ای وای ازین غم
طفل برادر
گردیده چون گل
در خون شناور الله اکبر .....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دست طفل صغیر افتاده از تن
خفته در خاک و خون از تیغ دشمن
آتش گرفته
باغ پیمبر
آنجا فدا شد
طفل دلاور الله اکبر .....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
میدان ، میدان غم میدان ماتم
صحرا ، صحرای خون دریایی از غم
آن طفل زیبا
آن یاس پرپر
جانش فدا شد
همچون برادر الله اکبر .....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر: حاج محمود تاری «یاسر»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه
#شهادت_عبدالله_بن_حسن_ع
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
بشنوید از حنجر عشق
نغمه ی قالوا بَلی را
غرقه در خونش ببینید
یادگار مجتبی را
این حسین است و ببینید
ارغوانی ماه او را
دشمن از پیکر جدا کرد
دست عبدالله او را
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
واحسینا واحسینا ،،،
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
در میان بغض و اندوه
بسته شد راه گلویش
بر تن او نیزه می زد
پیش چشمان عمویش
لاله چین پرپر نموده
نوجوان کربلا را
لاله گون از او ببینید
چهره ی خون خدا را
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
واحسینا واحسینا ،،،
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
در میان دشت ماتم
آمده غم همره او
یک طرف افتاده مولا
یک طرف عبداله او
هر دو خونین هر دو گلگون
مثل گل مثل ستاره
هر دو در دریایی از خون
هر دو پیکر پاره پاره
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
وا حسینا وا حسینا ،،،
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دست ماتم بار دیگر
نقشی از ماتم کشیده
زینب کبری به یکجا
داغ مهر و ماه دیده
ای خدا پرپر فتاده
لاله های کربلایش
هم حسینش غرقه خون و
هم عزیز مجتبایش
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
واحسینا وا حسینا ،،،
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر: حاج محمود تاری «یاسر»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شعر_آئینی_مذهبی_هیئت
#محرمالحرام
#شب_پنجم
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الزَّكِی لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ وَ رَامِیهُ حَرْمَلَهَ بْنَ كَاهِلٍ الْأَسَدِی
وارث دست رحیم حسن است
صاحب خلق عظیم حسن است
از شکوه جلواتش پیداست
به خدا سیب دو نیم حسن است
همه ی عرش خدا محتاج
کرم طفل کریم حسن است
یا "اباقاسم" "اباعَبدُالله"
نقش ایوان حریم حسن است
حضرت فاطمه هم گریه کن
روضه ی سخت یتیم حسن است
نوه ی حیدر خیبر شکن اوست
حسن بن حسن بن حسن اوست
غرق در رایحه ی یاس حسین
مورد مرحمت خاص حسین
مجتبازاده مسیحا دم شد
ولی از برکت انفاس حسین
نذر طفلان حسن می چرخد
همه شب دسته ی دستاس حسین
پدری کرده برایش همه عمر
خرج او شد همه احساس حسین
کرده پر جای حسن را قطعا
در دل نازک و حساس حسین
در دلش غیر خدا هیچ نبود
رونوشتی ست ز اخلاص حسین
دست خود را علمی دیگر کرد
آخرین حضرت عباس حسین
یک نفس تا لب گودال دوید
اولین گریه کن اش شاه شهید
پیش چشمان ترش طوفان شد
گرد و خاکی وسط میدان شد
بازوی فاطمه یادش امد
دستش از پوست که آویزان شد
نجمه با ناله ی وااماه اش
به سر و سینه زد و گریان شد
حرمله باز به زانو رفت و ..
