السلام علیک یا ابا عبدالله
#مرثیه
#حضرت_علی_اکبر_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
اکبرآن آیینه ایزد نما
نور چشم خاندان مصطفی
مظهر حُسن وصفات سرمدی
انعکاس خُلق و خوی احمدی
چون بمیدان امد ان قرص قمر
شد در ان صحرا قیامت جلوه گر
محو سرو قامتش جن و ملک
ذکرشان ای ماه ، اللهُ مَعَک
جمله گفتند این علی یا مصطفاست
یا تجلّی جمال کبریاست
گفت با تکبیر و با صوت جلی
من علیّم وارث خون علی
مظهر خشم خدای لم یزل
ذوالفقارم قاصد پیک اجل
چون عدو بیچاره شد در آن زمان
راه را بستند بر جان جهان
حمله ور از هر طرف بر او شدند
ضربتی بر فرق پاک او زدند
چشم عالم دید یکبار دگر
در سپهر کربلا شق القمر
ناگهان از آسمان افتاد ماه
پاره شد از این مصیبت قلب شاه
بر سر بالین او چون شه رسید
ناله ای جانسوز از دل بر کشید
گفت ای آرامش جانم علی
ماه رخسارت زخون شد منجلی
می زند لبخند هر زخمت بمن
داغ تو زخم دل هر انجمن
پس بدامانش گرفت آن سرو ناز
دید فرقش تا به ابرو گشته باز
روی خود بنهاد بر روی پسر
گفت ای آرامش جان پدر
چشم خود یکدم برویم باز کن
بعد از آن تا عرش حق پرواز کن
لعل خود بگشای ای نور بصر
یک سخن با من بگو جان پدر
جسمت از تیغ و سنان شد چاک چاک
ای شبیه مصطفی روحی فداک
با وضوی خون عبادت کرده ای
در قیام خود قیامت کرده ای
لاله پرپر بود و چشم باغبان
خون چکان از طعنه ی اهریمنان
شد دل سرخ "شقایق "داغدار
دیده اش تا صبح محشر اشکبار
گزیده ای :از مثنوی مدح ومرثیه حضرت علی اکبر (ع)
حمیدرضازاده "شقایق"
کرمان محرم ۱۴۰۰
http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#مرثیه
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
مرکبت راهِ خیمه را گم کرد
نیزه نیزه پر از نشانه شدی
دیر کردم مرا ببخش علی
مثلِ تسبیحِ دانه دانه شدی
همه ی دشت را تنت پر کرد
در عبا جا نمی شوی پسرم
شد شکسته عصای پیریِ من
با چه پایی تو را حرم ببرم
آمدم سوی تو سراسیمه
تا ببینم چه آمده به سرت
پسرم باز کن نگاهت را
پاسخم را بده منم پدرت
عمه ات هم به پیش آمده است
تا که فهمید در تنم جان نیست
غیرت اللهِ من ، علی اکبر
جای عمّه میانِ میدان نیست
گریه هایم که شد بلند اینجا
لشکرِ ابنِ سعد خندان شد
بعدِ پنجاه و چند سال امروز
قامت خواهرم نمایان شد
عمه ات را بده کمک تا او
از کنار جنازه بر خیزد
پیکرت چیده در عباست ببین
از عبا خونِ تازه می ریزد
شعر:رضا یزدی اصل
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
عرض سلام و خیر مقدم به بزرگوارانی که به تازگی عضو کانال شدند
التماس دعای ویژه
مدیریّت کانال:خادمه الزهرا(س)علیزاده
┄┅✵﷽✵┅┄
#محرم
#شب_سوم
#نوحه_زمزمه
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#سبک: خمیده خمیده رسیدم به تو....
