eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
2.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
546 ویدیو
772 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. با مدد از لسان الغیب عاشقان ماه مناجات و دعا آخر شد ماه مهمانی حق ، ماه عطا آخر شد می رود نهر به نهر آب بقا  برخیزید ماه نوشیدن این آب بقا آخر شد گرچه غفران الهی همه دم هست ولی ماه بخشندگی جرم و خطا آخر شد ماه پر فیض صیام آمده پایان  یاران کرم و لطف خداوند کجا آخر شد در تقرب به خدا بود دل ما ، افسوس ماه شبهای دل انگیز خدا آخر شد ماه شبهای مناجات و عبادات گذشت ماه شبهای پر از شور و نوا آخر شد آخرین بار  " ابو حمزه " بخوانید امشب مجلس شورِ دعاهای شما آخر شد روزی از عرش فراخوان عبادت دادند آمد از عرش دگر باره ندا  ،  آخر شد رفت ماه رمضان ، ماه بهار دل ها فصلی از تابش انوار صفا آخر شد عید فطر آمد و آورد پیامی ما را کس نپرسد سحر عشق چرا آخر شد کربلا چهره ای از آینه بر خاک نشست گوئیا عمر همه آینه ها آخر شد تا که سرها به سر نیزه بر آمد  گفتند عمر گلها همه در کرب و بلا آخر شد بغض فریاد مرا "یاسر" دل خسته نوشت آه ای عالمیان عهد و وفا آخر شد . . . . . . . «یاسر»✍ .
مانند غنچه سر به گریبان گرفته ام در بین باغ گوشه هجران گرفته ام بر زانوان بی کسی ام سر گذاشتم از دوری توکلبه احزان گرفته ام بی افتاب روی تو روزم سیاه شد باقی عمر شام غریبان گرفته ام خانه نشین شدم که کمی مادری کنم جای تو در بغل سر طفلان گرفته ام در پیش بچه های تو گریه نمی کنم این بغض را چو میله زندان گرفته ام با گریه میخ را ز در آورده ام برون از چشم خویش خار مغیلان گرفته ام یادش به خیر زندگی ام رو به راه بود با گریه پشت دست به دندان گرفته ام شرمنده ام که خانه امنی نداشتم شرمنده ام که رخ ز عزیزان گرفته ام ✍ ................ . یادش بخیر فاطمه جانم قدیمها ماقبلِ آن که بشکند اینجا حریمها یادش بخیر دخترعمو خانه داری‌ات با آن نشاط از دل من غمگساری ات یادش بخیر عطر تو در خانه پخش بود در خانه راه رفتنت آرام بخش بود یادش بخیر بی سحری روزه داری‌ات در روزهای سختِ علی ،بردباری‌ات یادش بخیر شادی و بازی بچه ها دورت حسین و زینب و کلثوم و مجتبی یادش بخیر وقت سخن روبروی تو تو گرم گفتگو و منم محو روی تو یادش بخیر از پدرت خواستگاری‌ات دوران نوجوانی و فصل بهاری ات یادش بخیر نان معطر به بوی تو آن سفره و نشستن من روبروی تو یادش بخیر لذت شش ماه انتظار رخت و لباس دوختنت بهر آن نگار یادش بخیر شادی روز غدیر تو اما چه زود خانه نشین شد امیر تو یادش بخیر گرچه که خیری ندیده ای ای سرو قامتی که دگر قد خمیده ای من را ببخش بهر تو گر ،کم گذاشتم ((شرمنده ام که خانه اَمنی نداشتم))
ShamArbaein1393[09].mp3
4.69M
توسل [بیــا و ایــن دل شـکســته را بخر ...] بـــــــا نـــــــــوای بلبل در قفسیم و ز چمن می‌گوییم یا اویسیم و مدیحت ز قرن می‌گوییم یاکه مانند مسافر ز وطن می‌گوییم «گر چه دوریم به یاد تو سخن می‌گوییم بعد منزل نبود در سفر روحانی» حسین من بیــا و ایــن دل شـکســته را بخر حسین من مسافر جامانده را با خود ببر در دلم بود شوَم عاشقِ بین الحرمین پدرم بود مُشوِّق که ادا سازم دِین مادر آهسته مرا گفت که ای نورِ دوعین هر دری بسته شود، جز درِ پرفیضِ حسین این درِ کعبه عشق است که باز است هنوز ** آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست هرکجا هست خدایا بسلامت دارش مدینه چقدر این شبا خلوته ، .. شاید امام زمان الان مدینه باشه و برای غربت جد غریبش گریان باشه https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/5364