کشتن طفل یتیم آسان شد
طرح ذبح پسری لب تشنه
دور گودال بلا عنوان شد
زیر تیغ و سپر و نیزه و تیر
بدن هر دوی شان پنهان شد
عاقبت پیکر این طفل شهید
مثل جسم عمویش عریان شد
در رکاب عمویش بر نیزه
سر او راهی نخلستان شد
آه مثل عمویش در گودال
به گمانم دهنش شد پامال
شعر: علیرضا خاکساری
#کریمبنکریم
#اَبناءُالحسن(ع)
#نوحواعَلَیالحسین
#حَیَّ_عَلَی_العَزا
#آجرک_الله_یاصاحبالزمان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
11 بند
#نوحه_زبانحال_حضرت_زینب_کبری_س
#خطاب_به_سربریدۀ_امام_حسین_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
❶#بند_اول
ای امیـــد مــن و یــــاور من
بی تـو بشکـسته بال وپر من
گر سرم را به محمل شکستم
به فــــدای ســر تو ســـر من
ای،، یک شبـه ماه من
ای،، یار و همــراه من
این،، من و این آه من
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
وای،، یاحسین یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
❷#بند_دوم
خون پیشانیت گشته جاری
دختـــرت می کنــد بیقراری
کن نگاهی به او از روی نی
که بگیرد ز چشـــم تو یاری
ای،، یک شـبه ماه من
ای،، یار و همــراه من
این،، من و این آه من
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
وای،، یاحسین یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
❸#بند_سوم
گرچه مائیم و اِرث شهادت
آل عصمـت کجــا و اسارت
لب گشــا ای برادر به قرآن
تا که از ما شود رفع تهمت
ای،، یک شـبه ماه من
ای،، یار و همــراه من
این،، من و این آه من
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
وای،، یاحسین یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
❹#بند_چهارم
ای ســـرت بر ســـنان آیت نور
از تنــور آمــدی یا که از طور؟
چشم خود را بگردان که گردد
چشم نامحرم از محرمان دور
ای،، یک شـبه ماه من
ای،، یار و همــراه من
این،، من و این آه من
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
وای،، یاحسین یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
❺#بند_پنجم
ای رخــت ماه تابانِ زینب
ســـورۀ نور قـــرآنِ زینب
تا زنم بوسه بر ماه رویت
بنشــین روی دامان زینب
ای،، یک شبـه ماه من
ای،، یار و همــراه من
این،، من و این آه من
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
وای،، یاحسین یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
❻#بند_ششم
ای سـلام خـــدا بر مقامـت
وی صــدای خدا در کلامت
کن تلاوت تو قرآن که گیرد
دلـم آرام ز سـنگ ملامــت
ای،، یک شبـه ماه من
ای،، یار و همــراه من
این،، من و این آه من
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
وای،، یاحسین یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
❼#بند_هفتم
خود تویی شاهد حال خواهر
چه شــــنیدم چه دیـدم برادر
صـــدقـه می دهند اهل کوفه
بـر اســــیران آل پـیمـبــــــر
ای،، یک شـبه ماه من
ای،، یـار و همـراه من
این،، من و این آه من
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
وای،، یاحسین یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
❽#بند_هشتم
بر طنـاب ستم بسته دستم
قد خمیـده ز داغ تو هستم
وقت دیــدارم اُمّ حبیـــــبه
نشناسدکه من زینب استـم
ای،، یک شبـه ماه من
ای،، یار و همــراه من
این،، من و این آه من
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
وای،، یاحسین یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
❾#بند_نهم
بسته ام با تو عهــد از ولادت
که به پایان رســد این رسالت
هردو درجبهه ی واحد استیم
با شــهادت تو من با اســـارت
ای،، یک شبـه ماه من
ای،، یار و همــراه من
این،، من و این آه من
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
وای،، یاحسین یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
❿#بند_دهم
خطبه خواندن زمن از تو قرآن
بر سر انجــام این عهد وپیمان
تو ســرت بـر روی نیــزه و من
گـه به ویرانــه گاهی به زندان
ای،، یک شـبه ماه من
ای،، یار و همــراه من
این،، من و این آه من