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
تو خواب دیده بودم که امشب میای
چه خوب کردی آخر به ما سر زدی
تو خوابم تو بودی روی ذوالجـناح
ولــی حـــالا روی طبــــق اومدی
نخـــور غصـــه بابا برا دختـــرت
نبینی که اشک از چشام می بارم
میگم فردا به دخــترک های شام
منـم مثـــل اون وقتـــا بابا دارم
(بابای مظلومم بابایی)۳
میــگه عمـــه ، هستم مث مادرت
ببــین رد ســـیلی روی صـــورتم
منم دست به دیوار می گیرم بابا
می بینی دیگه خــم شده قامتم
به من زهـــرای ثانی میــگن بابا
آخه مثــل مادر ، کبــــوده تنــم
باید من هم امشب وصیت کنم
بِدَن غســـلو از زیر پیـــراهنم
(بابای مظلومم بابایی)۳
اگه دختـــرت شد خرابه نشیـــن
نخــور غصـــه بابا فـــدای ســرت
ســـرت رو به دامــن گرفتــم ولی
سؤالم اینه پـس کجاس پیکرت؟
چرا ردِ خاکســـتره رو موهات؟
نشسته روی صــورتت رد خون
شکستن چــرا دندونت رو بابا؟
نگو خورده روی لبات خیزرون
(بابای مظلومم بابایی)۳
الهی بمیــــرم برا عمــــه جـون
بهـــش جای مــن ، تازیونه زدن
چقد زجرمون داده زجر و سنان
زن و بچـــه رو بی بهــونه زدن
از این دنیای بی تو سیــرم بابا
منو با خودت هر جا رفتی ببر
ببر تا کمـــی عمـه راحت بشه
اذیت شـده خیلی تو این سفر
(خرابه شد خونه م بابایی
بی تو نمی مونم بابایی)۳
(بابای مظلومم بابایی)۳
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۳/۴/۱۷
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
به نام خدا
#زمزمه_سوّم_محرّم
#حضرت_رقیّه_سلام_الله_علیها
#سبک الهی به حیدر....
نبودی ببینی چی اومد سرِ من
تو نیزهنشینی شکسته پرِ من
آتیش پاگرفت و... اومد سمتِ خیمه
پاهام سوخته مثلِ پرِ معجرِ من
یکی تویِ گوشم زد و گفت تو گوشم
که گوشوارهیِ تو مالِ دخترِ من
برا من عجیبه سرِ تویِ تشتِت
برا تو عجیبه پر و معجرِ من
بابایی بابایی /۴/
نبودی کشیدن مویِ بچّههاتو
گرفتن تو خیمه دورِ مَحرماتو
شده ضربِ سیلی نصیبِ کسی که....
گیر افتاد تو آتیش صدا زد باباتو
نه دندونِ سالم نه مویِ سیاهی
برام مونده بابا ببین ماجراتو
یکیشون به طعنه میگفت من کنیزم
عجیبه برا من عجیبه برا تو
بابایی......
شعر:حسین ایمانی
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
❃﷽❃
#محرم
#سینه_زنی_شور
#امام_حسین_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
ما همه نسل به نسل درپناهت هستیم
ما همه سینه زنان در سپاهت هستیم
یا اباعبدالله/ یا حسین ثارالله (۲)
ما همه ملت آقا اَبی عبداللهیم
در پناهِ عَلَمِ حضرتِ ثاراللهیم
یا اباعبدالله/ یا حسین ثارالله (۲)
هرکجا خیمه به پا گشته، حرمخانه توست
دل ما سینه زنان ، محفل و غمخانه توست
یااباعبدالله یاحسین ثارالله (۲)
روضه ات خوشتر از آفاق جِنان است حسین
حَرَمت امن ترین جای جهان است حسین
یا ابا عبدالله / یا حسین ثارالله (۲)
به مشامم برسان عطر خوش کرب و بلا
دوست دارم که ببینم حرم پاک تو را
یا ابا عبدالله / یا حسین ثارالله (۲)
باحسین در دوجهان بی غم و بی واهمه ایم
ما همه منتظر منتقم فاطمه ایم
یا ابا عبدالله / یا حسین ثارالله (۲)
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
✍رقیه سعیدی (کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
#شب_ششم_محرم
#نوحه_زمزمه
#شهادت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
شکر خـــدا که امشبــــم / سفره به نام حسنه
روزیِ این سفــره مــونم / دســـت امام حسنه
کـــریـــم اهل بیـــته وو / اما غــریب مادره
مادرش اشـکای همه گـــریه کناشـــو می خره
غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
روضه رو از کجا بگم ؟/ ازیکی بود یکی نبود
یه کوچه ای بود که روخاک / افتاده بود یاس کبود
نیلوفـــری شد از سیلی / صــورت پاک یاسمن
تمـوم ایــن اتفاقا / افتاد جلو چـشــم حسن
غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴)
یه عمری غصه خورد برا / غریبی های مادرش
قصه تلخ اون کوچه / هرگز نرفت از خاطرش
کینـه دشــمن از علی / تموم نشـــد با این جفا
کینه صفیـــن وجمل / رســــید تا دشـت کربلا
غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
قاسم مجتــــبا نشــــون / هیبــت بابا روگرفت
مدافـع حـــــرم شـــد و / رتـــبه والا رو گرفت
وقتی که قاسم شب قبل/حرف شهادت روشنید
اومد و پرسید از عمـــو/ آیا منم میــشم شهید؟
عموسؤال کردپسرم/مرگ وچطور می بینی تو؟
یه جمله عجیبی گفت / به حیرت آورد عمو رو
من می بینم عموجونم/مرگ وشیرین ترازعسل
فردا جــواب دشـمنو /نشـــون میدم توی عمل
بالا بلند نوجـــوون / توو اوج غــــربت عمو
برای جـنگ با عــدو / رسیـد به خــدمـت عمو
تا اذن میدان رو گرفت /زادهء اون شیـر جمل
با هــر رَجَز از دهنش / می ریخـت« اَحلی مِن
عسل»
ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
من قاسم بن الحــسنـم /صــولت حیدری دارم
مثل پدر ، مثل عمــــو / غــیرت مادری دارم
لشکر دشمـــن همگی / مات رخ ماه حســن
شروع شد ازکیـــنه او /نبرد وجــنگ تن به تن
جنگ دلیـــرانه ای کرد /باغیـرت و شجـاعتش
تا اینکه بی هــوا زدن /عمیــق شـد جراحتش
ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
پیکـر ماه پـاره ای / افـتاده بود روی زمــین
گرفته بوددور اونو / حلقـه ای از لشـکر کـین
تااینکه نیمه جون شد از/ضربت شمشیر عدو
صدا زد از بیــن همه /بـرس به داد مــن عمو
ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
عمو رسیـــد کـنار اون / نوگل باغ مجـــتبا
دید که تمـوم پیکـــرش / شــده اسیر نیزه ها
صورت به صورتش گذاشت/مثل علیِ اکبرش
جــاری شد اشـکای حــسین /زِ غربت برادرش
غریب آقام غریب آقام(۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
می گفت عزیز داداشم /اینقده دست و پا نزن
کاری ازم برنمـیاد / عمو رو هِـــی صدا نزن
پاهاتو رو زمین نکش / عمــو رو بیچاره نکن
مادرت و با این کارت / اســـیر و آواره نکن
ای یادگار مجتبی / ای یادگار مجتبی(۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
حالا بگــو با چـه رویی / تو رو به خیمه ببرم
چقد بزرگ شدی عمو / چــه قد کشیدی پسرم
چقد بزرگی که خـودت /رفتی به پیشو از اجل
مرگ وبه آغوش کشیدی/نوشیدی از جام عسل
ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
قاســم نوجـــــوان مــــن/ تازه گل بــــرادرم
دوبــاره تــازه شــــد برام / داغ علــیِ اکبــــرم
سینه به سینه می کشید/قاسموسمت خیمه ها
بین صـــدای خــنــده ی / لشکــــریان بی حــیا
غریب حسین غریب حسین(۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
اهل حـــرم ، با دیدنش / بـرای یاری اومـــدن
با اشک و آه ومرثیه / برسر و صورت می زدن
پیکــر پاره پاره رو / گذاشـــت کنار اکـبرش
بالا بلند نجمه رو / سـپرد به دسـت خواهرش
غریب حسین غریب حسین(۴)
✍شعر: رقیه سعیدی(کیمیا)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
السلام علیک یا اباعبدالله
🍁علی اصغر🍁
بالای دست نو گل خود را گرفت و گفت
این آخرین ذخیره ، علی اصغر من است
در سنگر جهاد وعقیده براه حق
