eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
2.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
546 ویدیو
772 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج احمد واعظی.mp3
10.07M
🎙 🚩 لبیک‌یاامام 🚩 اذن‌عزا از امام‌رضا(ع) 🔰 «نوزدهمین‌همایش هیأت‌های محوری‌وبرگزیده کشور» 🔻با‌محوریت: 🔸هیأت‌وتربیت۴؛ (تربیت سیاسی) 🗓 |بهار۱۴۰۳| 📍|مشهدمقدس|
. فرازی از 🔹ماه محرم سلام🔹 «شور به پا کرده‌ای» ماه محرم سلام تازه شب اول است «اذن بده یا امام» باز به دنبال من پیک فرستاده‌ای باز به دنبال من... این منِ کوفی مرام عشق! چها کرده‌ای؟ عزم کجا کرده‌ای؟ چشم به راهت منم تشنه‌لب از روی بام اشک غمت جاری است، فصل عزاداری است نام تو را می‌برم لحظۀ حُسن ختام داغ دل خواهرت... تشنگی اصغرت... روضۀ آب آورت... گریه کنم بر کدام؟ «آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک نهادی ای تشنه لب صورت خود را به خاک»... 📝 .👇
پیش‌زمینه؛ ماه محرم سلام.mp3
1.35M
🎵 نغمه پیشنهادی در قالب 🎙 نغمه‌پرداز: 🏷 وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن
. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ الفبای جنونو توو روضه یاد می گیرم بگی بمون می مونم - بگی بمیر می میرم داره نگاه دیگه - خدا به زائر تو می زنه نبضم آقا - فقط به خاطر تو ۲ زندم بگم حسین / زندم بیام حرم دنیام عوض شده / از وقتی نوکرم از بردن اسم تو سیر نمیشم * حسین جان من با گداهای تو قوم و خویشم * حسین جان جز تو کی تا آخر می مونه پیشم * حسین جان اربابم اربابم حسین جان حسین جان ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اگه دلت گرفته - اگه خرابه حالت شبا تصورش کن - حرم رو توو خیالت گریه توو روضه ها از - اوجب واجباته هر کی یه جور توو دنیا - اسیر کربلاته ۲ ای پرچم غمت / بالاتر از همه دنیا بدون تو / عین جهنمه جایی برام کنج حرم نمیشه * حسین جان مدیونتم از حالا تا همیشه * حسین جان دل می‌شکنه توو روضه مثل شیشه * حسین جان اربابم اربابم حسین جان حسین جان ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ معتقدم که اشک - چشای ما حواله س روزی کربلامون - توو دستای سه ساله س حماسه ی خودش رو - با گریه هاش شرو(ع) کرد کنار عمه زینب - کوفه رو زیر و رو کرد ۲ تا آخرین نفس / موند پای باورش دست کسی نخورد / اصلا به معجرش پشت در خونت پر از فقیره * رقیه عشق تو آخر دستمو می گیره * رقیه حس گداییت حس بی نظیره * رقیه ای عشق اربابم رقیه رقیه ۳ . 👇
. اشعارمناجاتی علیه السلام مصطفی متولی✍ آن روز که به داغ غمت مبتلا شدیم دل خون تر از شقایق دشت بلا شدیم ما یادمان که نیست ولی راستی حسین با درد غربت تو کجا آشنا شدیم ممنون از اینکه آمدی آقای ما شدی ممنون از اینکه نوکر این خانه ما شدیم شکر خدا که فاطمه مارا خریده است شکر خدا که خرج بساط شما شدیم عزت سرای ماست عزا خانه شما با گریه بر تو بود عزیز خدا شدیم ما را خدا به عشق تو میبخشد عاقبت ما عاقبت بخیر تو در روضه ها شدیم ***** .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا بنت ابی عبدالله  ای از سـفر برگشـته بابا، پیکرت کو؟ سـیمرغ قاف عاشـقی بال و پرت کو؟ بـر روی شــاخ نیـزه ها گل کرده بودی حـالا که پـائین آمدی برگ و برت کو؟ از من نمی پرسی چه شد این چند روزه؟ از من نمی پرسی نشـاط دخترت کو؟ امشب، هر کی حاجت‌ داره هر کی گرفتاره هر کی مریض داره دامن این خانوم سه ساله رو بگیره این خانوم ،باب الحوائجه این خانوم،دردانه ی اربابمون سیدالشهدا ست. فقط خدا میدونه، روضه ی این خانومِ سه ساله رو، کسایی میتونن درک کنن که تو خونه دختر یتیم داشته باشن، فقط همسرانِ شهدا، میفهمن یتیم داری چقدر سخته، همین چند سال قبل تو اصفهان، جنازه ی یکی از شهدا رو بعد چند سال، تو تفحص شناسایی کردند، گفت من مامور شدم به خانواده ی شهید اطلاع بدم، وقتی اومدم در زدم یه دختر جوانی اومد درو باز کرد، گفتم منزل شهید فلانی؟ گفت بله، من دخترشم، تا بهش گفتم جنازه ی پدر شما پیدا شده، شروع کرد گریه کردن، گفتم قراره فردا ظهر، جنازه رو بیاریم خونه ی شماها، بعد میریم برا تشییع، دیدم دختر شهید با گریه و التماس، صدا زد میشه جنازه ی بابامو فردا شب بیارید؟ گفتم ما برا فردا ظهر برنامه ریزی کردیم دیدم خیلی گریه میکنه و التماس میکنه قبول کردیم، فردا شب ، همینکه با جنازه رفتیم تو کوچه ، دیدم همه جا چراغونه، تعجب کردم ،سؤال کردم چه خبره؟ گفتن تو این کوچه امشب ، مجلس عروسی برپاست، اومدم در خونه ی شهید، دیدم مجلس عروسی تو همین خونه ست، وارد خونه شدیم خواستیم برگردیم ، دیدم فرزند شهید با چادر سفید اومد جلوتر، گفت خیلی وقته چشم انتظارم، همه سر سفره ی عقد منتظرن پدر عروس، بیاد زود باشید بابامو بیارید، چند سال از شهادت گذشته فقط چند تا پاره ی استخوان، اینا رو آوردیم این استخونا روگذاشت کنار سفره ی عقد، گفت به همه گفته بودم، بابام میاد سر سفره ی عقدم، بابام بهم قول داده بود، دیدید بابام اومده. دلت آماده شده؟ببرمت خرابه ی شام تو خرابه ی شام ، وقتی سر بابا رو آوردن ، صدا زد : یا عمتی هذا راس من؟ عمه جون،این سر کیه؟ صدا زد، هذا راس ابیک الحسین، این سر بابای غریبت حسینه، سر بابارو تو دامن گذاشت، شروع کرد با باباش درد و دل کردن، آوای قـــرآن خـواندنت لالای ام بود بابا بابا... قربان قرآن خواندنت ،پس حنجرت کو؟ آخه همینطور که با سر باباش حرف میزد هی با دستای کوچولوش سر بابا رو نوازش می‌کرد نمیدونم دستش به کجا رسید یه مرتبه صدا زد لب های من مثـل لبت دارد ترک ها با این لب عطشان بگو آب آورت کو؟ بـابـا ، سراغ از گوشـوار من نگیری! من از تو پرسیدم مگر انگشترت کو؟ بابا.... یکی دو بیت دیگه درد و دلای رقیه رو بخونم هر کی میخاد گریه کنه بسم الله این چند روزه هر کسی سوی من آمد فریاد می زد خارجی پس زیورت کو؟ بعد از غروب واقعه همبـازی ام نیست خیلی دلم تنگش شده، پس اصغرت کو؟ آن شب که افتادم ز نـاقه همه ی روضه من همین دو بیته آن شب که افتادم ز نـاقه بر روی خاک حوریه ای دیدم شبیـه مادرت، کو (که او) با گوشه ی چادر برایم روسری ساخت می گفت ای دردانه ی من، معجرت کو ؟ دیگر بس است این غصه ها آخر ندارد من را ببــر، گــر چه کبــوتر پر ندارد(۱) یه مرتبه دیدن ،صدای روضه خونه خرابه قطع شد، دیگه صدای ناله ی رقیه نمیاد، شاید اول گفتن خدا رو شکر، رقیه خوابش برد، اما همینکه زینب اومد بالا سرش، دید سر یه طرف ،رقیه یه طرف، اینقدر غصه ی باباشو خورده، از غصه دق کرده ، هر جا نشستی ناله بزن یا حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (۱)✍مصطفی هاشمی نسب ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
4_326816121820807783.mp3
3.24M
پاسخ به شبهه 💠حدیث قاروره مگه در زمان پیامبر شیشه وجود داشته❓