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
وای،،، یاحسین یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
❶❶#بند_یازدهم
دست حاجت ســـوی حـق بگیرم
خـواهـم از بعـــد داغـت بمیـــرم
من و از تـو جدائــی محال است
این دو روز و دوشب کرده پیرم
ای،، یک شـبه ماه من
ای،، یار و همــراه من
این،، من و این آه من
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
وای،، یاحسین یا مظلوم(3)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
اثر از: حاج محمّد نعیمی (قم المقدّسه)
تهیه و تنظیم کنندگان:
علی وطنی (ورامین) ابوالفضل عامری (قم)
۱۴٠۱/۵/۲۲
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً حرام میباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═┅─
AUD-20220813-WA0330.opus
304.9K
ای امیـــد مــن و یــــاور من
بی تـو بشکـسته بال وپر من
11 بند
#نوحه_زبانحال_حضرت_زینب_کبری_س
#خطاب_به_سربریدۀ_امام_حسین_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#اجرا_استاد_وطنی_بزرگوار
اثر از:حاج محمّد نعیمی (قم المقدّسه)
تهیه و تنظیم کنندگان:
علی وطنی (ورامین) ابوالفضل عامری (قم)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً حرام میباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─═࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇═─
نوحه حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام
سبک مشکت صد پاره شده حاج محمود کریمی
مرد مردان عمو
جان من جان عمو
مردانه روم به سوی میدان عمو
منم که دلبرش
شبیه اصغرش
چطور ببینم او یه دردی بگیره در سرش
ببینم اینهمه نیزه روبه روی پیکرش
مردانه روم به سوی میدان عمو
مرد مردان عمو
جان او جان عمو
مردانه رود به سوی میدان عمو
دستم را عمه نگیر
من هستم بچه ی شیر
این الحسنینم من ...نه خوار و اسیر
شکسته بال و پر
بریده دست اکر
می ارزه قدری که یک نیزه نباشه کارگر
می ارزه قدری که یک لحظه بگیردم به بر
این الحسنینم من نه خوار و اسیر
مرد مردان عمو
جان من جان عمو
مردانه روم به سوی میدان عمو
من که بودم پسرش
همواره دور و برش
چون اکبر او هستم من در نظرش
بیا تو عمه جان
مرا ز غم رهان
بیا اجازه ده جان بخشم به عشق نیمه جان
بذار برم که چش بر راهه دو چشم مهربان
مردانه روم به سوی میدان عمو
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#نوحه حضرت قاسم علیه السلام
به سبک مشکت صد پاره شده حاج محمود کریمی
حرفش ضرب المثله
عشقش از صدق دله
مرگ از نظرش شیرین/ تر از عسله
می پرسه از عمو
منم میرم بگو
عمو اگه داره یکم قااااااسم هم./ به پیشت آبرو
اجازه بده که قاسم هم/ کند به خون وضو
از دلبری او حالا ضرب المثله
حرفش ضرب المثله
عشقش از صدق دله
مرگ از نظرش شیرین/ تر ازعسله
سیمای او حسنه
آهوی این چمنه
انگارعلیه بس که / شیرین سخنه
شبیه فاطمه
بدون واهمه
وقتی میره سوی دشمن ها او/ عقب میرن همه
این همه دشمنم انگاری/ بازم پیشش کمه
ژن های شجاعت او/ در آب و گله
حرفش ضرب المثله
عشقش از صدق دله
مرگ از نظرش شیرین تراز عسله
آمد او نعره زنان
مانند شیر ژیان
انگار که حسن اومد در بزم جنان
عدوشه صف به صف
گرفته شد هدف
زمین و آسمان داره می بینه/ شکوه و هم شرف
صدا می زنه از میدون که /عموجون این طرف
حالا/ تو بیا دریاب/ این در نجف
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
(اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللّٰهِ الْحُسَیْن)
ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا
#هل_من_معین
ای جــان عــالمی ، بــه فــــدای لقـــای تو
از کــودکــی شــدم بخـــدا ، مبـــتـلای تو
هَل مِن مُعین تو به جهان شعله میکشید
اُف بر دلــی که گــرم نگشـت از نــدای تو
هرگه که دید روی تو را مصطفی گریست
بــر انتهــــای تــو ـ ز همـــان ابـتــــدای تو
زیـرا چـو بود ، آگــه ازین ماجــرای شـوم
میسوخـت دل بــرای تــو از ماجــرای تو
کردی چو بر رضـای خـدا جان فـدای حق
هستم رضـا که جــان بدهـم در رضـای تو
ای قبــلهگاہ و مــرکــز پــرگــارِ عـاشـقی!