اطلاعیه📣 اعضای محترم که تمایل دارند رو تهیه کنند در پیام‌رسان ایتا به این شماره پیام ارسال کنند 09127797249 آقای سید عباس موسی کاظمی
. 💠داستان [احسان و نیکوکاری] مردی در بنی‌اسرائیل در خواب دید فردی به او گفت: نیمی از عمر تو در وسعت و نیم دیگر در عسرت است. اکنون انتخاب کن کدام اول باشد. مرد گفت: من شریکی در زندگی دارم که باید با او مشورت کنم. وقتی مسئله را به همسرش گفت، همسرش به او گفت نیم اول را انتخاب کن. مرد این کار را کرد و دنیا به او روی آورد. هر گاه نعمتی به او می‌رسید، همسرش به او می‌گفت: به فلان خویشاوند نیازمندت کمک کن! فلان همسایه نیازمند است، دست او را بگیر. بدین سان هر نعمتی که به او می‌رسید، به نیازمندان کمک می‌کرد و شکر نعمت را به جای می‌آورد. وقتی نصف دوم عمرش رسید، همان مرد را در خواب دید که به او گفت: به درستی که خداوند از کار تو سپاسگزاری نمود و تو در تمام عمرت مثل گذشته خواهی بود.   💠داستان [استغفار] ربیع بن صبیح می‌گوید مردی نزد امام حسن(ع) آمد و از خشک‌سالی گله کرد. امام حسن(ع) به او فرمود: «استغفار کن [از خدا آمرزش بخواه]». مرد دیگری آمد و از فقر و نیازمندی گله کرد، امام به او فرمود: «استغفار کن». مرد دیگری آمد و عرض کرد: دعا کنید خدا پسری به من بدهد. امام به او فرمود: «از خدا آمرزش بخواه». عرض کردیم: افرادی با حوائج گوناگون نزد شما آمدند. شما همه آنها را به استغفار سفارش کردید. حضرت فرمود: «من این را از خود نگفتم، بلکه این را در نتیجه تأمل در گفته خدا به دست آوردم. خدا از حضرت نوح (ع) حکایت می‌کند که به قوم خود گفت: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّاراً يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَاراً وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا» ».  💠داستان [احترام به والدین] آيت الله العظمي مرعشي نجفي (ره) بزرگ فرهنگ بان ميراث اهل بيت (عليهم)، در بيشتر علوم اسلامي صاحب نظر بود و تأليفات ارزشمند ايشان - كه نزديك به صد و پنجاه اثر در موضوعات مختلف است - گواه روشني بر اين حقيقت است. او اين همه توفيقات را از بركت محبت به پدر و دعاي والدين مي داند. او در خاطرات خود چنين مي گويد: زماني كه در نجف بوديم، روزي مادرم فرمود: پدرت را صدا بزن تا براي صرف نهار تشريف بياورد. حقير به طبقه بالا رفتم و ديدم پدرم در حال مطالعه، خوابش برده است. مانده بودم چه كنم: از طرفي مي خواستم، امر مادرم را اطاعت كنم و از طرفي ديگر مي ترسيدم با بيدار كردن پدر باعث رنجش خاطر او گردم. خم شدم و لب هايم را كف پاي پدر گذاشتم و آرام چندين بوسه زدم تا اينكه پدر از خواب بيدار شد، وقتي اين علاقه و ادب و كمال و احترام را از من ديد، فرمود: شهاب الدين تو هستي؟ عرض كردم: بلي آقا. آنگاه دو دستش را به سوي آسمان بلند كرد و فرمود: پسرم! خداوند عزتت را بالا ببرد و تو را از خادمين اهل بيت (عليهم) قرار دهد. 👈حضرت آيت الله العظمي مرعشي نجفي مي فرمود: من هر چه دارم، از بركت آن دعاي پدرم است ــــــــــــــــــــــــــــ .