. ________ همه غمام یادم میره وقتی که از غم شاه کربلا میخونم دارم روز بهتری هر روزی که میخونم هر یه سلامم که به تو میرسه عرض ارادت به مقام توئه تو اولش بهم سلام دادی و سلام من جواب سلام توئه به نوکری تو، به تموم دنیا میبالم به آبروی تو، آبرومندم تو دو عالم اللهم اجعلنی عندک وجیها بالحسین _________________________ میخوام توی جوونی و کل عمر مرید آقا علی اکبر باشم تو زندگی و مرگ همش تو راهِ پیمبر و آل پیمبر باشم میمونم ایشالله توی زندگی تا آخرین نفس به پای حسین الهی که به من لیاقت بدن بمیرم آخرش برای حسین با عشق تو حسین میگذره روز و ماه و سالم به آبروی تو آبرومندم تو دو عالم اللهم اجعلنی عندک وجیها بالحسین _________________ یقین دارم یه روز میاد که میشه تموم دنیا سائل درگاهت الهی که مع امامِ مهدی منم بشم یه روز آقا خونخواهت راه نجات مردم عالمه ظهور حضرت امام زمان دنیا درست میشه فقط وقتی که امام حسینی بشه کل جهان کنار تو حسین تا ابد رو به راهه حالم به آبروی تو آبرومندم تو دو عالم اللهم اجعلنی عندک وجیها بالحسین ______________________ 🔻 .👇
Kashani-14030101-SireImamKazem(AS)-10-Hkashani_Com.mp3
40.73M
🎙 📋 درنگی در سیره امام کاظم علیه السلام؛ جلسه دهم از ده جلسه (جلسه ی آخر) 📆 چهارشنبه اول فروردین ۱۴۰۳؛ مصادف با شب دهم ماه مبارک رمضان ▪️ مسجد ارک تهران ⚠️ محتوای این جلسه با توجه به (شب وفات امّ المؤمنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها) حول این محور میباشد. 🔸 در این جلسه مباحث زیر مطرح شده است: ▫️ عظمتِ حضرت خدیجه سلام الله علیها ▫️ حضرت خدیجه سلام الله علیها در بیان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم ▫️ ایمانِ حضرت خدیجه سلام الله علیها به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه ▫️ سختیِ فراغِ حضرت خدیجه سلام الله علیها برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ▫️ احترام به اطرافیان همسر ▫️ حضرت خدیجه سلام الله علیها گوهرشناس بود ▫️ جایگاه گدای کوی حضرت خدیجه سلام الله علیها ▫️ روضه و توسّل
2_1152921504663386089.mp3
1.29M
بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم... 🔸بخوان دعای فرج را که یار می آید 🔸به روی دست ملائک بهار می آید 🔸بخوان دعای فرج را که یادگار علی 🔸دوباره با علم و ذوالفقار می آید هرکجا نشستی... اول مجلس... همه با هم... اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
2_1152921504663386772.mp3
1.79M
مناجات 1 🔸دلتنگی غروب همه جمعه های من یا بن الحسن... آقای من... 🔸دلتنگی غروب همه جمعه های من 🔸کی میرسد به صحن حضورت صدای من آقا... یعنی ميشه... یک روزی هم من در مقابل شما بایستم... دست به سینه بگذارم... بگم... السلام علیک یا صاحب الزمان... 🔸کی میرسد به صحن حضورت صدای من 🔸با تو هوای ماه عزا چیز دیگریست آقا ببین یک محرم ديگه رسیده... کجایی ای پسر فاطمه... 🔸با تو هوای ماه عزا چیز دیگریست 🔸ای بانی مُحرم و صاحب عزای من صاحب عزا کجایی... ببین امسالم خیمه های عزای جد غریبت رو برپا کردیم... اما بازم شما نیومدید 🔸ای بانی مُحرم و صاحب عزای من 🔸امشب میان سینه زدن ها و اشک ها ببین آقا امشب برا چی اومدم... حرف دلم چیه.... 🔸امشب میان سینه زدن ها و اشک ها 🔸مُهری بزن به نامه ی کرب و بلای من (شاعر: محمد بیابانی) آقا... اومدم کربلام رو امضا کنی (یا صاحب الزمان...) -
2_1152921504663387692.mp3
2.31M