بـاشد حــریـم تو ـ چو حــریـم خــدای تو
"ای خــاک کــربــلای تو مُهـــر نمـــاز من"
ای سجـده گاہ اِنس و مَلَک ، کـربــلای تو
آنـدم که شد به نیــزہ سرت از شرار غــم
"بیگــانه سوخـت تا چه رسد آشــنای تو"
نـالـد چو نــای نـی، دل خلقی به سینهها
هـــر دم که یـــاد مـیشـود از نیــنوای تو
خـونت اگر به راہ خـــدا ریخـت بر زمین
بـاشد به روز حشـر ، خــدا خـونبهــای تو
تنهــا نـه ما ز داغ تو گــردیـدہ سـوکــوار
زیرا خــداسـت بهر تو صـاحب عـــزای تو
از خــونِ توسـت بیـــرقِ اســلام اسـتوار
بــاشــد در اهتـــزاز ، همیــشه لــــوای تو
جـان، بی بهـا شود چو بگردد فــدای غیر
گیــرد ولـی بهـــا ، چو بگــردد فـــدای تو
چون کشتی نجــات و چـــراغ هـــدایتـی
بی شک بوَد خــدای جهـان، نــاخــدای تو
ای نـور چشم فاطمــه! ما را به روزِ حشر
چشم عنـایتیست به لطـف و عطـــای تو
هـرگـز امیــد نیست کسی را که وا رَهَـــد
در روز رســتـخـیــــــز ، بـــــدون ولای تو
حاتم که هست شهرہ به انفـاق و مَکرمت
امــا بــوَد ز عجـــز ، کهـیـــنه گـــــدای تو
شــرح مقـــام تــو ، نبـُــوَد در تــــوان من
آنجا که عـالمیست به مــدح و ثنـــای تو
ما عـاشـق تــوایـم و تویی عـاشـق خـــدا
در راہ عــاشقی نـرسـد کـس بـه پـــای تو
تو مست جــام بــاده ی (ساقی) کــوثـری
مـا مستِ جــام بــادہ ی قــالـوا بـــلای تو
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شب_ششم_محرم
#نوحه_زمزمه
#شهادت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
شکر خـــدا که امشبــــم / سفره به نام حسنه
روزیِ این سفــره مــونم / دســـت امام حسنه
کـــریـــم اهل بیـــته وو / اما غــریب مادره
مادرش اشـکای همه گـــریه کناشـــو می خره
غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
روضه رو از کجا بگم ؟/ ازیکی بود یکی نبود
یه کوچه ای بود که روخاک / افتاده بود یاس کبود
نیلوفـــری شد از سیلی / صــورت پاک یاسمن
تمـوم ایــن اتفاقا / افتاد جلو چـشــم حسن
غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
یه عمری غصه خورد برا / غریبی های مادرش
قصه تلخ اون کوچه / هرگز نرفت از خاطرش
کینـه دشــمن از علی / تموم نشـــد با این جفا
کینه صفیـــن وجمل / رســــید تا دشـت کربلا
غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
قاسم مجتــــبا نشــــون / هیبــت بابا روگرفت
مدافـع حـــــرم شـــد و / رتـــبه والا رو گرفت
وقتی که قاسم شب قبل/حرف شهادت روشنید
اومد و پرسید از عمـــو/ آیا منم میــشم شهید؟
عموسؤال کردپسرم/مرگ وچطور می بینی تو؟
یه جمله عجیبی گفت / به حیرت آورد عمو رو
من می بینم عموجونم/مرگ وشیرین ترازعسل
فردا جــواب دشـمنو /نشـــون میدم توی عمل
بالا بلند نوجـــوون / توو اوج غــــربت عمو
برای جـنگ با عــدو / رسیـد به خــدمـت عمو
تا اذن میدان رو گرفت /زادهء اون شیـر جمل
با هــر رَجَز از دهنش / می ریخـت« اَحلی مِن
عسل»
ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
من قاسم بن الحــسنـم /صــولت حیدری دارم
مثل پدر ، مثل عمــــو / غــیرت مادری دارم
لشکر دشمـــن همگی / مات رخ ماه حســن
شروع شد ازکیـــنه او /نبرد وجــنگ تن به تن
جنگ دلیـــرانه ای کرد /باغیـرت و شجـاعتش
تا اینکه بی هــوا زدن /عمیــق شـد جراحتش
ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
پیکـر ماه پـاره ای / افـتاده بود روی زمــین
گرفته بوددور اونو / حلقـه ای از لشـکر کـین
