داستان کوتاه«مادر ماه».pdf
3.09M
pdf نوشته ی #الهه_پورحاجی_آلاله
داستان کوتاه«مادر ماه» درباره ی حضرت ام البنین مادر حضرت عباس علیه السلام است...
که به صورت pdf در این کانال گذاشتم...
امیدوارم مورد قبول حضرتش قرار بگیره
#حضرت_ام_البنین
.
#شب_جمعه
آمده باز هم شب جمعه
شب راز و نیاز و استغفار
پر شده باز در مساجد شهر
نغمه یا اله و یا غفّار
ای خدا بنده ای پشیمانم
کاش امشب مرا نگاه کنی
عبد آلوده و فراری را
باز ای کاش سر به راه کنی
ای خدا بنده ای گنهکارم
ای خدا بنده ای پشیمانم
شب جمعه رسیده است از راه
باز دارم کمیل می خوانم
شب جمعه ز راه آمد و باز
زنده شد ماتم سلیمانی
می کُشد بچه هیئتی ها را
روضه خاتم سلیمانی
چند وقتی است روضه مادری است
روضه هایی پر از غم و جانکاه
فاطمیه تمام شد، اما
شب ام البنین رسید از راه
با عنایات مادر عباس
همه هستیم میهمانِ شهید
روز ام البنین شده، یعنی
روز تکریم مادران شهید
مادری که انیس غم هایش
شده غمناله های زینب او
در دل روضه ها کسی نشنید
غیر نام حسین بر لب او
مادری که چهار فرزندش
همه در کربلا شهید شدند
عاقبت، بچه های شیر خدا
پیش خون خدا شهید شدند
شکر حق که همیشه روی سرم
سایه رحمت اباالفضل است
روضه دعوت از امام زمان
روضه حضرت اباالفضل است
وای از آن لحظه ای که بر روی خاک
از بدن آن دو دستِ پاک افتاد
وای از آن لحظه ای که مشک عمو
تیر خورد و به روی خاک افتاد
وای از آن لحظه ای که ضرب عمود
بر سر پاک او اصابت کرد
باید از این به بعد زینب را
کم کم آماده اسارت کرد
مهدی شریفی✍
#حضرت_ام_البنین
.
.
پرواز در آتش
روح بلندت جلوۀ ایثار سردار
پرواز کردی تا حضور یار سردار
از کاروان شاهدان جا مانده بودی
در غربت تقدیر تنها مانده بودی
مردان روز رزم و غیرت رفته بودند
صیاد و خرازی و همت رفته بودند
بر حاج احمد کاظمیها گریه کردی
با سوز دل، پنهان و پیدا گریه کردی
نوبت به نوبت دوستان رفتند و ماندی
در حجلۀ دل داغ یاران را نشاندی
با خویش میگفتی چرا تأخیر کردم
رفتند همرزمان ولی من دیر کردم
گفتی که از روی رفیقان شرمگینم
رفتند تا معراج و... پابست زمینم
انگار قسمت بود بال و پر بگیری
جای تأسف داشت در بستر بمیری
پر شد مشام جانت از سیب بهشتی
پرواز در آتش! چه زیبا سرنوشتی
پرواز تو زیباترین پرواز، ای مرد!
پایان تو زیباترین آغاز، ای مرد!
مانند ققنوسی که در آتش بمیرد
از شعلهات صد «حاج قاسم» پر بگیرد
دستت مسیر استقامت را نشان داد
یعنی که باید پیش پای عشق جان داد
اهریمن جانی بداند! سربهداریم
صدها سلیمانی علم بر دوش داریم
از دست سرداری اگر پرچم بیفتد
حاشا که بر ابروی لشکر خم بیفتد
سردار دیگر پرچمافراز است اینجا
شور شهادت شوق پرواز است اینجا
✍🏻 #کمیل_کاشانی
🏷 #حاج_قاسم #جان_فدا
🇮🇷 #سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
.