مناجات 2 🔸آقا سلام ماه محرم شروع شد 🔸باز این چه شورش است و چه ماتم شروع شد یا بن الحسن... ممنونتم آقا... محرم امسال... بازم منو دعوتم کردید... بازم بهم آبرو دادید... الحمدلله بعد یک سال... بازم عزا خانه اربابم حسین ... منو راه دادید... الحمدلله... نمردم و... دوباره لباس سیاه هیئت رو به تن کردم... 🔸آقا سلام تحفه اشکی به من دهید امام زمان... آقا... 🔸آقا سلام تحفه اشکی به من دهید 🔸ماه گدایی من و چشمم شروع شد آقا... شما این روزها... برا جد غریبتون خون گریه میکنید... میشه یک عنایتی هم به چشم من کنید... 🔸ماه گدایی من و چشمم شروع شد پیغمبر فرمودند: كُلُّ عَيْن باكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيامَة فاطمه جان... دخترم... قیامت، همه ی چشم ها گریانند... إلاّ عَينٌ بَكَت عَلى مُصابِ الحُسَين... (بحار الانوار، ج 44، ص .293) غیر از اون چشمی که... در عزای حسین تو گریه کنه... امشب منو اومدم پیش مادرم زهرا آبرو پیدا کنم... 🔸آقا سلام نیت گریه نموده ام 🔸شیرین ترین عبادت ما هم شروع شد (شاعر: رحمان نوازنی) دلت آماده شد حالا از همین شب اول... امام زمانت رو دعوت کن... با امام زمان هم ناله بشیم... 🔸یا بن الحسن کجایی ... 🔸ای وای از این جدایی... .
2_1152921504663274189.mp3
1.67M
مناجات 3 🔸جانم فدای تو یا صاحب الزمان یابن الحسن... 🔸قربان آن مقام تو یا صاحب الزمان امام زمان... آقای خوبم... 🔸جان می دهم به خاطر یک لحظه دیدنت ببین حرف دلت هست یانه... 🔸دل عاشق سلام تو یا صاحب الزمان کجایی آقا جانم... امام زمان... یعنی میشه وقتی شما میآیید... من زنده باشم... درمقابل شما بایستم... دست ادب روی سینه بگذارم ... بگم السلام علیک یا بقیه الله... 🔸دل عاشق سلام تو یا صاحب الزمان 🔸ما منتظر به راه قدوم تو مانده ایم یواش یواش دلتونو آماده کنید... 🔸ما منتظر به راه قدوم تو مانده ایم 🔸کی می رسد قیام تو یا صاحب الزمان آقا... کی میشه شما بیایید... انتقام جد غریبتون حسین رو بگیرید.. شب اول محرم دلت رو کجا ببرم... بذار اینطوری بگم... آقا... کی میشه بیای... انتقام غریب کوفه (مسلم بن عقیل) رو بگیری... بمیرم چه کردند با آقامون مسلم بن عقیل... -
. قدم چهارم: متن روضه 1👇 متن روضه 1 🔸کوفه لبریز بلا گشته میا کوفه حسین 🔸قسمتم سنگ جفا گشته میا کوفه حسین شب اول محرم... بریم در خانه ی غریب کوفه... آقامون.. مسلم بن عقیل... (ببین چطوری با اربابش حسین داره درد دل میکنه...) 🔸کوفه ای که پدرت حاکم آن بود قدیم 🔸عاری از شرم و حیا گشته میا کوفه حسین غریب و تنها... توی کوچه های شهر کوفه... داره با اربابش ابی عبدالله... درد دل میکنه... حسین جان ...آقا 🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا آقای من... 🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا 🔸مملواز حرمله ها گشته میاکوفه حسین تنها و غریب در کوچه های شهر کوفه... اومد کنار یک خونه ای ایستاد... تکیه داد به دیوار غریبی... یه پیره زنی در رو باز کرد.. صدازد.. آقا...چرا اینجا ایستادید؟ مگه خبر ندارید شهر امنیت نداره... اول آقا مسلم بن عقیل صدا زد... خانوم... میشه برام آبی بیاری... (قربون لبهای تشنه ات برم اقاجونم) این پیرزن رفت و برا آقا آب آورد... وقتی حضرت آب رو نوشیدند... دوباره این پیر زن صدا زد... آقا این روزها شهر امنیت نداره... برای چی هنوز ایستادید... یه دفعه آقا مسلم بن عقیل فرمودند... کجا برم... من تو این شهر خونه ای ندارم... من توی این شهر غریبم... پیر زن به سیمای نورانی اقا مسلم بن عقیل نگاهی کرد... عرضه داشت... آقا جان... مگه شما کی هستید حضرت فرمودند... من مسلم بن عقیلم... سفیر