تااینکه نیمه جون شد از/ضربت شمشیر عدو
صدا زد از بیــن همه /بـرس به داد مــن عمو
ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
عمو رسیـــد کـنار اون / نوگل باغ مجـــتبا
دید که تمـوم پیکـــرش / شــده اسیر نیزه ها
صورت به صورتش گذاشت/مثل علیِ اکبرش
جــاری شد اشـکای حــسین /زِ غربت برادرش
غریب آقام غریب آقام(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
می گفت عزیز داداشم /اینقده دست و پا نزن
کاری ازم برنمـیاد / عمو رو هِـــی صدا نزن
پاهاتو رو زمین نکش / عمــو رو بیچاره نکن
مادرت و با این کارت / اســـیر و آواره نکن
ای یادگار مجتبی / ای یادگار مجتبی(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حالا بگــو با چـه رویی / تو رو به خیمه ببرم
چقد بزرگ شدی عمو / چــه قد کشیدی پسرم
چقد بزرگی که خـودت /رفتی به پیشو از اجل
مرگ وبه آغوش کشیدی/نوشیدی از جام عسل
ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
قاســم نوجـــــوان مــــن/ تازه گل بــــرادرم
دوبــاره تــازه شــــد برام / داغ علــیِ اکبــــرم
سینه به سینه می کشید/قاسموسمت خیمه ها
بین صـــدای خــنــده ی / لشکــــریان بی حــیا
غریب حسین غریب حسین(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
اهل حـــرم ، با دیدنش / بـرای یاری اومـــدن
با اشک و آه ومرثیه / برسر و صورت می زدن
پیکــر پاره پاره رو / گذاشـــت کنار اکـبرش
بالا بلند نجمه رو / سـپرد به دسـت خواهرش
غریب حسین غریب حسین(۴)
شعر: رقیه سعیدی(کیمیا)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#ششم_محرم
#حضرت_قاسم_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
بس که میدان رفتن تو،بر عمویت مشکل است
دســت یابی تو ، بر این آرزویـــت مشکل است
دیگــــر از هجـــران مگـو ، ای یادگار مجتـــبی
بر مشام جان ، فراق عطر و بویت مشکل است
بر دلم آتــش مــــزن ، ای میـوه ی قلــب حسن
چــون مرا بشنـیدن این گفتگویت مشکل است
ســن تو جانا مناســـب با چـــنین پیکار نیست
جنگ تو ، با لشــکری در روبرویت مشکل است
سخــت باشــد ، ناسزا بشــنیدن از هــر ناکسی
گفتگو با دشــــمـن بی آبــرویت مشــکل است
ای که واجب نیست،دراین سن تو،صوم وصلوه
تشنه لب درکربلا،با خون وضویت مشکل است
بهــر میدان رفتــن خـود ، اشـک بر دامـن مریز
نور چشمم ،جنگ کردن،با عدویت مشکل است
ای که از داغ حســـن ، گـرد یتـــیمی بر ســرت
دیدن اندر خاک و خون،رخسار و مویت مشکل
است
چــون به جـان مجتبی ، دادی قسم ، اینک برو
گرچه دل برکنــدن از روی نکویت مشکل است
می روی و ، می کنــم سـوی تو با حسرت نگاه
گر چـه در هجران ، نظر کردن به سویت مشکل
است
بـس که صحــرا ، پر خروش از لشگر باطل بود
حـق شنیــدن از لب تکبیـر گـویت مشـکل است
تا سلامت بینمــت ، کـردم شتاب از خــمیه گاه
لیک ، با انبوه دشمـن ،جستجویت مشکل است
بس که ابر خـــاک و خون ، بگرفته روی ماه تو
از پس این پرده ها ،دیدار رویــت مشکل است
در دم جــان دادنت ، گفــــتی : عمـــو جانم بیا
غرقه در خـون،دیدن تو،بر عمویت مشکل است
گر نباشد چشـمه ی چشــمان گریانت ” حسان “
زین همه آلودگی ها،شست وشویت مشکل است
شعر:استاد حبیب الله چایچیان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شب_ششم_محرم
#سینه_زنی_حماسی
#شهادت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#سبک:من دخترسلطان عالمینم،،،
من نایب شیرجمل ،من پورِ مجتبایم