#حضرت_ام_البنین
السلام علی المهدی و علی آبائه السلام و علیک یا بقیه الله فی ارضه
اللهم کل ولیک الحجت بن الحسن
🔹دیگر ای دوست مرا در حرمت محرم کن
رفتم از دست نگاهی به دل ماهم کن
🔹یا بیا جانب قبله بکشان پای مرا
یا بر احوال دلم فکر کمی مرهم کن
یبن الحسن.....
آقای من
🔸 با نگاهی بده خاکستر عمرم بر باد
این جگر سوخته. رسوای همه عالم کن
«اگه یه نگاه به دل ما کنه دیگه بسه مونه. از اون نگاه هایی که به شهدا کرد همشون آسمونی شدند»
🔹به علمدار قسم پای رکابت هستیم
شانه گرم مرا تکیه گه پرچم کن
🔹همچنان ام بنین سوز و نوا دارم من
هوس یک سحر کرب و بلا دارم من
«شب وفات ام البنین. از همینجا دلها را روانه بقیع کنیم همون بقیعی که امشب یه زائر هم نداره»
از راه دور یه سلام بدیم خدمت خانم ام البنین انشالله همچین ایامی با نابودی آل سعود اونجا عرض ادب کنیم»
السلام علیکِ یا زوجة ولی الله السلام علیکِ یا عزیز زهرا
السلام علیکِ زوجه امیرالمومنین السلام علیک یا ام العباس و رحمة الله و برکاته
«امشب اگه بدونی کی صاحب عزاست ؟ . اگه بدونی کی دم در ایستاده، بهتر ادب می کنی.
بگو آقا جان یا ابوالفضل به جان مادرت یه نگاهی به مجلس ما کن.
🔹گفتم البنین دلم پا شد
گره هایی که داشتم باشد
🔹 مادر آب را صدا زدم و خشکسالی شبیه دریا شد
🔹سوره حمد نظر او کردیم
گمشده داشتیم پیدا شد
🔹با ادب بود و روی دامانش
تا گل ناز دانه ای جا شد
«به خاطر ادبش.. به خاطر ارادت به امیرالمومنین خدابهش قمر منیر بنی هاشم هدیه داد.»
🔸با کنیزی خانواده عشق
در دو عالم عزیز زهرا شد
«همون خانومی که تا قنداقه پسرشو دادن به امیرالمومنین.. آقا امیرالمومنین هی دست و پای ابالفضل و نگاه می کرد و می بوسید.....
هی نگاه میکرد و گریه میکرد.. خانم فرمود آقاجان مگه دست پسرم ایرادی داره ....
نه ام البنین ....من یه روزی رو میبینم این دست ها تو راه حسینم از بدنش جدا میشه.. این دست ها رو قلم می کنند...
یه وقت دیدن ام البنین قنداقه عباسشو رو دست گرفت. هی بالای سر حسین و زینب میچرخونه
هی میگه همه زندگیم فدای حسین
همه دارو ندارم فدای بچه های فاطمه»
(قربون ادبت برم خانوم)
🔹با کنیزی خانواده عشق
در دو عالم عزیز زهرا شد
🔹خادمی کرد تا که عباسش
از ازل تا همیشه آقا شد
🔹 همه بچه هاش عیسایند
گرچه عباس اونو مسیحا شد
« روزا میومد تو بقیه می نشست با انگشتش چهار صورت قبر درست می کرد..
آنقدر گریه میکرد از صدای ناله اش رهگذر را هم گریه شون میگرفت...
🔸آنقدر خرج گریه شد افتاد
آنقدر خرج گریه شد تا شد
🔸 تا قیامت به احترام حسین
ذکر لب هاش واحسینا شد
تا بشیر اومد تو مدینه گفت البنین..
عباستو کشتن.... جعفرتو کشتن... عونتو کشتن... گفت همشون فدای حسین. بگو از حسینم چه خبر؟
«می خوام بگم خانم جان شما همش می نشستی برای حسین گریه میکردی.....
هی میگفتی همه زندگیم فدای حسین.....