همرزم وهم عقیده وهم سنگر من است
با خیل عاشقان شده همراه و هم صدا
کوچکترین شهید ره داور من است
هست افتخار کلّ سپاهم در این قیام
طفلی بلند مرتبه سر لشکر من است
شد لحظه عروج من از فرش تا بعرش
سیمرغ عشق هستم و او شهپر من است
زیر و زبر اگر که شود کاخ ظالمان
اعجاز خون پاک گل پر پر من است
در دادگاه عدل الهی به روز حشر
این طفل بی گنه سند اکبر من است
دارد " شقایق" از کرم شاه این امید
گوید که این غلام سیه نوکر من است
شعر:استادحمید رضازاده "شقایق"
کرمان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
هدایت شده از شیدای زینب (سلام الله علیها)
زبان حال حضرت لیلا سلام الله علیها
#حضرت_علی_اکبر علیه السلام
ماه "می آمد و رخساره برافروخته بود "
گل سرخ لبش از داغ عطش سوخته بود
پدر آن روز به او رزم که آموخته بود
به لباس تن او کاش که پر دوخته بود
نازپرورده ی ما بال و پری می خواهد
روی یوسف ز نظر ها سپری می خواهد
گفته بودم که من از چشم و نظر می ترسم
از پریشانی گیسوی پسر می ترسم
گفته بودم برود سوی خطر می ترسم
از صدای خوش و تحریر دگر می ترسم
من نباشم که قوی تر ز مرام زهرا
روضه اش خوش ننشسته ست به کام زهرا
قل هوالله احد خواندم و او تنها ماند
قل اعوذین سپر کردم و او قرآن خواند
دل به دریا زدم او کلک سخن را می راند
باز با اینهمه او داغ به این دل بنشاند
گفتم الله و دلم نور الهش را خواست
گفتم اکبر که اذان از لب ماهش برخاست
مصلحت بود نباشم که سرانجام نشد
بی خبر هر چه که ماندم دلم آرام نشد
لیل و لیلا شدنم سد بلایام نشد
به صف لیلی و لیلا که کم ایهام نشد
جای لیلی که نباشد وسط جنگ و قتال
جای لیلا ست به شعر و غزل و عشق و وصال
آه گفتند تنت مزرعه تیر شد و
پدرت موقع جمع تن تو پیر شد و
عمه آمد به سراغ تو ولی دیر شد و
جای هر بوسه ی من بوسه ی شمشیر شد و
پدرت. ، خاک بسر کرده جهان را بی تو
تو بگو پس چه کند لیلی لیلا بی تو
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
❁﷽❁
#شب_نهم_محرم
#نوحه_زمزمه
#شهادت_عباس_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
اگه دلت پر از غمه / دلت گرفته از همه
اگه گره به کارته / بیا به اذن فاطمه
با یه دل شکسته ای/رو کن به سمت علقمه
حرف بزن با کسی که / گره گشای عالَمه
بریم سراغ آقایی/ که میر بحر کَرَمه
پناه لشکر حسین /صاحب مَشک و عَلَمه
باب الحوائجی که شد/ پشت و پناه عالمین
قوت قلب زینب و / میر و علمدار حسین
تا اینکه راه آب رو/ بستن رو لشکر حسین
سخت شد آوردن آب / برا برادر حسین
روز دهم آبی نبود / توی تموم خیمه ها
واعطشا واعطشا / افتاد میوون بچه ها
مشک و رو دوش خود گذاشت/ ساقی طفلان حسین
اومد به محضر داداش /بگیره فرمان حسین
راهی دریا شده بود / میر وعلمدار جوان
حسین و زینب ،روی تَلّ / ایستاده بودن نگران
تا اینکه عباس رسید / نشست بر لب فرات
دست به زیر آب برد / شروع شد تب فرات
مشکشو پر کرد وسپس /دستشو زیر آب برد
دستشو پر کرد ولی /قطره ای ازآب نخورد
یادش اومد تشنگی و/گریه کودک رباب
آب کف دستشو ریخت/ با خجالت به روی آب
نهیب زد به آب که / وقتی که تشنه ان همه
میخوای که آبروی من/ بره به نزد فاطمه
شیر وفا شیر ادب /گرفته از اُمّ بنین
تا که بشه فداییِ /حسین زهرا، شَه دین
دور شد ازآب فرات /تا بره سمت خیمه ها
یه وقتی از پشت کمین /اومد هجوم نیزه ها
به تنهایی افتاده بود /میوون چند صد نفر
بین اونا کسی نبود /حریف این قرص قمر
دیدن توو جنگ تن به تن /حریف عباس نمیشن
کمین گرفتن بتونن /دستاشو ازتن بگیرن
باضرب شمشیر عدو /دست یَلِ شیر خدا