. شبهای پایانی ماه مبارک رمضان حاج منصور ارضی:🎤 باز شب های آخر ماه است من و باری که مانده بر دستم منم آن جای مانده از شب قدر فرصتِ توبه رفته از دستم آمدم تا به خویش فهمیدم ماه رفته است و دست من خالی قدر این سفره را ندانستم ناله ها می کشم ز بدحالی مانده ام بین حال خوف و رجاء گفتم آیا دگر امیدی هست؟ شب جمعه رسید و گفت به من مَلَکِ رحمتش امیدی هست هرچه در کار خویش می نگرم با خدایم وفا نکردم من آمدم در ضیافتش اما سر سفره حیا نکردم من ای خدا بار من زمین مانده آبروی مرا بخر امشب چه کنم چون مرا نبخشی و بگذرد از سرم اگر امشب حال که آمدم مرا دریاب به تو غیر از وفا نمی آید چون منی را اگر ببخشاید کم ز لطف خدا نمی آید .👇
Shab27_Razaman1402_Arzi.mp3
8.13M
🏴السلام علیک یا ابا عبدالله 🔊 باز شب های آخر ماه است من و باری که مانده بر دستم منم آن جای مانده از شب قدر فرصتِ توبه رفته از دستم ... ◼️ و توسل به علیه السلام 🎤 حاج منصور
WWW.MOJTABAFAYAZI.IR (3).mp3
8.32M
شاعر و نغمه پرداز : اجرا : مثل حق یکتاعلی علی علی علی علی علی ای جهان آراعلی علی علی علی علی علی عالی و اعلی علی علی علی علی علی علی لافتی الاعلی علی علی علی علی علی من که پیش غیرتو،سر خم نکردم تو دوای هر چی درد،من کوه دردم تو مقام و منزلت،دادی به کعبه درحقیقت دور تو،باید بگردم مردیتیم نوازی تو تویی که چاره سازی تو پیش توخاکم که از من هرچی میخوای بسازی تو # مرحبامرحب فکن علی علی علی علی علی ای یل خیبر شکن علی علی علی علی علی الگوی رزم حسن علی علی علی علی علی صاحب و مولای من علی علی علی علی علی مثل کوهی استوار،در بین لشکر بازوی پروردگار،شمشیر حیدر معرکه در دست تو،ای شیر کرار گردش چشمان تو،غوغای محشر تویی که برترینی تو همیشه اولینی تو فقط تو برگشت از جنگ تویی که آخرینی تو # چشم توعین الیقین علی علی علی علی علی دست تو حبل المتین علی علی علی علی علی وجه رب العالمین علی علی علی علی علی یاامیرالمومنین علی علی علی علی علی من کجا ومدح تو،در این دقایق گشته عین ولام و یا،اوصاف خالق تو مع الحقی وحق،با توهمیشه باب علم مصطفی،قرآن ناطق دعای مستجابی تو حقاً ابوترابی تو رمز نجات شیعه تو روز حساب کتابی تو
6665188.mp3
4.58M
بازم شبای آخر اومد بوی غریب مادر اومد خدا نگهدار اشک نم نم کی زنده باشه تا محرم یادش بخیر ماه خدا با لب تشنه از وفا پر میزدیم تا آسون با روضه های کربلا ♨️کرببلا کرببلا کرببلا … عمریه نوکر مبتلاته بهشتم آقا کربلاته صدای قلبم روز محشر حسین امیری یابن حیدر برده دلارو زیر دین نخلای بین الحرمین همه میگن با شور و شین به عشق شاه عالمین ♨️جانم حسین جانم حسین … حسین وای ای بی کفن حسین وای دور از کفن
4_6021857213453174795.mp3
4.16M
💔 ❤️ 🌹 الا یا اهل العالم ان جدی الحسین ….. میتونه خودش و با پیغمبر وامیرالمؤمنین معرفی کنه بگه:“ان بن امیرالمومنین” اما بالافاصله اتصال خودش رو به ابی عبدالله بیان یکنه،مردم من پسر حسینم کدوم حسین؟!!