اما کجا بودی علقمه... اون لحظهای که عمود آهنین به فرق عباست زدن...
تیر به چشمش زدن.... دستهاشو قلم کردند....
یه وقت دید فاطمه اومد بالا سرش...... اومد سرشو به دامن گرفت..... هر جا هستی صدا بزن
حسین
🔸چون اختران عشق به هر سو به نیزه شد
دانی چگونه آن سر مه رو به نیزه شد؟
🔸از بس شکاف زخم عمودش عمیق بود
تنها سری بود که زپهلو به نیزه شد حسین جان.........
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
.................
.
#حضرت_امالبنین سلاماللهعلیها
#مدح_و_منقبت
#تاریخ_مقتل
🩸مقام حضرت امّالبنین علیهاالسلام در نزد حضرت زینب کبری سلاماللّهعلیها ...
مرحوم علامه مُقرّم در کتاب شریف «العبّاس علیهالسلام» مینویسد:
📋 وكانَتْ أُمُّ الْبَنينَ مِنَ النِساءِ الْفاضِلاتِ الْعارِفاتِ بِحَقِّ أهلِ الْبَيتِ (عَلَيْهِمُ السَلامُ)،
🔹 حضرت ام البنین سلاماللهعلیها از زنان با فضیلتی بود که حقوق و شأن و مقام اهل بیت علیهمالسلام را میدانست و عارف به ایشان بود.
📋 مُخلِصَةً في وِلائِهِم، مُمَحِّضَةً في مَوَدَّتِهِم، وَ لَها عِندَهُم الْجاهُ الْوَجيهُ وَالْمَحَلُّ الرَفيعُ،
🔸 خالصانه ولایت ایشان را پذیرفته و غوطهور در محبت و موّدت به این خاندان بود؛ همچنین دارای اعتبار و منزلت والایی در نزد آنان بود.
📋 و قد زارَتْها زينَبُ الْكُبرىٰ بَعدَ وُصولِها الْمَدينةَ تُعَزِّيها بِأولادِها الْأربَعَةِ، كما كانَتْ تَزورُها أيامَ العيدِ
🔹حضرت زینب کبری سلاماللّهعلیها پس از ورود به مدینه به دیدار آن حضرت رفتند و او را بهخاطر شهادت چهار فرزندش دلداری دادند؛ همانطوری که زینب کبری سلاماللّهعلیها در ایام عید، هر ساله به دیدار آن حضرت میرفتند.
📚العباس علیهالسلام،مقرم، ج۱ ص۱۲۵
.
.
#شب_جمعه
#امام_حسن
#امام_حسین
#اصحاب
تو چون حسین(ع)نداری سعید و یا حبیب
به لابه لای نمازت چه در به در شدی!!
#الهه_پورحاجی_آلاله
راجع به این بیت شعر بالا 👆عرض کنم که همان طور که می دونید امام حسن مجتبی علیه السلام برای جنگ با معاویه آماده می شدند لشکری حدود ۱۲ هزار نفر رو تشکیل دادند... اما شبانه معاویه تعداد زیادی از افراد لشکر امام حسن علیهالسلام رو با سکه های طلا خرید و به لشکر خودش ملحق کرد... صبح روز بعد تعداد اندکی از یاران امام باقی مونده بودند . امام به خاطر نداشتن نفرات و مصلحت، از جنگ منصرف شدند . اون تعداد اندک از یارانش دیدند که سرشون کلاه رفته(البته به زعم عقل ناقص شون) هم از سکه ها چیزی نصیب شون نشده و هم غنیمت ها رو از دست دادند پس تصمیم گرفتند که هرچی امام داره رو اونا به عنوان غنیمت بردارن!!! ... ریختند در خیمه ی امام حسن مجتبی علیه السلام... امام در حال نماز بودند ؛ اونها هرچی جلوی چشم شون بود رو برداشتند اما اینا قانع شون نکرد پس سجاده ای که امام روش نماز می خوند رو هم از زیر پای مبارک شون کشیدند و امام غریب مون در حین نماز با صورت به زمین خوردند😢😭...و بقیه ی ماجرا...