فـــرزند دلبـندِ کــــریمِ آل مصـطفایم
((میرِ من حسین است))
((شـاه عالمین است))
من یادگار مجتبایم /سرباز دشت کربلایم(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
تیغ از پیِ حق می زنم مانند شاه خیبر
شمشیرمن دارد نشان از ذوالفقار حیدر
((میرِ من حسین است))
((شــاه عالمین است))
من یادگار مجتبایم /سرباز دشت کربلایم(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
من قاســـم حسینـم و سـرباز نور عینم
هم یاور عباســـم و هــم شـاه عالمینم
((میرِ من حسین است))
((شاه عــالمین است))
من یادگار مجتبایم /سرباز دشت کربلایم(۲)
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
بسم رب الحسین(۶)
#نوحه_زمزمه
#شب_ششم_محرم
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من،،،
راهیِ میــدان شـــد قاســــم مَــه سیما
عمـــه بــراش بســـتـه سـربند یا زهـرا
هیـبـت والای شـــیـــر جمـــل داره
جلـــــوهٔ زیبـــای خیـــرالـعـمـــل داره
با پای خود می رفت سمت اجل ،قاسم
مرگـو می دید اَحلیٰ مِنَ العسـل ،قاسم
امــان از این غــربت(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
لشکر دشمن رو در تــب و تاب انداخت
با هر رجزخوانی به قـلب دشمن تاخت
جنگ نمـایان کرد مثل حســن ، قاســم
فـاتـح میــدان بود ، شیــر بنی هاشــم
ولی گرفت آخر ، عطـــش ، توانش رو
زخــم تنــش دیگـــر برید امـــانش رو
امــان از این غــربت(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
پیکــر بی جــانش ز روی زیــن افتــاد
عــرش خـــدا لرزید تا رو زمیـن افتاد
گرفتــن اطــرافـو ، یه لشکــر کافــــر
یک بدن پــاره ، مثــــل علـــی اکبــــر
امــان از این غــربت(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
صدای فریادش پیچـید تو اون صحـرا
شکسته پهلو شــد درســت مثــل زهرا
برای امـــدادش عمـــو رســیــد از راه
ســـرش رو بـر زانــو گـــرفـت ثــارالله
امــان از این غــربت(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بوســه به زخـمـای ماه جبــــین می زد
وقتی که پاهاشـــو روی زمیــن می زد
زمین نکش قاســـم این همـــه پاها رو
آتیــش نـزن قلــــب عمــوی تنهــــا رو
امــان از این غــربت(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بس که کشیــدن این پیکـــر و نامــردا
چه قد کشیـــدی تو چقــد شــدی رعنا
آتیش زده داغـت بـر جگـــــرم ای وای
زنـــده شـــــده داغ بــرادرم ای وای
امــان از این غــربت(۴)
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۵/۱۲
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#قاسم_بن_الحسن_ع
#نوحوا_عَلَی_الحسین_ع
#حَیَّ_عَلَی_العَزا
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
السَّلَامُ عَلَى الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْمَضْرُوبِ عَلَى هَامَتِهِ الْمَسْلُوبِ لَامَتُهُ حِينَ نَادَى الْحُسَيْنَ عَمَّهُ فَجَلَا عَلَيْهِ عَمُّهُ كَالصَّقْرِ وَ هُوَ يَفْحَصُ بِرِجْلَيْهِ التُّرَابَ وَ الْحُسَيْنُ يَقُولُ بُعْداً لِقَوْمٍ قَتَلُوكَ وَ مَنْ خَصْمُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ جَدُّكَ وَ أَبُوكَ ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ اللَّهِ عَلَى عَمِّكَ أَنْ تَدْعُوَهُ فَلَا يُجِيبَكَ أَوْ أَنْ يُجِيبَكَ وَ أَنْتَ قَتِيلٌ جَدِيلٌ فَلَا يَنْفَعَكَ هَذَا وَ اللَّهِ يَوْمٌ كَثُرَ وَاتِرُهُ وَ قَلَّ نَاصِرُهُ جَعَلَنِيَ اللَّهُ مَعَكُمَا يَوْمَ جَمَعَكُمَا وَ بَوَّأَنِي مُبَوَّأَكُمَا وَ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَكَ عُمَرَ بْنَ سَعْدِ بْنِ عُرْوَةَ بْنِ نُفَيْلٍ الْأَزْدِيَّ وَ أَصْلَاهُ جَحِيماً وَ أَعَدَّ لَهُ عَذَاباً أَلِيماً