جدا شد ازپیکر او / افتاد رو دشت نینوا
مشک و به دندونش گرفت/ زیر بغل زد علمو
اما نذاشتن که بره / سقای اهل حرمو
تا تیرهای بی امان /به مشک عباس رسید
آب زمین ریخت وشد /امید سقا نا امید
حال دیگه نه مشکی و/ نه دستی مونده به بدن
آب وبه خیمه ببره /تا همه سیراب بشن
دیگه علمدار حسین /تنها و بی پناه بود
دور و برش یه لشکر از /گرگای روسیاه بود
می بارید از دور وبرش /بارون تیر و نیزه ها
می زدن ازهر جهتی /برتن او تیر جفا
امان از اون لحظه ای که /حرمله زانو زد زمین
سه شعبه شد رها وخورد /به چشم ماه بی قرین
هرچی تکون داد سرشو /تیر ولی جدانشد
بدون دست ،حریف اون / ضربه ی بی هوا نشد
توو اوج غربتش زدن /عمود آهنین به سر
به یاد غربت حسین /کشید آه پر شرر
باصورت افتاد رو زمین /ماه منیر علقمه
رسیده بود بالا سرش/ پهلو شکسته فاطمه
زدشت پاک علقمه /عطر گل یاس رسید
مادر قدخمیده ای /به داد عباس رسید
گفت به سقا، پسرم /منتظره برادرت
صدا بزن تا برسه /برادرت بالا سرت
پیچید صدای یا اَخا /به گوش زینب وحسین
رسوند به نهر علقمه /خودش رو شاه عالمین
پیکر عباسشو دید /گم شده زیر نیزه ها
دو دستای برادرش /شده ز پیکرش جدا
یکی یکی روی زمین /دستای عباسشو دید
اون دستای بریده رو /به روی صورتش کشید
بوسه میزد به دستایی /که می گرفتن علمو
چطور به خیمه ببره /این آقای با کَرَمو
سر برادر و گذاشت /غریبونه رو زانوها
صدای غربت حسین/ پیچید توو دشت کربلا
چشماتو واکن اومدم /بالا سرت ،پناه من
ای تکیه گاه بچه هام /دلخوشی سپاه من
هنوز دارم می سوزم از/ داغ علی اکبرم
برادرم ،با رفتنت /شکسته شد این کمرم
پاشو نذار خنده کنن /به غربت برادرت
الهی من فدای این / زخمای روی پیکرت
پاشو دیگه آب نمیخوان /همه میگن عمو بیاد
دیگه صدای ناله ی / اصغرم هم در نمیاد
چاره کار من تویی /نمونده چاره ای برام
الهی طاقتم بده /رفتن همه برادرام
با هر اذیتی که بود/ یه حرفی رو زد به حسین
برای اولین دفعه / باحیا رو زد به حسین
تو رو به جان مادرت / منو نبر سمت حرم
که خیلی شرمنده ام از/ لبای خشک اصغر
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
✍رقیه سعیدی (کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
❁﷽❁
#شب_نهم_محرم
#سینه_زنی
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
سبک:صل الله علیک یافاطمه(تسبیحات)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
برلب دارم
ذکــر نام تو ابوفاضـــل
اسم تو زینت هر محفل
عشقت حک شده توو جان و دل
الله اکبر سقـــای حــــرم
الله اکــــبر ارباب کــــرم
تومشکل گشای دردای منی
الله اکبــــرســایه ســـرم
ســـقای حـــرم ابوفاضل
دریای کــرم ابوفاضل(۲)
آب فرات
شــرمنده شد از لبای تو
افتاده به زیــــر پای تو
می سوزه برا غمــای تو
سبحان الله از ایـن همه وفا
سبحان الله ازلحظه ی وداع
سبحان الله از مشـک پاره و
آه ازاون سه شعبه ای که شدرها
ســـقای حـــرم ابوفاضل
دریای کــرم ابوفاضل(۲)
دستای تو
یادگار حـیــــــــدره آقا
توو دســــتای مادره آقا
بهــــر روز محشــــره آقا
ای سلطـان باوفا یاعباس
اقای گـره گــــشا یاعباس
توالگوی غیرت واحساسی
ای آقای با حـــیا یاعباس
ســـقای حـــرم ابوفاضل
دریای کــرم ابوفاضل(۲)
نهر علقم
دنیای قشـنگ احســـاسه
رد پایـــی از گل یاســــه
مـــادر بالا ســــر عباسه
الحمــدلله مـــاه علقمــه
داره سر بر زانوی فاطمه
الحمـدلله دشـــت کربلا
قـــدمـگاه بانوی عــالمه
سقــای حـــرم ابوفاضل
دریای کرم ابوفاضل(۲)
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─