حالا این رو مقایسه کنید با نماز امام حسین علیه السلام در ظهر عاشورا که هنگام نمازِ امام، یاران شون چه صفی کشیدند جلوی امام زمان شون تا ایشون آسیبی نبینند ... از جمله ی اون یاران سعید و حبیب بن مظاهر بود ...
قربان غریبی امام حسن(ع) بشم که حتی توی روایت هم غریبه و ما کمتر از این آقای والامرتبه صحبت می کنیم...
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَسَن بن عَلی علیهالسلام 💚
الهه پورحاجی(آلاله)✍
.
.
وقتی اسرای کربلا به مدینه برگشتند، به حضرت امالبنین خبردادند: چهار پسرت به شهادت رسیدند، فرمود از اباعبدالله الحسین به من خبر دهید!😭
عن ام البنین (علیها السلام):
«أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین، …أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین»
«از ابا عبدالله الحسین (ع) به من خبر بده! …فرزندانم و تمام کسانی که زیر آسمان کبودند، همه به فدای ابا عبدالله الحسین (ع) باد!»
حسون، اعلام النساء، ۱۴۱۱ق، ص۴۹۶-۴۹۷
#وفات_حضرت_ام_البنین
................
.
#حضرت_امالبنین سلاماللهعلیها
#حضرت_ابوالفضل علیهالسلام
#تاریخ_مقتل
🩸فرزندان من و و تمام اهل زمین، فدای اباعبدالله الحسین علیهالسلام ...
در نقلها آمده است:
چون بشير وارد مدينه شد، آمد تا از جانب امام زين العابدين علیهالسلام خبر دهد مردم را از ماجراى اهلبيت علیهمالسلام. حضرت ام البنین علیهاالسلام او را ملاقات كرد و فرمود:
📋 أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین علیهالسلام
▪️اى بشير! از اباعبدالله الحسين عليهالسّلام چه خبر برایم آوردهاى؟
🥀 بشير گفت:
ای ام البنين! خدا تو را صبر دهد كه عباس تو كشته شده است.
📋فَلَمّا سَمِعَتْ بِذٰلک وَضَعَت یَدَها عَلَی قَلبِها
▪️وقتی که خبر شهادت ابالفضل العباس علیهالسلام را شنید، دست روی قلبش گذاشت.
سپس فرمود: از اباعبدالله الحسین علیهالسلام خبر ده!
🥀 بشیر، خبر شهادت فرزندان امالبنین سلاماللهعلیها را به او داد، که در آخر، آن حضرت فرمود:
📋 أولادی وَ مَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فِداءٌ لِأبی عَبدِاللهِ الحُسین علیهالسلام
▪️تمام فرزندانم و تمام اهل زمین به فدای اباعبدالله الحسین علیهالسلام.
🥀 بشیر گفت:
📋 عَظَّمَ اللهُ لَکِ الأجرَ بِالحُسین علیهالسلام، فَقَد خَلّفناه بِأرضِ کربلاء جُثةً بِلا رأسٍ
▪️خدا تو را صبر دهد از داغ اباعبدالله الحسین علیهالسلام؛ او را با بدنی بیسر در کربلا رها کردهایم.
📋 فصاحَتْ وا وَلَداه، وا حسیناه؛ و سَقَطتْ عَلَی الأرضِ مَغشیًّا عَلَیها
▪️در آن حال، امالبنین علیهاالسلام ناله زد: وا وَلَداه، وا حسیناه؛ سپس بی هوش بر روی زمین افتاد.
🥀 وقتی که به هوش آمد، رو به بشیر نمود و فرمود:
📋 قَدْ قَطَّعتَ نِیاطَ قَلبی!
▪️ای بشیر! با این خبر، بند بند دلم را پاره کردی!