مشتاق میدان رفتــنم رخصــت عموجان
ســـر میدهـم پای تو بی نوبت عمـوجان
آیینه دار غیـــرت اللهم که جـــاری است
در رگ رگ من جای خون غیرت عموجان
من وارث شـــیر جـمل هـستم مگر نه ؟؟
مثل پـدر دارم دل و جـــرات عمــو جان
جــــای کـلاه جنگــــی ام عمــامـه دارم
یک پاحسن هستم دراین هیبت عموجان
الموت احلی من عســل یعنی که شیرین
باشد برایـــم مرگ با عـــزت عمـــوجـان
با نوعـــروســم در قــیامت وعـده کردم
دنیا ندارد بیش از این قیمـت عمــوجان
اذن جــــهادم را پـــدر قـبـلا نوشــــته
امید من باشد به دسـت خــط عمـوجان
جـــــای زره لطفـــی بکـن دیگـــر برایـم
فکر کفن بردار بی زحـــمت عمـــوجــان
پای تو را بوسیـدم و افسـوس از اینــکه
دیگرندارم بیش از این فرصت عمـوجان
با اکبــــــرت فرقـــی نـدارم می گــذاری
درمعرکه صورت براین صورت عمـوجان
طعــم غــــلاف بی هـــوایی را چشـیدم
دیگـر ندارد بازویـم قــــوت عـــموجـان
این فرقه ی خون ریز سنگ انداز کوفــه
از کشـــتن مــا می بــرد لذت عموجـــان
خوشبخـــت از آنـــم میشـوم قربانی تو
دلشــــوره دارم بابــــت پیشــــانی تو
لشگر که بغضش شد فراهم سنگ می زد
شیطان پرستــی هم مصمم سنگ می زد
گفتــم انابـــن المصطفـــی اما ابوجـــهل
ســـوی رسول الله خـــاتم ســنگ می زد
الله اکــــبر نقـــــش روی بیــرقـــــم بود
بی اعتنا حتـی به پرچــــم سنگ می زد
آئینــــه ی روی علـــی بـــودم که دیــدم
مردی شــــبیه ابن ملجــــم سـنگ می زد
تا بشکـــنــد مـــثل دلـــم فـرق ســـرم را
می آمد از نزدیـک و محـکم سنگ می زد
از کیـــنه تــوزان جمل بـود انکه با غیـظ
سمت حســــن های مجسـم سنگ می زد
با نیـــت مهــمان نـوازی کوچـــــه وا شد
کوفـی به جـــای خیر مقدم سنگ می زد
تنها نه ان تـازه نفـــس هایـــی که بودند
تا پیرمــــردی با قـــد خـــم سنگ می زد
راه نفــــس را تـا ببــندد در گلویـــم
یک طایفــه پشت ســـر هـم سنگ می زد
با قصدقربت سمـت من نیزه می انداخت
هر کــس مـیان معـــرکه کم سنــگ میـزد
چشــم کبـــود مـن دلیـل اشـک زهراسـت
روی دهـــانم جـای نعـل اسـب پیداســت
شعر:علیرضا خاکساری
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
AUD-20220803-WA0205.opus
221.9K
#زمینه
#شور_حضرت_قاسم_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
ما اگه سینه زنیم ، ما اگه گریه کنیم
ما همگی پیرو ، قاسـم ابن الحسنیم
ان تنکـــرونی فانابــن الحســـن
سبط النبی المصطــفی المؤتمن
به زیر مرکبا عموجون میگم که
ببین منم برات شـــدم سینه زن
سینه میزنم برات
برای غـربت نگات
برای لحـظه ای که
تنهایی تو قتلگات
جانم عمو حسین(4)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
طعــم روی لب من ، احـلی من عسله
اومده میدون پسرِ،کسی که شیرجمله
ان تنکرونی فانابــــن الحــــــسن
دلم گرفــــــته برای این محـــــن
الان تو هسـتی عموجـــون کنارم
چند لحظه دیگه تنهایی با دشمن
میزنن با نیــزه ها
میزنن چه بی هوا
عمـــه میزنه صدا
ای غــــریب کربلا
جانم عمو حسین(4)
شعر:سید حامد میرحسینی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇═┅─