*ان جدی الحسین قتلوه عطشانا*اصلا برای ما سواله ، از خود خدا که برای انبیا روضه میخوانه ، این روضه عطش اشاره میشه ؛ تا خود قیامت که فاطمه میخواد روضه بخوانه به این گوشه اشاره میکنه،این چه سریه که از بین این همه مصائب ابی عبدالله، عطش ابی عبدالله از همه بیشتر گفت و بروز داره؟!! فرمود آدم ، اگه باشی و ببینیش چطوری تو گودال دست و پا میزنه *ولوتراه یا آدم و هو یقول واعطشاه واقلّه ناصرا*آیا جوابش میدن نه ولله * فلم یجدهوا احدا الی بسیوف* شمشیرها تشنگی شو برطرف میکنن …. این جمله اول *الا یا اهل العالم انَّ جدّی الحسین طرحوه عریاناً *دیگه ترجمه نکنم ، سالها پا روضه بزرگ شدیا*الا یا اهل العالم انَّ جدّی الحسین سحقوه عدواناً*انقده اسب بر بدنش تازاندن … آماده ای بگم یا نه ؟!!! این برای معرفیه خود امام زمان ، اما در رجعت اولین کسیکه در رکاب امام تشریف میارن،خود ابی عبدالله به چه کیفیتی ابی عبدالله رجعت میکنند؛فرمودند به اون کیفیتی که سر در بدن ندارند ….” هنوز از اون رگ ها خون جاریه …” دومین نفر مادرشون فاطمه هست تا نگاه زهرا به این رگ های بریده میرسه چنان صیحه و ناله ای میزنن حسین
5. قنوت نماز عید فطر.mp3
1.75M
با صدای خاطره انگیز مرحوم 🎤 بسم الله الرحمن الرحیم اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاَّءِ وَالْعَظَمَةِ وَاَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ وَاَهْلَ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ وَاَهْلَ التَّقْوى وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُکَ بِحَقِّ هذَا الْیَومِ الَّذى جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَلِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ ذُخْراً وَشَرَفاً وَ کَرامَتاً وَ مَزِیْداً اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُدْخِلَنى فى کُلِّ خَیْرٍ اَدْخَلْتَ فیهِ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُخْرِجَنى مِنْ کُلِّ سُوَّءٍ اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ خَیْرَ ما سَئَلَکَ مِنْهُ عِبادُکَ الصّالِحُونَ وَاَعُوذُ بِکَ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُکَ الْمُخلَصُون
001 Avval e Mah.mp3
8.03M
🎙 آن کس که اول ماه دست مرا گرفته سی شب برای من در میخانه جا گرفته . با یار وعده دارم هر شب همین حوالی شب های ساکت من بوی خدا گرفته . هر کس بد مرا گفت او خوبی مرا گفت پشت مرا همیشه بی ادعا گرفته . صد بار گم شدم من در کوچه های دنیا من کور بودم و او بهرم عصا گرفته . ای دوست قدیمی من را که خاطرت هست من آن بدم که قلبم بوی خطا گرفته . تنگ است دست سائل خرجی ما ز باباست از دست مرتضی بود هر چه گدا گرفته . حق می دهی به چشمم غیر از علی نبینم چشم مرا شکوه ایوان طلا گرفته . برکت به اشکمان زد رحمت به حالمان زد زهرا برای عُشّاق دست دعا گرفته . یک سال هم گذشت و ما کربلا نرفتیم خیلی دلم برای صحن و سرا گرفته . بالاترین عبادت خون گریه بر حسین است عابد عبادتش را از کربلا گرفته . افطار سینه‏‎ زن ‎ها با گریه می شود باز نوکر به یاد ارباب آب و غذا گرفته . ای روزه دار تشنه ، تشنه فقط حسین است جای فرات آن لب بر چکمه ها گرفته . با قاتلش بگویید ذبح غریب زشت است پیش نگاه زهرا خنجر چرا گرفته ؟ .
وظیفه ۲۷ منتظران(1).mp3
3.53M
🔴 قسمت ۲۷ وظایف منتظران 🔵گریه و اندوهگین بودن در فراق امام به ۵ دلیل 🎙️ یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا معنای "شرید طرید فرید وحید" در مورد امام زمان اصبغ بن نباته گوید: از امیرالمؤمنین علیه السّلام شنیدم که مى‌فرمود: صاحب این امر شرید (آواره) و طرید (رانده) و فرید (تک) و وحید (تنها) است.