برگرفته از:
📚مجمع مصائب اهلالبیت علیهمالسلام،ج۳ ص۲۵۳
📚رياحين الشّريعه، ج۳ ص۲۹۳
📚شرح الاخبار ج۳ ص۱۷۶(به نقل از تنقیح المقال)
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#حضرت_عباس
......
#حضرت_زینب سلاماللهعلیها
#حضرت_امالبنین سلاماللهعلیها
#تاریخ_مقتل
🩸ای امّ البنين! مصیبتهای سنگین، زينب را پیر کرده است ...
در نقلی آمده است:
وقتی که حضرت زینب کبری سلاماللّهعلیها به مدینه رسیدند، به خانه برادرشان حضرت سیدالشهدا علیهالسـلام آمدند.
📋 لا تَكادُ تَحمِلُها رِجْلاها
▪️دیگر از شدت غصه، زانوان حضرت، یارای حرکت نداشت.
🥀 در آن هنگام، حضرت ام البنین علیهاالسلام آمدند و زینب کبری سلاماللّهعلیها را در آغوش گرفتند و فریاد و ناله میزدند که: وَا وَلَداه... وا حسيناه...
🥀 بعد از آنکه کمی آرام گرفتند، امالبنین علیهاالسلام اشک ها را از روی صورت مبارک زینب کبری سلاماللّهعلیها پاک نمودند و ناگهان بغض، راه گلویش را بست و گریهاش دوباره جاری شد و عرضه داشت:
📋 سَيّدَتي يا زينبُ! أراكِ وقد ضَعُفَ بَدنَكِ و أصفَرَّ وَجهَكِ، وأسرَعَ الشيبُ إلىٰ رَأسِكِ؟!
▪️ای سروَر من! ای زینب کبری! شما را در حالی میبینم که بدنتان ضعیف گشته و روی مبارکتان زرد شده است. چه زود مویتان سفید گشته و پیری به سراغ تان آمده است؟!
🥀 زینب کبری سلاماللّهعلیها که توان صحبت کردن را نداشتند و کلمات از حلقوم مبارکشان بالا نمیآمد، خطاب به حضرت ام البنین عليهاالسلام فرمودند:
📋 لَقَد شَیَّبَتْنِی المَصَائِب.
▪️مصیبت های سنگینی که دیدم، مرا پیر کرده است...
📚المجالس الشجیه،تاجالدین، ص ۷۵
#حضرت_ام_البنین
.
.
13 جمادی الثانی
1 ـ ﻭﻓﺎﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻡّ ﺍﻟﺒﻨﻴﻦ علیها ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 64 هـ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻡّ ﺍﻟﺒﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﻗﻤﺮ ﺑﻨﻰ ﻫﺎﺷﻢ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺣﻠﺖ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ. (1)
ﻧﺎﻡ ﻣﺒﺎﺭک ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ، ﻭ ﻛﻨﻴﻪ ی ﺷﺮﻳﻔﺶ ﺍﻡّ ﺍﻟﺒﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻛﻨﻴﻪ ﻣﻌﺮﻭﻓﻨﺪ. ﭘﺪﺭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺣﺰﺍﻡ ﺑﻦ ﺧﺎﻟﺪ، ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺷﺎﻥ ﻟﻴﻠﻰ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﻬﻴﺪ ﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﻋﺎﻣﺮ ﺍﺳﺖ.
ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﻯ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺴﺮ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻨﺎﻳﺖ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺣﻀﺮﺕ ﻗﻤﺮ ﺑﻨﻰ ﻫﺎﺷﻢ ﻋﺒّﺎﺱ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ، ﻋﺒﺪالله، ﺟﻌﻔﺮ ﻭ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﻋﻠﻴﻬﻤﺎ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ، ﻛﻪ ﻫﺮ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺴﺮ ﺩﺭ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺷﻬﻴﺪ ﺷﺪﻧﺪ.
ﺑﺎﻧﻮﺍﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺑﻪ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻣﺮﺍﺟﻌﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ی ﺍﻡّ ﺍﻟﺒﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﻯ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺩﺭ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﻧﺒﻮﺩ ﻭﻟﻰ ﺍﺯ ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﮔﺮﻳﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺷﺖ. ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺯن ها ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﻡّ ﺍﻟﺒﻨﻴﻦ ﺧﻄﺎﺏ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﺴﻠﻴﺖ ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﻣﻰ ﻓﺮﻣﻮﺩ : «ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺮﺍ ﺍﻡّ ﺍﻟﺒﻨﻴﻦ ﻧﺨﻮﺍﻧﻴﺪ ...». (2)
امام باقر علیه السلام می فرماید :
«آن حضرت به بقیع می رفت ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺟﺎﻧﺴﻮﺯ ﻣﺮﺛﻴﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﺮﻭﺍﻥ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻗﺴﺎﻭﺕ ﻗﻠﺐ ﮔﺮﻳﻪ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ».
ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻳﻪ ﻭ ﺯﺍﺭﻯ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﺑﺪﺭﻭﺩ ﺣﻴﺎﺕ ﮔﻔﺖ. (3)
علّامه مامقانی می نویسد : از علوّ مقام امّ البنین علیها السلام همین بس که وقتی بشیر بن جذلم خبر شهادت فرزندانش را به او داد، فرمود :
«رگ های قلبم را بریدی ! فرزندانم و هر آنچه در زیر آسمان است به فدای ابا عبدالله الحسین علیه السلام باد». (4)
📚 منابع :
1. ﺍﻡّ ﺍﻟﺒﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺳﻴّﺪﺓ ﻧﺴﺎﺀ ﺍﻟﻌﺮﺏ : ﺹ 84.
2. ﺭﻳﺎﺣﻴﻦ ﺍﻟﺸﺮﻳﻌﺔ : ﺝ 3، ﺹ 294. مقتل الحسین علیه السلام (ابی مخنف) : ص 181.
3. بحار الأنوار : ج 45، ص 40. مقاتل الطالبین : ص 56.
4. ﺭﻳﺎﺣﻴﻦ ﺍﻟﺸﺮﻳﻌﺔ : ﺝ 3، ﺹ 294.
4. تنقیح المقال : ج 3، فصل کنیه ها، ص 70. العقیلة و الفواطم علیهنّ السلام : ص 124.
#حضرت_ام_البنین
............
#حضرت_امالبنین سلاماللهعلیها
#حضرت_ابوالفضل علیهالسلام
#تاریخ_مقتل
🩸ایکاش میدانستم که با دستان ابالفضلم چه کردند ...
از جمله مرثیههای حضرت ام البنین علیهاالسلام این بود که میفرمود:
📋 یا لَیْت شِعْری اَکَما اَخبَروا
بِاَنَّ عبَّاسا مَقْطُوعَ الیَدَیْنِ
▪️ای کاش! میدانستم آیا این خبر درست است که دستهای فرزندم عباس علیهالسلام را از تن جدا کردند یا نه؟!
📚ابصار العین، ص ۶۴
📚معالی السبطین، ص ۴۳۳
✍ آه یا امّ البنین...
غمِ این «دستانِمبارک» نه فقط اشک تمام عالم را جاری نمود؛ بلکه پُشت اباعبدالله الحسین علیهالسلام را هم شکست...
در همان ساعتی که مقاتل نوشتهاند:
🥀 سیدالشهداء علیهالسلام پا در رکاب گذاشت و رو به میدان نمود تا بر بالین برادر حاضر شود؛ که ناگاه ذوالجناح ایستاد و قدم از قدم بر نداشت و سر خود را به جانب حضرت اباعبداللّه علیهالسلام بلند کرد و شروع نمود به گریه و نوحه و زاری کردن و اشاره به جانب زمین مینمود.