ابی عبد الله ام... تا پیر زن فهمید این آقا فرستاده ی حسینه... صدا زد... آقا... جانم به فدای شما... این خانه... خانه ی شماست... منم کنیز شمام... ای کاش مردم کوفه.. به اندازه این پیر زن معرفت میداشتند... هر طوری بود... نانجیبها خبردار شدند... نزدیکی های صبح... خونه ی پیرزن رو محاصره کردند... مسلم از خانه بیرون اومد... جنگ نمایانی کرد... خیلی از این نانجیبها رو به درک واصل کرد... اما بلاخره آقا رو با مکر و حیله گرفتار کردند... بردن بالای دار الإماره... حالا میخواهی گریه کنی بسم الله... مردم کوفه دارن نگاه میکنند... هر کسی یه حرفی میزنه... یکی میگه حتما آقا رو آزاد میکنند... یکی میگه نه... دیگه آقا رو به شهادت میرسونند... همه دارن نگاه میکنند... یه دفعه دیدن سر از تن آقا جدا کردند... ای وای... ای وای... غریبانه... بدن بی جان مسلم را... از بالای دارالإماره به زمین انداختند... یاصاحب الزمان... میخوام بگم اینجا... سر از تن آقا مسلم بن عقیل جدا کردن... بدن نازنینش رو غریبانه از بالای بام به زمین انداختند... اما... دیگه زن و بچه مسلم نبودن ببینن... دیگه دختر بچه اش نبود ببینه... بمیرم... برات حسین.... جلو چشمان زینب... جلو چشمان بچه های حسین.. صدا زدند... اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... آنقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب دواندند... تمام استخوان ها شکست... 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آره آن جلوه که فانی نشود نور خداست (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227) - 👇
. علیه_السلام 🔸ای خدا شب شده و من چه کنم شب اول محرم... بریم در خانه نائب الحسين... آقا و مولامون مسلم بن عقیل... 🔸ای خدا شب شده و من چه کنم 🔸یک تن و این همه دشمن چه کنم نمیدونم تا حالا تو یه شهری غریب بودید یانه... تا حالا براتون اتفاق افتاده تو یه شهری... بی کس و تنها باشید... احساس غربت کنید... خیلی سخته... اما... میخام بگم اگر هم تو شهری غریب بودید شاید دیگه دشمن نداشتید... قربون غریبیت برم آقا یا مسلم بن عقیل... غریب و تنها توی شهر کوفه... هی صدا میزد... 🔸یک تن و این همه دشمن چه کنم 🔸اهل کوفه همه پیمان شکنند 🔸خود نمک خوار و نمکدان شکنند 18 هزار نفر با مسلم... بیعت کردند خوشحال شد نامه نوشت گفت حسین جان مردم کوفه منتظر تو هستند... آقا زودتر بیا... اما یک لحظه ای هم رسید بالای دارالاماره... دید تنهای تنها مانده... از همون بالای بام صدا زد... السلام علیک یا ابا عبدالله... آقای من...مولا... کوفه نیا... (شب اول محرم دیگه کسی آروم نباشه...) 🔸حسین میا به کوفه، کوفه وفا ندارد 🔸کوفی بی مروّت شرم و حیا ندارد هی میگفت یه نفر نامه بنویسه... بگه آقا کوفه نیا... 🔸میون شهر کینه غصه زده شکوفه 🔸خیری تو این سفر نیست حسین میا به کوفه ای وای... ای وای 🔸ز اوج بی وفایی دلم گرفته امشب 🔸شور میزنه دل من برای قلب زینب آقا... اگه میخواهی بیای... دیگه خانم زینب رو با خودت نیار... 🔸دارم نصیحتی من برات با قلب محزون 🔸سپیدی گلوی اصغرت رو بپوشون آقا اینجا حرمله ها... منتظر علی اصغرت نشستند... بیت آخرم باشه... منو ببخشید یاصاحب الزمان... 🔸قول داده مرد کوفی به دخترش بیاره 🔸ز کربلا به سوقات براش یه گوشواره حسین جان... اینها تازیانه هاشون رو آماده کردند جان زهرا مادرت... اگه میای... رقیه رو با خودت نیار... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227) 👇