. حضرت يوسف وقتی عزیز مصر بود و در وقت قحطي براي مردم گندم توزيع مي نمود يك نو جوان سه بار آمد و گندم همراي خود برد. آخر يوسف (ع) مجبور شد و به آن نوجوان گفت: اَي برادر به مردم يك بار گندم نمي رسد و از تو چندم بار است كه گندم ميبري دگر بس كن! هنوز بسيار مردم محتاج باقي مانده اند ! حضرت جبرییل که کنار یوسف استاده بود گفت: آیا او را مى ‌شناسى؟ گفت: نه، نمى‌ دانم كیست. جبرییل گفت: اى یوسف! این مرد با این لباس كهنه و پاى برهنه همان شاهدى ست كه تو را از اتهام نجات داد. این همان طفلك هست كه موقع تهمت زدن زليخا شهادت پاك بودن ات را گفت! حضرت به مأمور خود گفت: برو او را بیاور. او را آورد، يوسف (ع) آن نوجوان را در آغوش گرفت و امر نمود به اين جوان دروازه هاي خزاين را باز كنيد هر قدر وهر چه ميتواند ببرد. سپس به ماموران اش گفت: براى او لباس و كفش بیاورید، به او پول و شغل متناسب با عقل و فهمش بدهید و حقوقى نیز براى او قرار بدهید. جبرئیل تعجب كرد، حضرت یوسف(ع) گفت: چه شد؟ گفت: كرم خدا مرا متحیر كرد، آه از نهادم برآمد؛ چون كسى كه براى تو شهادت به حق داده، ببین براى او چه كار كردى؟ آن وقت بندگانش كه عمرى مى ‌گویند: «أشهد أن لا اله الا الله» به وحدانیت او شهادت مى‌دهند، در قیامت براى آنها چه خواهد كند؟ الله جل جلاله برای یوسف وحي كرد؛ كه اَي يوسف ! تو يك بنده هستي يك نَفَر پاكي ترا ياد كرد تمام خزانه ها را برايش باز كردي و اگر كسي پاكي مرا ياد كند ذكر مرا بكند آیا من چه برايش خواهم نمود...! شما فكر كنيد خزانه هاي يوسف (ع) كجا و خزانه هاي الله جل جلاله کجا! ‌
. 🌹ارزش والدین درپیشگاه خدا 🍀حضرت یعقوب ( ع ) پس از سال ها فراق حضرت یوسف ( ع ) به دیدار پسرش رفت. حضرت یوسف ( ع ) به استقبال پدر از مصر بیرون آمد ، اما برای استقبال پدرش از اسب پیاده نشد. 🌱پس از پایان مراسم دیدار ، جبرئیل از حضرت یوسف ( ع ) خواست که دستش را باز کند. نوری از میان انگشتانش به آسمان رفت. ❣حضرت یوسف ( ع ) پرسید این چه بود ؟ جبرئیل گفت این نور نبوت بود که از نسل تو به خاطر کیفر پیاده نشدن برای پدرت خارج گردید و دیگر از نسل تو پیغمبر نخواهد بود. ✴️منبع:بحارالانوار .......... شب 27 ؛ شب قدر است؟ اعتقاد به شب قدر از مشترکات مذاهب اسلامی محسوب می شود به طوری که همه مسلمانان بر عظمت این شب سرشار از رحمت و برکت یقین دارند. طبق اعتقاد اهل سنت بنا بر احادیث نبوی، شب قدر در یکی از ده شب پایانی ماه رمضان واقع شده است که البته اغلب، شب بیست و هفتم را شب قدر میدانند و در آن شب بیش از سایر شبها به دعا و تضرع و شب زنده داری و راز و نیاز با معبود خود می پردازند. ، تلاوت قرآن، شب زنده داری، برپایی نماز تهجد و کمک به ایتام و نیازمندان از جمله آداب و رسوم اهل سنت در منطقه سیستان و بلوچستان به شمار می رود. مولوی "عبدالغنی دهانی" یکی از روحانیون اهل سنت سیستان و بلوچستان گفته: در اعتقادات اسلامی، ماه مبارک رمضان نسبت به سایر ماهها از فضیلت بیشتری برخوردار است و شب قدر هم در همین ماه مبارک قرار دارد. شب قدر، شب رقم خوردن سرنوشت یک ساله انسانها بر روی زمین است و طبق نظر اهل سنت در یکی از شبهای ۲۱، ۲۳، ۲۵، ۲۷ و ۲۹ ماه مبارک رمضان قرار دارد. البته اغلب علما، شب بیست وهفتم ماه مبارک رمضان را شب اصلی و شب قدر می دانند اما برای احتیاط و درک کامل برکات شب قدر، دهه پایانی ماه رمضان را به طور کامل به عبادت و تلاوت قرآن مشغول می شوند. شاید علت مشخص نبودن کامل شب قدر این باشد که خداوند خواسته بدین وسیله زمینه عبادت و تلاش بیشتر بندگان را فراهم کند و با این طریق بر برکت و رحمت بی پایان خود در ماه مبارک رمضان بیفزاید. ارزش شب قدر در قرآن، بیش از هزار ماه بیان شده است و بر اساس روایات در این شب، فرشتگان حامل رحمت الهی به زمین می آیند و بر بندگان مومن خدا سلام می دهند و رحمت بی کران الهی شامل حال بندگان صالح خداوند می شود. اهل سنت در شب بیست و هفتم ماه رمضان با افزودن برعبادات خود و با عزمی مضاعف و قلبی سرشار از یقین در نماز تراویح شرکت می کنند و در ادامه از سخنرانی و موعظه علما بهره می برند. اما برطبق روایات اهل بیت ع شیعیان یکی از شبهای 19و21و23 را شب قدر می دانند .. پس منشاء تفاوت شب قدربین شیعه وسنی تفاوت درروایات می باشد.. .