🥀 حضرت سیدالشهداء علیهالسلام فهمیدند مطلبی دارد، فرمودند: چه میگویی ای ذوالجناح؟ که ناگاه به قدرت کامله الهی قفل خاموشی از زبان آن حیوان برداشته شد؛ عرض کرد:
📋 یا سَیِّدی اَما تَنْظُرُ اِلَی الأرْضِ؟
▪️ای آقایمن! آیا نگاه نمیکنید به سوی زمین!؟
📋 فَلَمّا نَظَرَ الْحُسَیْنُ علیهالسلام اِلَی الأرْضِ رَأی اَیْدی اَخیهِ الْعَبّاسَ مَقْطُوعَةً وَ فِی التُّرابِ مَوْضُوعَة
▪️همین که حضرت نگاه کرد، دید دستان برادرش عباس علیهالسلام قطع شده و بر روی خاک افتاده است.
🥀 سیدالشهداء علیهالسلام خم شد و آن را برداشت و به سینه خود چسبانید و فرمود:
📋 اَلاْنَ اِنْکَسَرَ ظَهْری وَ قَلَّتْ حیلَتی
▪️الآن دیگر پشتم شکست ... الان دیگر بیچاره شدم ...
📚 انوار الشهادة،یزدی،ص۱۲۹
📝 شد وقت آنکه در غمِ شَه نوحه سر کنم
از سوزِ آهِ خویش، جهان پُر شرر کنم
چون شاه دید پیکر عباس روی خاک
گفت: ای خدا! چه چاره از این غم دگر کنم؟
خوش گفت آن که گفت چنین این زبانحال
آن را بگویم و غم دل تازه تر کنم:
از من دو دست بر كمر و از تو بر زمين
دست دگر کجاست که خاکی به سر کنم؟!
قامت ز من شكسته و از تو به روی خاك
كو قامتی كه خواهر خود را خبر كنم؟!
عباس! خوش بخواب شدی راحت از جهان
اما بگو چه چاره منِ خون جگر كنم؟!
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
..
.
هر مداحی باید در زمان نوکریش، حداقل یکبار نهج البلاغه را بخواند، تا از بسیاری از سخنان حکمت آموز و یا نصایح و از همه مهمتر؛ وقایع تاریخی از لسان امیرالمومنین مطلع گردد.
آدم متعجب میشود وقتی کسی میپرید، چرا حضرت در زمان خلافتش نیز سکوت کرد و حرفی از ظلمی که بر ایشان شد، بر زبان نراند!.
.
هم پوشانی #خطبه_فدکیه و #خطبه_شقشقیه
.
#شرط_قبولی_اعمال
ما وقتی هدیه ای به یک بزرگی می بریم مثلا به یک حاکم و سلطان و پادشاه...
یک عمل این است که هدیه را در کاغذ کادو مناسب و هیئت خوبی در آورده و پیشکش سلطان کند.
مرحله دوم و بعدی اینست که سلطان هدیه ما را بپذیرد و مورد قبول ایشان واقع شود.
این مهمتر است چراکه انجام کار خوب یک چیز و مقبول شدن در درگاه خدا چیز دیگری است.
ما چه بسا خیرات و عبادات اعم از مستحب و واجب را به صورت صحیح انجام دهیم لیکن باید دید که مورد قبول خدا هم واقع میشود یا نه؟!!!
دغدغه اصلی افراد متدین باید این باشد و هست ؛ که نذورات و احسانها و زیارات و خیرات و قرائت قرآن و نماز شب و ...که میکنند مورد قبول خدا واقع شده یا نه؟؟
👌در روایات معصومین ع شرائطی برای قبولی اعمال نیک بیان شده است. از جمله آنها
مال حلال-عدم اذیت دیگران بخصوص شوهر و والدین و همسایه – بی ا حترامی به فقراء- غیبت –بد خواهی برای مسلمانان- قطع رابطه با برادر دینی.-سبکشمردن نماز-شرب خمر-ندادن زکات...