. آخر ماه شد و ماه نیامد آخر سی سحر ناله زدیم آه نیامد آخر با کلافی سر بازار نشستیم ولی حیف شد یوسفم از چاه نیامد آخر جان ما از غم دوریش به لب آمده است صاحب غیبت جانکاه نیامد آخر شام هجران رخش از سر ما رخت نبست فجر امید سحرگاه نیامد آخر ترسم این است دوباره به تباهی بروم مشعل و روشنی راه نیامد آخر روضه قتلگه جد غریبش سخت است ای خدا حضرت خونخواه نیامد آخر! مرکبش خونی و بی صاحب و گریان برگشت ذوالجناحا، ز چه رو شاه نیامد آخر؟ ✍ .
4_5899762241099535157.mp3
8.23M
شاعر و نغمه پرداز : اجرا : 🎤 ای دعای مستجابم ای مسیر و انتخابم سجده ی شکر میکنم چون خاک پای حضرت ابوترابم۲ قسم به جمله ی ناب فمن یمت یرنی دلیل بندگی تو شبای قدر منی به غیر شهر نجف من ندارم هیچ وطنی علی علی مددی یاعلی علی مددی۳ * هم دلیل مستجاری هم در اوج اقتداری همنشین مستمند و هم شکوه تیغ تیز ذوالفقاری ۲ من از قبیله ی عشقم که زاده ی نجفم گدای بی سر و پای امیر لو کشفم غلام قنبر حیدر شدن شده هدفم علی علی مددی یاعلی علی مددی۳ * (مدح حضرت ابالفضل ع) بی نظیری یا ابالفضل مثل شیری یا ابالفضل تو سپاه شاه عالم تو وزیری و امیری یا ابالفضل ۲ خلاصه ی ادب و غیرت و وفای علی تویی شکوه و وقار و تویی صدای علی خدا ماها رو می بخشه به بچه های علی علی علی مددی یا علی علی مددی۳ .
. . . . خداحافظ ای بهار دلم، ای دعای سحر، ای ابوحمزه خداحافظ ای رفیق دلم، می روی ز برم، با چنین غمزه خداحافظ افتتاح سحر، ای مجیر سحر، گریۀ شب ها خداحافظ جوشن تقوی، مونس دل ها هدیۀ زهرا همه هستم رفته از دستم امید دل را به تو بستم ای خدا العفو(2) . اگر رفتی ای مه رمضان، همره شهدا، محضر داور مبر ای ماه آبروی مرا، جان آل عبا، پیش پیغمبر مکن شکوه از معاصی من، روح عاصی من در بر حیدر مکن شرم و روسیاهی من آشکارا بر دیدۀ کوثر نما ای مه آبرو داری که داری با من سرِ یاری ای خدا العفو(2) ➖➖➖➖➖➖ سحر خیزان کو مه رمضان سایۀ سرمان همنشین ما چه شد ای هم سفرۀ سحرم سوز آه و دل آتشین ما ندانستم قدر قدر تو را ای عطای خدا ای مه خوبان مبر با خود سوز و آه و دعا، شور و حال مرا در شب هجران به تاب و تب عادتم دادی به اشک شب عادتم دادی ای خدا العفو(2) ➖➖➖➖➖➖ کنون که تو می روی ز برم ای تو تاج سرم ای حبیب من نما عهدی بر دل و جگرم، چشم و روی تَرَم، ای طبیب من شب عید و دست خالی من، خسته بالی من شوق هر عهدی مرا فرما با امام هدی همچنان شهدا یاور مهدی منو هجر صاحب این ماه تو و یاری در تمام راه ای خدا العفو(2) . مرا کردی همنشین خدا، ای مَه شهدا، ای مَه رحمت نشان دادی در میان دعا، جلوۀ سعدا با همه عزت مرا بردی گه به کرب وبلا، گه مدینه و یا کوچۀ نیلی گهی خواندی روضۀ پهلو از غم بازو یا غم سیلی بیا و کار خدایی کن مرا دیگر کربلایی کن نینوایی کن (2) .
50.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 💔 آقا جان ضامن ما هم باش... ♦️با حال مناسب معنوی گوش کنید. 📜 روایت از منابع اهل سنت نقل شده است؛ «ترمذی» در «سنن الکبری»، ج۶، ص۱۲۱، ح۱۱۳۹۹ و «دارقطنی» در «سنن دارقطنی»، ج۳، ص۷۸، ح۲۹۱ . متن روایت کلیپ بالا: عن أبی سعید: شَهِدتُ جَنازةً فیها رسولُ الله صلی الله علیه و آله، فلمّا وُضِعَت، سَألَ رسولُ الله: «أ علیه دَینٌ» قالوا: «نعم» فَعَدِلَ رسولُ الله عنها و قال: «صلّوا علی صاحبِکم» فلمّا رآهُ علیٌّ علیه السلام، تَقَفّی فقال: «یا رسول الله! بَرِئ مِن دَینِه و أنا ضامنٌ لِما علیه» فأقبَلَ رسولُ الله صلی الله علیه و آله فَصلّی علیه .
. با یاد و غل و زنجیر گنه بر پر و بالم مانده به روی دوش من، این وزر و وَبالم مانده دستگیری کن ازین بنده، مگر که چقدر... فرصت از زندگی رو به زوالم مانده سحر و ذکر لب و نافله از دستم رفت کمکم کن که فقط اشک زلالم مانده هر که پرسید بگو کیست امیدت؟ گفتم: صبر کن، لطف خدای متعالم مانده کیست جز حضرت حجت که دعاگوی دلم در غریبی و پریشانیِ حالم مانده؟ عجمیان و علی وردی و خوبان رفتند روسیاهی به رخ همچو زغالم مانده خواب دیدم که نجف بودم و بیدار شدم عطر ایوان علی، گوشه ی شالم مانده کربلایی نشدن، علت خسران من است بر دل سوخته از هجر، ملالم مانده باید از داغ غریبیِ علی، آب شوم تا نفس هست و ازین عمر، مجالم مانده ** شده هر ناله ی زهرا، عرق شرم علی شرمسار از رخ او، شاه دو عالم مانده گفت با خادمه حیدر که بگو فضه چرا چند ماه است پسِ ابر، هلالم مانده؟! ✍ .
. 🔻امام رضا سلام الله علیه فرمود: اَلْإِمَامُ اَلْبَدْرُ اَلْمُنِيرُ وَ اَلسِّرَاجُ اَلزَّاهِرُ وَ اَلنُّورُ اَلسَّاطِعُ وَ اَلنَّجْمُ اَلْهَادِي فِي غَيَاهِبِ اَلدُّجَى امام مانند ماه درخشان و مانند چراغی پر نور است. امام نوری است که شعاع آن همه عالم را فرا گرفته است و ستاره ای هدایتگر در شب های ظلمانی است برای کسی که راه را گم کرده. 📚الکافی ، ج ۱ ، ص ۱۹۸ ............ 👈یکی از ویژگیهایی که از شخصیت مقدس امام موسی بن جعفر گزارش شده است عشق به عبادت است. ➖وقتی كه هارون الرشید ،امام موسی بن جعفر(ع)را در قعر زندانهای تاریك و نمور زندانی نمود، و احساس كرد كه جای خلوتی برای ابراز عشق و محبت به معبود خود یافته، دست به آسمان برداشته، عاشقانه عرضه داشت: از دعاهای امام در گوشه ی زندان این دعا بود: «اللّهُمَّ اِنَّکَ تَعلَمُ اِنِّی کُنتُ اَسئَلُکَ اِن تُفرِغَنی لِعِبادَتِکَ اَللّهُمَّ وَ قَد فَعَلتُ فَلَکَ الحَمدُ؛ خداوندا! تو می دانی که من از تو تقاضا کرده بودم، مرا در گوشه ای خلوت قرار دهی تا مشغول عبادت باشم، تو تقاضای مرا برآوردی، تو را سپاس می گویم.