به طور کلی گناهان مانع میشوند و ما به صورت قطع نمی دانیم که چه عمل زشتی مانع قبولی می باشد لذا باید از همه آنها پرهیز نمود
⭕️قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم :
الطاعة بعد الطاعة علامة قبول الطاعة والمصية بعد الطاعة علامة رد الطاعة ، والطاعة بعد المعصیة علامة غفران المعصية ، و المعصية بعد المعصية علامة خذلان العبد.
اطاعت انجام دادن بعد از اطاعت ، نشانه قبول شدن اطاعت است ، و گناه انجام دادن بعد از اطاعت ، نشانه مقبول واقع نشدن اطاعت است ، و اطاعت پس از معصيت نشانه آمرزش گناهان است ، و معصيت انجام دادن بعد از معصيت ، علامت گمراهى و هلاكت بنده است !
📕عوالي اللآلي ج : 1 ص : 284
فردی به امام صادق علیه السلام گفت دوست دارم که بدانم کارهایم را خدا قبول کرده و یا قبول نکرده است. «عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ أَنَّهُ قَالَ لِلصَّادِقِ علیه السلام أُحِبُّ أَنْ أَعْرِفَ عَلَامَةَ قَبُولِی عِنْدَ اللَّهِ فَقَالَ لَهُ عَلَامَةُ قَبُولِ الْعَبْدِ عِنْدَ اللَّهِ أَنْ یُصِیبَ بِمَعْرُوفِهِ مَوَاضِعَهُ فَإِنْ لَمْ یَكُنْ كَذَلِكَ فَلَیْسَ كَذَلِكَ»
📙(أعلامالدین، ص283)
«فَقَالَ لَهُ» علامت قبولی عمل این است که :
«عِنْدَ اللَّهِ أَنْ یُصِیبَ بِمَعْرُوفِهِ مَوَاضِعَهُ فَإِنْ لَمْ یَكُنْ كَذَلِكَ فَلَیْسَ كَذَلِكَ» علامت کار قبول این است که آدم بجا کار کند.
📚 #پرسمان
.
.
دروغ نیست... دوپهلو...
💢توريه چيست؟💢
توریه این است که انسان بدون این که دروغ بگوید، به گونه اى حرف بزند که طرف مقابل برداشت دیگرى کند. نقل است یکى از اهل سنت از شیعه اى پرسید جانشین بعد از پیامبر(ص) کیست؟ شیعه جواب دادند کسى که دخترش در خانه او است. آن شخص تصور کرد که ابوبکر را مىگوید؛ چون دخترش عایشه زن پیامبر بود. ازاینرو آزارى به شخص شیعه نرساند؛ در حالى که منظور او امیرالمؤمنین(ع) بود.
استفاده از توریه در موردى که گفتن سخن راست براى انسان یا مؤمنى ایجاد مزاحمت کند، مانعى ندارد.
دروغ مصلحتى تنها در صورتى جایز است که موضوع بسیار با اهمیتى مانند: حفظ جان مؤمن، حفظ آبروى مؤمن، دفع فتنه و فساد و دفع ضرر بدنى و مالى در برابر ظالم یا اصلاح بین دو نفر باشد.
در چنین مواردى دروغ مجاز شمرده شده است، گرچه در همین موارد نیز بهتر است توریه کند (یعنى به گونهاى بگوید که دروغ نگفته باشد).
دروغ به لحاظ اخلاقی از بزرگترین گناهان است و به لحاظ شرعی از حرام های مسلم شریعت است، زیرا کلید تمامی بدی ها و سرمنشأ همه شرها است. امام حسن عسکری در این زمینه در طی روایت فرموده است: تمام خباثت ها در خانه ای قرار دارد و کلید آن خانه، دروغ است
(جامع السعادات، ج 2، ص 323).
اما اگر شخصی برای امور جزئی توریه کند و یا دروغ مصلحتی بگوید اگر چه از نظر شرعی در ابتدا گناه کبیره نیست ولی از نظر اخلاقی رفته رفته تأثیر منفی بر روح او می گذارد و مرتکب آشکار می شود گناه کبیره به شمار می آید.
📚 #پرسمان
.