(۲) ➖المناقب می نویسد: «كان الذكرُ الحكیمِ رفیقُ الامامِ فی خَلَواتِه، و صاحِبُهُ فی وَحشَتِه وكان یَتلوه بِاِمعانٍ و َ تَدَبُّرٍ و كان مِن اَحسنِ الناسِ صوتاً به، فاذا قَرَا یَحزَن و یَبكی السامعون لتلاوته» قرآن حكیم یار تنهاییهای امام و مونس وحشتش بود، همیشه قرآن را با دقت و تدبر تلاوت می‌نمود، و دارای زیباترین صوت قرآنی بود. هرگاه قرآن می‌خواند، شنوندگان به خاطر تلاوتش محزون می‌شدند و گریه می‌كردند. ➖یکی از دستورات امام به شیعیان عبارت است از این که بخشی از ساعات شبانه روز را به عبادت اختصاص دهند؛ ✔️حدیث إِجْتَهِدُوا فی أَنْ یكُونَ زَمانُكُمْ أَرْبَعَ ساعات:ساعَةً لِمُناجاةِ اللهِ، وَساعَةً لاِمْرِالْمَعاشِ، وَساعَةً لِمُعاشَرَةِ الاْخْوانِ والثِّقاةِ الَّذینَ یعَرِّفُونَكُمْ عُیوبَكُمْ وَیخَلِّصُونَ لَكُمْ فِی الْباطِنِ، وَساعَةً تَخْلُونَ فیها لِلَذّاتِكُمْ فی غَیرِ مُحَرَّم وَبِهذِهِ السّاعَةِ تَقْدِروُنَ عَلَی الثَّلاثِ ساعات»(۳) بکوشید که اوقات شبانه روزى شما چهار قسمت باشد: ۱. قسمتى براى مناجات با خدا، ۲.قسمتى براى تهیّه معاش ۳.قسمتى براى معاشرت با برادان و افراد مورد اعتماد که عیبهاى شما را به شما می فهمانند و در دل به شما اخلاص مى ورزند، ۴.و قسمتى را هم در آن خلوت می کنید براى درک لذّت هاى حلال و به وسیله انجام این قسمت است که بر انجامِ وظایف آن سه قسمت دیگر توانا می شوید. 💠داستان هارون الرشید، برای شكنجه و یا تحقیر نمودن آن حضرت در دید مردم، فاحشه‌ای رقاصه و زیبا را به بهانه خدمتكاری نزد ایشان فرستاد و از طرفی غلامی را گمارد كه مواظب اوضاع باشد. وقتی كنیز را به محضر آن حضرت آوردند، فرمود: من نیازی به كنیز و خدمتكار ندارم؛ لذا او را برگردانید. هارون الرشید از این كار ناراحت شد و گفت: ما با اجازه او، وی را زندانی نكرده ایم تا كنیز را نیز با اجازه او به آنجا بفرستیم و بعد دوباره دستور داد كنیز را به زندان برگردانند... مدتی گذشت. غلام، گزارش داد كه كنیز نیز به سجده افتاده و پیوسته و مرتب در سجده می‌گوید: «قدوس قدوس سبحانك سبحانك سبحانك..» هارون گفت: موسی بن جعفر وی را سحر كرده است!! او را با سرعت نزد من آورید. وقتی كنیز را نزد او بردند، دیدند از خوف خدا می‌لرزد و مرتب به آسمان نگاه می‌كند؛ آن گاه مشغول نماز گشت. هارون پرسید: چرا چنین می‌كنی، این چه حالی است كه در پیش گرفته ای؟ كنیز گفت: من داستان بسیار عجیبی دارم، و آن این است كه وقتی محضر امام كاظم(ع)شرفیاب شدم، او مرتب مشغول نماز و دعا بود. سرانجام به وی عرض كردم:‌ای مولا و سید من! آیا كاری دارید كه من آن را انجام دهم؟ فرمود: من با تو كاری ندارم. عرض كردم: مامور به خدمت شما می‌باشم. فرمود: اینها چه بد فكر می‌كنند. ناگهان متوجه باغ بزرگی شدم كه ابتدا و انتهای آن پایانی نداشت؛ این باغ با فرشهای زیبا و پرارزش مفروش شده بود، و كنیزان و حوریانی زیبا در آن صف كشیده بودند، و در دستهای خود ظرفهای آب و طشت برای شستن دستهای آن حضرت آماده ساخته بودند، از آن به بعد به سجده افتادم تا لحظه‌ای كه غلام به بالین من آمد. هارون گفت: شاید این قضایا را در خواب دیده ای؟ كنیز گفت: به خدا قسم همه اینها را قبل از اینكه به سجده روم با چشمان خود دیدم و سجده‌ام برای سپاس از آنها بود. هارون دستور داد از او مراقبت نمایند كه این حرفها را به كسی نگوید. آن كنیز دوباره به سجده افتاد و مشغول نماز شد. همیشه كارش این بود و مرتب می‌گفت: عبدصالح نیز چنین می‌كرد و من در عالم واقع دیدم كه آن كنیزان مرا خطاب كردند كه از حضور امام كاظم(ع)دور باشم و به من گفتند كه ما برای خدمت امام موسی بن جعفر برتر و مناسب‌تر هستیم. .